eitaa logo
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
38 دنبال‌کننده
405 عکس
15 ویدیو
0 فایل
به جمع آوری محمد رضا انصاری
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت134
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 ساعتی تا غروب باقی مانده بود و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیها در آخرین کفت و گو ها بودند. آن حضرت با اشاره به بسته ای فرمود: یا ابالحسن هنگامی که خواستی مرا دفن کنی،ورقی را که داخل این بسته هست،در کفن من ،روی سینه ام قرار بده! امیرالمؤمنین فرمود: در این ورقه چه چیزی نوشته شده است؟ عرض کرد: 🍃هنگامی که پدرم می خواست مرا یه ازدواج با تو درآورد،فرمود: فاطمه جان،آیا راضی هستی با مهریه چهارصد درهم با علی ازدواج کنی؟عرض کردم: به ازدواج با علی راضی هستم ولی نه با مهریه چهارصد درهم! در آن هنگام‌جبرئیل نازل شد و گفت :یا رسول‏الله،خداوند می گوید:بهشت و آنچه را در آن است مهریه فاطمه قرار دادم. عرض کردم راضی نمی شوم.فرمود:یا فاطمه،چه میخواهی؟ عرض کردم: شفاعت را می‌خواهم. جبرئیل بازگشت و سپس‌با این ورقه نازل شد که در آن مکتوب بود《شفاعت را مهریه فاطمه قرار دادم》روز قیامت این ورقه را می آورم و می‌گویم:خدایا،این سند شفاعت است. 💔 یا ابالحسن!دیگر رمقی برای زنده ماندن ندارم و زمان وداع فرا رسیده است. اکنون صدایم را بشنو که دیگر صدای فاطمه را نخواهی شنيد. یا ابالحسن،وصیت میکنم که مرا فراموش نکنی و بعد از مرگم‌به زیارتم بیایی چرا که من در مدت زندگی از تو جدا نبوده ام و اکنون که می‌خواهم در خانه غربت و، وحشت ساکن شوم هیچ کس را ندارم که مونس تنهایی ام باشد.🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 امیرالمؤمنین در حالی که اشک می ریخت فرمود: 💔یا فاطمه،هنگامی که حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدی از من به او سلام برسان و از ظلم و دشمنی این امت برایش بگو.💔 سپس حضرت زهرا سلام الله به دو پسرانش نگاه کرد و فرمود: ای فرزندانم و ای نور چشمانم،هنگامی که از دنیا رفتم چه کسی به شما رسیدگی می کند و احوالتان را جویا می شود؟ 😭 امام حسن و امام حسين عليه السّلام با شنیدن این سخنان گریستند و حضرت به آنها فرمود: پسرانم،به بقیع بروید و از خدا بخواهید تا مادرتان را بهبودی ببخشد. ای نور دوچشمانم،مادرتان مریض است. کنار قبر پدربزرگتان بروید و برایش دعا کنید. آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام با چشمانی اشکبار امام حسین را بوسید و نگاهی با حسرت به او کرد و آهی کشید. سپس با دو دخترش زینب و ام کلثوم که در سنین چهار و سه سالگی بودند،وداع کرد و به حضرت زینب فرمود: 💔هنگامی که برادرت در کربلا تنها ماند به جای من زیر گلویش را ببوس😭 امام حسن و امام حسين به بقیع رفتند و حضرت زهرا سلام الله در بستر خوابید و به اسما فرمود: برایشان غذایی آماده کن،هنگامی که از بقیع برگشتند به آنها بده و نگذار ببینند من در چه حالی هستم. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
