eitaa logo
بلاغ | دستیار فرهنگی
20.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
624 فایل
پایگاه اطّلاع‌رسانی بلاغ: www.balagh.ir شماره‌ تلفن‌ معاونت‌: balagh.ir/content/20802 تبادل و مسابقات: @goabsent
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🌟🔹🌟🔹 ✅پرسش: 🔰لطفاً تفسير آيه 21 سوره لقمان را بگوييد. آيا اين آيه امروزه هم صدق مي کند؟ ✍️پاسخ: ✅خداوند در آيه مي فرمايد: 🔸و إِذَا قِيلَ‌ لَهُمُ‌ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ‌ اللَّهُ‌ قَالُوا بَلْ‌ نَتَّبِعُ‌ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ‌ آبَاءَنَا أَ وَ لَوْ کَانَ‌ الشَّيْطَانُ‌ يَدْعُوهُمْ‌ إِلَى‌ عَذَابِ‌ السَّعِيرِ 🗞هنگامي که بدانان گفته مي‌شود: از آنچه خدا نازل کرده است پيروي کنيد، مي‌گويند: بلکه ما از چيزي پيروي مي‌کنيم که پدران خود را بر آن يافته‌ايم. آيا (از نياکان خود پيروي مي‌کنند) ولو اين که اهريمن ايشان را به عذاب آتش فروزان (دوزخ) فرا خواند؟ 🔹در اين آيه به منطق ضعيف و سست اين گروه گمراه اشاره كرده مى گويد: «هنگامى كه به آنها گفته شود، از آنچه خداوند نازل كرده پيروى كنيد مى گويند: نه ، ما از چيزى پيروى مى كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم »! (و اذا قيل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا عليه آبائنا). و از آنجا كه پيروى از نياكان جاهل و منحرف ، جزء هيچ يك از طرق سه گانه هدايت آفرين فوق نيست ، قرآن از آن به عنوان راه شيطانى ياد كرده مى فرمايد: «آيا حتى اگر شيطان آنها را دعوت به عذاب آتش فروزان كند باز هم بايد از او تبعيت كنند»؟! (او لو كان الشيطان يدعوهم الى عذاب السعير). 🗞در حقيقت قرآن در اينجا پوشش پيروى از سنت نياكان را كه ظاهرى فريبنده دارد كنار مى زند و چهره واقعى عمل آنها را كه همان پيروى از شيطان در مسير آتش دوزخ و جهنم است آشكار مى سازد. ♻️آرى رهبرى شيطان به تنهائى كافى است كه انسان با آن مخالفت كند، هر چند در لفافه هاى دعوت به سوى حق بوده باشد كه مسلما يك پوشش ‍ انحرافى است و دعوت به سوى آتش دوزخ نيز به تنهائى كافى براى مخالفت است هر چند دعوت كننده مجهول الحال باشد، حال اگر دعوت كننده شيطان و دعوتش به سوى آتش افروخته جهنم باشد تكليف روشن است . 👈 آيا هيچ عاقلى دعوت پيامبران الهى را به سوى بهشت رها مى كند و به دنبال دعوت شيطان به سوى جهنم مى رود؟!(1) ✍️بله امروزه هم به نحوه هاي مختلف و تعصب هاي بيجا در بعضي احکام دين اين انحراف وجود دارد. 📚1. تفسير نمونه جلد 17 صفحه 67 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🍀🔹🍀🔹🍀 🔰پرسش: ✅از کجا می دانیم قرآن وقتی می فرماید «اقترب السّاعة و انشق القمر»، منظورش این نیست که شق القمر در روز قیامت رخ خواهد داد؟ ✍️پاسخ: ✅«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَ‏ الْقَمَرُ * وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»؛ قيامت نزديک شد و ماه از هم شكافت‏. و هر گاه نشانه و معجزه ‏اى را ببينند روى گردانده، مى ‏گويند: اين سحرى مستمر است.(1) 💢فارغ از روایات بسیاری که در این زمینه هست، آیه دوم، قرینه و شاهد است بر این که مراد از «انْشَقَ‏ الْقَمَرُ»، شکافتن ماه در روز قیامت نیست و به معجزه شق القمر در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره دارد؛ زیرا در آیه دوم می فرماید مشرکان آن را انکار کرده و سحر دانسته اند، در حالی که اگر ناظر به قیامت باشد، آن جا دیگر جای انکار و سحر نامیدن نیست. 🔅بیان مفسران 🔹سياق آن آيه [آیه دوم] روشن‏ ترين شاهد است بر اين كه منظور از «آية» معجزه به قول مطلق است، كه شامل دو نيم كردن قمر هم مى‏ شود، يعنى حتى اگر دو نيم شدن قمر را هم ببينند مى‏ گويند سحرى است پشت سرهم. 