بهار اوید و نشونی ز گُل به باغی نی به دشتِ تِشنه ی گل بَتَر از یو داغی نی . چونو تریده ی سرما بهارِ  واگِر کِ _ همه ولاتِه بِگَردی ز گُل سراغی نی تمآرزویِ زِمین سی تِویسه بارونی خَور ز اوره بهار و غُروم تِراغی نی صدا زِ  بَرد اِدِراه  و  نُقِشتِ کوگی نه اَیَر که کوگِ دَرَم بو ، دل و دُماغی نی ‌رِچِست پِرک و جوونه به لشگِ هرداری نشون ز دار و درحدی به کیچه باغی نی صلاحِه باغِنه دادیم ِ دستِ اَرّه به دست ‌قِرونِ وَسته به ئِی باغو اتفاقی نی ...................................  فیض ا... طاهری اردلی 🔹️ واژه نامه 🔹️ ................................................. نشونی : نشانه ای نی : نیست باغه وون : باغبان بَتَر : بدتر یو : این چونو : چنین ، اینطور ، به اینصورت تریده : راهزن واگِر : گرفتن ، پس گرفتن ، تصاحب کردن ولات : سر زمین ، دیار تمآرزو : تهمآ رزو ، آرزومند  ، آرزومند شدید سی : برای تویس : نم باران ، قطره ی باران، تویس تویس ( نم نم ، باران اندک) غروم تراغ : صدای رعد و برق بَرد : سنگ اِدراه : در می آید ، بیرون می آید اَبَر : اگر کوگ دَر : کبک دری رِچِست : ماسید ، اینجا ؛ یخ زدن از فرط سرما پِرک : جوانه ی درخت لشگ : شاخه دار : درخت درحد : درخت کیچه باغ : کوچه باغ قِرون : بلای ناگهانی وَسته : افتاده ، فرود آمده لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

🎥درسی که سیب زمینی فروش به حجت الاسلام قرائتی داد ♦️سفارشی از آیت الله بهاالدینی که قرائتی را به گریه انداخت لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ ما منتظر سبز، قدمهای شمائیم

فیض ا... طاهری اردلی بهار و اوید و.... لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

سپاسگزار استاد فیض الله طاهری اردلی بابت ارسال شعر و فایل صوتی زیبا هستیم. از مطالب سایر نویسندگان و هنرمندان و شعرای دیار بختیاری و انتشار آن ها در این رسانه استقبال می کنیم.🌹🌹 لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

🔴جزئیات ثبت نام مدارس برای سال تحصیلی ۱۴۰۳_۱۴۰۲ 🔹والدین می توانند با مراجعه به پنجره واحد خدمات الکترونیک آموزش و پرورش به نشانی my.medu.ir ضمن احراز محل سکونت خود، لیست دانش‌آموزان را کنترل کنند و چنانچه نام فرزند آنها در لیست نبود، به مدرسه محل تحصیل دانش‌آموز اطلاع دهند. لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ ما منتظر سبز، قدمهای شمائیم ✅

محمد بهمن بیگی (پایه گذار آموزش عشایر کشور ) : در دبیرستانی در شیراز که آقای دکتر "مهدی حمیدی" دبیر ادبیات آن بود ثبت نام کرده بودم... اولین انشا را با این مضمون دادند: دیوان حافظ بهتر است یا مولوی ؟ برداشتم نوشتم: «..من یک بچه قشقایی از عشایر هستم. بهتر است از بنده بپرسید: میش چند ماهه می زاید؟ اسب بیشتر بار می برد یا خر؟ تا برای من کاملا روشن باشد. ... » و تقریبا شرح مفصلی از حیوانات که جز لاینفک زندگی عشایر بود، ارائه دادم و قلمفرسایی کردم و در پایان نوشتم: «..من دیوان حافظ و مولوی را بیشتر در ویترین کتاب فروشی ها دیده ام. چگونه می توانم راجع به فرق و برتری این با آن انشا بنویسم؟..» وقتی شروع به خواندن انشا کردم، خنده بچه ها گوش فلک ر ا پر کرد؛ ولی آقای حمیدی فکورانه به آن گوش کرد و به من نمره بیست داد. در کمال تعجب و ناباوری گفت: «.. اتفاقا این جوان، نویسنده بزرگی خواهد شد. ...» (محمد بهمن بیگی پایه گذار آموزش عشایر ایران نویسنده کتاب ایل من بخارای من برنده جوایز یونسکو..) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline ☀️ بختیاری آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