امیرالمؤمنین نیز برخواست و به مسجد رفت. با خلوت شدن شدن خانه،حضرت زهراعلیهاالسلام درحالی که میگریست اینگونه دعا میکرد: خدای من و سرور من،به حق برگزیدگانت و به حق گریه کودکانم در فراق من، گناهکاران من و فرزندانم را مورد مغفرت خویش قرار ده. هنگامی که امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسين از خانه بیرون رفتند،دقایقی تا غروب باقی مانده بود. حضرت زهراعلیهاالسلام به سلمی خواهر اسما فرمود: ای مادر،برایم وسایل غسل آماده کن. سلمی آنچه حضرت خواسته بود را آماده کرد و حضرت فاطمه آخرین غسل را انجام داد. آنگاه فرمود : ای مادر لباس های تازه ام را بیاور سلمی لباس ها را آورد و حضرت زهرا پوشید. آنگاه حضرت به اسما فرمود: وقتی از دنیا رفتم، به اتاق نگاه کنید و هنگامی که دیدید خیمه ای از سندس بهشتی در گوشه خانه زده شده،بدن مرا با کمک زینب و ام کلثوم به آنجا ببرید و داخل خیمه قرار دهید. سپس فرمود سپس فرمود: اي اسما،مت ساعتی در اتاق استراحت خواهم کرد. هنگام اذان سه بار مرا صدا بزن،اگر جواب ندادم بدان که به پیامبر ملحق گشته ام آنگاه وضو گرفت و به اسما فرمود: لباس و عطری که همیشه برای نماز استفاده میکنم بیاور. سپس در جایی که مکان پیامبر در خانه اش بود دو رکعت نماز خواند.
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت138
حضرت زهراعلیهاالسلام بعد از نماز به سلمی فرمود: مادر رختخواب مرا وسط اتاق پهن کنید. سلمی دستور حضرت را انجام داد. حضرت زهراعلیهاالسلام داخل بستر رو به قبله خوابید و دست راستش را زیل صورتش قرار داد و به سلمی فرمود: مادر هنگامی که از دنیا رفتم،هیچ کس روپوش مرا کنار نزند. سپس به اسما فرمود: جبرئیل هنگام وفات پدرم،کافوری از بهشت آورد. پیامبر آن را سه قسمت کرد که ثلث آن برای خودش، ثلث آن برای علی و ثلث دیگر را برای من قرار داد. ای اسما کافور مرا بیاور و زیر سرم بگذار. سپس از نزد من خارج شو که می‌خواهم با خدا مناجات کنم. اسما کافور را آورد و زیر سر حضرت گذاشت و بیرون رفت. آنگاه حضرت دست هایش را را به سوی آسمان گرفت و پس از بر غاصبین خلافت فرمود: خدایا به حق محمد مصطفی و اشتیاق او به من و به حق شوهرم علی و حزن او بر من و به حق حسن مجتبی و اشک او بر من و به حق حسین شهید و غم او در مصیبت من و به حق فاطمیات من و حسرتشان بر حال من، رحمت و غفران خود را بر گناهکاران جاری نما و آنان را وارد بهشت کن که تو بزرگوار ترین سوال شوندگان و مهربان ترین مهربانان هستی. اسما که دعای حضرت را می‌شنید گریست. آنگاه حضرت زهرا پارچه ای بر صورت خود کشید و پاهای مبارک را سمت قبله کرد و رو به اسما فرمود: پس از دقایقی که وقت نماز رسید مرا صدا بزن.اگر پاسخ ندادم سراغ علي بفرست که من نزد پدرم رفته ام.**
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت141
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 آخرین لحظات زندگی حضرت زهراعلیهاالسلام فرا رسیده بود. همسر امیرالمؤمنین و مادر حسنین با بدنی کبود از تازيانه ها و پهلویی شکسته از لگد و فشار در و صورتی نیلی از ضربت سیلی،واپسین دقایق عمر خویش را با نگرانی از حال همسر و فرزندانش از یک سو و نگاهی به پدر و جبرئیل و میکائیل و عزرائیل از سوی دیگر سپری میکرد. لحظاتی تا اذان مغرب باقی مانده بود که جبرئیل خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام نازل شد و عرض کرد: ای حبیبه حبیب خدا و ای ثمره قلب او،خداوند بر