8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستش نشست روی شانهی مداح و صداش به زحمت شنیدهشد «حاجی اجازه هست مام دو کلوم نوحه بخونیم؟»
چند نگاه، به تفاوتهای ظاهرش دوختهشد. سکوت، برای لحظاتی میانداری کرد.
باز خودش بود که لب باز کرد «نگا به قیافهم نکن، مواد هر بلایی سرم آوردهباشه امامحسینو ازم نگرفته!»
میکروفون را که لمس کرد، دستها همراه صداش به سینه کوفتند. همهچیز فراموش شد؛ همهچیز جز حسین.
@bagherzadeh91
شاهد|مصطفی باقرزاده
پا جا پای حُر؛ قسمت اول @bagherzadeh91
پا جا پای حُر؛ قسمت آخر
@bagherzadeh91
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معانی هم نمیگنجند
در ظرف بیان گاهی...💔
@bagherzadeh91
12.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی برای بردن من
می شکافی صف قیامت را ،
تازه آنجا مجاب خواهم شد ،
که تو هم دوست داری غلامت را...
@bagherzadeh91