#تلنگر 🌷
⚘ #شهدا را به یاد بسپاریم نه به خاك...
🔷بعضیها فكر میكنند اگر ظاهرشان را شبیه #شهدا كنند، كار تمام است.
نه، باید مانند #شهدا زندگی كرد.
🌷 #شهید_علیرضا_موحدی دانش میگوید: «شهیدعزادار نمیخواهد، بلكه رهرو میخواهد»
🌷و #شهید_همت میگوید: «شهدا را به خاك نسپارید، بلكه به یاد بسپارید».
چه خوب میگفت #شهید_زین_الدین:
🌷«اگر من و تو از این صحنه دفاع از انقلاب عقب نشستیم،
🌷فردا در مقابل #شهدا هیچگونه جوابی نداریم».
🌹راستی به این فكر كردهایم فردا چه جوابی به #شهدا خواهیم داد؟؟؟
@man_enghelabiam313
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
#تلنگر
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
حضرت آیت الله بهجت:
«كجا رفتند كسانی كه با صاحب الزمان ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره كرده ایم كه قطع ارتباط نموده ایم و گویا هیچ نداریم.اگر بفرمائید چرا به آن حضرت دسترسی نداریم؟
جواب شما این است كه چرا به انجام واجبات و ترك محرّمات ملتزم نیستید، و او به همین از ما راضی است زیرا «أورع النّاس مَن تورَّعَ عن المحرّمات»پرهیزگارترین مردم كسی است كه از كارهای حرام بپرهیزد. ترك واجبات و ارتكاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
🌷اگر مساله امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می رود، زیرا چه آیتی بالاتر از امام (علیه السلام)؟! امام آیینه ای است كه حقیقت تمام عالم را نشان می دهد.
__________________
نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده میشد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.
عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بیدلیل مغرور نشو! اینها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمیآمدند و «علی» را انتخاب میکردند.
معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نمازگزاران را ثابت میکند.
پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخنرانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود را به نوک بینیاش برساند، خدا بهشت را بر او واجب مینماید و بلافاصله مشاهدهکرد که همه تلاش میکنند نوک زبانِشان را به نوک بینیِشان برسانند تا ببینند بهشتیاند یا جهنمی؟
عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش میکند و سعی میکند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.
از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو میخواهند. ""علی""برای این جماعت حیف است...
_________________________
❓سوال : ایا """" امام زمان عج """" برای ما حیف است.....
@man_enghelabiam313
+تو همہ کشورا آزادیہ فقط ایرانہ کہ بہ دخترآ آزادی نمیده.✋
یہ چیز جالب براتون بگم؟
قوانین دانشگاه هاے اروپا و امریکا:
خوبہ بدونین کہ خیلی از دانشگاه های اروپا و آمریکا درباره پوشش دخترآ بہ چہ نتایج علمی رسیدن و براے پیشرفت علمیشون چه قوانینی رو وضع کردن باهمدیگہ بعضی از قوانین این دانشگاه ها رو مرور میکنیم:
دانشگاه تگزاس(texas) آمریکا:📚🔍
-شلوار نباید تنگ و چسبان باشد
-پوشیدن لباس های بدن نما مجاز نمیباشد
-استفاده از زیورآلات ناخن و ناخن مصنوعی ممنوع میباشد🚫
دانشگاه آکسفورد(oxford):📚🔍
-زنان باید ظاهری آراستہ و مناسب داشته باشند
-لباس زنان نباید پشت باز یا بدون آستین تنگ و بالاے زانو باشد🚫
دانشگاه مری واشنگتن(mary washington):📚🔍
دانشجویان بایستی از پوشیدن لباس هایی که بخشی از بدن را در معرض دید قرار میدهد خودداری کنند.🚫
اینها فقط قوانین چند دانشگاه بود که به عنوان نمونه بیان کردیم☝️
میدونین برای چے همچین قوانینی رو وضع کردن؟🗣
به خاطر اینکہ بعد از کلی تحقیقات علمی بہ این نتیجه رسیدن که:
👇
اگہ بخوان از اُفت تحصیلے دانشجوهاشون جلوگیری کنند علاوه بر سخت کوشی و برنامه ریزی و منظم بودن باید یک عامل مهم دیگه رو هم رعایت کنند
و اون اینه که دخترا تو دانشگاه به نحوی رفت و آمد کنن که پسری تحریک نشه. چون زمانی که یک پسر تحریک میشہ قسمتے از ذهنش مشغول میشہ و به همون میزان اُفت تحصیلی پیدا میکنه و این یعنی👈پایین اومدن سطح علمے دانشگاشون👉
#تلنگر
@man_enghelabiam313
⚠️تقوا یعنی چه؟
آیت الله مجتهدی (ره):
تقوا یعنی اگر یک هفته مخفیانه
از همهی کارهای ما فیلم گرفتند و
گفتند اعمال هفتهی گذشتهات در
تلویزیون پخش شده،ناراحت نشویم
#تلنگر
@man_enghelabiam313
🌺 خاطره ای بسیار زیبا و درس آموز از عملکرد شهید بابایی...
🔴 همراه با تيمسار بابايي با يك وانت تويوتا به قرارگاه نيروي زميني در غرب كشور مي رفتيم. به نزديكي هاي قرارگاه كه رسيديم، در پيچ و خم كوهها، در هر صد قدم دژباني ايستاده بود. بابايي به من گفت:
ـ حسن جان! ببين اين دژبانها براي چه در اينجا ايستاده اند.
من نزديك يكي از آنها كه رسيدم، شيشه را پايين كشيدم و پرسيدم:
برادر! براي چه اينجا ايستاده ايد؟
دژبان گفت:
ـ گفته اند كه تيمساري به نام «بابايي» مي آيد. دو ساعت است كه ما را در اينجا ميخ كرده اند. تا حالا هم كه نيامده و حال ما را گرفته.
تيمسار با شنيدن صحبت هاي سربازِ دژبان خيلي ناراحت شد. رو كرد به دژبان و گفت:
ـ برادر! فرمانده ات گفته اين جا بايستيد؟
دژبان گفت:
ـ آره ديگه. تو نَميري تو اين آفتاب كلي ما را علّاف كردهاند. ضد انقلابها هم اگر وقت گير بياورند سر ما را مي برد. اصلاً اينها بي خيال بي خيالند. ما را الكي در اينجا كاشته اند.
عباس گفت:
ـ برادر! از قول من به فرمانده ات بگو كه به فرمانده اش بگويد، بابايي آمد؛ خجالت كشيد و برگشت.
سپس رو به من كرد و در حالي كه عصباني به نظر مي رسيد گفت:
ـ حسن! دور بزن بر گرديم.
با ديدن اين صحنه احساس عجيبي به من دست داد. احساس كردم كه گويا علي ـ عليه السلام ـ در آستانه شهر «انبار» است و كساني را كه در استقبال او به تعظيم ايستادهاند، نكوهش مي كند...
حسن دوشن...
شادی روح مطهرش صلوات...
#شهید
#تلنگر
@man_enghelabiam313