🔻و معلوم است كه روز قيامت روز پرده‏ پوشى نيست، روزى است كه همه حقايق ظهور مى ‏كند، و در آن روز همه در به در دنبال معرفت مى ‏گردند تا به آن پناهنده شوند، و معنا ندارد در چنين روزى هم بعد از ديدن شق القمر باز بگويند اين سحرى است مستمر. 🔸پس هيچ چاره‏ اى نيست جز اين كه بگوييم شق القمر آيت و معجزه ‏اى بوده كه واقع شده تا مردم را به سوى حق و صدق دلالت كند، و چنين چيزى را ممكن است انكار كنند و بگويند سحر است.(2) 👈تعبير به «مستمر» اشاره به اين است كه آن ها معجزات مكررى از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ديده بودند كه شق القمر ادامه آن بود، آن ها همه را بر تداوم سحر حمل مى‏ كردند، و آن را "سحرى مستمر" مى ‏پنداشتند، هر چند اين تهمت بهانه ‏اى بود براى عدم تسليم در مقابل حق.(3) 💠«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ» نشان مى ‏دهد كه ميان شكافته شدن ماه و نزديكى قيامت، ارتباطى وجود دارد و شايد منظور قرب معنوى باشد، يعنى شكافتن ماه، نزديكى قيامت را در اذهان روشن نمود. به عبارت ديگر: شكافتن ماه آمدن قيامت را اثبات كرد و مردم دانستند: چنين چيزها، شدنى است.(4) 📚پی نوشت ها: 1. قمر: 54/ 1 و 2. 2. تفسير الميزان، ج ‏19، ص 89. 3. تفسير نمونه، ج 23، ص 10. 4. تفسیر احسن الحدیث، ج ‏10، ص 435. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🔹🗞🍀🗞🔹 💢پرسش: 🔰قرآن می فرماید به شهدا مرده نگویید چون زنده هستند و نزد خدا روزی می خورند.(آل عمران/169) مگر سایر مؤمنین نزد خدا نیستند و روزی نمی خورند؟ شهدا چطوری زنده اند که دیگر مؤمنین از دنیا رفته، چنین نیستند؟ ✍️پاسخ: ✅«وَ لا تَحْسَبَنَ‏ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون‏»؛ و هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مرده ‏اند، بلكه زنده ‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند.(1) 👈عالم برزخ و زندگی برزخی اختصاص به شهیدان ندارد و مؤمنان دیگر هم حیات برزخی دارند. در این جا شهیدان مجاهد در راه خدا را توصیف فرموده زیرا موضوع، موضوع جهاد و مجاهدت در راه خدا است. به آیه قبل توجه فرمایید: 🔸«الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين‏»؛ همان كسانى كه از جنگ كناره گرفتند، و در خانه ‏هاى خود نشستند، و در باره برادرانشان گفتند: اگر از ما فرمان مى ‏بردند كشته نمى‏ شدند. بگو: [چنانچه اختيار مرگ در دست شماست‏] پس مرگ را از خود دفع كنيد، اگر راستگوييد.(2) 🔻مشخص می شود کسانی بوده اند که برای دلسرد کردن مؤمنان و مبارزان، فضا را مسموم می کرده و یا تصور می کردند هر کس در راه جهاد، کشته می شود، نابود شده و تمام شده است و هیچ بهره ای نمی برد. 🔹خداوند متعال با این تفکر مقابله فرموده و به پیامبرش (خطاب به پیامبر است ولی مراد، آموزش دیگران است) می فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون‏»؛ و هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مرده‏ اند، بلكه زنده ‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند.(3) ☘️آیه ای مشابه: 🔹«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ‏ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ»؛ و به آنان كه در راه خدا كشته مى‏ شوند مرده نگوييد، بلكه [در عالم برزخ‏] داراى حيات ‏اند، ولى شما [كيفيت آن حيات را] درك نمى ‏كنيد.(4) در شأن نزول این آیه نیز آمده که در باره شهدای بدر نازل شده که چهارده نفر در آن شهید شدند و برخی از روی حسرت در باره آن ها می گفتند، بیچاره فلانی که مُرد و از لذت دنیا محروم شد...؛ که این آیات نازل شد و این تصور آن ها را باطل دانست. 👈«عن ابن عباس أنها نزلت في قتلي بدر و قتل من المسلمين يومئذ أربعة عشر رجلا ستة من المهاجرين و ثمانية من الأنصار و كانوا يقولون مات فلان فأنزل الله تعالى هذه الآية.»(5) ✍️بنابر این: سایر مؤمنان نیز از زندگی و حیات برزخی و نعمت های بهشت برزخی برخوردار هستند و اختصاص به شهیدان ندارد؛ بله شهیدان، یک مصداق بارز این موضوع هستند. و به تناسب موضوع و اهمیت جایگاه آن، مورد تاکید قرار گرفته است. 