eitaa logo
سرداران شهید باکری
479 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
443 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
سرداران شهید باکری
بسم رب الشهدا والصدیقین عملیات والفجر هشت در ساعت 10: 22 دقیقه روز 20/11/1364 آغاز شد. سپاهِ اسلام، با عبور از عرضِ رودخانه وحشی"اروند" شهرِ استراتژیک "فاو" را آزاد کرد. رزمندگان اسلام، در طول دو سال و چند ماهی که بر "فاو" حاکمیت داشتند، این شهر را "فاطمیه" نام نهادند. سرمای بهمن ماه گرمائی گرفته با لاله های سرخ زیبائی گرفته تا صحبت از دریادلان گویم, دل من در ساحل اروند مأوائی گرفته * یاد بدن هائی که بی سر بین دشت است یا در دل اروند رفته برنگشته است با رمز یا زهرا دلم مهمان فاو است این روزها یادآور والفجر هشت است * صدها صدف را موج دریا بُرد با خود مادر, پسرها را چه زیبا برد با خود هر کس که داغ قبر گم گشته به دل داشت دیدم سوا گردید و زهرا(س) بُرد با خود * سربندهای سبز رویِ آب می فت پشت سر هم عکسها در قاب می رفت با چشم گریان دیدمش خنده به لب داشت وقتی رفیقم دیدن ارباب می رفت * با شیمیائی قحطی لبخند آمد با یک نفس, دیگر نفس ها بند آمد با این همه مشکل ولی بی بی مدد کرد فریاد فتحِ فاو از اروند آمد * هر حمله ما مثل طوفان بود آن روز پشت سرِ ما دست سلطان بود آن روز حاج مرتضی قربانی و یک پرچم سبز که هدیه از شاهِ خراسان بود آن روز * لطفِ امامِ عصر را باید بگویم اعجازِ فتح و نصر را باید بگویم یک جاده که هر کجایش قتلگاه است غوغای اُمٌ القصر را باید بگویم * پیچید عطر یاس بین هر چفیه هر کس پیِ سبقت گرفتن از بقیه آنقدر صورت ها و پهلو غرقِ خون شد تا گشت نامِ فاو«شهر فاطمیه(س)» * فریادهای بی صدا یادم نرفته جان دادنِ غواص ها یادم نرفته زیر دکل بین موانع گیر افتاد آهسته می زد دست و پا یادم نرفته * هر کس که گیر افتاد یادِ مادر افتاد یاد پریشانیِ او پشت در افتاد لعنت بر آنکه سیلی اش را بی هوا زد تا که تکانی خورد بی بی با سر افتاد ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
دنیا از سن و سالتون باید حیا کنه تو خاك ما ستاره هايی دفنند كه دلشون مي خواست معما باشند دست تو شناسنامه هاشون مي بردند تا كه شناسنامه ماها باشند تا كه شناسنامه ماها باشند ستاره ها رفتن و نوبت ماست حالا كه دنيا خيلي بي قراره دستامونو به هم بديم بدونيم عهدي كه بستيم برگشتن نداره ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
ماجرای شهادت سردار عاشورایی شهید آقامهدی باکری 🌹 🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 🌹👇👇👇
ماجرای شهادت سردار عاشورایی شهید آقامهدی باکری 🌹 🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 🌹 👇👇👇 این بار مهدی حتی نگاهش نکرد . ناگهان چیزی به خاطر علی رسید . بی سیم را روشن کرد .🤔📞 ـمهدی ، مهدی ،‌حمزه !📞 مهدی دستش را دراز کرد وگوشی را گرفت . ـحمزه ،مهدی !📞 ـآقا مهدی سالمی ؟!📞😭 ـمگر قرار بود نباشم !😳📞 ـ همه نگرانند . زود بیا این طرف !😭🌹 . چشمهای مهدی به چند بسیجی افتاد که با عجله یک تیر بار را جلو می بردند .👀 . . برای اینکه صدایش در میان انفجارها بهتر شنیده شود ،‌پشت گوشی فریاد زد 😮📞:«‌بهتر است ناراحت من نباشید . اگرکشته شوم ، هستند کسانی که جایم را بگیرند . .با این وضع نمی توانم بسیجی ها را این جا رها کنم و خودم به عقب بیایم . تا آخر با آنها هستم .تمام .»😊✋ . . ـ آقا مهدی …مهدی گوشی را رها کرد📞✋ .چ .صدای نزدیک شدن یک تانک دیگر را شنید ه بود .با آرپی جی به طرف صدا برگشت 😒💣. . گوشی بی سیم که رها شده بود ،‌مدام تکرار می کرد .📞 ـمهدی ، مهدی …😭😭😭😭 کلید بی سیم را چرخاند .😭 وقتی صدای آن قطع شد😭 . ،متوجه صدای دیگری در سمت راستش شد .یک دسته از افراد دشمن در حال پیشروی به طرف اوبودند 😔✋ . . آرپی جی را آرام زمین گذاشت و یکی از نارنجکهای کمرش را مثل سیب در دست گرفت . 💣🔫ضامنش را کشید و با تمام توان به سوی آنان پرت کرد . هنوز صدای انفجار وداد وفریاد قطع نشده .بود . که باز صدای تانک توجه مهدی را جلب کرد . آر پی جی را برداشت 💣. آن قدر نزدیک شده بود که نیازی به هدف گیری نبود. با اشاره انگشت مهدی ، تانک به توده ای از آتش و دود تبدیل شد. ادامه دارد......... ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
