ببینید غربیها چطور با ایدههای خلاقانه، از اتمام سال ۲۰۲۲ و آغاز سال ۲۰۲۳ برای تبلیغ فرزندآوری بهره بردهاند.
در کنار این نوع تبلیغات، آنها سعیشان بر این است که الزامات فرزندآوری را عملا نیز لحاظ کنند که از مهمترینش، نوع مسکن و کم و کیف آن است. هم اکنون، سهم مسکن از سبد هزینههای خانوار در برخی کلانشهرهای ما حدود ۵۰درصد است در حالی که متوسط جهانی این رقم، زیر ۲۰درصد است! علاوه بر هزینه زیاد مسکن، کیفیت اغلب خانههای ما نیز هیچ سنخیتی با فرزندآوری بیشتر ندارد؛ خانههای نُقلی پنجاه شصت متری در کلانشهرهای متراکم و پر از دود که دائما مدارسش از شدت آلودگی هوا تعطیل میشوند و کودکانش بدون تامین نیازهای روحی و جسمی خود مجبورند صبح تا شبشان را توی این قفسهای آپارتمانی سپری کنند چطور می توانند بستری برای فرزند آوری بیشتر باشند؟
چطور است که در خود آمریکا (به عنوان مهد نظام سرمایه داری) از الگوی شهرسازیِ پهن دشتی و شهرهای کم تراکم و خانه های وسیع استفاده می کنند ولی ما باوجود داشتن زمین فراوان، شدهایم کاسه داغتر از آش و دائم بر تنور تمرکز و تراکم کلانشهرهایمان می دمیم و حتی شهرهای کوچکمان را هم داریم تهرانیزه میکنیم! آیا میدانستید که اکنون کمتر پایتختی در جهان است که تراکمش بیشتر از تهران باشد؟ دولت محترم با شکستن تحریم خودساخته زمین و باز کردن کمربند شهرها، عملا تراکمزدایی از کلانشهرها را شروع کند تا هم مشکل مسکن مردم حل شود و هم به تبعش معضل فرزندآوری حل شود.
@baladetayyeb
طبق آموزه های سنتی، رنگ ها و نورها نیز مانند انسانها، طبایع مختلف دارند و لذا هر نوع فضایی با توجه به عملکرد و طبعش، رنگ و نور متناسب با خود را می طلبد. در این تصویر، دقت معمار ایرانی در انتخاب رنگ و نور دو فضای متفاوت از خانه طباطبایی های کاشان را ملاحظه بفرمایید.
تصویر سمت راست (تالار یا به قول امروزی ها، پذیراییِ خانه) است و تصویر سمت چپ (سه دری یا به قول امروزی ها، اتاق در همین خانه). در ارسی های تالار از رنگ های محرّک مانند قرمز به وفور استفاده شده است زیرا فضای تالار، فضایی اجتماعی است که برای مهمانداری و تعاملات اجتماعی با مهمانان طراحی شده است و لذا بهتر است از رنگ های گرم نظیر قرمز در چنین فضایی بیشتر استفاده شود تا منتج به روابط گرم تر و افزایش تعاملات شود. اما در سه دری (که عملکردش تقریبا شبیه به اتاق در خانه های امروز است) فضا شخصی تر است و لذا غلبه با رنگ های سکون آفرین و ملایمتر نظیر سفید و آبی است که این ویژگی ها کاملاً با عملکرد اتاق تطبیق دارد.
@baladetayyeb
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از حجاب زدایی از البسه تا حریمزدایی از ابنیه!
در این ویدئو مشاهده بفرمایید که غربیها از چند دهه قبل، چطور برای تغییر سبک البسه و ابنیه ما سند محرمانه میپیچیدند! عجیب آنکه اغلب مدیران ما (چه در شورای عالی شهرسازی، چه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و چه در شهرداریها و سایر نهادهای مسئول) بعد از چند دهه از این سند خیلی محرمانه، هنوز متوجه این راهبرد آنها و تاثیر معماری و شهرسازی بر مسئله عفاف و حجاب نشدهاند و در دهه پنجم انقلاب اسلامی هنوز در حال تکرار همان سیاستهایی هستند که ریشه در دوره پهلوی دارد! اینکه عرض میشود انقلاب اسلامی هنوز وارد عرصه معماری و شهرسازی نشده دلیلش چنین مواردی است.
@baladetayyeb
سه سوت درباره زندگی در شعارهای «خانه، ماشینی برای زندگی» و «زن زندگی آزادی».