💠سؤال و جواب: ممکن است پرسیده شود آیا مواردی که بسیار مشهورند مثلا می گویند فلان شهید در مراسم تشییع خودش دیده شده و یا کارنامه فرزندش را امضاء کرده و یا طبابت می کند و نسخه می نویسد و...؛ از همین زنده بودن شهیدان است؟ 🔻در جواب باید گفت این موارد از آیه فهم نمی شود، یعنی نمی توان برای اثبات چنین مطالبی، استناد به این آیات کرد. 👈بنابر نظر مشهور، این آیات اشاره به حیات برزخی دارند و حیات برزخی، با حیات مادی و دنیوی متفاوت است. برخی از این موارد مثل امضاء کارنامه و... نیازمند ابزار مادی است. لذا در ابتدا نمی توان چنین مواردی را قبول کرد؛ در قدم بعد هم نمی توان به عالم ماوراء ماده ارتباط داد. زیرا نمی توان هر چیزی که دلیلش برای ما مشخص نیست را به عالم غیب و ماوراء ماده نسبت داد. 💠بنابر این؛ چنین ادعاهایی مؤونه زیادی می برد و نمی توان به این راحتی آن ها را قبول و یا اثبات کرد. از آیه شریفه هم چنین چیزهای فهم نمی شود و نمی توان به قرآن نسبت داد. ♻️نکته: 👈در موضوع برزخ و حیات برزخی که عمومی و همگانی است یا برای برخی از گروه ها، نظرهایی وجود دارد و برخی بر اساس استناد به روایات، معتقدند فقط مؤمنان خاص و کافران خاص، این حیات را می فهمند و بقیه چنین نیستند.(6) 📚پی نوشت ها: 1. آل عمران: 3/ 169. 2. آل عمران: 3/ 168. 3. آل عمران: 3/ 169. 4. بقره: 2/ 154. 5. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏1، ص 433. 6. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب «پیام قرآن» تالیف مکارم شیرازی، ج 5، ص 377 و 378 مراجعه فرمایید. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
💢پرسش: 🔰آیا گریه کردن هنگام خواندن قرآن، ثواب دارد؟ ✍️پاسخ: ✅يكى از مستحبات تلاوت قرآن ، آميختن تلاوت با حزن و گريه است . قارى قرآن بايد هنگام تلاوت ، خود را محزون و اندوهگين ، فروتن و با گريه جلوه دهد. رواياتى در اين باره وارد شده است از جمله : ♻️رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: قرآن را تلاوت كنيد و بگرييد و اگر نگريستيد، حالت حزن و گريه به خود بگيريد. در صورتى كه قلب محزون شود زمينه گريه فراهم مى شود. از اين رو پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در سخن ديگرى فرمود: قرآن با حزن و اندوه نازل شده است پس هنگام تلاوت آن ، محزون شويد و بگرييد. نيز از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: قرآن همراه با اندوه نازل شده پس با صداى حزين بخوانيد. ☘️در همين مورد حفص مى گويد: نديدم كسى را مانند امام كاظم عليه السلام كه بر خود بيم ناک و هم اميدوار باشد. قرآن را با حزن و اندوه مى خواند. هنگامى كه قرآن را تلاوت مى كرد گويا انسانى را مخاطب خود ساخته بود. نيز نقل شده است ، هنگامى كه آن حضرت قرآن را تلاوت مى فرمود صدايش را حزن انگيز مى كرد و مى گريست و شنوندگان تلاوت حضرتش نيز مى گريستند. 💠تلاوت قرآن با صوت حزين اثر معنوى و روحانى خاصى را به قارى مى بخشد و زمينه بسيار خوبى براى گريه اش فراهم مى كند. 📌راه محزون شدن قارى قرآن اين است كه در وعده ها و عهد و پيمان هاى قرآن دقت كند و سپس به اعمال خويش بنگرد كه اگر در اجراى امرها و ترک نهى ها كوتاهى كرده است ، محزون شود و گريه كند. 🗞اميرالمؤ منين عليه السلام درباره صفات متقين مى فرمايد: پرهيزكاران ، با خواندن قرآن جان خويش را محزون مى سازند. 