تو سلام می رساند. امروز به درجات بالا و بهشت ابدی ملحق خواهی شد. سپس میکائیل نازل شد و همان سخن جبرئیل را خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام عرض کرد. آنگاه گروه هایی از آسمان به استقبال حضرت آمدند. سپس پيامبر همراه جبرئیل آمد در حالی که میفرمود: دخترم،بیا که آنچه پیش روی توست برایت خیر است در آن هنگام حضرت زهرا فرمود: سلام بر جبرئیل،سلام بر پیامبر،خدایا با همراهی پیامبرت،بهشت تو و جسارت و دارالسلام را می‌خواهم. آنگاه به عزرائیل سلام داد و فرمود: سلام بر تو ای قبض کننده ارواح با حضور عزرائیل عطری خوشبو در اتاق پیچید و روح مطهر حضرت زهراعلیهاالسلام از بدن مبارکش مفارقت کرد،و با شهادت تنها یادگار پیامبر سنگینی آن‌همه مصیبت،قلب محبین فاطمه را تا ابد داغدار کرد. حضرت زهراعلیهاالسلام پس از رسول خدا و حضرت محسن سومین شهید آل محمد بود که پس از ۹۵ روز درحالی که هنوز از جراحات سینه و پهلویش خون جاری بود به شهادت رسید. آن حضرت در سن هجده سالگی و در غروب چهارشنبه سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری قمری،برابر با هفتم شهریور سال یازدهم هجری شمسی،برابر با بیست و نهم آگوست سال ششصد و سی و دو میلادی از دنیا رفت.💔 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت144
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اسما بیرون اتاق منتظر بود. هنگام نماز کع رسید صدا زد: ای دختر محمد مصطفی،ای بهترین فرزند آدم،ای مادر حسن و حسین،ای پاره تن پیامبر،ای صدیقه طاهره، ای زکیه مرضیه،ای طبیبه عالمه، ای نور چشمانم پیامبر،وقت نماز شده است. اما جوابی نشنید💔 دوباره صدا زد: ای دختر محمد مصطفی،ای دختر بهترین کسی که روی زمین قدم برداشت،ای دختر کسی که به خدایش نزدیک شد به اندازه قاب قوسین یا نزدیک تر، ای دختر کسی که از همه مقرب تر به پروردگارش بود، یا فاطمه زهرا،ای دختر رسول خدا،ای بانوی بانوان عالم. اسمل که هیچ پاسخی از حضرت زهرا علیهاالسلام نشنیده بود وارد اتاق شد،و تا فهمید حضرت از دنیا رفته فریاد زد:《وا فاطمتاه》 و درحالی که اشک می‌ریخت خود را بر روی بدن حضرت انداخت. او دست و پای حضرت زهرا را می بوسید و با گریه می گفت: یا فاطمه،هنگامی که نزد پدرت رفتی از طرف اسما سلام برسان آنگاه گریبان چاک زد و گفت: چگونه می توانم به پسران رسول خدا شهادت تو را خبر دهم؟ درحالی که اسما گریه و ناله میکرد،حسنین وارد خانه شدند! او فورا از اتاق بیرون آمد و آنان را نشاند و برایشان غذا آورد ،آنان گفتند: اسما آیا دیده ای ما بدون مادر غذا بخوریم؟ اسما ما به بقیع رفتیم و فرای مادرمان دعا کردیم،سپس کنار قبر پیامبر رفتیم و صدای آن حضرت را شنیدیم که فرمود:فرزندانم،نزد مادرتان بروید که از دنیا رفته است. اسما حال مادرمان چگونه است؟ مادرمان کجاست؟ 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت146