‍ بخشی از مصاحبه تاریخی محمد باهری (۱۲۹۵-۱۳۸۶) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، ۲۰ مرداد ۱۳۶۱ ، درباره محمد بهمن‌بیگی بنیان‌گذار آموزش و پرورش عشایری یک شخصی هست به نام محمد بهمن‏‌بیگی. این از افراد ایل قشقایی‌ست که تحصیلات عالیه را در رشتۀ حقوق کرده و زبان فرانسه و انگلیسی و آلمانی را هم خیلی خوب حرف می‌زد. عرض کنم که این آدم در جنگ بین‌الملل دوم در آزاد کردن آلمان‌ها از چنگ قشقایی‌ها دست داشته. بعد از یک مدتی بعد از خاتمۀ جنگ و بیابان‌گردی و شبانی متوجه می‌شود که یک کاری بکند برای عشیره‌اش. می‌آید رؤسای ایل خودشان را جمع می‌کند، خان‌ها را می‌گوید که مدرسه باز کنیم برای بچه‌های‌مان. خوانین عرض کنم حاضر می‌شوند که پول مختصری بدهند و از این‌ها پول تحصیل می‌کنند و زیر چادر کلاس‌های سیار دایر می‌کند و بچه‌ها را زیر چادر کلاس‌های سیار بهشان درس می‌دهد و عجیب است کلاس عبارت بود از یک چادر، پرچم سه رنگ بالایش و یک تخته‌سیاه بزرگ توی چادر و تمام بچه‌ها هم -هر کلاسی هم هشت نفر، ده نفر پانزده نفر- مشغول درس خواندن بودند. این چند سال اول عرض کنم که به این صورت شروع می‌کند درس دادن و چندین کلاس دایر می‌کند. اشخاصی هم که استعداد داشتند می‌توانستند درس بدهند ـ دست‌شان را می‌گیرد می‌آورد و شب‌ها صحبت می‌کند که به چه صورت درس بدهیم و به چه صورت بچه‌ها را آموزش بدهیم و هفت هشت تا کلاس بدین ترتیب دایر می‌کند. خب مطلب یواش‌یواش توی ایل اشاعه پیدا می‌کند. خوانین بهش کمک می‌کنند و در حد آن منطقه‌ای که بوده رونقی می‌گیرد. تا زمان دولت اسدالله علم. وقتی که مرحوم علم می‌رود شیراز استاندار شیراز مرحوم علم را می‌برد در ایل و این کلاس‌ها را نشان می‌دهد. وقتی مرحوم علم می‌بیند وضع این کلاس‌ها را خیلی امپرسیونه می‌شود. برای این‏که بچه‌ها خط‌شان خیلی خوب، نوشتن‌شان خیلی خوب، عرض کنم که سواد حساب‌شان و شعر خیلی خوب می‌خوانند و خیلی حاضر جواب هستند و خیلی پیشرفت کرده‌اند. مرحوم علم خیلی به محمد بهمن‏‌بیگی محبت می‌کند و ... این یک قوتی برای بهمن‌‏بیگی می‌شود. و بعد هم مرحوم علم بهش می‌گوید چی می‌خواهید؟ بهمن‌بیگی اتومبیل خواسته بوده. اتومبیل خواستند و بعد اعتبار بهش می‌دهند و خلاصه این‌کار از آن‌جا شروع می‌شود رسمیت پیدا می‌کند. ایشان بعد در صدد برمی‌آید که برای این کلاس‌ها یک دانش‏سرا درست کند. معلم تربیت بکند اصلاً این‌کار معلم احتیاج دارد. سیستم انتخاب معلمش و تربیت معلمش خیلی جالب بود. به‌هیچ‌وجه تعلیمات و اطلاعات اضافی را توجه نمی‌کند. کسی باید بلد باشد فارسی درس بدهد، حساب درس بدهد و جغرافیا و تاریخ هم در حدود شش متوسطه بداند. غالباً همان بچه‌هایی که فارغ‌التحصیل این‌جا می‌شدند این‌ها را می‌برد به صورت معلم و در دانش‏سرا دو سال بهشان تعلیم اضافی می‌داد -یک سال و یا دو سال- و بعد این‌ها هم به‌عنوان معلم تعلیمات عشایری… خرده خرده این‌کار توسعه پیدا کرد و تمام ایل قشقایی را گرفت، سایر ایلات جنوب هم گرفت. بعد متوجه ایلات غرب کردستان شدند و این آخری‌ها آمده بود به گرگان آن سال آخر و به سمت بلوچستان و شاهسون در آذربایجان. تعداد دانشجویانش آن سال آخر به حدود صدوده بیست هزار نفر رسیده بود. این تنها مدیرکل وزارت آموزش‌‏وپرورش بود که حاضر نبود بیاید تهران. گفت مرکز کار من شیراز است و مدیرکل عشایر در شیراز. تصادفا چهار پنج سال قبل از انقلاب تلگرافی کرده بود به مرحوم علم که اردوی ما... این قرارش هم این بود که مرتب اردو تشکیل می‌داد و از قسمت‌های مختلف بچه‌ها را برمی‌داشت می‌آورد آن‌جا و آزمایش می‌کرد و یک مسابقه‌ای ایجاد می‌کرد. گفت اردوی ما در حوالی کرمانشاه در طاق بستان تشکیل شده، خواهش می‌کنم که یک نفر ناظر بفرستید بیایند وضع اردوی ما را ببینند. بنده رفتم. وقتی که این‌ها را دیدم خیلی مجذوب شدم. شما آقا نمی‌دانید این‌ها چطوری وضع‌شان بود. این بچۀ ۷ ساله یقینا جدول ضرب سه رقمی را به همان سرعت عمل می‌کرد که ماشین عمل می‌کرد. عرض کنم که چشم ـ جهاز هاضمه ـ عرض کنم اسکلت استخوان‌بندی و این‌ها را تمام این‌ها را بهشان یاد داده بود. شعر، چقدر شعر بلد بودند. وقتی روی تابلو می‌رفتند چیز بنویسند، بچه‌های کوچک، چقدر قشنگ خط‌شان بود. خلاصه خیلی تعلیمات این‌ها تعلیمات جالب بود. بنده آن سال آخر وقتی که بازرسی می‌کردم آموزش ابتدایی و متوسطه بالاخره موقعیت این بود که وضع این‌ها را با سایر تحصیلات ابتدایی سایر اقسام تحصیلات ابتدایی مدارس شهری ـ مدارس عرض کنم که روستایی ـ مدارس سپاه بهداشت مقایسه کنم. ازتاریخ معاصر ایران، 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline ☀️ بختیاری آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