🌸حزن متقين و قاريان حقيقى قرآن ، به علت وعيد الهى است ، و اين كه مبادا اين تهديدها گريبان گير آن ها شود. از اين رو به ياد عذاب افتاده و محزون مى شوند. ☘️علماى اخلاق حزن را چنين تعريف كرده اند: 🔹حسرت و ناراحتى براى از دست دادن شخصى كه او محبوب انسان بوده ، يا از دست رفتن چيزى كه مطلوب او بوده است . ☘️حزن جهت ترس از خدا 🔹آنان با تلاوت قرآن ، به ياد طولانى بودن راه آخرت و كمى زاد و توشه مى افتند و نمى دانند در نهايت ، عاقبت آن ها بر چه پايه اى استوار است . با تلاوت قرآن به ياد فرصت هاى از دست رفته مى افتند كه مى توانستند بيشتر بهره ببرند ولى نبردند. آن ها به ياد مرگ و قبر و سئوال نكير و منكر و برزخ و عقاب و فراز و نشيب مسير خود به طرف آخرت مى افتند، گرچه اميدوارند، ولى محزونند كه آخرالامر چه مى شود. آيا با اين مقدار طاعات و عبادات ، جوابگوى سؤالات دادگاه الهى خواهيم بود يا خير؟! اين ها واقعا خداترسان روزگاراند، اين ها كسانى هستند كه با تلاوت و مرور به قرآن به خود آمده و بر خود مى لرزند، گويا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را مى بينند كه آيات قرآن را بر آنان مى خواند. چرا نترسند! خداوند خطاب به پيامبرش مى كند و مى فرمايد: 📌«وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ» ‌؛ اى پيامبر (به مردم ) بگو اين قرآن به سوى من نازل شد تا شما را و كسانى كه اين آيات به آنها مى رسد بترسانم . ☘️اين خدا ترسان ، نمونه هاى بارزى هستند كه انذار خدا و رسولش را پذيرفتند و به دنبال اين ترس ، از جهل و بى خبرى خويش محزون شدند، آن ها نواى قرآن را در فضاى گوش جان خود جاى دادند. گويا قرآن با آنها گفتگو نموده و امر و نهى مى كند اين ويژگى قرآن است . چرا آنان نترسند؟ زيرا جاى تعجب نيست ، كسانى كه با دل و جان ، كلام الهى و سخنان ائمه و هاديان راه را مى شنوند بلرزند و قالب تهى كنند. كسانى كه حقيقت روز واپسين را درک كنند و قابليت معارف الهى را داشته باشند، بايد بترسند. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
👇👇👇 ✅پرسش: ✍️با توجه به اينكه خداوند اختصاص به مكانى ندارند، نزول قرآن به واسطه جبرئيل، چگونه تصور مى شود؟ ✍️پاسخ: ✅در اين پرسش، نزول فرشتگان همسان با نزول و فرود آمدن باران انگاشته شده است! در حالى كه نزول در غالب موارد به اين معنا استعمال نشده و معانى ديگرى دارد. ☘️قرآن مجيد مىفرمايد: 🔹و إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ «حجر، آيه 21.»؛ «و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازهاى معين فرو نمىفرستيم». 📎در اين آيه نزول اشياء از خزاين الهى چيزى جز مراتب آفرينش آنها نيست؛ زيرا اين مسئله روشن است كه درختان و انسانها از بالاى آسمان بر زمين فرو نمىبارند. 🔷در مورد قرآن نيز نزول و مشتقات آن مكرر به كار رفته است. در اين موارد نيز روشن است كه قرآن از مكانى در بالا به زمين فرود نيامده است؛ بلكه حقيقتى ملكوتى و عِلوى داشته كه مرتبه به مرتبه تنزل يافته تا به وجود لفظى رسيده است. 🔅به همين دليل كه از مرتبهاى بالا به مرتبهاى پايين آمده تعبير به نزول شده است. 🔸نحوه نزول ملائكه نيز احياناً چيزى متناسب با شكل وجودى آنها است؛ به گونهاى كه واسطه فيض خداوند نسبت به انسانها مىشوند. البته گاهى بدون تمثّل و گاهى به صورت تمثل است؛ آنگونه كه بر حضرت ابراهيم به عنوان ميهمان وارد شدند 📚قرآن شناسی، صالح قنادی، ص 54 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🔹🌟🔹🌟🔹 💢پرسش: 🔰آیا در قرآن، در مورد ولايت امير المومنين علیه السلام چیزی آمده است؟ 🌺پاسخ: ✅در قرآن مجيد آيات فراواني است که با استفاده از احاديثي که از پيامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علي (علیه السلام) را اثبات مي نمايند. 🔰به آياتي چند توجه فرماييد: 1- 📌آيه تبليغ: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک. . . [1]» که طبق روايات معتبر از اهل سنت در جريان غدير خم نازل شده است و در اين روز تاريخي پيامبر(صلی الله علیه و اله) با اعلام ولايت و جانشيني حضرت علي(علیه السلام) رسالت خود را تکميل فرمود. 