eitaa logo
بانـوطب🍎
927 دنبال‌کننده
872 عکس
354 ویدیو
11 فایل
❁﷽❁ 🌻سلام و درود و نور بر شما🌻 ✋به «بانو طب» خوش آمدید 💡هدف ما ارتقای کیفیت زندگی شماست. ارتباط با ادمین👈 @Admin_Banooteb ✔️تدریس کتب اصیل طب سنتی حفظ الصحه ناصری قانونچه خلاصه الحکمه و.... ✔️مشاوره
مشاهده در ایتا
دانلود
از این دست پیام ها زیاد آمده ممنون از حسن نظر شما🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:: ✍دنبال رضایت خدا باش و بس رضایت خلق خدا درگرو رضایت خداست. 🌻مسجد جامع یزد 🌻 :: @banooteb
📚 / :: موضوع:درمان شگفت انگیز در سرزمینی بزرگ و آباد، پادشاهی حکومت می‌کرد که ثروتی بسیار داشت. پادشاه مردی دیندار بود و با مردم به عدالت رفتار می‌کرد و با خداوند راز و نیازهای فراوانی می‌کرد. :: پادشاه روزی تصمیم گرفت به شکار برود، پس دستور داد که خدمتکاران خدمتکاران مخصوص نیز همراه او باشند و وسایل سفر را آماده کنند. اتفاقا شاه شد روزی سوار با خواص خویش از بهر شکار :: در میان راه دختری زیبا ظاهر شد شاه وقتی او را دید شیفته او شد دستور داد که پرس و جو کنند و ببینند او کیست خدمتکاران پس از تحقیق به شاه گفتند او کنیز مردی ثروتمند است و برای او کار می‌کند. :: پادشاه دستور داد، با هر مقدار مال و ثروتی که ممکن است، آن کنیز را بخرند؛ خدمتکاران رفتند و کنیز را برای شاه آوردند. شاه و اطرافیانش به سمت کاخ حرکت کردند. او از اینکه توانسته بود، دختر زیبایی را به دست بیاورد، بسیار خوشحال بود. همه به قصر رسیدند؛ :: امّا حال دخترک کمی بد شده بود. روز بعد، به شاه خبر دادند که آن کنیز بیماریش بدتر شده است و باید ب فکری به حال او کرد پادشاه دستور داد تا بهترین پزشکان را از اطراف کشور بیاورند؛ :: خیلی سریع، برترین طبیبان و پزشکان به کاخ پادشاه رسیدند؛ شاه رو به آنها کرد و گفت:( به هر ترتیبی که شده، او را نجات دهید، جان من در برابر او ارزشی ندارد، به من کمک کنید و او را درمان کنید.) جان من سهل است جان جانم اوست دردمند و خسته‌ام درمانم اوست ✍منتظر قسمت بعدی باشید. :: @banooteb
:: 🐏 بهترین و مناسب ترین گوشت ها به مزاج انسان، گوشت🥩 گوسفند نر سیاه رنگ است که در چمن و بنفشه، چرا کرده باشد .و محبوس و مغلول نباشد . 🔄مغلول: بسته شده 📚حفظ الصحه ناصری 🦋@banooteb ::
بانـوطب🍎
:: #گوشت_گوسفند 🐏 بهترین و مناسب ترین گوشت ها به مزاج انسان، گوشت🥩 گوسفند نر سیاه رنگ است که در چ
:: 🐑🐏 😊کی میتونه بگه 👆 چرا متن کتاب اصیل اومده گفته: گوسفندی که حبس شده باشه و یکجا بسته شده باشه مناسب نیست؟ :: اینجا بفرمایید 👇 @Admin_Banooteb
بانـوطب🍎
‌ 🔹وبینــار « معـلـــــــــم طـبیــب » ‌💥 لیـنکــ تماشای وبینـــــــــــار معلـــــــــم طــــ
:: اون دسته از مخاطبینی که وبینار دیدند الان میتونن به چالش پاسخ صحیح بدن 😍 ::
💪ماشاالله به این مخاطبین
میگم که مخاطبین با دقتی داریم💪
