💑 همسرانه
استفاده از قیدهای مطلق در رابطه ممنوع!
گفتن عباراتی مثل:
تو همیشه یا تو هیچوقت این كار را برای من انجام ندادی و. . . در رابطه ممنوع است.
به جای این جملهها بگویید:
یك روزهایی بوده كه چنین كاری را برای من انجام ندادی
این جمله قابل پذیرش تر است.
به یاد داشته باشید خشم حتی در اوج هم باید نگهبان داشته باشد. قرار نیست داد نزنید اما صداقت را فراموش نكنید.
بعضی وقتها كافی است یك لیوان آب برای طرف مقابل بریزید تا دعوا خاتمه پیدا كند. احترامها در هر شرایطی حتی در اوج دعوا هم باید حفظ شود.
دوست داشتنِ مادرم را وقتی دیدم که در حالِ درست کردنِ کتلت بود و برای من سه تا برشته شده کنار گذاشت.
یا وقتی که ادکلنام را سمتِ چپِ آینه گذاشت
میدانست که دوست دارم آنجا باشد.
یا آلبالو پلوهایش برای پسری که از راهِ دور رسیده و بوی غذا مستش می کند.
یا صدای پدرم که وقتی به خانه میآید و میگوید
باباجان از آن آلوها که دوست داری خریدم.
این هم بیسکوئیتهای چای عصرت.
چون تو که قند نمیخوری.
یا اصلا همان وسطِ هندوانه که مال من است.
حتی سهمِ ته دیگِ سیب زمینیاش!
بی آنکه بخواهم
بی آنکه بر زبان آورم
میدانی که چه میخواهم بگویم؟!
دوست داشتن همین ریزه کاریهاست
همین کتلتها و هندوانهها
همین بیسکوئیت چای عصر.
دوست داشتن همین عمل کردنهاست
همین "حواسم هستها"...
حرف را که همه بلدند بزنند.
@baklasbashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قابل_توجه_مامان_وباباها
چیزهایی که كودكان باید در خانه یاد بگیرند!
@baklasbashim
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸صبح ها باید صندوقچه ی امید را باز کرد
و یک گوشه آرام نشست
و پازلِ خوشبختی را کامل کرد
صبح، یعنی آغاز
و آغاز یعنی، لبخندهایی که از تهِ دل باشد
هدایت شده از گسترده | تبلیغات برند 🎖
😍ماه رمضان نزدیکه ؛ بهترین آشپز و قناد کدبانوی خانه هست 😘
دلت می خواد بامیه عربی ؛ گوشفیل با گلاب و هل و زولبیا بامیه رو خودت یادبگیری در منزل درست کنی ⁉️
✅ویدیو آموزش درست کردن شیرینی های سر سفره افطار در اپلیکیشن آشپز نمونه
#پیشنهاد_ویژه_نصب_کنید 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣❣❣
❣دکتر نیستم اما...
🌼🍃برایت 10دقیقه راه رفتن،
روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم،
تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست،
اما دیوانگى قشنگ تر است...
🌼🍃برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم،تا بفهمى هنوز هم ، میشود بى منت محبت کرد..
🌼🍃به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم گاهى بلند بخندى،هرکجا که هستى،یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست...
🌼🍃دکتر نیستم،اما به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم که شاد باشى ! خورشید ، هر روز صبح ،بخاطر زنده بودن من و تو طلوع میکند هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
🌼🍃سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر.
فراموش نکن "مقصد"، همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست!
🌼🍃مقصد لذت بردن از قدمهاییست، که بر مىداریم ، چایت را بنوش!نگران فردا مباش،از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها...
❣❣❣❣❣❣❣
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣ #زن_روشنفکرم
🌼🍃ارزشمندترین وقایع زندگی معمولا دیده نمیشوند و یا لمس نمیگردند، بلکه در دل حس میشوند.لطفا به این ماجرا که دوستم برایم روایت کرد توجه کنید.
اومیگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهدبرد.
🌼🍃زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم مادرم بود که 19 سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی ونامنظم به او سر بزنم.آن شب به او زنگ زدم تا برای شام بیرون برویم. مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیر منتظره را نشانه یک خبر بد میدانست.به او گفتم: بنظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم. او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده لذت خواهد برد.
🌼🍃آن جمعه پس از کار وقتی برای بردنش میرفتم کمی عصبی بودم. وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود. با چهره ای روشن وزیبا به من لبخند زد. وقتی سوار ماشین میشد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.
ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود. پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم. هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی رستوران را میخواند. من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم!هنگام صرف شام گپ وگفتی صمیمانه داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدرحرف زدیم که گردش را از دست دادیم.وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم.وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم خوش گذشت؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.
🌼🍃چند روز بعد مادر م در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم.کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید.یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود: نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2 نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید که آنشب برای من چه مفهومی داشته است،
دوستت دارم پسرم.
🌼🍃در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد برای صاحبان حقمان زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم. هیچ چیز در زندگی مهمتر از خدا و عزیزان او نیست.هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.این متن را برای همه کسانی که والدینی مسن دارند بفرستید. به یک کودک، بالغ و یا هرکس با والدینی پا به سن گذاشته. امروز بهتر از دیروز و فرداست...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💫
در بعضی طوفانهای زندگی،
کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت.
متوجه میشوی, بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد
متوجه میشوی روی بعضی هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد
میفهمی بعضی را هر چند آشنا، اما نمیتوان شناخت
و این اصلاً تلخ نیست، شکست نیست،
آگاه شدن تاوان دارد ممکن است در حین آگاه شدن درد بکشی،
این آگاهی دردناک است
اما هرگز تلخ نیست