2- 📌آيه ولايت: «انما وليکم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلاة. . . [2]» که ولايت حضرت علي (علیه السلام)[3] در کنار ولايت خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) قرار داده شده است. 3-📌 آيه اولي الامر: يا ايها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم. . . [4]» که اطاعت از اولي الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از اين الزام مطلق بدست مي آيد که امام بايد معصوم باشد لذا غير از حضرت علي(علیه السلام) که از عصمت برخوردار نيست، نمي تواند امام باشد. علاوه رواياتي که از کتب اهل سنت در ذيل اين آيه به معرفي حضرت علي(علیه السلام) به عنوان امام و جانشين پيامبر پرداخته است، بيش ار اندازه است. 4- 📌آيه صادقين: يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقين. . . [5]» که مي فرمايد: اي اهل ايمان، تقوا داشته و با صادقين باشيد و در روايات بيان شده است که: منظور از صادقين حضرت علي(علیه السلام) و اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) مي باشند. 📚پی نوشت: [1]. مائده، 67- [2]. مائده، 55- [3] چون طبق روايات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علي (ع) بوده است. [4]. نساء، 59 [5]. توبه، 119- 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰اينکه مي گويند معجزه پيامبر قرآن هست؟منظور از معجزه چه معجزه اي است؟ ✍️پاسخ: ✅قرآن وجوه مختلفی در اعجاز دارد: 🔹قرآن كريم هم معجزيست در بلاغت، براى بليغ‌ترين بلغاء و هم آيتى است فصيح، براى فصيح‌ترين فصحاء و هم خارق العاده‌ايست براى حكماء در حكمتش و هم سرشارترين گنجينه علمى است معجزه‌آسا براى علماء و هم اجتماعى‌ترين قانونى است معجزه‌آسا براى قانون، و سياستى است بديع و بى سابقه براى سياستمداران و حكومتى است معجزه براى حكام و خلاصه معجزه‌ايست براى همه عالميان در حقايقى كه راهى براى كشف آن ندارند، مانند امور غيبى و اختلاف در حكم و علم و بيان. 👈قرآن مجيد اين مطلب را در آيات متعدد و به صراحت بيان مى‌كند كه محمد اُمّى و درس نخوانده است... ولى با اين كه رسول خدا صلی الله علیه و آله درس نخوانده، سوادى ياد نگرفته بود كتابى آورد كه مالامال از معارف عقلى و دقايق علمى و فلسفى است... و اين خود از بزرگ‌ترين جنبه‌هاى اعجاز قرآن مجيد است. (اولین جنبه اعجاز) به واقع اگر فردی درس نخوانده کتابی به این محکمی و استواری و سر شار از معارف عالیه بیاورد آیا اعجاز گونه نیست؟؟ 🔹دومين جنبه اعجاز قرآن هماهنگى كامل و نظم و انسجام حاكم در آيات قرآن است، يعنى كوچك‌ترين اختلاف و تناقضى در ميان آيات و مفاهيم آن وجود ندارد... 👈قرآن مجيد در تمام شئون و امور زندگى انسان‌ها به طور وسيع و دامنه‌دار وارد شده، در اين موارد سخن گفته و تشريع و قانون گذارى نموده است، با اين حال كوچك‌ترين اختلاف و تناقض در آن مشاهده نشده است و در سرتاسر اين مباحث از دايره عقل و خرد به دور نرفته است. 🔹سومین جنبه اعجاز آمیز قرآن خبر های غیبی است آیات در این مورد، بعضى درباره داستان هاى انبياء گذشته و امت هاى ايشان است، مانند آيه: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ، نُوحِيها إِلَيْكَ، ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَلا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا»؛ اين داستان از خبرهاى غيب است كه ما به تو وحى مى‌كنيم و تو خودت و قومت هيچ يك از آن اطلاع نداشتيد. [ هود، آيه 49.] 👈و آياتى ديگر و يك قسمت ديگر درباره حوادث آينده است، مانند آيه: «غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ، وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ»؛ سپاه روم در سرزمين پائين‌تر شكست خوردند، ولى هم ايشان بعد از شكستشان بزودى و در چند سال بعد غلبه خواهند كرد. [روم، آيات 1-4.] که این واقعه بعد از چند سال رخ داد. ✍️و آيه: «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ، لَرادُّكَ إِلى‌ مَعادٍ»؛ آن خدايى كه قرآن را نصيب تو كرد، بزودى تو را بدانجا كه از آنجا گريختى يعنى به شهر مكه برمى‌گرداند. [قصص 85] 👈و