هدایت شده از آرمان جهانی
♻️روسیه انگلیس را تهدید کرد
🎙وزارت خارجۀ روسیه:
اگر اوکراین با سلاحهای ساخت انگلیس، خاک ما را هدف قرار دهد ارتش روسیه به مواضع نظامی انگلیس در خاک اوکراین حمله خواهد کرد.
❇️وزیر خارجۀ انگلیس ۲ روز پیش گفته بود که اوکراین میتواند با سلاحهای انگلیس به خاک روسیه حمله کند.
هدایت شده از آرمان جهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا بریم آنجلینا جولی دمِ دره میخواد بهت ازادی بیان تزریق کنه
هدایت شده از آرمان جهانی
14030217_44071_1281k.mp3
13.29M
🕋 صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران حج. ۱۴۰۳/۲/۱۷
هدایت شده از آرمان جهانی
🔴نکاتی مهم از مواجهه معنادار ایران با بارزانی
🔷پایگاه خبری #آرمان_جهانی 👇
@Arman_news12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 همش به یمن می گفتیم آفرین بخاطر تجمعاتشون
از آمریکا غافل بودیم
بچه های حزب الله واشنگتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 اینجا قم نیست
لندن پایتخت انگلیسِ است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
ازدست ندهید😆😆
📌بازدید #سرزده_نتانیاهو بعد از حمله خیالی به ایران و سایت اصفهان 😂😂😂😂😂
🤪
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بارش شدید باران در شهرستان رومشکان
کانال قوم بزرگ لر ❤️🔥🇮🇷
@lorolak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شنیدنی خبرنگاری که زمانی از صدا و سیما اخراج شد، در حضور رییس سازمان صدا و سیما که حسابی همه را شگفت زده کرد! تا انتها گوش کنید! او از درآمد کارتن جمع کنی اش می گوید!😂👍
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
هدایت شده از آن سوی مرگ
🍃مرگ و آمرزش گناهان🍃
اميرالمؤمنين عليهالسلام:
از رسول خدا شنيدم كه فرمود: مؤمن وقتى از دنيا مى رود، اگر گناهان او به اندازه گناهان همه اهل زمين باشد، مرگ او باعث مىشود كه همه آن ها بخشيده شود و از گناهان پاک گردد.
📗لئالى ، ج۴ ، ص۲۳۵
➥@ansuiemarg_ir
هدایت شده از آن سوی مرگ
#انس_با_قرآن
🔹انس با قرآن دل های ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد.
قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است.
(مقام معظم رهبری)
🔸صفحه ۵۳۶ قرآن کریم🌷
➥@ansuiemarg_ir
هدایت شده از آن سوی مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شب اول قبر و سوالات آن برای همه نیست!
🎙استاد محمدی
➥@ansuiemarg_ir
هدایت شده از آن سوی مرگ
امام سجاد علیهالسّلام:
🍁 ای فرزند آدم، تو خواهی مرد و برانگیخته شده و در پیشگاه خدای متعال ایستاده و مورد بازخواست خواهی بود. پس جوابی آماده کن.
📘بحارالانوار ، ج۷۵ ، ص۱۴۷
➥@ansuiemarg_ir
هدایت شده از آن سوی مرگ
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔴 شهیدی که در برزخ گرفتار یک تهمت به زنی بد حجاب بود!
