eitaa logo
باکاروان نور
65 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
640 ویدیو
17 فایل
لینک پیام ناشناس https://daigo.ir/secret/9729856093
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار
. تو قاسم بودی و دستت جدا چون دست سقا شد چو اکبر پیکرت از ظلم و کینه ارباً اربا شد نه ماند از تو سری نه پیکری مانند مولایت تمام روضه‌های کربلایی با تو معنا شد ✍️، مردادماه ۱۴۰۱ محرم‌الحرام ١۴۴۴ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات 🌷
هدایت شده از اشعار
. 🏴 السَّلامُ عَلى عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیع بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند داغی که بر قلبش چو اخگر می‌نشیند از داغ‌های پیش از آن سر تا به پا سوخت این اخگر است و روی آذر می‌نشیند داغ بزرگ شیرخوار کوچک است این این داغ روی داغ اکبر می‌نشیند مولا که پشتش از غم عباس خم شد از غصۀ شش‌ماهه مضطر می‌نشیند این تیرهای غصه پیش از قلب مولا بر قلب زهرا و پیمبر می‌نشیند طفلی که از گهواره‌اش لب‌تشنه پر زد بر دست بابا چون کبوتر می‌نشیند در قاب خیس چشم آقای غریبم تصویری از سرباز آخر می‌نشیند شش‌ماهه‌ای که تشنۀ یک قطره آب است بر دست‌های پور کوثر می‌نشیند مولا لباس مصطفی را کرده بر تن عالم دوباره پای منبر می‌نشیند از تشنگیّ طفل می‌گوید به دشمن این روضه کی بر جان لشکر می‌نشیند؟ اصغر تَلَظّی می‌کند مولا تمنا رحمی مگر بر قلب کافر می‌نشیند؟ دادند جای آب هم تیر سه‌شعبه تیری که بر حنجر چو خنجر می‌نشیند معلوم شد که می‌شود وحشی‌تر از گرگ آن‌که به قلبش بغض حیدر می‌نشیند از گوش تا گوش علی را می‌بُرد وای تیری که در حلقوم تا پر می‌نشیند بر روی خون‌آلود و محزون حسینم خون دل است این یا که اختر می‌نشیند؟ مادر چه حالی می‌کند پیدا خدایا وقتی‌که روی نیزه آن سر می‌نشیند خون در دل سبط پیمبر می‌زند موج بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند ، ۱۴۰۱/۰۵/۱۴ برابر با هفتم محرم‌الحرام ١۴۴۴ 🏴
هدایت شده از اشعار
🏴 صلی الله علیک یا اباالفضل العباس ▪️ ماه به‌خون‌افتاده تا عکسی از رخسار ماه افتاد در آب رفت از جلال و هیبتش آیینه از تاب برداشت آب و بر لب آورد و فرو ریخت در حسرت یک بوسه‌اش خون شد دل آب پیچید در پایش که دست از او نشوید شد آب هم پابند آن گیسوی پُرتاب بگذاشت پا در علقمه دریای غیرت بگذشت تشنه از کنار آبْ مهتاب او تشنه رفت و تا قیامت آبِ ناکام در دل گرفته عکس آن دردانه را قاب ساقی به‌سوی تشنگان می‌رفت سرمست تا که به میخانه رساند بادۀ ناب مشکی پر از امید را بر دوش می‌برد آن شاه خوبان، شیر هَیجا، شمع احباب بارانی از تیر آمد اما او سپر شد می‌رفت در موج خطر بی ترس گرداب کی از هجوم شب‌پره ترسد عقابی پولاد کی می‌لرزد از غوغای سیماب هرگز نلرزد پشت کوه از لشکر کاه دریا نخواهد شد اسیر چنگ مرداب از تیرها با جانش استقبال می‌کرد تا که بَرد آبی سوی گل‌های بی‌تاب انداختند از پیکرش دست و نلرزید تنها امیدش را به دندان کرد قلاب آن مشک را چون طفل در آغوش می‌برد سقا صدف شد، مشکْ مروارید خوشاب تا که رساند قطرۀ آبی به اصغر شاید شود آن غنچۀ پژمرده شاداب در چشم او تصویری از لب‌های تشنه در گوش او بانگ «عمو بشتاب، بشتاب» پا تا سرش خون بود و فکر خیمه‌ها بود تا تشنه‌کامان را کند از آبْ سیراب