آيه: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ، إِنْشاءَ اللَّهُ آمِنِينَ، مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ، وَ مُقَصِّرِينَ لاتَخافُونَ»؛ بزودى داخل مسجدالحرام مي شويد، انشاءاللَّه در حالى كه سرها تراشيده باشيد و تقصير كرده باشيد و در حالى كه هيچ ترسى نداشته باشيد. [فتح، آيه 27] 🔹و آيه: «سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ، إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى‌ مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها، ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ»؛ بزودى آنها كه از شركت در جهاد تخلف كردند، وقتى براى گرفتن غنيمت روانه مي شويد، التماس خواهند كرد: كه اجازه دهيد ما هم بيائيم. [فتح 15] 👈که این موارد همه محقق شد و خبر غیبی قرآن به وقوع پیوست. 💥و نمونه های فوق العاده از علومی که بشر بعد از گذشت 14 قرن تازه دارد به آن می رسد. مثل زوجیت در عالم، اثر انگشت، کرویت زمین (که چند قرن است بشر به آن رسیده است) و جاذبه بین کرات و ... 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🔹🍃🔹🍃🔹 💢پرسش: 🔰چرا خدا در قرآن میفرماید وقتی منافقین به مومنین میگویند کمی به ما نگاه کنید تا از نورتان به ما هم بدهید، در جواب می گویند بروید از آن دنیا بیارید؟ ✍️پاسخ: ✅در آیه پرسیده شده خداوند متعال می فرماید: يَوْمَ‌ يَقُولُ‌ الْمُنَافِقُونَ‌ وَ الْمُنَافِقَاتُ‌ لِلَّذِينَ‌ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ‌ مِنْ‌ نُورِکُمْ‌ قِيلَ‌ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ‌ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِسُورٍ لَهُ‌ بَابٌ‌ بَاطِنُهُ‌ فِيهِ‌ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ‌ مِنْ‌ قِبَلِهِ‌ الْعَذَابُ‌ (1) 📎روزی مردان منافق و زنان منافق به مؤمنان می‌گویند: (با شتاب به سوی بهشت حرکت نکنید و) منتظرمان بمانید تا از نور شما فروغ و پرتوی (به ما بتابد و از آن) استفاده کنیم! بدیشان گفته می‌شود: به عقب برگردید (و مجدّداً به دنیا بروید) و نوری به دست بیاورید! در این حال ناگهان دیواری میان آنان کشیده می‌شود که دری دارد. داخل آن (که به طرف مؤمنان است) رو به رحمت است (که بهشت و نعمت سرمدی است) و خارج آن (که به طرف منافقان است) رو به عذاب است (که دوزخ و نقمت ابدی است). ✍️اینکه فرموده است به عقب برگردید یعنی اينجا جاى تحصيل نور نيست ، مى بايست آن را از دنيائى كه پشت سر گذاشتيد، از طريق ايمان و عمل صالح ، به دست مى آورديد، اما ديگر گذشته و دير شده است. 🔹در واقع این کنایه است جهت تذکر به منافقان که دیر به فکر افتادید. 📚پی نوشت: 1. سوره حدید. آیه 13 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🔹🔹💠🔹🔹 💢پرسش: 🔰داستان هاي قرآني سنبليک هستن يا واقعيت دارند؟ ✍️پاسخ: ✅همه داستان هاي قرآني واقعيت هاي تاريخي هستند که به وقوع پيوسته است و بعد قرآن کريم آن ها را بيان کرده است. ☘️در خود قرآن هم به حقيقت و واقعي بودن اين داستان ها اشاره شده است: "لَقَدْ کَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى وَ لَـکِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ کُلَّ شَيْء وَ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْم يُؤْمِنُونَ"؛(يوسف، 111) به راستى که در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است، سخنى نيست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصديق آنچه [از کتاب هايى] است که پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى که ايمان مى آورند رهنمود و رحمت است. 🌱و: "وَ کُـلّاً نَّقُصُّ عَلَيْکَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءکَ فِي هَـذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ"؛( هود، 120) و هر يک از سرگذشت هاى پيامبران [خود] را که بر تو حکايت مى کنيم چيزى است که دلت را بدان استوار مى گردانيم و در اينها، حقيقت براى تو آمده و براى مؤمنان اندرز و تذکرى است. 