رضا درویش امروز از علیرضا بیرانوند عیادت کرد لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

منافقین به ایران مسترد خواهند شد؟ 🔻معاون حقوقی رئیس جمهور: اقدامات حقوقی برای استرداد منافقین به ایران در جریان است که متولی این امر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات هستند. 🔻سفر رئیس جمهور به چین پس از 20 سال، سوریه پس از 13 سال، اندونزی 17 سال، آمریکای لاتین 12 سال 🔻سفر وزیر خارجه سعودی به تهران پس از 17 سال، رئیس جمهور ازبکستان پس از 20 سال، رئیس جمهور بلاروس پس از 17 سال 🔻لغو جلسه سالانه منافقین در فرانسه 🔻بیانه آمریکا بر علیه گروهک منافقین 🔻حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین و جمع آوری تجهیزات این گروهک تروریستی 🔻درخواست استرداد منافقین به کشور 🔻شما زبان دنیا را بلد بودید؟! با کدام دنیا صحبت می کردید؟! لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ ما منتظر سبز، قدمهای شمائیم

☘️ایران بدون زباله ازابتداي تيرماه بامشارکت ۸۰میلیون ایرانی در کشور سوئد انجمنی هست به نام "دستِ‌کم روزی یک زباله از روی زمین بردار"! 🌱روزی در تلوزیون سوئد با یکی از مسئولان این انجمن گفت‌و‌گویی صورت گرفت. خبرنگار پرسید: "به نظر شما اگه روزی یک زباله از زمین بردارید، سوئد به بهشت تبدیل می‌شه؟!" 🌿🍀عضو انجمن پاسخ داد: " نه، اعضای این انجمن انسان‌های متوهمی نیستند! اما ما به این اعتقاد داریم که اگه کسی روزی یک زباله از زمین برداره، خودش هرگز زباله‌ای روی زمین نمی‌اندازه. ما آموزش می‌دهیم، اون هم با عمل..." بیاییم ایران را تغییری بدهیم آیا نمی توانیم ما هم هر روز یک زباله از زمین برداریم ؟ و زباله بر روی خاک ایران زمین قرار ندهیم ؟ به نام و یاد خدا از اول تيرماه ۱۴۰۲ شروع می کنیم و همرسانی می کنیم ایرانی عزیز از همین الان زباله ای را بردار و هرگز بر خاک ایران زباله نریز این پیامی است برای همه ایرانیان پیشنهاد طرح ایران بدون زباله را در اول تيرماه با همکاری هشتاد میلیون ایرانی آغاز کنيم . آیا با ایرانی پاک موافقید؟ پس این پیام را برای ایرانی پاک به اشتراک بگذارید.👌 لینک کانال در ایتا 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯ لینک کانال در تلگرام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://t.me/bakhtiyarionlion             ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