:: پاسخ: ✍احسنت محبوس شدن و بستن حیوانات، باعث میشه فضولات در تنشون حبس بشه و بمانه . و زمانی که انسان میخواد گوشت اون حیوان رو استفاده کنه این ضرر به انسان منتقل میشه. ✍بعضی از جاها که پرورش مرغ یا دام دارند. با حبس کردن قصد دارند که حیوانات چاق تر بشوند تا با فروش اونها سود بیشتری کنند 😏 ::
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 💥 تاثیـر متقابل مــــزاج و رفتــــار ◆‌صدای_تدریس|حسین پاک نژاد ◆ویژه علاقمندان به حوزه تدریس 🔰 https://eitaa.com/joinchat/2608529457Ce5610f8c3b
:: / 📚 ✍آن پزشکان که به علم خود بسیار مغرور بودند، به پادشاه اطمینان دادند که بیمار خیلی سریع خوب خواهد شد. :: آنها درمان خود را شروع کردند و هر دارویی را که فکر می‌کردند برای بهبودی دختر مفید است، به کار گرفتند؛ ولی افسوس که هیچ دارویی مفید واقع نمی‌شد . :: هیچ کدام از آن طبیبان حتی فکرش را هم نمی‌کردند که نتوانند این دختر را درمان کنند. گویی بیماری او غیر قابل درمان بود. :: روزها گذشت آن کنیز نه تنها بهتر نشد، بلکه بدتر هم شد! پادشاه هم که هر روز بی‌صبرانه منتظر بود تا خبرهای خوبی بشنود، سرانجام عصبانی شد؛ و پزشکان را صدا زد و به آنان پرخاش کرد و گفت:( پس چه شد؟) یکی از طبیبان، جلوتر رفت و گفت:( هیچ نمی‌دانیم، چه شده، هر دارویی که به کار می‌بریم، نتیجه عکس می‌دهد و بیمار را بدتر می‌کند. دیگر کاری از دستمان بر نمی‌آید و نمی‌دانیم باید چه کنیم!) :: شاه تا این سخنان را شنید دیگر نتوانست روی پاهای خود بایستد به آرامی نشست در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود ناگهان فکری به ذهنش رسید؛از جا برخاست و بدون اینکه به کسی حرفی بزند، بیرون رفت آنقدر عجله داشت که حتی فراموش کرد کفش و لباس مخصوص بیرون رفتن را هم بپوشد. :: از قصد خارج شد و یک راست، به سمت مسجد رفت وارد مسجد شد؛ در محراب نشست و با حالتی گریان با خدای خویش به راز و نیاز پرداخت و عاجزانه گریست: رفت در مسجد سوی محراب شد سجده‌گاه از اشک شه پر آب شد در میان گریه‌های خود ،از گناهانش عذرخواهی کرد و برای آن دختر جوان دعا کرد. شاه پس از مدتی سر به سجده نهاد و آنقدر در سجده ماند تا خوابش برد. ✍منتظر قسمت بعدی باشید. ::
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:: ✍اگر معلم تند صحبت کنه، دانش آموزانی که مزاج مغزشون رو به حرارت و خشکی رفته راضی اند و مطلب به راحتی دریافت می کنند. 😊 ولی اون دانش آموزی که رطوبت مغزش بیشتر از حد معمول شده مطلب رو متوجه نمیشه. 😵‍💫 :: ✍حالا اگر معلم کُند صحبت کنه اونایی که رطوبت مغزشون بیش از حد سزاوار شده راضی اند و مطلب رو متوجه می شوند. 😌 ولی حوصله اون دانش آموزی که مزاج مغزش رو به حرارت و خشکی رفته سر میره😏 @banooteb ::
بانـوطب🍎
:: ✍اگر معلم تند صحبت کنه، دانش آموزانی که مزاج مغزشون رو به حرارت و خشکی رفته راضی اند و مطلب ب
