eitaa logo
بختیاری آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
16هزار ویدیو
104 فایل
بختیاری آنلاین کانالی ممتاز پیگیری حقوق و مطالبات بختیاری ها در مناطق بختیاری نشین همفکری در جهت رشد علمی،آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و آداب رسوم و موسیقی پاک بختیاری آشنایی با اهل قلم اطلاعات عمومی سازنده کانال حمید بهرامی دشتکی @OSB1777 نشر آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴واکنش سعید جلیلی به اظهارات امروز جواد ظریف: شنیدم امروز فردی گفته است بایدن خودش اجازه داد تا ما نفت بفروشیم؛ عجب! چرا بایدن آن 9 ماه که شما روی کار بودید اجازه نداد؟! ‌‌‌ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
واکنش مدیرعامل شرکت واحد به اظهارات یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری درباره خرید اتوبوس از چین https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴 ثبت‌نام سرویس مدارس تمدید شد 🔹مدیرعامل اتحادیه حمل‌ونقل مسافر شهری: زمان ثبت‌نام والدین جهت دریافت خدمات سرویس مدرسه در سامانه پایش ناوگان دانش‌آموزی(سپند) برای سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ تا ۱۵ تیرماه سال جاری تمدید شد. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌قاضی‌زاده هاشمی: 2.6 میلیون مسکن در حال ساخت است نه 300 هزار تا/ اطلاع دقیق بدهیم https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌سعید جلیلی: سال 92 گفتند به ما رای بدهید با کدخدا توافق می‌کنیم مشکلات حل می‌شود/توافق کردند و دلار 3 تومانی شد 30 هزار تومان 🔹‌نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در جمع مردم کرج: با کدخدا توافق کردند و به همه تعهدات خود عمل کردند ولی طرف مقابل  نه تنها به تعهدات خود عمل نکرد بلکه یک طرفه از برجام خارج شد 🔹‌نه تنها سانتریفیوژها نچرخید بلکه دلار  3 تومانی شد 30 هزار تومان و گفتند هیچ کشوری حق ندارد از ایران نفت بخرد https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قالیباف: قول می‌دهم اگر رئیس‌جمهور شدم مردم سال‌به‌سالی که از دولت بگذرد تغییر را در سفرۀ خودشان و کارهای زیرساختی کشور حس کنند. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
📣 دانش آموزان اول، هفتم و دهم برای ثبت نام الکترونیکی اقدام کنند بهرامی،مدیرکل آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران: 🔸ثبت نام میان دوره مانند پایه‌های «دوم به سوم»، «سوم به چهارم» و غیره به صورت خودکار در سامانه انجام می‌شود و فقط در پایه‌های «اول»، «هفتم» و «دهم» باید ثبت نام از طریق دانش آموزان انجام شود همچنین اگر دانش آموزی بخواهد مدرسه خود را تغییر دهد باید در میان پایه ثبت نام کند. 🔸هم اکنون ثبت نام در حال انجام است و دانش آموزان می‌توانند به صورت الکترونیکی در سامانه وزارت آموزش و پرورش پیش ثبت نام خود را انجام دهند که ما برای تامین کتب درسی و ساماندهی معلمان و غیره اطلاعات کافی را داشته باشیم. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴 جدول زمان‌بندی پذیرش دانشگاه فرهنگیان و دعوت به مصاحبه 🔹طبق جدول فوق نهایتا تا پایان این هفته اسامی دعوت شدگان به مصاحبه اعلام خواهد شد. 🔹شروع فرایند مصاحبه فرهنگیان نیز نیمه اول تیرماه انجام خواهد پذیرفت. (بعد از انتخابات) https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
مصطفی عصبی گفت : _این جوجه فکلی مگه قانون حالیشه ... اگه قانون حالیش بود می‌فهمید الان آوین زن شرعی و قانونی منه ... باید بره گمشه از زندگی ما بیرون ! راشد از روی زمین بلند شد و گوشه یقه ی خم شدش رو صاف کرد و گفت : _به موقعش میفهمی !تقاص این مشتا رو هم‌پس میدی ! بعد دست کرد داخل جیبش و دست اسکناسی در آورد و جلوی پای مصطفی انداخت و گفت : _این پول شیشه ها ! متراژش زیاده میترسم پول کم بیاری ! به هر حا نمیخوام دِینی به گردنم باشه .. گفت و از خونه بیرون رفت .. قطعا اگر اون مرد مصطفی رو نگرفته بود، مصطفی مثل آتش بود که هر لحظه با حرفای راشد زبانه هاش بیشتر می‌شد ، اگر مرد نمیگرفتش الان راشد زیر دست و پاهاش له و زخمی شده بود .... مصطفی دستش رو از دست مرد بیرون کشید و با داد گفت : _چرا نزاشتید دندوناشو تو دهنش خورد کنم تا ...اضافه نخوره؟ مرد گفت :_پسرم آروم باش.... با دعوا فقط واسه خودت دردسر درست می‌کنی، الان زدی داغونش کردی میره شکایت میکنه میشه غوز بالا غوز .. مصطفی به من اشاره کرد و تازه انگار توجهش به صورت سرخ شدم جلب شد ،به سمتم اومد و با خشونت صورتم رو گرفت و دست کشید روی جایی که راشد سیلی زده بود .. میتونستم بفهمم الان چه فشاری روش هست با عصبانیت در حالی که نفس نفس میزد گفت :_کار اون بی شرفه؟ دستش  رو گرفتم و گفتم : _مصطفی تو رو خدا آروم باش ... ابروش رو بالا انداخت و گفت ..._اینجوری نمیشه بعد دستم رو کشید و به سمت در رفتم و..... قبل از اینکه کامل از در خونه بیرون بریم روبه مردی که باهاش اومده بود برگشت و گفت : _اوستا ببخشید اینسری نشد ... انشالا شب مزاحمت میشم بیا واسه نصب شیشه ها .... مرد کیف دستیش رو از روی زمین برداشت و گفت : _اختیار داری پسرم.... ولی بدون فکر کاری نکن ! اینو گفت و از در خونه بیرون رفت .. پیش از اینکه ماهم از خونه بیرون بریم دستم رو روی دست مصطفی گذاشتم و سعی کردم از خودم جداش کنم تو همون حال گفت : _مصطفی میخوای چیکار کنی ...تروخدا نکن ... با عصبانیت سرش رو تکون داد و گفت : _میرم پیش شهاب و مامانت ... اونا بودن که این آش رو گذاشتن تو کاسه ی ما ... بریم ببینم دیگه چی از جون این زندگی میخوان.... با شک پلکی زدم و گفتم :_مصطفی توروخدا ول کن ...با جنگ و دعوا چیزی حل نمیشه... اصلا بریم کلانتری ... منم همراه تو از راشد شکایت میکنم ...فقط توروخدا با دعوا نه ... سرش رو تکون داد و گفت :_رو حرفم حرف نزن آوین !میریم یکبار برای همیشه این قضیه رو می بندیم ! گفت و دستم رو محکم تر از قبل گرفت و از خونه بیرون رفتیم ... جوری دستم رو محکم گرفته بود که انگار فکر میکرد هر لحظه میخوام فرار کنم! جرئت مخالفت باهاش اونم وسط کوچه رو نداشتم و ناچار تا خونمون پا به پاش رفتم ... وقتی رسیدیم ،قبل از اینکه در بزنه دستش رو گرفتم و با خواهش گفتم :_مصطفی هنوزم دیر نشده....بیا عاقلانه تصمیم..‌‌ وسط حرفم دستم رو پس زد و بی توجه به هرچی  که تا الان گفته بودم به در خونه کوبید ...نگران بهش نگاه کردم که اندکی بعد در خونه توسط علی باز شد ...با دیدن ما متعجب پرسید :_خیر باشه این وقت روز ... مصطفی دست من رو کشید و علی رو کنار زد و داخل خونه رفتم... علی انگار از این حرکت مصطفی جا خورده بود به ما نگاه کرد و داخل اومد و گفت :_چیشده؟ چخبره؟ بعد به من نگاه کرد و گفت :_آوین‌نکنه تو باز کاری کردی ؟ با چشمای گرد شده به علی نگاه کردم و چشم غره ای بهش رفتم و رو ازش گرفتم :مصطفی بلند گفت :_آوین کاری نکرده ! مقصر همه ی کارا شما هستید ! مصطفی میگفت و هر لحظه تُن صداش بالا می‌رفت... بقدری که شهاب در حالی که داشت پیراهنی رو روی عرق گیرش به تن میکرد از توی خونه بیرون اومد و گفت: _چخبرته باز معرکه راه انداختی ؟ مصطفی پوزخندی زد و سری تکون داد و گفت :_خبرا که پیش شما هست ! شهاب از دوتا پله پایین اومد و گفت : _از چی حرف میزنی؟ مثل آدم حرف بزن ببینم چی‌ میگی ؟ مصطفی دست منو ول کرد و قدمی به جلو برداشت و سینه به سینه ی شهاب ایستاد و گفت :_شما چجور خونواده ای هستید ؟‌ چجوری خونواده ای هستید که می‌شینید تو گوش خواهرتون میخونید از شوهرت طلاق بگیر برگرد به شوهر قبلیت ؟ خجالت نمی‌کشید؟ شهاب نگاهی به من انداخت و گفت : _از چی حرف میزنی ؟ مصطفی عصبی گفت :_خودتو نزن به اون راه ! تو گوش آوین نخوندید برگرد به راشد؟ خدا میدونه چی گفتید که اون جوجه فکلی واسه من دلیر شده دیشب شیشه های خونمون رو پایین آورد ! _چیکار کرده؟ _خودتو نزن به اون راه شهاب که از همه چی خبر داری ..تو همونی نبودی که اونموقع نشسته بودی تو قهوه خونه مستم بودی میگفتی خواهرم بی ابرومون کرده میخوام سرشو ببرم؟‌تو نبودی ؟ کی اومد جلو...؟ الان منم متعجب به مصطفی نگاه کردم ! https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
کانال مراسمات استان چهارمحال و بختیاری با هدف اطلاع رسانی بهینه و مفید در کانال ایتا راه اندازی شده شده است و هدف از آن اطلاع رسانی مراسم های مختلف اعم از ✅ جشن‌ها ✅ عزاداری ها ✅ همایش ها ✅ اطلاعیه ها ✅ جلسات در شهرستان‌های مختلف استان با ارائه پوستر ها و دعوت نامه ها از طرف صاحبان مراسمات می باشد مهم : کانال به هیچ عنوان جز موارد مربوط به موضوع کانال فعالیت نخواهد کرد کانال را به دیگران معرفی کنید https://eitaa.com/marasematchb 🌴مراسمات استان چهارمحال بختیاری🌴 ❀🌹☘☘🌹❀❀🌹☘☘🌹❀