🌸قرآن کتاب هدايت و از سوي حق مطلق است و امکان ندارد قصه هاي ساختگي را براي هدايت بيان کند. اصولاً خداوند متعال به اين کار نياز ندارد. 🍃البته قصه يکي از راه هاي هدايت و تفهيم مطلب است و عالمان بزرگ ما نيز از داستان به بهترين وجه براي بيان مقصود خود استفاده کرده اند. در داستان هاي بشري تخيل اشکال ندارد، اما قرآن کتاب تاريخ و داستان نيست. در آن جز حق چيزي يافت نمي شود و حق را با امور خيالي و ساختگي و غير واقعي تلفيق نمي کند؛ زيرا در اين صورت حق نخواهد بود. ✍️اساساً از ويژگى هاى دعوت پيامبران الاهي، پرهيز از استفاده از راه هاى نامطلوب در تبليغ است -که اصل اعتماد مخاطبان را مخدوش مى کند- از اين رو، پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند ساير پيامبران، براى رساندن پيام الاهى به مردم، نيازى به ساختن افسانه يا داستان هاى غير واقعى نداشتند تا بپذيريم داستان هاى قرآن کريم غير واقعى بوده است ☘️علامه طباطبائى در نقد کساني که داستان هاي قرآن را سمبليک مي دانند، در ذيل داستان آزر عموى حضرت ابراهيم (علیه السلام) مي گويد: 🔹برخى پژوهشگران گمان کرده اند اين که قرآن کريم در بسيارى از داستان هاى گذشتگان، عناصر اصلى قصه مانند زمان، مکان و شرايط طبيعى، اجتماعى و سياسى را ذکر نمى کند، از آن رو است که قرآن در قصه گويى روشى برگزيده است که بهتر به هدف و مقصد برسد، بى آن که در صدد بازشناساندن درست از نادرست باشد؛ از اين رو، ممکن است در راه رسيدن به مقصد خويش (يعنى هدايت آدميان به سعادت)، از داستان هاى متداول ميان مردم يا اهل کتاب بهره گيرد، هرچند به صحّت آنها اطمينانى نباشد يا حتى قصه اى خيالى باشد. 🔻اين سخن خطا است؛ زيرا قرآن کتاب تاريخ يا نوشته اى تخيلى نيست، بلکه کتابى نفوذناپذير است که باطل از هيچ سو بدان راه ندارد، سخن خدايى است که جز حق نگويد و براى رسيدن به حق، از باطل مدد نجويد. چگونه قابل تصور است که مقصدى حق مطلق باشد، در عين حال از طريقى، باطل بدان نفوذ کند؟!(1) 📚منبع: 1طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، ج 7، ص 165- 166، جامعه مدرّسين، قم. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🍀🌟🍀🌟🍀 🔰پرسش: 💢ديدگاه قرآن کريم نسبت به مقام و جايگاه مادر چيست؟ ✍️پاسخ: ✅برخی از سرفصل ها و توصیه های قرآن نسبت به والدین ـ خصوصا مادر ـ را می توان این گونه فهرست کرد: ـ📌 تشکر از والدین در کنار شکر الهی ـ📌 احسان و نیکی به والدین خصوصا مادر با توجه به تحمل و سختی دوران بارداری و زایمان و شیردهی و ... ـ📌 احسان به والدین در کنار دستور به توحید ـ📌 به آرامی و مهربانی با والدین صحبت کردن ـ📌 مراقب از آنان در کهولت و پیری ـ و ... 🔹آیات شریفه: 🍀«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ‏ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ في‏ عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لي‏ وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصير» و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم؛ مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه ‏اى را متحمّل مى ‏شد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مى ‏يابد؛ (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است.(1) 🌼«وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريما» و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد. هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آن ها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آن ها روا مدار! و بر آن ها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آن ها بگو.