ماجرای شهادت سردار عاشورایی شهید آقامهدی باکری 🌹 🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 🌹👇👇👇
ماجرای شهادت سردار عاشورایی شهید آقامهدی باکری 🌹 🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 🌹👇👇👇 بی سیمچی هنوز التماس میکرد :‌«آقا مهدی ،تو را به ابوالفضل بیا برویم‌!‌برگرد !»😭😭😭😭😭 مهدی بدون توجه به التماس او ، دست در جیب پیراهنش کرد ، چند کارت شناسایی،‌تعدادی نقشه ومدارک ویک تکه کاغذ بیرون آورد .نقشه ها و مدارک را بسرعت پاره پاره کرد و به همراه کارت های شناسایی در آب دجله انداخت 😭🌹 . . .اما لای آن تکه کاغذ را باز کرد ولحظه ای نگاهش کرد . 😳دلش میخواست بازهم ساعتها به نقاشی آن درخت سیب خیره شود🌳 . ؛‌اما فرصتی نبود . 😔با خود فکر کرد :‌«‌اگر رفتنی شدم ، نباید دشمن بفهمد که یک فرمانده لشکر از ایرانی ها گرفته اند .نباید مدارک دست آن ها بیفتد !😠» . حالا افراد دشمن او را دیده بودند .باید جا عوض می کرد .🏃 به سمت چپ خود خیز برداشت . چند قدم آن طرف تر ، چهارنفر بسیجی در یک گودال سنگر گرفته بودند . اسم یکی از آنها رامی دانست . . عباس بود . عباس که صدای نزدیک شدن تانک دیگری را می‌شنید ، با دستپاچگی پرسید :‌«‌من چه کار کنم ،‌آقا مهدی ؟»مهدی خندید😊✋ .نگاهش می گفت :«‌نترس .من اینجا هستم .» . اما صدای گرفته اش گفت :‌«‌آرپی جی حاضر کن ؛ الله بنده سی !»😔باران گلوله ای که مثل تگرگ سربی می بارید ‌، هه را زمین گیر کرده بود .😭 . مهدی تمام قد ، درون گودال ایستاد و قبضه آر پی جی را محکم گرفت و رو به آن کوه آهنی شلیک کرد💣 .‌آتش عقبه آر پی جی که مماس با لبه سنگر بود ، باعث شد که قارچی از گردو خاک به هوا بلند شود💣 . از دیدن آتشی که در چند قدمی زبانه می کشید ، برق شادی در چشمان عباس وبسیجی های دیگر درخشید .😍😍😍😍 . . ادامه دارد.... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 برای شادی روح امام و شهدا صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل جانباز اعصاب و روان با عکس رهبر انقلاب بیمارستان میلاد شهریار /بخش جانبازان اعصاب و روان ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
‍ گزیده ای از وصیت نامه سردار شهید محمد قنبرلو چطور می توان ساكت نشست درحالیكه دل امام عزیزمان از دست طلحه و زبیرها و عافیت طلبان به درد می آید و با امت همیشه بیدار اسلام درد دل می كند و آنان را به كمك اسلام می طلبد .چطور ممكن است انسان شاهد شهادت وسوختن پیكر مطهر باكریها باشد و خود گوشه ای بنشیند و در پی مقام و زندگی و رفاه باشد. عزیزان اسلام و ای كسانیكه بعد از تولد اولین پیامی كه به گوشتان خوانده اند الله اكبر و لا اله الا الله بوده ,به یاری اسلام بشتابید و با آتش سلاحتان بردهان صلح طلبان و عافیت طلبان بكوبید و ذلت خواری را برآنان بگذارید و عزت و شرف و لقاءاله را خود انتخاب كنید.بدانید كه دراین لحظات سرنوشت ساز كوچكترین غفلت و بی تفاوتی، مساوی با شكست اسلام است و آن روز، روز مرگ ماست و خشم و غضب خداوند قهار پاداش ما. امید است ان شاء ا... تعالی با ایثار و فداكاری دلیرمردان سپاه اسلام, امدادهای غیبی و توجهات خاص خداوندی همچنان شامل حال انقلاب اسلامی باشد. برادران پاسدار و ای پرچمداران نبرد حق علیه باطل ,با گامهای استوار و با توكل هرچه بیشتر بر دشمن بتازید و در بیعت خود با امام ثابت قدم باشید و دراجرای فرامین امام اولین كسان شما باشید و همچنان دربرابر توطئه های شرق و غرب سپرباشید و بدانید شما بهترین كسان برای پاسداری از انقلاب اسلامی هستید.  یادمان باشد که ماخون داده ایم یک بیابان مرد مجنون داده ایم یادمان باشد پیام آفتاب دست نااهلان نیفتد انقلاب ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