زمان لازم برای مطالعه: سه دقیقه
- سوت اول و شعار خانه، ماشینی برای زندگی:
لوکوربوزیه (معمار مشهور فرانسوی و پدر معماری مدرن)، حدود ۹۰ سال قبل، با طرح شعار «خانه، ماشینی برای زندگی»، سبک زندگی جدیدی را تئوریزه کرد که در آن، فضاهای شهر به چند بخش اصلی تقسیم شدند: سکونت، کار و تفریح. در نتیجه، خانه که تا قبل از آن، هم فضای کار و تولید بود و هم فضای تفریح و هم فضای سکونت و استراحت، به سرپناهی صرفاً برای خواب و استراحت تقلیل یافت. لذا همان طور که ماشین شبها در گوشه پارکینگ، پارک میشود تا فردا مجدد روشن شود و مورد استفاده قرار گیرد، کارکرد خانه نیز به پارکینگ شبانه انسانهایی بدل شد که بعد از فعالیت روزانه، صرفاً شب را در این سرپناه، پارک میکنند تا برای فعالیت فردایشان دوباره آماده شوند.
تا به حال ماشینی دیده اید که مثلا برای مهمانداری و تعاملات اجتماعی فضا داشته باشد؟! لذا چون خانه ماشین زندگی شد، به تدریج همه چیزش ازش گرفته شد؛ تربیت و تفریح کودکان به مهد کودکها واگذار شد، مهمانداری به تالارها و کافه ها، تفریح به پارکها و شهربازیها و طبخ غذا نیز به بیرون برها و رستورانها سپرده شد و به این ترتیب، از خانه، فقط سلولی ماند برای خواب شبانه. دقیقاً شبیه به همین سلولها و قفسهای پنجاه شصت متری که در کلانشهرها میسازیم و اسمش را خانه گذاشته ایم.
به این ترتیب، مفهوم خانه های نُقلی و سلولی پدیدار شد، زیرا طبیعی بود که خانه ای که دیگر نه فضای کار و تولید است و نه فضای مهمانی و نه فضای تفریح، نیازی به وسعت چندانی ندارد و به این ترتیب، سلولهایی پدیدار گشت که بایستی همچون ماشین، اقتصادی باشند؛ و طبیعی بود که در این نگاه اقتصادی، کیفیتهای خانه سنتی (نظیر حوض و درخت و ایوان و غیره) فدای مفاهیم کمّی نظیر متراژ و زیربنا و غیره شود.
- سوت دوم و شعار زن، زندگی، آزادی:
وقتی همه چیز خانه را از آن گرفتیم، آنگاه چه بلایی بر سر زن خانه آوردیم؟ خانه تبدیل شد به سلولی برای حبس او؛ سلولی که دیگر نه فضایی داشت برای تربیت و تفریح کودکانش و نه فضایی برای تولید خانگی و نه فضایی مناسب و وسیع برای مهمانداری. پس برای آزادی از چنین قفسی، لازم شد که زن، خانه را رها کند و آزادی را در محیط بیرون خانه و فضای شهری جستجو کند و چنین شد که فضای شهری تبدیل شد به فضایی برای تبرّجات زنانه و تامین نیازهای روحی، روانی و عاطفی او. لذا مفهوم خانه داری که تا قبل از آن و در فرهنگ سنتی، مفهومی مثبت تلقّی می شد به مفهومی منفی بدل شد و به زن چنین القا شد که حتی اگر شده، با حقوقی نصف حقوق مردان در محیط بیرون خانه کار کند ولی انگ خانه داری را تحمل نکند! پس خانه که تا قبل از مدرنیسم، برای زن هم فضای زندگی بود و هم فضای آزادی، به سلولی تبدیل شد برای حبس او و فرزندانش.
به این ترتیب زن را از خانه به کارخانه کشاندیم و فضای خانه های باصفای سنتی را به سلولهایی قفس گونه برای زندان کردن زنان تبدیل کردیم و او را مجبور کردیم که آزادی را نه در کانون خانه و خانواده بلکه در فضاهای شهری و بیرون خانه جستجو کند. در نتیجه، به او القا کردیم که خانه داری، چیزی نیست به جز مفهوم کرختِ خانه نشینی و لذا برای رهایی و آزادی از این کرختی، دل او را از خانه میکنیم تا چرخ کارخانه ها ارزانتر بچرخد.
در چنین سبک زندگی، کودکان بایستی طعم محبت را در مهد کودکها جستجو نمایند و پیران بایستی طعم حمایت را در خانه های سالمندان گدایی نمایند و همسران نیز بایستی طعم عشق و محبت همسرانه را در فضای مجازی و فضای شهری و هر فضای دیگری به جز کانون خانه بجویند. چه نتیجه شومی! تخریب بنیان خانه و خانواده به قیمت چرخاندن هر چه ارزانتر چرخهای نظام سرمایه داری!
- سوت سوم برای آقایان و خانمهای مسئول:
آیا چنین خانه ای می تواند بستر تحکیم خانواده و تعالی معنوی و حقیقی انسان باشد؟ چنین خانه ای، "اُدْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين: با سلامت و ايمنى داخل آنجا شويد" است (حجر/۴۶) و یا سلولی است جهنم گونه؟ "قِیلَ ادخُلوُا أبوابَ جَهنّم: به آنها گفته شود از درهای جهنم وارد شوید" (زمر/۷۲).
مدیرانی که دائم شعارهای انقلابی میدهند بدانند که شرط لازم برای تعالی جامعه، طراحی درست ظرف آن جامعه است و هر مظروفی، ظرف متناسب با خود را می طلبد. شهرسازی متراکم و عمودی با سلولهای پنجاه شصت متری، ظرف نظام سرمایه داری است که مظروف شعارهای اسلامی و انقلابی در آن نمی گنجد. پس لطفا یا شعارهایتان را عوض کنید و دیگر دم از اسلام و انقلاب نزنید و یا اگر بر این شعارهای اسلامی اصرار دارید، دست از تقلید از شهرسازیِ متناسب با نظام سرمایه داری بردارید و مسکن و ظرف متناسب برای زیست و زندگانی حقیقی انسانها را تدبیر نمایید.
@baladetayyeb
نامه به شهردار.pdf
148.4K
متن نامه مهم رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران که در حاشیه جلسه تودیع و معارفه به شهردار محترم تهران تقدیم شد.
علی رغم هشدارهای اعلام شده و به رغم سپری شدن چند ماه از تحویل این نامه، هنوز مدیران شهری تهران در حال پیگیری همان سیاستهای خطرناک سابق هستند و لذا اکنون این نامه به صورت عمومی در این کانال منتشر می شود تا انشاالله در پیشگاه خدای متعال، به تکلیف خود عمل کرده باشم و مدیون خون شهدای والا مقام و هموطنان عزیزم به خاطر سکوت و مصلحت اندیشی های بیجا نشده باشم.
به عنوان معلم کوچک دانشگاه به همه دلسوزان هشدار می دهم که سکوت آنها ممکن است در آینده نه چندان دور، منجر به تشدید جدی مسائل تهران شود (اعم از آلودگی هوا و مسائل زیست محیطی و ترافیکی و آسیبهای اجتماعی و ...) و آنگاه ممکن است این مسائل به بحران امنیتی برای کل نظام تبدیل شود. به ویژه آنکه الگو بودن تهران برای سایر شهرهای کشور، سبب نگرانی مضاعف دلسوزان شده است. والعاقبه للمتقین
@baladetayyeb
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا تا به حال درباره بیماری سارسلیته و ارتباط آن با آپارتمان نشینی چیزی شنیده اید؟! این ویدئوی کوتاه را مشاهده بفرمایید.
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
معماریِ ضد زن و زندگی
زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه
لطفا به این جملات وارطان هوانسیان، از شاخصترین معماران دوره پهلوی که مروّج سیاستهای رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی برای تغییر هویت زنان ایرانی بود دقت بفرمایید:
"کسانی که آن زمان (دوره قبل از سلسله پهلوی) را به یاد دارند به خوبی میدانند که ساختمانهای این شهر بزرگ (تهران) مانند طبقه نسوان (بانوان) که در زیر چادر سیاه مستور بودند با دیوارهای بلند کاهگلی و یکنواخت محصور و جز با یک در چوبی آن هم به اشکال مختلف که در روی آنها کوبه های آهنی بدقوارهای نصب شده بود وسیله ارتباط دیگری با دنیای خارج خود نداشتند. در آن عصر یعنی قبل از رفع حجاب مگر کسی میتوانست آن حصار سیاه و غم انگیز را از گرد منزل مسکونی خود برداشته و از اتاق نشیمن، پنجرهای بر روی خیابان باز کند و یا بالکنی در جا و بنای خود احداث نماید؟ آن روزها همانگونه که زن در خانه محبوس و به مثابه یک نفر زندانی زندگی میکرد ساختمانها و باغها و سایر اماکن پایتخت ما هم در میان دیوارهای بلند محصور و مستور مانده و باز چنانکه در چهره زن آن روز، جلوه تبسم و صفا دیده نمیشد قیافه ساختمانها نیز در پناه همین دیوارهای گلی سیاه و بعضاً سر به فلک کشیده، عبوس و غمگین به نظر می رسید".
هوانسیان و همفکرانشان با این تفکر که خانه سنتی و درونگرای ایرانی همچون حصار و زندان است، مروّج معماری مدرن غربی در این کشور شدند و پیشنهادشان برای رهایی زن ایرانی از حصار معماری سنتی، تبدیل خانههای درونگرای سنتی به برونگرا بود. نتیجه آن تفکر را امروز شاهد هستیم؛ دیگر نه از حیاط مرکزی در خانههایمان خبری هست و نه از حوض و درخت و نه از ایوان های باصفا و پر از گلدان. به جایش برای آزادی زنانمان، آپارتمانهای قوطی کبریتی ساختهایم که گرچه پنجرههایش به جای حیاط مرکزی به سمت کوچه و خیابان باز میشود، ولی آنقدر شهرهایمان را عمودی و متراکم ساختهایم که اگر لحظهای همان پنجره باز شود، حریم خصوصی زن خانه از تیررس دید بلوکهای روبرو در امان نخواهد بود. لذا نه تنها به او آزادی و وسعت دید و منظر ندادیم بلکه زن ایرانی و فرزندانش را در این شهرهای عمودی و آلوده و در داخل این آپارتمانهای سلول مانند، از مواهب طبیعی و باد و نور طبیعی خورشید هم محروم کردیم.
دوباره این جمله هوانسیان را مرور کنیم: «آن روزها زن در خانه محبوس بود!»؛ کاش ایشان اکنون در قید حیات بود و معماری این روزهای شهرهایمان را میدید تا از او میپرسیدیم که اکنون که زنانمان در قفسهای آپارتمانی، نه فضای کافی برای مهمانداری دارند و نه فضای کافی برای بازی با بچه و تربیت فرزند و نه فضای کافی برای سرگرمیها و تولیدات خانگی، بیشتر محبوس و محصور هستند و یا آن زمان که زن ایرانی، خانهاش را نه فقط سرپناه، که مسکن، به معنای محل آرامش میدید و برای همه این فعالیتها، فضای کافی داشت؟
"وَالله جَعَل لَکُم مِن بُیُوتِکُم سَکَنا: و خداوند برایتان از خانههایتان آرامش قرار داد" (نحل/۸۰)؛ آیا اینکه خدای متعال در این آیه میفرماید از خانههایتان آرامش آفریدیم (و نه در خانههایتان)، معنایش این نیست که فقط برخی خانهها آرامش بخش هستند و نه هر خانهای؟ اگر بله، شرط آرامش بخشی برای معماری خانه چیست؟ خانههای افقی و پوشاننده و یا خانههای عمودی و عریان و بدون حریم؟
جا دارد آن دسته از مدیرانی که دائم در حال ترویج و تکثیر این نوع معماری و شهرسازی عمودی هستند با خود بیاندیشند که آیا میان افزایش دائم نرخ نزاع و طلاق و مسائل خانوادگی با این نوع آپارتمانهای ضد زن و قفس مانند که اغلب نیازهای روحی و روانی زن را سرکوب میکند، رابطه معناداری وجود ندارد؟! و آیا چنین قفسهایی میتواند بستر مناسب برای افزایش نرخ فرزندآوری باشد؟!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: مسلماً در اين (امور) براى آنهایی كه میاندیشند نشانههایی است (نحل/۱۱).
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"هلْ أَتاک حديثُ ضَيْفِ إِبْراهِيم الْمُکْرَمِين إِذْ دخلُوا عَلَيْه فَقَالوا سلَامًا قَال سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُون، فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجاء بِعِجْلٍ سَمِين: آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم(ع) به تو رسيده است؟ زماني که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند؛ گفت: سلام، مردمی ناشناسيد؛ پس به سوی خانواده اش بازگشت و گوساله ای فربه [و بريان شده] آورد"(ذاریات/۲۶-۲۴).
