eitaa logo
کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
518 دنبال‌کننده
72 عکس
50 ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سرود مولا امیرالمومنین(ع) مهر آقامون ثوابه خشم آقامون عِقابه قشنگترینِ لقب هاش به خدا ابوترابه ((مرا ازخاک حیدر آفریدند زخاک کفش قنبر آفریدند نفس هایم دمادم یاعلی شد مرا با مهر مادر آفریدند))* چیزی که غم رو میبره ذکر شیرینه علیّه فاطمه سنگ صبور و عشق دیرینه علیّه یاحیدر یاعلی علی چشم دیدن ماهارو دشمنای ما ندارن اگه مثه مولای ما کسی و دارن بیارن ((پیمبر را به جز او جانشین نیست به غیر او کسی حبل المتین نیست همین است و همین است و جز این نیست به غیر از او امیرالمومنین نیست))* ‌اقراره دشمنا بوده ساقی کوثره علی اون فراری ها میدونن فاتحه خیبره علی یاحیدر یاعلی علی ابوذر رئیس میرزایی *استاد سازگار حفظه الله
یا امیرالمومنین(ع) نوکر خانه زاد سلطان باش در ارادت شبیه سلمان باش ماجراهای دشت ارژن را چند باری بخوان و حیران باش درس هایی بگیر از قنبر آستان بوس شاه مردان باش دست دادی اگر به مولایت تا ابد پای عهد و پیمان باش مور درگاه مرتضی باش و در دوعالم چنان سلیمان باش گفته مولا میان هر فتنه شتری بی جهاز و کوهان باش* سفره ی اغنیا فراوان است بر سر سفره ی یتیمان باش میزبان، بهتراز علی چه کسی است در بهشت نجف تو مهمان باش قصّةُ الْعِشق، لَا انْفِصامَ لَها در هوای علی پریشان باش هرچه هستی (بهار) مولا باش پیش بیگانه ها زمستان باش ابوذر رئیس میرزایی *کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ، لاَ ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ).
مدح مولا امیرالمومنین علی(ع) بحر طویل به اذن و مدد خالق یکتا به اذن و مدد حضرت طاها به اذن و مدد حضرت زهرا بنویسم نمی از مدحت دریا وصیِّ سید بطحا ولی والی والا علی عالی اعلا تولا و تبرا دمش معجز عیسای مسیحا ونامش ید بیضایی موسی به خلیل آتش نمرود زعشقش شده بردا و سلاما علی کیست علی عبد عبیدی که قیاسش به خداوند نمایند شگفتا به وصفش چه بگویم که کند وصف امیر دوجهان را خداوند تعالی علی صوم و صلاه است که در حال رکوع اهل زکات است و شایسته ی صدها صلوات است بگو مظهر الطاف خداوند جلی کیست بگو در همه آفاق ولی کیست بگو ذکر خفی ذکر جلی کیست بگو تا ابدالدهر امیر دوجهان غیر علی کیست کسی نیست به جز او که هم شان رسول است کسی نیست به جز او که هم کفو بتول است علی بحر معارف علی کنز عقول است به دستش همه عالم شده تسخیر زده با مدد خالق اکبر سر تزویر دو رویی و صداقت به کرسی قضاوت به دستش شده تدبیر شجاعان عرب روبه رویش خارو حقیرند‌ وباید که به دست اسدالله بمیرند میان همه ی معرکه ها شیر و دلیر است علی مونس هر فرد فقیر است وهم بازی هر طفل صغیر است به هر شیعه ی اثنی عشری نعم الامیر است و روزی ده مسکین و اسیر است علی خیر کثیر است بپرسند اگر مذهب مارا بگوییم که آغاز مسلمانی ما عید غدیر است علی ساقی کوثر علی مُظهر و مَظهر علی شیر دلاور علی صاحب محشر علی حیدر صفدر علی برهمه رهبر علی نفس و دم و لحم پیمبر علی سرور قنبر علی عشق ابوذر علی فاتح خیبر چه جنگی همان جنگ که شد بر همگان واضح و روشن چه کسی اهل شکاراست چه کسی اهل فرار است بگو دشمن شیعه که بی مهر علی شیعه شدن نیز محال است همه زندگی ات رو به زوال است بهشتی شدنت خواب و خیال است اگر نطفه ی تو حیض و حرام است ولی نطفه ی ما پاک و حلال است ولی حیف نه گوش شنوایی نه تصدیق زبانی که دشمن کر و لال است رود در پی آن پیر خرفتی که شغال است به کوری شما حب علی در رگ ما در جریان است به روی همه ی ماذنه ها ورد زبان است بزرگ مرد جهان است و با خطبه ی بی نقطه ی نابش نشان داد که استاد بیان است به تن روح و روان است و آرامش جان است ابوذر رئیس میرزایی
تقدیم به فخر الشعرا و الذاکرین استاد حاج غلامرضا سازگار (میثم) شعر وبیان وقلمش ذوالفقار طبع خوشش برده دل ازشهریار رهبرما گفته به شانش چنین محتشم زمان بود سازگار شاعر: ابوذر رییس میرزایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا اباعبدالله الحسین(ع) در حق ما چقدر درعالم جفا شده مکر سقیفه معرکه ی کربلا شده "این کشته ی فتاده به هامون حسین توست" این صید دست وپازده در خون رها شده آن پیکری که جان نبی بود اینچنین مهمان سنگ و نیزه و تیر و عصا شده روز دوشنبه کشته شدی بین کوچه ها ازآن به بعد دشمن ما بی حیا شده دشمن چه کرده با بدنت ای بردارم انگار استخوان تنت جابه جا شده رگ های گردن تو چرا نامرتب است مذبوح من چگونه سر تو جداشده عباس را بگو که بیا غیرت حرم پای حرامیان به سوی خیمه وا شده هرکس غنیمتی ز تنت برده ای غریب سهم تو هم زجنگ فقط بوریا شده ابوذر رئیس میرزایی(بهار)
یا ام المصائب زینب الکبری(س) در زانوی زینب توانی که نمانده در زیر کعب نیزه جانی که نمانده در زیر چوب خیزران ای وای ای وای دیگر برای تو دهانی که نمانده در زیر نعل اسبها‌ رفتی و دیدم در پیکر تواستخوانی که نمانده حتی به آن پیراهنت رحمی نکردند درپیکرت دیدم نشانی که نمانده هجده گلم را نیم روز از من گرفتند دیگر برای من جوانی که نمانده اینجا پراز زهرا شده دور و بر من رویی نباشد ارغوانی که نمانده دیگر برای دختر شیرین زبانت از سیلی دشمن زبانی که نمانده درچشم های خواهر تو بعد گودال جز گریه های خونفشانی که نمانده قبل سفر دیدی رشیده بود زینب حالا به جز قدکمانی که نمانده کو غیرت اله حرم پس کو علمدار روی سر من سایبانی که نمانده ابوذر رئیس میرزایی
زبان حال حضرت زینب کبری(س) از دیدن رویش مرا تحریم کردند پیراهنش را بین خود تقسیم کردند عشق مرا با خنجر کندی گرفتند یک پیکر بی سر به من تقدیم کردند ابوذر رئیس میرزایی