دشت تنش شد بیشه‌ای از تیر دشمن خون دل او می‌چکید از چشم نُشّاب شد تیرها بال و پرش، در اوج می‌رفت تا آنکه شد تیری به‌سوی مشک پرتاب هم آب مشک و هم امیدش بر زمین ریخت شد جام ساقی خالی از آن دُرّ نایاب دیگر نه شوق راندن و نه پای رفتن درمانده و نومید شد ماه جهان‌تاب با هم یکی شد آب مشک و اشک عباس از مشک سقا بر زمین می‌ریخت خوناب شد بوسه‌گاه تیرها آن ماه خونین یک تیر هم زد بوسه بر آن چشم جذاب مرغ دلش یک‌باره پر زد تا مدینه چون روضه‌های فاطمیه دارد آداب از روضه‌های فاطمه می‌مرد اباالفضل هر بار حرفی مجتبی می‌زد از این باب می‌سوخت عمری از غم زهرا و حیدر شد بی‌قرارِ مادر آن محبوب احباب ناگاه دستی آمد و شق‌القمر کرد افتاد با صورت به خاک آن ماه محراب دستش جدا فرقش دوتا چشمش پر از خون در راه وصل دوست شد آماده اسباب ناگه پسر خواندش صدایی مهرپرور او دید مادر را به بیداری، نه در خواب آمد به ساحل کشتی پهلوگرفته از داغ دلبندش کشید آه جگرتاب پیچید بوی عطر یاس و سیب در دشت از خیمه‌ها می‌آمد آوای "عمو، آب" شد بار اول که صدا می‌زد: برادر ماه به‌خون‌افتاده را خورشید دریاب... ▪️▪️▪️؛ مولا به‌سوی خیمه‌ها برگشت تنها دیگر نه در تن تاب و نه در پاش پایاب پشتش شکست و باغ امیدش خزان شد بی چاره شد آن چارۀ خویشان و اصحاب از علقمه می‌آمد اما بی علمدار می‌آمد و از چشم او می‌رفت سیلاب زینب شود کم‌کم مهیای اسارت ای وای من از روضۀ خلخال و جَلباب ، مردادماه ۱۴۰۰ محرم‌الحرام ١۴۴۳ 🏴
هدایت شده از اشعار
. ▪️صلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیدَنَا العَطشان بانگ شادی و هلهله برخاست چون به میدان نشست گرد و غبار غرق خون بود هستی زینب زخم‌های تنش هزارهزار سوی مقتل دوید مویه‌کنان تا خودش را سپر کند زینب اندکی دیر گر رسد باید خاک ماتم به سر کند زینب غرق در خون نفس‌نفس می‌زد حضرت عشق بی‌کس و تنها رمقی چون نداشت با چشمش از خودش دور کرد خواهر را پس‌ازآن شمر سوی مقتل رفت رفت تا کار را تمام کند کار او که تمام بود! خدا رحم بر خواهر امام کند می‌برید از حسین سر ظالم نبرید از حسین دل زینب به سر و سینه می‌زد و می‌کرد خاک‌ها را به اشکْ گِل زینب مویه می‌کرد زینب و برخاست نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال در زمین و در آسمان پیچید نالۀ مادری پریشان‌حال ناله می‌کرد و پیش چشم ترش سر برید از حسین شمر لعین با سر از قتلگاه بیرون رفت پیکر شاه ماند روی زمین تشنه بود و سرش جدا کردند پیش چشمان مادرش، ای وای! نکند دشمن ازسرِ کینه بکند قصد پیکرش، ای وای! پس‌ازآن ده حرامی ملعون سوی آن شاه سرجدا رفتند اسب‌ها را که نعل تازه زدند سوی فرزند مصطفی رفتند پس‌ازآن شد سری به نیزه بلند نالۀ اهل‌بیت افزون شد پیرهنْ کهنه هم از او بردند دل سنگ از مصیبتش خون شد ▪️▪️▪️؛ بوسه بر رگ نداشت سابقه‌ای زینب این بوسه از کجا آموخت؟ چون‌که لب بر رگ حسین گذاشت دل دشمن به حال زینب سوخت... ، ۱۴۰۱/۰۵/۱۷ برابر با عاشورای حسینی ١۴۴۴ 🏴
✳ مراقبه‌ی بعد از عاشورا 🔻 برای انسانی که به رسیده است، بعد از عاشورا، مراقبه‌ در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آن‌هایی که همه چیز خود را در راه بذل کرده‌اند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آن‌که ولی خدا بتواند یک دیگر بخواند؟ 👤 📚 کتاب 📖 ص ۱۱۸ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چلّۀ زیارت عاشورا🔸 اول ذی القعده تا آخر آن، قرار ملاقات موسی(ع) در مناجات با خداوند بود. خداوند دهه اول ذی الحجه را هم اضافه کرد تا چهل شب شد: «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَة، و ما با موسى، سى شب وعده کردیم و با ده شب (ديگر) آن را کامل کردیم و به اين ترتيب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد.» چه مزیتی در چهل است و دارای چه اثری است؟ انسان به چهل روز مداومت در امری نتیجه می گیرد. «مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعينَ صَباحا، ظَهَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ، هر کس چهل روز، خود را برای خدا خالص کند، چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می شود.» مثل چاهی که می کَنند تا به آب برسند. آب در چهل متری زمین است. روزی یک متر می کنند تا روز چهلم به آب می رسند. این چاهی که انسان در خودش حفاری می کند در چهلمین روز به چشمۀ حکمتِ درون می رسد. از عاشورا چهل روز بر حسین بن علی(ع) و زیارت و محبتش مداومت کنید، روز اربعین به آب می رسید. اربعین روز مزد است. شما در عاشورا زیارت کردید، در اربعین نتیجه می گیرید. از این جهت گفته اند که یکی از علائم مؤمن زیارت اربعین است. جوجه را هم روز بیست و یکم بر می دارند و این مزد بیست و یک روز صبر کردن است. اگر مرغ حتی یک روز زودتر از روی تخم بلند شود، جوجه ضایع می شود. آن کس هم که می خواهد چهل روز لِلّه باشد، اگر در بین این ایام سرد شود، اربعینش ضایع می شود. @haerishirazi
🔴 دشمن با انتشار سیل بی‌امان دروغ و شبهه و فریب در اینستاگرام و ...، کاری می‌کند که مخاطب آنچنان بغض و کینه در دل پیدا کند که فلان مطلب حقّی را که در پاسخ به فلان شبهه بیان می‌کنید نیز نپذیرد؛ غافل از آنکه در همان حال که دارید تلاش می‌کنید که آن شبهه را پاسخ دهید، سیل ویرانگر دیگری از دروغ و مغالطه و کینه جاری می‌شود! ✍️ ابَرشاگرد #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
هدایت شده از اشعار
. ▪️ألسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوع بر نیزه کرده‌اند سر پاک شاه را بعدش سر منیر امیر سپاه را نزدیک این‌چنین همه‌جا در کنار هم کی دیده است چشم کسی مهر و ماه را؟ کشتند بی‌گناه تمام ثواب را تا جملگی بَرند ثواب گناه را می‌خواستند با زدن رنگ خون به صبح کامل کنند ظلمت روز سیاه را هفتادوچند ماه برآورده‌اند روز تا گم کنند بیشتر از پیش راه را بالا گرفته‌اند سر دشمنان خویش هرگز نکرده هیچ‌کس این اشتباه را دنبال نیزه‌ها چه غریبانه می‌برند اطفال زار و غم‌زده و بی‌پناه را هر سر که دید حال اسیران خسته را کرد از دل شکسته رها تیر آه را قرآن خونی آیۀ صدق طریق ماست هرکس گواه خواست ببیند گواه را از روی نیزه بر رخ زینب کند نگاه هرگز کسی ندیده چنین ماتْ شاه را شب تا به صبح نیست سری روی نیزه‌ها زینب بَرد به‌سوی که سوز نگاه را؟ مردادماه ۱۴۰۱ / محرم ١۴۴۴ 🏴
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
◾️ مسئولیت بزرگ رهبران مذهبی درباره قیام حسینی 🔹 امام حسین(ع) به واسطه شخصیت عالی‏قدرش به واسطه شهادت قهرمانانه‏اش مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است. 🔹 اگر کسانی که بر این مخزن عظیم و گرانقدر احساسی و روحی گمارده شدند - یعنی رهبران مذهبی - بتوانند از این مخزن عظیم در جهت هم‌شکل کردن و هم‌رنگ کردن و هم‏احساس کردن روحها با روح عظیم حسینی بهره‌برداری صحیح کنند، جهان اصلاح خواهد شد. 🔹 راز بقای امام حسین(ع) این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بُعد عقلی دارد و ... از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است. ائمه اطهار(ع) که به گریه بر امام حسین سخت توصیه کرده‌اند، حکیمانه‏ترین دستورها را داده‌اند. این گریه‌هاست که نهضت امام حسین(ع) را در اعماق جان مردم فرو می‌کند. 🔹تکرار می‌کنم: به شرط آنکه گروهی که بر این مخزن عظیم گمارده شده‌اند بدانند چگونه بهره‌برداری کنند. دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود؟ 📒 استاد مطهری، قیام و انقلاب مهدی (ع) و مقاله شهید، ص۱۰۲ ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عد و به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بیدست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان است به گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید
متن آهنگ نوگل نینوا محمد اصفهانی ——●●●♩♪♬♬♪♩●●●—— ♫●●…بخواب؛ ای نوگُلِ پژمان و پَرپَر…●●♫ ♫●●…بخواب؛ ای غنچه یِ اقسردهِ اَصغر…●●♫ { ♫●●…بخواب؛ آسوده اندر دامنِ خاک…●●♫ ♫●●…ندیده دامنِ پُر مهرِ مادر…●●♫ } تکرار 2 بار ♫●●…بخواب و خوابِ راحت کن؛ شَب و روز…●●♫ شعر: حسان ♫●●…که خاموش است، صحرا بارِ دیگر…●●♫ ♫●●…نمی آید صدایِ تیر و شمشیر…●●♫ ♫●●…نه دیگر نعره الله اکبر…●●♫ ♫●●…همه افتاده در خوابندُ خاموش…●●♫ ♫●●…تویی صحرا و چَندین نَعش بی سَر…●●♫ ——♩♪♬**♬♪♩——  ——♩♪♬**♬♪♩—— ♫●●…نترس؛ ای کودکِ شش ماهه مَن…●●♫ ♫●●…که اینجا خفته، هم قاسم، هم اکبر…●●♫ ♫●●…مگر باز از آتش میسوزی، ای گل…●●♫ ♫●●…که از خون؛ گلویت میکنی تر…●●♫ ♫●●…که با تیر سه شعبه کرده صیدت…●●♫ ملودی و تنظیم قطعه: فریدون شهبازیان ♫●●…بسوزد جانِ آن صیاد کافر…●●♫ ♫●●…خدایا بشکَند، آن دستِ گلچین…●●♫ ♫●●…که کرد این غنچه را نشکفته، پَرپَر…●●♫ { ♫●●…قیامت میشود، آن دَم خدایا…●●♫ ♫●●…که اصغر روزِ حشر آید، به مَحشر…●●♫
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شهید همدانی؛ مجاهدی «بصیر» و «عاقل»🔸 اگر کسی که می رود برای جهاد، «» داشته باشد، می شود «». اما اگر بصیرت نداشته باشد، می شود «»! فرق بین داعش و شهید همدانی در «بصیرت» است. این بصیرت، نتیجه «» است؛ عدم بصیرت نتیجۀ «» است. به داعشی می گویی چرا این کارها را می‌کنی؟ می گوید «ملّا» گفته! خب تو ملا را شناخته‌ای که این طور می‌گویی؟!! این کسی که جانَت را بر سر حرف او می گذاری، چه کسی است؟ می‌گوید «ابوبکر بغدادی»! خب این آدم را شناخته ای که چطور آدمی است؟ ببینید، بصیرت ندارد! اینکه من همۀ درس اخلاقهایم را در جلسات پنجشنبه ها (1) روی موضوع «» گذاشته ام، برای این است که اگر رفتی و چلّه هایی انجام دادی و خدای تعالی جلوی چشمت را باز کرد و پرده از روی چشمت برداشت، «ظرفیت» داشته باشی که وقتی این حال را می بینی، مغرورت نکند. با عقلت ظرفیت پیدا می کنی. یعنی فکر کن، با فکر کار کن. به این که روی هر چیزی بررسی کنید، وقتی بصیر شدید آن وقت تصمیم بگیرید. ————————- 1. منظور مرحوم استاد، جلسات درس اخلاق ایشان برای طلاب در مدرسۀ فیضیه است. @haerishirazi