6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰مولودی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
#حاج_محمودکریمی🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🌹
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #استوری |
🔸دنیا دنیا گل شقایق 💚
🔸نذر راه امام صادق❤️
🔹#ڪربلایی_حسین_طاهری🎙
بانو هاشمی
✨جمعههای انتظار💞 🌹🍃ختم ویژه ثامن: ذکر شریف صلوات به نیت؛ سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعال
🌸🍃🌹الحمدالله به مخاطبین خوب این پست که ۲۰۴هزار ودویست وشصت، گلِ صلوات، هدیه به پیامبر ختمی مرتبت و امام صادق علیه اسلام کردند. 🍃🌹🌸🍃
#داستان
#میلاد_پیامبر_رحمت
✨قصهی دریا 💦در مورد پیامبر مهربان_1☀️
من دریا 🌊 هستم. شنیده بودم که کودکی نورانی متولد شده است. نام مادرش #آمنه و نام پدرش #عبدالله است. اما قبل از تولد، عبدالله از دنیا رفته بود.
مادر و پدر بزرگش، نام او را به امر خداوند ✨محمد✨ گذاشتند.
قبل از آن خداوند آمدن ✨محمد (صلیاللهعلیهوآله) را به همهی گذشتگان مژده داده بود. چون او قرار بود که مردم را از تاریکیها و گمراهیها نجات دهد👌
او در کنار پدر بزرگ و مادرش زندگی کرد. وقتی شش سالش شد، مادرش را از دست داد.
کمی بزرگتر که شد، پدربزرگش عبدالمطلب به رحمت خدا رفت.
وقتی عبدالمطلب داشت از دنیا میرفت، دست فرزندش ابوطالب را در دستان محمد (صلیاللهعلیهوآله)☀️ نهاد. به او فرمود: پسرم، من محمدم☀️ را به تو میسپارم.
همیشه در کنار او باش و او را همراهی کن🌺
جناب ابوطالب ☀️که درود خدا بر ایشان باد، هم به حرف پدرش گوش داد. او محمد را به خانهاش برد. به همراه فاطمه بنتاسد همسرش، از ✨محمد به خوبی و مهربانی مراقبت کردند. محمد(صلیاللهعلیهوآله) هم روز به روز بزرگتر میشد. او در کنار عموی مهربانش ابوطالب به سفرهای مختلفی میرفت. مهربانی محمد☀️ توجه همه را به خودش جلب میکرد.
اینها را از خورشید خانم 🌞شنیده بودم. چون او آنقدر عاشق❤️ محمد(صلیاللهعلیهوآله)☀️ بود که تا چشم باز میکرد، نگاهش به محمد
(صلیاللهعلیهوآله)☀️ بود. من هم خیلی دوست داشتم او را ببینم☺️
#ادامه_دارد...
#ادامه_داستان_دریا_و_پیامبر_رحمت_2
یک روز که خواب🌊 بودم، خورشید خانم 🌞با شوق و ذوق من رو صدا زد:
دریا 📣📣 دریا📣📣
از خواب پریدم. گفتم: چه شده⁉️ خورشید خانم اتفاقی افتاده⁉️
خورشید خانم🌞 گفت: بله، خبر خبر، آمادهای بشنوی. با تعجب گفتم: چه شده⁉️ گفت: امروز محمد مهربان☀️ و عمویش جناب ابوطالب ☀️دارند به اینجا میآیند.
شوکه شدم. نمیدانستم که چکار کنم. فقط بالا و پایین پریدم و گفتم: هورااااااااااا🌊 یعنی من دارم به آرزویم میرسم. خدایا شکرت🙏
از طرفی من در جایی بودم که مردمش خیلی نادان بودند. آنها بتهای بی جان را میپرستیدند. فرزندان و خانوادهی خود را برای بتها قربانی میکردند. آن روز که حضرت محمد مهربان☀️ به سرزمین ما آمد، مردم چند نفر را برای قربانی لبهی من گذاشته بودند. آنجا بت بزرگ را قرار داده بودند. قربانیان را کنار بت بزرگ نشانده بودند.
من چشمم به راه بود. ناگهان دیدم که مردی از دور میآید. دقت کردم. یکدفعه خورشید خانم🌞 گفت: دریاجان🌊 حضرت محمد آمد. خیلی خوشحال شدم و از خوشحالی بالا و پایین پریدم🌊💦💦 محمد مهربان نزدیکتر شد.
دید که قربانیان کنار بت هستند. به دست و پای آنها طناب بسته شده است. او طنابها را باز کرد. بعد نگاهی به من انداخت. به من فرمود: به امر خدا شدیدتر شوم و بت بزرگ آن مردم را بشکنم. با اشارهی محمد☀️ خروشان شدم. بت شکست
#ادامه_دارد...
هدایت شده از بانو هاشمی
#ادامه_داستان_دریا_و_پیامبر_رحمت_3
این را میدانستم که مردم آن شهر خیلی وقت است که غذای خوبی نخوردند. حضرت محمد مهربان☀️دستهاشون را به آسمان بلند کردند. دعا کردند تا برکت به سمت آن مردم سرازیر شوند. بعد به من اشاره کرد. بیاختیار هر چی ماهی🐬🦈🐟🐠 درون من بود به طرف او آمد. همه به طرف خشکی پرتاب شدند. مردم شهر شروع به جمع کردن ماهیها کردند.
قدمهای حضرت محمد مهربان☀️ برای آنها برکت آورد. خیلی از آنها به او و خدای مهربان ایمان آوردند و دیگه بتهای بیجان را نپرستیدند.آن مردم در کنار حضرت محمد مهربان، به شادی پرداختند.☺️ پایان
🌿بچه ها جون دیدید که پیامبر چقدر مهربون بودن 😍 امام زمان علیه السلام هم که فرزند پیامبر هستن مثل ایشون خیلیییییی مهربونن☺️
پس بیاین هر روز برای سلامتی و ظهور ایشون دعا کنیم
بانو هاشمی
#ادامه_داستان_دریا_و_پیامبر_رحمت_3 این را میدانستم که مردم آن شهر خیلی وقت است که غذای خوبی نخورد
با عرض معذرت دوقسمت اول داستان بارگذاری نشده بود.
📌#تلنگر_مهدوی
♨️زندگیمان را با #امام_زمان گره بزنیم❗️
🔸 زندگیمان را با امام زمان گره بزنیم.این طور نباشد که فقط در دعای ندبه یاد امام زمان باشیم.
در متن زندگی با امام زمان محشور باشیم.
🔸در درست عمل کردن با امام زمان محشور باشیم.اگر این طور شد،آن وقت امام زمان در صحنه مؤثر است.
🔸یک کسی خدمت امام صادق علیه السلام رسید،عرض کرد من میآمدم عدهای گفتند:سلام ما را به آقا برسان و بگویید: برای ما دعا کنند.
🔸امام صادق (علیه السلام) فرمودند:فکر میکنید ما برای شما دعا نمیکنیم؟هر روز اعمال شما بر ما عرضه میشود و وقتی ما میبینیم کوتاهیهایی از شما صورت گرفته، ناراحت میشویم و برای شما دعا میکنیم که خدا توفیق بدهد جبران کنید و برگردید.
🔸یعنی هر فعلِ هر روز من به حضرت عرضه میشود.آن وقت میشود من در دعای ندبه بنشینم زار بزنم ولی در روز رفتار من طور دیگری باشد؟
🖋استاد عابدینی
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹در طول دیدن این #نماهنگ بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌻