آخه شما این مهمونای نازمونو ببینین؟؟؟ واقعا دختر ریحانه‌ی خداست😍😍 @banatozeynab💞

تو پستای قبل بهتون گفته بودیم که دوستای شهیده فائزه رحیمی مهمان ما بودن😌 دو تا دختر پرشور و انرژی که لحظه‌ای فائزه از یاد و خاطرشون بیرون نمی‌رفت فائزه ممنون که روز دختر در کنار ما بودی 💞 ∞| ♡ʝσiŋ🌱↷ ‏@banatozeynab💞 .

و اینم دنیای صورتی دخترای بنات‌الزینب💞😍 یه گروه جوان و پرانرژی که دوست داریم با شما، دنیای دخترارو بهتر کنیم و قدرتمند به هدفامون برسیم💪 ∞| ♡ʝσiŋ🌱↷ ‏@banatozeynab💞 .

کیا روز چهارشنبه با ما بودن؟! واقعا خوش گذشت کنارتون دخترا🥰 ما جای اونایی هم که نتونستن بیان رو هم پر کردیم😘 و کلی عکس و فیلم از لحظات خوش‌مون برای نگاه قشنگتون ثبت کردیم😍 نگم براتون که چقدر دوستای جدیدی پیدا کردیم کلی دختر که اولین بار بود به زینبیه می‌اومدن❤️ و چقدر دوستای باحالی بودن و چقدر باهاشون گپ زدیم😇 ازشون شماره هم گرفتیم که به جمع ریحانه‌الزینبی‌ها و بنات‌الزینبی‌ها اضافه بشن😉 خوب خلاصه جونم براتون بگه... خدا هم به مناسبت قدم‌های رحمت شما یه بارون رمانتیک و شدیدی هم قسمتمون کرد🤩😁 و همینطور قطره‌های رحمتش رو به سر رحمت‌های خودش شر شر می‌ریخت🥰 و ما هم مجبور شدیم بند و بساط‌‌مون و از حیاط جمع کنیم و بریم و به حرفای استاد عزیزی گوش جان بسپریم😉 که همه‌ی اینا رو ما تو یه فیلم دو دقیقه‌ای خلاصه کردیم😘🌱👆🏻 🌼|@reyhanatozeynab 🍀|@banatozeynab

و اینم خلاصه مراسم ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر امیدواریم که بهتون خوش گذشته باشه و برای کسایی که نبودن تونسته باشیم جشن رو به تصویر بکشیم😌

#انتخاب_آگاهانه ــــــــــــــــــــــــــــــ ◻️ «مردم از روی فکر و ملاحظه رأی بدهند؛ دقت کنید، تحقیق کنید پرسش کنید تا به #اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید.» امام خامنه‌ای

﷽ 💫قـבم قـבم با هاבی💫 🌷🌷🌷 ◦•●◉✿ اگـہ براבر خوבت بوב،همین رو می‌گـ؋ـتی!؟ ابراهیم می‌خواست به سمت مجروح حرکت کند.جلویش را گرفتم.گفتم:آن‌ها مجروح را تله کرده اند.اگه حرکت کنی با تیر می‌زنند.ابراهیم نگاهی به من کرد و گفت:اگه برادر خودت بود،همین رو می‌گفتی!؟ نمی‌دانستم چه بگویم.فقط گفتم:خیلی مواظب باش. صدای تیراندازی کمتر شده بود.مامورها کمی عقب تر رفته بودند.ابراهیم خیلی سریع به حالت سینه خیز رفت داخل خیابان،خوابید کنار مجروح،بعد هم دست مجروح را گرفت و آن جوان را انداخت روی کمرش.بعد هم به حالت سینه خیز برگشت.ابراهیم شجاعت عجیبی از خودش نشان داد. بعد هم آن مجروح را به همراه یک نفر دیگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم.در راه برگشت،مامورها کوچه را بستند.حکومت نظامی شدیدتر شد.من هم ابراهیم را گم کردم!هر طوری بود برگشتم به خانه. عصر رفتم منزل ابراهیم.مادرش نگران بود.هیچکس خبری از او نداشت.خیلی ناراحت بودیم.آخر شب خبر دادند ابراهیم برگشته.خیلی خوشحال شدم‌.با آن بدن قوی توانسته بود از دست مامورها فرار کند. ادامه دارد... #سلام_بر_ابراهیم #ابراهیم‌هادی ╭𝕵𝖔𝖎𝖓🌷 ╰┈➤ @banatozeynab🌷