:: ⁉️مزاج مغز به طور طبیعی باید سرد و تر باشه حالا اگر رطوبتش بیشتر از حد طبیعی بشه چکار کنیم؟؟ ✔️عطسه زدن خودش از رطوبات اضافی کم میکنه. ::
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام روزتون به خیر و نیکی ان شاءالله ✋ 🇮🇷ایران زیبا تقدیم شما مهربانان ✍جاده اسالم
:: ✍یادتونه تو وبینار گفتم انواع و اقسام شربت ها داریم 🧃 در این فصل شربت ریباس میتونه مفید باشه برای افراد با مزاج گرم خصوص برای عزیزانی که در شهر های گرم زندگی میکنند.. ::
:: : ✔️مقوی معده و قلب است ✔️ صفرا بشکند ✔️ وحمیات صفراوی را نافع باشد، ✔️واشتهای طعام آورد ✔️و تشنگی بنشاند ✔️ وجلوی قی و اسهال صفراوی را بگیرد . 📚خلاصه الحکمه @banooteb ::
:: طرز تهیه شربت ریباس ریباس ها رو شسته و همراه آب در قابلمه قرار دهید تا بپزد و بعد از پخته شدن صاف کنید و به عصاره آن شکر اضافه کرده و دوباره روس شعله قرار دهید تا به قوام برسد سپس شعله را خاموش کرده. واستفاده بفرمایید. ::
:: 📚 / سوم در خواب دید که پیرمردی روحانی به او نزدیک شد و گفت:( ای پادشاه! به تو بشارت میدم که راز و نیازت به درگاه الهی قبول شده است. فردا مردی غریب به درگاه تو خواهد آمد؛ آن غریبه، حکیمی داناست و می‌تواند کنیز را درمان کند.) شاه یکباره از خواب پرید و لحظاتی گیج بود. پس از چند لحظه اشک شوق در چشمانش جمع شد؛ مطمئن شد که خوابی را که دیده است، واقعیت دارد؛ بنابراین برخاست و با خوشحالی به سمت قصر حرکت کرد؛ سپس دستور داد که اگر فردا غریبه‌ای وارد شهر شد، او را به خدمتش بیاورند. :: روز بعد، از اولین دقایق طلوع آفتاب، پادشاه منتظر ماند تا حکیم الهی را سریعتر ببیند. یکی از خدمتکاران نزد شاه آمد و گفت:( غریبه ای به سمت قصر می‌آید.) پادشاه سراسیمه به استقبالش رفت. مردی نورانی را دید که با متانت گام برمی‌دارد و به سوی او می‌آید. کمی که نزدیک‌تر شد، شاه احساس کرد که این همان مردی است که او را در خواب دیده بود. آن خیالی که شه اندر خواب دید در رخ مهمان همی آمد پدید :: شاه نزدان حکیم الهی رفت. گویی آرامش جاودانی در روح و روانش جای گرفته بود. رای لحظاتی بیماری کنیز و همه رنج‌های این جهان را فراموش کرد. شاه خود مردی دیندار و عارف بود و ارزش این مردان الهی را بهتر از هر کسی می‌دانست. در نهایت ادب و احترام او را در آغوش کشید. گرد از سر و رویش پاک کرد و او را به درون قصر برد. ✍منتظر قسمت بعدی باشید ::
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:: سلام روزتون به خیر و نیکی 🌻 تصویری خیره کننده از جنگلهای بلوط استان فارس ::
:: شش خصوصیت مهم برای موفقیت: 🌻خلوص 🌻صادق بودن 🌻فروتنی 🌻 ادب و مهربانی 🌻خرَد 🌻 نیکوکاری ::
:: ✍معلمان عزیز به خاطر شغلشون و سر و کله زدن با دانش آموزان بسیار دچار گرفتگی صدا می شوند یکی غذاهای بسیار مفید که به یاری این عزیزان میاد چیه؟ 👇 ::