...این دقیقه ها قیمتی داشتند که خدا خریدارش بود. ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
#لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
‌. مقام معظم رهبری: باید حماسه‌ی شگفت‌آور هشت سال دفاع مقدس که ملت ایران توانست با دست خالی و با توکل بر خدا در برابر یک تهاجم گسترده‌ی بین‌المللی بایستد و موفق و پیروز بیرون بیاید، برای نسل جوان کنونی و نسلهای آینده شناسانده شود تا آنان با شناخت عظمت و تواناییهای این ملت، راه گذشتگان را با احساس امید و عزت ادامه دهند. ۱۳۸۴/۰۶/۳۱ ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. اذانِ لشکرِ 31 عاشورا به فرماندهی شهید آقامهدی باکری در دوران دفاع مقدس باما همراه باشید.👇👇 ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
#دریاقلی_سورانی #لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
اوائل جنگ پس از سقوط خرمشهر، ارتش عراق، آبادان را محاصره و به قصد اشغال آن ، از کوی ذوالفقاری به شهر حمله کرد. کوی ذوالفقاری از شهر دور بود و نیروی چندانی آنجا حضور نداشت. «دریاقلی سورانی» که متوجه حمله عراقی ها شده بود، با دوچرخه کهنه اش به سوی شهر شتافت تا به مسؤولان سپاه خبر دهد. به سرعت و با همه توان رکاب می زد و فریادزنان نیروهای مردمی را به کوی ذوالفقاری فرا می خواند. مردم با شنیدن فریادهای او با بیل و کلنگ و هر چه در دست داشتند، به کوی ذوالفقاری شتافتند. درهمین اثنی دوچرخه دریاقلی پنچر شد. ناچار مسافتی طولانی را پیاده به سوی شهر دوید و به محض رسیدن، نفس زنان و با آخرین رمق، سپاه را در جریان گذاشت. اگر آبادان سقوط می کرد، ارتش عراق برای هجوم به اهواز، جرأت و فرصت پیدا می کرد. یاد شهید دریاقلی سورانی و همه دریا دلان آن روزها، گرامی باد. ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
#راز_دجله #لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
می‌خواهم راز دجله را بگویم، رازی که تاکنون چیزی در مورد آن نوشته نشده است. در عمليات بدر كه توسط لشگر ٣١ عاشورا صورت ميگرفت تلاش می‌کردیم با مهدی ارتباط بیسیم برقرار کنیم. غلبه آتش و فشار تانکهای دشمن زیاد شده بود. از شهيد احمد کاظمی خواستم که به مهدی بگوید بازگردد اما او گفته بود جنگ؛ جنگ آتش است و نمی‌توانم برگردم. اتفاقا اینجا جای خوبی است، اگر می‌توانی خودت هم به اینجا بیا. پس از آن خودم هم تلاش کردم که با مهدی صحبت کنم اما او فرار می‌کرد. مهدی بین دوراهی خود و غیرتش مانده بود. غیرتش حکم می‌کرد که بماند و خودش می‌گفت که به عقب بیاید. من می‌دانستم که اگر با او صحبت کنم از طرفی به دلیل آنکه نماینده امام هستم می‌توانم او را بازگردانم. همچنین بین من و آقا مهدی رابطه دلی خاصی وجود داشت که او را به عقب می‌آورد. تنها تصویری که می‌توانم از آن لحظات ارائه بدهم لحظه حضور حضرت ابوالفضل (ع) کنار رود فرات است. من مهدی را خوب می‌شناختم. وقتی محاصره شد از آنجایی که می‌دانست جنگ به بن‌بست رسیده و تنها راه موفقیت در عملیات «بدر» حفظ «دجله» است، او مانده بود چکار کند، چون دیگر دجله قابل حفظ نبود. رفتار او من را یاد تلاش حضرت ابوالفضل (ع) برای حفظ مشکی که دیگر قابل حفظ نبود، می‌اندازد. مهدی دچار حالت شرمندگی شده بود و عملا پیش از آنکه گلوله به او بخورد کشته شده بود. لذا در آن لحظه گلوله‌ای به پیشانی او می‌خورد و روی زمین می‌افتد. پس از آن قایقی می‌آید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن می‌زند و پیکر مهدی به رود دجله می‌افتد. از آنجا به اروند می‌رود و در خلیج فارس به ابدیت می‌پیوندد.من فکر می‌کنم او یک دعا در آن لحظه کرد و آن این است که خدایا آبروی مرا حفظ کن. یعنی او در آن لحظه از اینکه پیکرش به عقب بیاید شرم داشت. ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
هدایت شده از سرداران شهید باکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. اذانِ لشکرِ 31 عاشورا به فرماندهی شهید آقامهدی باکری در دوران دفاع مقدس باما همراه باشید.👇👇 ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
❤️ دلنوشته یک جانباز برای یک عکس ❤️ به چه می نگری دلاور. به چه می اندیشی یل. در دور دست چه می بینی که مخلوقات دیگر قادر به دیدنش نیستند. چه نگاه نافذی داری فرزند خمینی؛ آنچه را که هرگز ما ندیدم تو می بینی؟ اندیشه تو چه بود که در دست راستت سلاح را تکیه گاه خود کرده ایی؟ شاید به ما می آموزی که سلاحتان را به صلاحتان واگذار نکنید. دریغا ما تابع و فرمانبردار بودیم؛ دیگران کردندو نیشترش بر دل ما زدند. در عجبم که تو با نگاهت این روزهای سیلی خوردن ایثار و ایثار گران را می دیدی و ما نتوانستیم ببینیم! پس زین بابت بود که عطای دنیا را به دنیا پرستان بخشیدی و پر کشیدی؟ همرزم پر کشیده ام گناه ناکرده همقطارانت چه بود که چنین در محکمه متزوران چاپلوس قطع ید شده اند؟ ای دیده بان بهشت! سربندت را به کدامین قطعه تربت ایران به امانت داده ای؟ آیا چفیه ات به دست مادرت رسید؟ در وصیت خود از ما فرزندان خمینی به خوبی یاد کردی؟ بعد جنگ ما نیز به همراه تو بر خلاف وصیت پیرمان فراموش شدیم و در کشاکش زندگی روزمره مان در حال زنده ماندنیم، نه زندگی کردن! بعد جنگ از تو در روز شهدا یادی نمادین می کنند و از ما در روز جانباز! ....از دیگر همرزمان رزمنده حتی نامی هم نمی برند. پیرمان جنگ را جنگ نامید و عزت و شرف ما را در گرو جنگ و دفاع مقدس گره زده بود. ولی اینک عزت و شرف در بالای شهر در خودرو های لوکس و ویلاهای خارج از کشور خلاصه شده است.  دیگر نه نامی از تو و ما باقی مانده، نه رسمی!... همرزمم! غیرت را در خیابان های بالا شهر تهران تومنی ده قران می فروشند و آبروی عزت و مکنت و غیرت من و تو را چوب حراج می زنند . همرزمم! ما بجای والا مقامان قدر ناشناس خجل ز رویت هستیم؛ که سلاح و صلاح را به مقامی دنیوی می فروشند و نام شما را پلکان ترقی خویش کرده اند .. والسلام . نوشته م.ر.ک جانباز ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
‌‌ سرلشکر جعفری، امروز: آقای ترامپ هرگز ایران را تهدید نکن! ناله‌های پر از وحشت سربازان شما در طبس و دوستان انگلیسی شما در خلیج فارس شنیدنی است! ۹۷/۸/۱۳ ‌‌ ⏬⏬⏬ @bakeri_channel
از بزم طرب آینه‌داران همه رفتند ما با که نشینیم که یاران همه رفتند ۳۱عاشورا ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
خوشا آنانکه بر این صحنه‌ خاڪ چو خورشیدی درخشیدند و رفتند. ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
4_169858844090958136.mp3
16.13M
💠 مداحی شهدای گمنام برادر سید رضا نریمانی ⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
هدایت شده از سرداران شهید باکری
🖋تذکرات " #سردار_شهید_مهدی_باکری" به فرماندهان و مسئولین واحدها راستی.... چقدر از شـ‌هـداء درس گرفتیم؟؟ #قابل_تأمل #لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54a