ما دو دوست صمیمی بودیم مانند دو برادر. انقلاب که پیروز شد من به حوزه علمیه رفتم و او در یکی از ادارات دولتی تهران مشغول شد. کار او بررسی، صلاحیت و گزینش کارکنان بود. ایام ابتدای انقلاب حساسیت ها در زمینه گزینش بسیار بالا بود. بارها به من میگفت تو هم بیا و در همین اداره مشغول شو، اما من ترجیح دادم مشغول درس باشم. روزها گذشت تا این که جنگ شروع شد. دیگر جای درنگ نبود هر دو با هم راهی جبهه شدیم. در همان ماه های اول جنگ، دوست من به شهادت رسید. من هم پس از سالها حضور در جبهه با غم فراق دوستانم به قم برگشتم و درسم را ادامه دادم. تا اینکه یک شب اتفاق عجیبی افتاد؛ در تجربه ای که بسیار برایم غیر قابل باور بود دوست شهیدم را دیدم، فکر میکردم مانند بقیه شهدا در بهشت الهی مشغول استفاده از نعمت هاست اما... با نگرانی به من گفت: من باید وارد بهشت شوم اما گرفتار یک زن هستم! من که خیلی تعجب کرده بودم گفتم: از کی حرف میزنی؟ گفت: وقتی در سالهای ابتدای انقلاب در آن اداره مشغول کار بودم، یک خانم کارمند داشتیم که حجاب را درست رعایت نمیکرد. هر چه با او صحبت کردم بی فایده بود. دست آخر در مورد او حرفی زدم که خلاف واقع بود. او خیلی ناراحت شد. برخی کارمندها نگاهشان نسبت به این خانم تغییر کرد، کار به جایی رسید که اداره را رها کرد. من هم خوشحال بودم چون این کارمند بد حجاب از آن داره رفت و فکر میکردم شرایط عمومی اداره بهتر شده و دیگر بی حجاب نداریم اما به چه قیمتی؟ در واقع من به او تهمت زده بودم الان گرفتار هستم. تو را به حق رفاقتی که داشتیم پیگیری کن تا از من راضی شود. خیلی به این ماجرا فکر کردم چه کاری میتوانستم انجام دهم. سالها از روزهای انقلاب گذشته بود چطور میتوانستم او را پیدا کنم؟ از روز بعد کارم را شروع کردم به تهران و آن اداره رفتم. با چند نفر از قدیمیها مطرح کردم، کسی از این موضوع خبر نداشت. سراغ کارمندهای بازنشسته و قدیمی تر را گرفتم، بالاخره یکی نفر را پیدا کردم که از آن موضوع خبر داشت. نام و مشخصات آن خانم را به من گفت. با سختی بسیار آدرسی از آن خانم پیدا کردم. وقتی به منزلش مراجعه کردم موضوع خودم را گفتم خوب آن ماجرا را به یاد داشت. با خودم گفتم وقتی بگویم او شهید شده و تقاضای بخشش دارد حتما قبول میکند اما... آن خانم که سن و سالی ازش گذشته بود گفت: «به خداوندی خدا حلالش نمی کنم، خدا ازش نگذره. از این حرفش ترسیدم هرچه اصرار کردم بی فایده بود گفتم: یعنی هیچ راهی ندارد که او را ببخشی؟ جوابش منفی بود، گفت: شما نمیدانی که تهمت این آقا با آبروی من چه کرد؛ من مجبور شدم اداره ای که سالها در آن کار میکردم را ترک کنم. چندین روز فکرم مشغول بود. من وقتی به منزل ایشان رفتم شاهد بودم که او یک بچه معلول دارد و درد مستاجری را تحمل می کند. واقعاً نمی دانستم چه باید کرد. دوست صمیمی من گرفتار بود. باید کاری می کردم اما چگونه؟! بار دیگر به منزلشان رفتم. این خانم عصبانی تر از قبل گفت: این وضعیت مرا میبینی؟ دوست تو تهمتی به من زد که دیگر نتوانستم در محل کار حاضر شوم، او آبرو برای من نگذاشت. شاید من حجاب را درست رعایت نمی کردم، اما بقیه مسائل دینی را رعایت میکردم، چرا ندانسته به من تهمت زد؟ چرا با آبروی من بازی کرد؟ اصرارهای من بی فایده بود. از آنجا بیرون آمدم. فکری به ذهنم رسید. رفقای جبهه و جنگ را جمع کردم پول روی هم گذاشتیم و با یاری خدا توانستیم کار مهمی انجام دهیم. ما برای او و خانواده اش یک خانه کوچک تهیه کردیم. وقتی این خبر را شنید بسیار خوشحال شد. با رفقا کمک کردیم او و خانواده اش را به خانه جدید منتقل کردیم. روزی که در خانه جدید مستقر شد لبخندی از سر رضایت زد و گفت به خاطر کار امروز شما از دوستتان گذشتم...
یکی دو روز بعد یکی از رفقایم تماس گرفت و گفت: فلانی که شهید شده بود را در خواب دیدم؛ از تو تشکر کرد و گفت مشکل من حل شد.
📕کتاب تقاص
➥@ansuiemarg_ir