در این آیات، از عبارت «فَراغَ إِلى أَهْلهِ فَجاء بعجْلٍ سَمين» چنین برداشت می شود که فضای پذیرایی بایستی از آشپزخانه کاملاً جدا باشد زیرا معنای «روغ» ايـن است كه انسان طورى برود كه نفهمند براى چه میرود و فی الواقع به معناى پنهانى رفتن است. پس قاعدتا در منزل حضرت ابراهیم(ع)، مطبخ از محل حضور مهمانان کاملاً مجزا بوده زیرا در غیر این صورت، استفاده از فعل «راغ» که به معنای رفتن پنهانی ابراهیم(ع) به سوی همسرش است توجیهی ندارد.
به علاوه، از عبارت «عِجلٍ سَمين» که به معنای گوساله فربه و بريان شده است چنین برداشت میشود که آشپزخانه، علاوه بر آنکه بایستی کاملاً از پذیرایی مجزا باشد بایستی از وسعت قابل توجهی نیز برخوردار باشد زیرا بدیهی است که لازمه بریان کردن گوساله فربه آن است که فضای لازم برای بریان کردن چنین گوساله ای مهیا باشد.
همچنین در روایات، توصیه شده که با بوی غذای خود، سبب آزار همسایه نشویم و لذا آشپزخانه نباید مجاور ورودی خانه باشد زیرا این امر سبب میشود با هربار باز و بسته شدن درب خانه، بوی غذا در محیط بیرون منتشر شود. این ویدئوی کوتاه را مشاهده بفرمایید.
کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا می دانستید طبق پژوهشهای مختلف، زنانی که در آپارتمان زندگی می کنند درگیر مشکلات بالینی و روحی روانی بیشتری می شوند؟
آیا می دانستید نرخ طلاق در میان ساکنان آپارتمانها در مقایسه با خانه های ویلایی بیشتر است؟! هزینه پنهانی که هر طلاق به حاکمیت تحمیل می کند (اعم از هزینه های معنوی و مادی) چقدر است؟
مدیرانی که در مملکت پهناور ما به بهانه صرفه جویی در مصرف زمین، بر توسعه عمودی شهرها اصرار دارند روی هر آسیب اجتماعی و اختلالات روحی روانی زنان و کودکان ما چقدر قیمت می گذارند؟!
هزینه هر یک روز تعطیلی کلانشهرها به دلیل آلودگی هوا که به دلیل این نوع شهرسازیِ متراکم و عمودی رخ می دهد چقدر است؟
لطفا این ویدئوی کوتاه برسد به دست همه مدیرانی که دچار اشتباهات راهبردی در محاسبه بهره وری شده اند.
زمان: ۱ دقیقه و ۴۴ ثانیه
@baladetayyeb
گزارش اجمالی ملاقات با آیت الله اراکی (دام ظله):
امروز عصر در منزل آیت الله اراکی جلسه نسبتا مبسوطی با ایشان داشتم و ضمن ارائه یک فایل تفصیلی، نگرانی خود را از برخی تحولات شهرسازی تهران و همچنین برخی اشتباهات وزارت راه و شهرسازی (نظیر توقف ویلایی سازی در شهر قم) خدمتشان عرض کردم.
ایشان ضمن تایید عرایض حقیر به مسئول دفترشان فرمودند پیگیر دو جلسه مجزا شوند؛ یک جلسه با آقایان ذوالنور و امیرآبادی (نمایندگان محترم قم) و یک جلسه هم با وزیر محترم راه و شهرسازی. قرار شد وزیر راه را دعوت کنند تا برای جلسه با ایشان بیایند قم.
انشاالله که این جلسات محقق شود و مفید واقع شود.
تردید داشتم که خبر این جلسه را عمومی اعلام کنم یا خیر؛ ولی تصمیم گرفتم اعلام کنم تا دوستان بدانند که در حوزه علمیه، بحمدالله هستند علمایی که نسبت به وقایع اطرافشان مسئولیت پذیر هستند و علاوه بر فعالیتهای علمی، نقش اجتماعی خود را نیز به خوبی ایفا می کنند.
لازم به ذکر است که آیت الله اراکی، قبلا نیز با ورود به مسائل شهرسازی، درس خارج فقه نظام عمران شهری را دائر کرده بودند (حد فاصل سالهای ۹۳ تا ۹۵ در مدرسه دارالشفاء قم) که آن درس منحصر به فرد هم برکات زیادی داشت.
اگر امثال ایشان که این چنین احساس مسئولیت می کنند و به چنین موضوعاتی ورود جدی می کنند بیشتر شود جای امیدواری برای اصلاح وضع موجود و اصلاح برخی سیاستهای سکولار وجود دارد. امید است سایر اساتید محترم حوزه های علمیه نیز به احسن وجه متوجه عمق خطر سکولاریسم در نظام علمی و اجرایی کشور باشند.