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اسما سخنی نگفت و آن دو وارد اتاق شدند و دیدند مادر در بستر خوابیده و رو پوشی بر صورت دارد. حسنین گفتند: اسما،مادرمان هرگز در این وقت نمی خوابید؟ اینجا بود که طاقت اسما تمام شد و مقنعه از سر برداشت و نوی پریشان کرد و خراش بر صورت کشید و درحالی که اشک می ریخت گفت: مادرتان نخوابیده بلکه به رحمت خدا رفته است با این خبر و حال اسما،صدای گریه امام حسن و امام حسين عليه السّلام بلند شد. امام حسن خود را بر روی جنازه مادر انداخته و او را می بوسید و میگفت: مادر با من سخن بگو پیش از آنکه روح از بدنم بر آید امام حسین پای مادر را می بوسید و میگفت: مادر،من پسرت حسینم. با من سخن بگو پیش از آنکه قلبم پاره شود و بمیرم . اسما به حسنین عرض کرد: ای پسران رسول خدا، برخیزید و به مسجد بروید و شهادت مادرتان را به پدرتان خبر دهید. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت147
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 هنگامی که آنان رفتند،اسما طبق وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها به همراه زینب و ام کلثوم بدن مطهر حضرت را داخل خیمه ای از سندس بهشتی که درگوشه اتاق زده شده بود بردند. امام حسن و امام حسين عليه السّلام از خانه به سمت مسجد رفتند در حالی که میگفتند: (وا محمداه،امروز مادرمان از دنیا رفت و مصیبت تو بر ما تازه شد) نزدیک مسجد که رسیدند،با صدای بلند گریه می‌کردند. عده ای از اصحاب بیرون آمدند و پرسیدند: ای پسران پیامبر،خدا چشمانتان را گريان نکند. چه چيز باعث گریه شما شده است؟ آیا بخاطر فراق جدتان گریه میکنید؟ اما حسنین با گریه گفتند: نه مادرمان فاطمه از دنيا رفته است. امیرالمؤمنین که داخل مسجد بود با شنیدن این خبر چنان منقلب شد که با صورت بر زمین افتاد و بی هوش شد.😭 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت149
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اصحاب آب آوردند و به صورت حضرت زدند. هنگامی که به هوش آمد درحالی که می گریست فرمود: 💔ای دختر محمد،اکنون چه کسی تسلای دلم خواهد بود؟💔 سپس این شعر را خواند: 🥀هر اجتماع و دوستی بالاخره فراق دارد،و هر مصیبتی در مقایسه با فراق آسان است.اکنون که فاطمه را بعد از پیامبر از دست داده ام،دلیل آن است که حضور هیچ دوستی همیشگی نخواهد بود.🥀 امیرالمؤمنین برخواست و همراه امام حسن و امام حسين عليه السّلام به سوی خانه آمد. هنگامی که وارد اتاق حضرت زهراعلیهاالسلام شد،اسما را دید که بالی سر آن حضرت نشسته و گریه کنان می گوید: وای از ایتام محمد! بعد از وفات جدتان برای تسلای دلمان نزد فاطمه می آمدیم،اما اکنون بعد از او نزد چه کسی برویم و با چه چه کسی آرام شویم؟ امیرالمؤمنین جلو آمد و روپوش را از صورت حضرت کنار زد و دید ورقه ای کنار سر اوست،که در آن چنین نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم این وصیت نامه فاطمه دختر محمد است. او شهادت می دهد که خدایی جز الله نیست و محمد بنده و فرستاده اوست. بهشت و جهنم حق است و روز قیامت خواهد آمد و در آن شکی نیست و خداوند بدن های در قبر را مبعوث می‌کند. یاعلی،من فاطمه دختر محمد هستم که خدا مرا به ازدواج با تو در آورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. چراکه تو از دیگران بر من سزاوار تری. مرا شبانه غسل بده و کفن کن. شبانه بر من نماز بخوان و مرا دفن کن و هیچ کس را با خبر نکن. تو را به خدا می سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت سلام میرسانم 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)