خدا را چه دیدی، شاید شد! ✍ محمد طهماسبی   معلم کلاس پنجمم، آقای سوری بود. از تویسرکان به روستای ما، حسین آباد شاملو می آمد. معلمی مقرراتی، خشن اما کاردان. ایشان هروقت دانش آموزی از کار و آینده و بلند پروازی ها و بعضا ناامیدی ها در رسیدن به آرزوهایش حرف می زد، می گفت: خدا را چه دیدی، شاید شد!   یادم می آید که همان سال یک همکلاسی داشتم بنام علمدار. این دانش آموز، در همان سنین کودکی، پدر و مادرش را در اثر تصادف از دست داده بود و در خانه ی عمویش بزرگ شده بود. با اینکه بعداز ظهرها که از مدرسه تعطیل می شد، گوسفندان عمو را به صحرا می برد و خیلی کم با بچه ها دم خور می شد، بسیار درسخوان، منضبط و مرتب بود. راستش ما که پدر، مادر داشتیم و همه چیزمان جور بود، به درس و بحث و کار و انضباط علمدار حسودی مان می شد.   نزدیکیهای عید بود که علمدار چندروز برخلاف معمول مدرسه نیامده و کلاس ما از رونق افتاده بود. اولش فکر می کردیم که شاید مریض شده باشد اما روزی که به مدرسه آمد، دیدیم قضیه چیز دیگری است. او برای خداحافظی آمده بود و برخلاف انتظار زرنگ ترین شاگرد مدرسه قید درس را زده بود. آن روز همه بچه ها ناراحت و غم زده بودند و بعضی ها اشک در چشمان شان حلقه زده بود؛ این گریه ها، فقط به خاطر ترک تحصیل علمدار نبود، به خاطر بی کسی و تنهایی او هم بود. عمویش می خواست او را برای کارگری به قالیشویی ای به تهران بفرستد. همانجا کار کند و همانجا بخوابد.   دقیقا در خاطرم هست که می گفت، من می خواستم دکتر بشوم ولی الان که نمی توانم مدرسه بیام، هرچه می شود، به درک. البته تلاش چندروزه ی آقای سوری و مدیر مدرسه مان و تقبل مخارج کتاب و دفتر و قلمش در بازگرداندن او به مدرسه، نتیجه ای هم نداد.   آن روز آقای سوری وقتی حال خراب و نزار ما را دید، آن جمله ی معروف خودش را گفت: خدا را چه دیدی، شاید شد!   معلم که این جمله را گفت، همه مان عصبی شدیم و داغ کردیم؛ چون این حرف در آن شرایط بی پولی و بی کسی ِ علمدار به یک دلداری مزخرف شبیه تر بود تا یک جمله امیدوار کننده.   و اما امسال که برای درمان بیماری خواهرم به تهران رفته بودیم، بطور اتفاقی به بیمارستانی به نام ساسان در بلوار کشاورز رفتیم. در طبقه ی اولِ این بیمارستان معروف، تابلویی مرا به سالهای دور و خاطرات کودکی ام برد: "دکتر علمدار شاملو، متخصص بیماریهای عفونی از دانشگاه کمبریج لندن!"   آن روز بعد از چهل سال یاد تکیه کلام معروف آقای سوری افتادم. "خدا را چه دیدی، شاید شد!" نقل قول یکی از دوستان معلم به نام محمد طهماسبی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline ☀️ بختیاری آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯

ادعای تکان دهنده #غلامعلی_جعفرزاده، نماینده ادوار #مجلس از یک تحقیق منتشر نشده: اگر گزارش مجلس نهم از تخلفات #اوقاف منتشر شود، دیگر کسی وقف نمی‌کند! در مجلس نهم تحقیقی در قالب یک پرونده توسط غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده آن زمان رشت درباره عملکرد سازمان اوقاف صورت گرفته بود که هیچگاه نتایج و جزئیات آن منتشر نشد! غلامعلی جعفرزاده اکنون از کمیسیون اصل ۹۰ مجلس خواسته تا آن گزارش را منتشر و جزئیات آن را به اطلاع عمومی برساند. وی می‌گوید که حجم تخلفات کشف شده در آن پرونده انقدر بالا بود که از ماجرای عروس حجةالاسلام #خاموشی تعجب نکرده است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/bakhtiyarionline ☀️ بختیاری آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