(2) 🌸«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ‏ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي‏ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي‏ في‏ ذُرِّيَّتي‏ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمين» ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى ‏كند و با ناراحتى بر زمين مى ‏گذارد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مى ‏گويد: «پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايسته‏ اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو باز مى‏ گردم و توبه مى‏ كنم، و من از مسلمانانم!» (3) 📌نکته: بیان رنج و تلاش مادر با این که پدر نیز در اغلب سختی های تربیت فرزند شریک است، خود دلیل بر اهمیت و ارزش کار مادر است. روشن است، کسی نزد حق تعالی مقام بالاتر دارد که کار ارزشمندتری انجام دهد. ✍️نکته قابل توجه در آیات مربوط به احسان پدر و مادر این که خداوند ابتدا به نیکی کردن نسبت به پدر و مادر هر دو دستور می دهد، سپس بدون ذکر زحمات پدر، مشکلات و ناراحتی های مادر را بیان می کند. گویی، مادر عامل اصلی در لزوم نیکی به والدین بوده و کار او آن قدر ارزشمند است که احسان به پدر را نیز بر فرزند واجب می سازد. اگر نبود صبر و پایداری مادر، در برابر سختی های دوران بارداری و پذیرش ناگواری های طاقت فرسای دوره شیر دهی و تربیت فرزند، شاید به این قطع و حتم به احسان والدین به صورت مطلق حکم نمی شد. تا آن جا که مسئله نیکی به پدر و مادر در قرآن کریم هم طراز با عبادت خدای متعال به حساب آمده است. 📚پی نوشت: 1. لقمان/ 14. 2. اسراء/ 23. 3. احقاف/ 15. 📎 📎 📎 (س) 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
🍀🌟🍀🌟🍀 💢پرسش: 🔰چرا خداوند در آیه 99 سوره یونس می فرماید: اگر خداوند می خواست همه مردم ایمان می آوردند ولی این ایمان اجباری بود ولی در آیه 100 همین سوره می فرماید هیچ کس بدون اذن خداوند نمی تواند ایمان بیاورد!؟ آیا این تناقض نیست؟ ✍️پاسخ: ✅قرآن کریم در سوره یونس آیه 99 می فرماید :« وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ؛ و اگر پروردگار تو می‌خواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به (اجبار) ایمان می‌آوردند؛ آیا تو می‌خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجباری چه سودی دارد؟) ✍️در آیه یاد شده خداوند متعال تاکید می کند که اگر خداوند اراده کند و بخواهد همه انسانها به اجبار ایمان می آورند، ولی این ایمانی اجباری خواهد بود و اجر و پاداشی نزد خداوند ندارد. لذا خداوند متعال نخواست که ایمان را اجباری کند و منظور از اراده خداوند در این آیه اراده تشریعی خداوند است. 💠همچنین در آیه 100 سوره یونس می فرماید :« وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ؛ (اما) هیچ کس نمی‌تواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یاری و هدایت او)! و پلیدی (کفر و گناه) را بر کسانی قرارمی‌دهد که نمی‌اندیشند.» ✍️و در این آیه منظور اراده تکوینی خداوند منظور است. 📌بنا بر این در آیه اول اشاره دارد که ایمان انسانها به اجبار نیست گر چه اگر خداوند اراده می کرد ایمان اجباری می شد ولی این کار را نکرده و ایمان را به اختیار انسانها گذاشته پس می شود اراده و عالم تشریعی در آیه 100 تاکید می کند که هیچ کس نمی تواند ایمان بیاورد مگر به اذن و اجازه خداوند متعال و چنین حالتی در نظام و عالم تکوین است 🔹در آیه 99 ایمان اجباری نیست و انسان ها می توانند و اختیار دارند که ایمان بیاورند و یا ایمان نیاورند ولی در آیه 100 کسی جز به اذن خداوند نمی تواند ایمان بیاورد که اینجا بحث اختیار به طور کلی منتفی است و عالم تکوین و بدون اختیار می شود.(1) 📚پی نوشت ها: 1. برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر اثنی عشری، حسینی شاه عبدالعظیمی، انتشارات میقات، تهران، ۱۳۶۳ ش، ، چاپ اول،ج 5، ص 400-405 . 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir