فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 نگاه کردن، نوعی خوردن است؛ روح انسان با هر عملی چیزی را میخورد.
هر عمل و رفتاری که انسان انجام میدهد در تغییر رفتار و حالتهای او اثرگذار است و او را میسازد...
#شهید_مطهری
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
🛑 یکی از اجزای چرب صبحانه گردو است
🔹گردو سرشار از اسیدهای چرب امگا سه بوده خوردنش حتی برای افرادی که کلسترول بالایی دارندنیزنجات بخش است.
پس حداقل دوعددگردو را دراین وعده از یادنبرید👌
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
#خاکهاينرمکوشک🪴
#قسمتبیستپنجم🪴
🌿﷽🌿
دوست داشتم بدانم بالاخره خانه درست می شود یا نه.
«آخرش چی گفت؟»
«گفت: خونه ات رو تکمیل کن و برنامه ي زندگی رو جور کن، بعد اگر خواستی بري جبهه، برو.»
ساکت شد. انگار رفت توي فکر. کمی بعد گفت «اگه از سپاه اومدن، شما بگو وضع ما همین جوري خوبه، بگو این
خونه رو من خودم خریدم، دوست دارم همین جا باشم، اصلاً هم خونه ي خوب نمی خوام.»
با ناراحتی گفتم: «براي چی این حرفها رو بزنم؟!»
ناراحت تر از من جواب داد: «اینا می خوان به من پول بدن که خونه رو مدل بالا بسازم، من هم نمی خوام این
کارو بکنم.»
دوست نداشتم بالاي حرف او حرفی بزنم، تو طول زندگی شناخته بودمش؛ سعی می کرد هیچ وقت کاري خلاف
رضاي حق نکند.
وقتی از سپاه آمدند، آوردشان توي خانه. یکی شان ساك دستش بود. همه که نشستند، بازش کرد. چند بسته
اسکناس درشت بیرون آورد. گذاشت جلوي عبدالحسین. طپش قلبم تند شده بود. انتظار دیدن آن همه پول را
نداشتم. نمی دانستم چکار می کند.
کمی خیره ي پولها شد.از نگاهش می شد فهمید که یک تصمیم جدي گرفته است. یکدفعه بسته هاي اسکناس را
جمع کرد. همه را دوباره ریخت توي ساك! نگاه بچه هاي سپاه هم مثل نگاه من بزرگ شده بود. محکم و جدي
گفت: «این پول مال بیت الماله، من یک سر سوزن هم راضی نیستم بچه هام بخوان با همچین پولی تو رفاه باشن.»
«ولی!...»
«ولی نداره، بچه هاي من با همین وضع زندگی می کنن.»
«جواب آقاي غزالی رو چی بدیم؟!»
«بهش بگین خودم یک فکري براي خونه بر می دارم.
هر چه اصرار کردند پول را قبول کند، فایده اي نداشت که نداشت.
چند روزي گذشت. حالش بهتر شده بود، ولی اصلاً مساعد کار بنایی نبود. روزي که فهمیدم می خواهد یک طرف
خانه را خراب کند،
باورم نشد.
«حتماً دارین شوخی می کنین؟»
«اتفاقا تصمیمی که گرفتم، خیلی هم جدیه.»
«با این وضعی که شما داري، اسم بنایی رو هم نمی شه آورد!»
«به یاري امام زمان (عج)، هم اسمش رو می آرم، هم بهش عمل می کنم.»
اصرار من، اثري نداشت.از همان روز دست به کار شد.یک طرف خانه را خراب کرد.کم کم مصالح ریخت و با کمک
چند نفر دیگر،دو تا اتاق ساخت.
دو، سه شب بعد، باران شدیدي گرفت. بچه ها سرشان را گرفته بودند بالا، چشم از سقف بر نمی داشتند.من هم
کمی از آنها نمی آوردم. مدتی بعد، همه خاطر جمع شدیم، حتی یک قطره هم آب نچکید. از همان اول هم می
دانستم که مو لاي درز کارهاي او نمی رود. رو کردم به اش و گفتم: «حالا که حالت خوب شده و فردا می خواي
بري جبهه، ان شاءاالله دفعه ي بعد که اومدي، اون طرف دیگه ي خونه رو هم درست کن.»
«ان شاءاالله»
هنوز شیرینی اتاقهاي جدید تو وجودم بود که یکهو سرو صدایی از تو حیاط بلند شد.
سریع دویدیم بیرون. از چیزي که دیدم، کم مانده بود سکته کنم. یک گوشه ي دیوار گلی حیاط، ریخته بود!
برگشتم به عبدالحسین نگاه کردم. خندید. گفت: «ان شاءاالله دفعه ي بعد که اومدم، این دیوار گلی رو هم خراب می
کنم و یک دیوار آجري می سازم.»
گفتم: «با اون پنج، شش روزي که شما مرخصی می گیري هیچ کاري نمی شه کرد.»
گفت: «دفعه ي بعد، بیست روز مرخصی می گیرم، خاطرت جمع باشه.» صبح زود راهی جبهه شد.
نزدیک دو ماه گذشت، روزي که آمد، بعد از سلام و احوالپرسی گفت: «بیست روز مرخصی گرفتم که دیوار رو
درست کنم.»
خیلی زود شروع کرد. روز اول آجر ریخت، روز بعد هم دور تا دور دیوار حیاط را خراب کرد. می خواست بقیه ي کار
را شروع کند که یکی از بچه هاي سپاه آمد دنبالش. به اش گفت: «بفرما تو.»
گفت: «نه، اگه یک لحظه بیاي بیرون، بهتره.»
رفت و زود آمد. خیره شد به چشمهاي من.
«کار مهمی پیش اومده، باید برم.»
طبیعی و خونسرد گفتم: «خب عیبی نداره، برو ولی زود برگرد.»
صداش مهربانتر شد، گفت: «تو شهر کارم ندارن.»
«پس کجا؟!»
«می خوام برم جبهه.»
یک آن داغی صورتم را حس کردم. حسابی ناراحت شدم. تو کوچه که می آمدي، خانه ي ما با آن وضعش انگشت
نما بود. به قول معروف، شده بود نقل مجلس!
دور و برم را نگاه کردم. گفتم: «شما می خواي منو با چند تا بچه ي کوچیک، تو این خونه ي بی درو پیکر بگذاري
و بري؟!»
چیزي نگفت.
«اقلاً همون دیوار درب و داغون خودش رو خراب نمی کردي.»
طبق معمول این طور وقتها، خندید.گفت:«خودت رو ناراحت نکن، به ات قول می دم که حتی یک گربه روي پشت
بام خونه نیاد.»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
#سلام_امام_زمانم 💚
به دنبال تو میگردم نمی یابم نشانت را
بگو باید کجـــا جویم مدار کهکشانت را
تمامجاده را رفتم،غباریازسوارینیست
بیـابان تا بیـابان جستـهام ردّ نشانت را
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعا_برای_ظهور
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
#سلام_ارباب_خوبم✋❤️
از دل برد ملال،سلام علے الحسین
دیباچہ ے ڪمال،سلام علے الحسین
دسٺ ادب بہ سینہ پس از هر نماز صبح
گویم بہ شور و حال:سلام علے الحسین
#صباحڪم_حسینـے🌿🌤
#صبحتون_حسینی 💞
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
انسان باید آنقدر بزرگ باشد که ،
اشتباهات خود را قبول کند ...
آنقدر باهوش باشد که ،
از آنها سود ببرد ...
و آنقدر قوی باشد که ،
آنها را اصلاح کند ....
#انگیزشی
سلام صبحتون بخیر✋✋
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلامشهـــید
امروز دفاع از فلسطین دفاع از اسلام است ... ما باید به امام حسین علیه السلام اقتدا کنیم...
🌹 سخنرانی شهید ردانیپور در عملیـات رمضان
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 #پنج_راز_بندگی_کردن
💓 آیت الله مجتهدی تهرانی
😍 پیشنهاد دانلود
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
🌸 #بهترین_قلب
قلبی که هیچگاه از صداقت خالی
نمیشود
🌸 #بهترین_مردم
کسی که بخاطر خدا دوستت دارد و
فراموشت نمیکند
🌸 #بهترین_روز
روزی که در آن بهترین باشی
🌸 #بهترین_هدیه
دعای خیری که برایت می شود و تو
نمیدانی
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
🔊 هشدار
🍃🌹🍃
📝 قابل توجه مخاطبین محترم
🔻فیلم زلزله 8.5 ریشتری بانکوک در حال انتشار در گروههای مجازی هست این فیلم را باز نکنید و فورا آن را حذف کنید.
🔸این یک ویروس باج افزار است. مخصوصاً برای دسترسی به برنامههای بانکی شما در تلفن همراه شماست.
🔺لطفاً این پیام را در گروههای خود فوروارد کنید.
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹تحلیلی جالب بر استفاده
از بدن زن حتی در ایران
🎤استاد ازغدی
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
🌹۸ آبان ؛ روز نوجوان و بسیج دانش آموزی گرامی باد.
✍ مختصری از زندگینامه بسیجی نوجوان، شهید محمدحسین فهمیده
شهید محمدحسین فهمیده، متولد ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۴۶، در محله پامنار قم بود.
دوم راهنمایی را تازه تمام کرده بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شروع شد.
او در همان روزهای ابتدایی جنگ، به جبهه رفت و با وجود اینکه سیزده سال بیشتر نداشت، با تلاش فراوان توانست به خط مقدم، راه پیدا کند.
در طول جنگ، دوبار هم مجروح و در بیمارستان بستری شد؛ اما با عشقی که او به امامخمینی و آرمانهای انقلاب داشت، برای رفتنِ دوباره به جبهه، سر از پا نمیشناخت ...
🌷 سرانجام در ۸ آبان سال ۱۳۵۹، در آن سوی شطّ خرمشهر، در حالی که چند دستگاه تانک عراقی، در حال حمله و محاصره رزمندگان اسلام بودند، محمدحسین چند نارنجک به کمر میبندد و به زیر یکی از تانکها میپرد و آن را منفجر میکند و خود نیز به شهادت میرسد.
در این هنگام، عراقیها به خیال اینکه آن منطقه، مینگذاری شده، عقبنشینی میکنند ...
با اعلام خبر شهادت محمدحسین فهمیده از صدای جمهوری اسلامی، امامخمینی (رحمةاللهعلیه) در پیامی فرمود:
«... رهبر ما آن طفل سیزدهسالهای است که با قلب کوچک خود، که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.»
🌷بقایای پیکر مطهر این شهید قهرمان در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
به همین مناسبت سالروز شهادتش، به نام "روز بسیج دانشآموزی" و "روز نوجوان" نامگذاری شد.
🌹نثار روح پاکش صلوات
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشجویی می گفت خدا لعنت کند پدرم و مادرم را 😔😔
مواظب باشید فرزندانتان شما را لعنت نکنند.
سومین نیاز بشر بعد از هوا و غذا ازدواج ، سخت نگیریم
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
#خاکهاينرمکوشک🪴
#قسمتبیستششم🪴
🌿﷽🌿
صورتم گرفته تر شد و ناراحتی ام بیشتر. گفت: «حالا دیوار حیاط خرابه که خراب باشه، این که عیبی نداره.»
دلم می خواست گریه کنم. گفتم: «یعنی همین درسته که من تو این خونه ي بی درو پیکر باشم، اونم با چند تا
بچه ي قدونیم قد؟»
باز هم سعی کرد آرامم کند، فایده نداشت. دلخوري ام هر لحظه بیشتر می شد. خنده از لبهایش رفت. قیافه اش
جدي شد. تو صداش ولی مهربانی موج می زد.
«نگاه کن، من از همون اول بچگی، و از همون اول جوانی که تو روستا بودم، هیچ وقت نه روي پشت بام کسی رفتم،
نه از دیوار کسی بالا رفتم، نه هم به زن و ناموس کسی نگاه کردم.»
حرفهاي آخرش حواسم را جمع کرد. هرچند که ناراحت بودم، ولی منتظر شنیدن بقیه اش شدم.
«الان هم می گم که تو اگه با سر و روي باز هم بخواي بري بیرون، اصلاً کسی طرفت نگاه نمی کنه، خیالت هم
راحت باشه که هیچ جنبنده اي تو این خونه مزاحم شما نمی شه، چون من مزاحم کسی نشدم، هیچ ناراحت
نباش...»
مطمئن و خاطر جمع حرف می زد. به خودم که آمدم، از این رو به آن رو شده بودم، حرفهاش آب بود روي آتش.
وقتی ساکش را بست و راه افتاد، انگار اندازه ي سر سوزن هم نگرانی نداشتم.
چند وقت بعد آمد.نگاهش مهربانی همیشه را داشت. بچه ها را یکی یکی بغل می کرد و می بوسید. هنوز ننشسته
بود که رو کرد به من. یک «خوب» کشیده و معنی داري گفت. پرسید: «تو این چند وقته، دزدي، چیزي اومد؟»
با خنده گفتم: «نه.»
خندید. ادامه دادم: «اثر اون حرفتون این قدر زیاد بود که ما با خیال راحت زندگی کردیم، اگر بگی یک ذره هم دلم
تکون خورده، دروغ گفتی.»...
خدا رحکمتش کند، هنوز که هنوز است، اثر آن حرفش توي دل من و بچه ها مانده. به قول خودش، هیچ جنبنده
اي مزاحم ما نشده است " 1 ".
پاورقی
-1 شهید برونسی، کم کم به وضع آن خانه سر و سامان داد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
#سلام_امام_زمانم
هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام
اے مانده در میان قائله تنها، تو را سلام
ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہے توییم
از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام
فرج مولا #صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
#التماس_دعا_برای_ظهور
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5
🌺 سه قدم برای یک #زندگی_شاد:
1️⃣ خود را به خاطر افراد بی فایده ای که
▫️ لایق داشتن هیچ جایگاهی در زندگی تان نیستند، دچار استرس نکنید.
2️⃣ هیچگاه احساسات خود را، بیش از حد صرف چیزی نکنید.
▫️ چون در غیر این صورت صدمه خواهید دید.
3️⃣ بیاموزید بدون نگرانی زندگی کنید.
▫️ چون خدا در همه حال هوایتان را خواهد داشت.
▫️ اعتماد کنید و ایمان داشته باشید...
🌸 #حال_بهتری خواهیم داشت، اگر دست برداریم از
▫️ فردی که لیاقت محبت ندارد،
▫️ دشمنی که ارزش جنگیدن ندارد،
▫️ حقی که ارزش گرفتن ندارد،
▫️ و فکری که ارزش اندیشیدن ندارد...!
🌹با ما همراه باشید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5