محمدمنان رئیسی، شامگاه ۲۵ دی ماه ۱۴۰۱
@baladetayyeb
مقاله نور و مزاج زنان.pdf
748.8K
اهمیت ویژه معماری خانه در تعادل مزاج و سلامت افراد:
در این پژوهش ارزشمند، رابطه بين نورگيری فضای سکونت با مزاج افراد بررسی شده است.
یافته ها نشان می دهد بين مزاج زنان با ميزان نورگيری و همچنین جهت بازشوهای خانه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که بیش از ۷۰ درصد از زنان ساکن در خانه هایی که ميزان نورگيری کمتری دارند دچار سردی مزاج شده اند!
طی سالهای اخیر تحقیقات متعددی نظیر این پژوهش انجام شده است که تاثیرگذاری معماری بر سلامت افراد (اعم از سلامت جسمی و سلامت بالینی و روانی) را اثبات می نماید؛ اما در مقام عمل، چنین پژوهش هایی کمتر مورد توجه واقع شده اند که نتیجه این بی اعتنایی، رواج انواع بیماری های جسمی و بالینی در سبک زندگی معاصر بوده است.
@baladetayyeb
رحمت واسعه خداوند بر مرحوم امام خمینی که ۴۰ سال قبل چنین فرمود: "ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت" ؛ بعد از برنامه امروز چشم انداز از شبکه ۴ با موضوع نهضت ملی مسکن، معنای این جمله امام (ره) را با عمق جان فهمیدیم.
یک نفر از مدافعان مسکن ویلایی و توسعه افقی را گذاشته بودند مقابل سه نفر از اساتید مدافع توسعه عمودی و آپارتمان سازی و هرچه آن یک نفر استدلال می آورد که مجموع هزینه های توسعه افقی را محاسبه کرده ایم و نه تنها بیشتر از هزینه های توسعه عمودی نیست بلکه کمتر هم هست اما آنها دوباره حرفشان را تکرار می کردند که هزینه این نوع توسعه افقی را چه کسی می دهد؟!
خب برادران محترم، بیش از ۴۰ سال است که با الگوهای مدنظر شما و دوستان شما کلانشهرهایمان را ساختیم و نتیجه شد این چیزی که امروز می بینیم. دو سه سال هم اجازه بدهید که یک الگوی دیگر را اجرا کنیم تا مردم طعم نوع دیگری از سبک زندگی را بچشند.
چرا فکر می کنید که هرچه در رفرنسهای غربی و شرقی و کتب ترجمه ای خوانده اید وحی مُنزَل هست و خلاف آن معادل کفر است؟! چرا متوجه نیستید که هر جهان بینی، تجلیات کالبدی متناسب با خودش را تولید می کند و آنچه امروز در شهرهای متراکم و عمودی غربی شاهد هستیم محصول جهان بینی شرک آلود نظام سرمایه داری است؟ مگر می شود ظرف زندگی مردم را مبتنی بر مبانی شرک آلود بسازید و انتظار داشته باشید که از آن، مظروفِ معنوی تراوش کند؟!
خب واضح است که از کوزه همان برون تراود که در اوست. این همه معضلات اجتماعی و فرهنگی و افزایش سرانه جرم و طلاق و ... که امروز با آن مواجه هستیم از نتایج بدیهی این نوع سبک زندگی است و اگر غیر از این میشد باید تعجب می کردیم.
البته آنچه جای تعجب دارد این است که ما از پاپ هم کاتولیک تر شده ایم، چون خود غربی ها هم شهرهایشان را به اندازه ما متراکم نمی سازند؛ شاهد آنکه تراکم امروز تهران حدودا ۳ برابر لندن و چند برابر اغلب پایتختهای غربی است.
ضمنا جا دارد یک خداقوت اساسی هم به مدیران مدبّر برخی برنامه های صدا و سیما عرض کنیم که کمتر از یک هفته بعد از تاکید رهبر انقلاب مبنی بر لزوم تحول توسط جوانان انقلابی در اداره کشور، دوباره چیدمان مهمانهایشان را طوری می چینند که دوستان تحول خواه در برنامه هایشان چنان غریب و تنها باشند که انسان به یاد صحرای کربلا بیافتد.
اینکه چقدر دیگر باید خون دل بخوریم تا این سکولاریسم، از نظام رسانه ای و علمی و اجرایی کشور رخت بربندد را والله اعلم...
@baladetayyeb