eitaa logo
خانواده بزرگ ما😍
141.8هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
107 فایل
خانواده دوازده نفره ما🥰 اینجاسبکی متفاوت وجذاب اززندگی رامشاهده میکنید😍 و البته کمکتون میکنم شماهم متفاوت وجذاب ترباشی😉 متولد64/کارشناسی علوم تربیتی تبلیغات👈 @bano_sadeghy_tablighat
مشاهده در ایتا
دانلود
1_9169498578.mp3
4.25M
🎙"زیبا سخن‌گفتن یکی از مهم‌ترین مهارت‌های‌ارتبـاط‌کلامی میان زوجین" 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☠️ اینکه میگن بالای 35 سال بچه آوردن ریسک هست و خطر داره یا باعث عقب ماندگی میشه درسته؟ 🎥 توضیحات پروفسور اکبری رو ببینید و حتماً نشر بدید! 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلیامون تا صحبت از بچه میشه میگیم سخته من دیگه توانشو ندارم حوصله میخواد من کمر برام نمونده پس کی به خودم برسم و از این حرفا ولی ببینید گاهی وقتا خداوند یک نمونه می آفرینه برای عبرت تموم عالم که ما همین مادر رو ببینیم که با چه سختی و بدونه داشتن دست تمام کارهای خودش و فرزندش رو مدیریت میکنه این افراد یجورایی حجت خداوند بر روی زمین هستن برای ما... به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
خب بریم سر داستان ازدواجم☺️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
😎هیچی دیگه ... دوچرخه رو ول کردم و بغلش کردم و بدو بدو گذاشتمش گوشه حیاط و گفتم هیچی نگو تا من بیام بیچاره ریز ریز گریه میکرد ولی همونجا نشست منم رفتم که چسب زخم بخرم 😌 چقدر من باهوش بودم😅، دوباره با رخشم رفتم و به سرعت برگشتم ، هنوز گوشه حیاط نشسته بود و روی لباسش کلی خون ریخته بود چسبها رو درآوردم و لای موهای فر فریش دنبال زخم میگشتم ولی مگه چیزی معلوم بود زخم رو پیدا کردم اما آخه انیشتین... مگه لای اون همه مو میشه چسب زد ؟؟ چاره ای نبود باید کمک میگرفتم یواشکی رفتم تو ، باید دست به دامن خاله صغرا میشدم ، همین که وارد خونه شدم ، مامانم یه هواری زد و گفت هیچ معلومه کجایی؟؟ الانه که برسن ، تو هنوز لباساتم عوض نکردی ،ای خداااااا من از دست این دختره چکار کنم، نگاش کردم قرمز شده بود دلم برا مامانم سوخت . نگرانی و دلهره و عصبانیت و استرس ... همش تو چهره معصومش موج میزد ، تو دلم گفتم تازه اگه بدونی چکار کردم که سکته میکنی ،ولی هیچی نگفتم همینطور که داشتم میرفتم تو اتاق به خاله صغرا گفتم، خاله یه دقه بیا عادی بود ، فکر کردن میخوام ازش درباره لباس و... نظر بخوام تو اتاق که رسیدیم سریع درو بستم و گفتم خاله یه چیزی شده، به مامانم نگی ها ، مهدیه سرش شکسته.....‌ خلاصه اش کنم ، خاله جان رفت و گند منو جمع کرد ، سریع دوش گرفتم و آماده شدم دیگه با این کاری که کرده بودم استرس سراغم اومده بود... اذان میزدن، چه موقع خوبی. رفتم تو اتاقم سجاده پهن کردم، نمازم خوندم و یکم با خدا حرف زدم ، آروم شدم و اومدم بیرون، خیلی زود ناهار خوردیم فکر کردم بهتره برم یکم کمک مامان، نکنه هنوزم ناراحت باشه ، تو آشپزخونه تا یکم خلوت شد گفتم مامان کاری هست من انجام بدم ، برگشت و بغلم کرد، چشاش پر اشک بود انگار منتظر بود من بیام نه فاطمه جانم ، سفت بغلش کردم دلم میخواست منم کلی گریه کنم ، فکر اینکه قراره ازش دور بشم دیوانه ام میکرد، من دختر شیطونی بودم، اما خیلی هم احساساتی بودم ، بغض گلومو گرفته بود ، میدونستم اگه گریه کنم دیگه به این زودی گریه جفتمون بند نمیاد ،بغضمو قورت دادمو محکم بوش کردم تمام زحماتی که برام کشیده بود، تمام سختی ها ، همه جلوی چشمم ردیف شد و حس کردم چقدر کم مامانمو بغل کرده بودم😭 اوووووه چه خبره حالا انگار خوبه جلسه خواستگاریه اینطوری جو گیر شدین صدای خاله ،حالمون عوض کرد، برگشتیم و خنده ای زدیم ، خاله گفت پاشو، پاشو دختر زنگ زدن نیم ساعت دیگه میرسن، پاشو یکم به خودت برس😁😅 ... ادامه دارد... 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
چققققدر دلم لک زده برای یه زیارت🥺 و خدا چه بنده های خوب و مهربونی داره... ممنونم که هر بهشتی میرید این بنده کمترین رو هم یاد میکنید... ان شاءالله کربلا دعاگو باشید😢🥺
خدایا! تو این شب لیله الرغائب یه کاری کن که تمام میل و رغبت ما متوجه امام زمانمونم باشه.. شبتون بخیر رفقا 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
گفتم روز جمعه ای یه سلامی عرض کنم و برم...😊 دوبه دو دارن به هم کمک میکنن بچه ها باید درساشون تموم شه که بریم خرید... پ ن: مثلا اومدم خیلی نامحسوس عکس بگیرم که علی فهمید😁
گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اذان اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... شهید احمدعلی نیری🕊🌹 برای شادی روحش صلوات💞
«حرف مردم» مامان نازنین؛ شاید تو از اون دسته مامان هایی هستی که به دیدگاه و نظر مردم نسبت به خودت و رفتارهات اهمیت میدی !… لنزی که آدم ها باهاش نگاهت میکنن ، تحت تاثیر تربیت ، باورها و تجربه های شخصیه خودشونه… بعضی ها قسمتِ روشنت رو میبینن ، بعضی ها قسمتِ آزاردهنده ت رو ، بعضی ها فکر میکنن تو احساساتی و ضعیفی ، بعضی ها هم کنارت اونقدر احساس آرامش میکنن که خود واقعی شون باشن ، بعضی ها هم ممکنه فکر کنن گستاخ و خودخواهی… بعضی ها هم بهت احترام میذارن چون تو ، هوای خودت رو داری -اما هیچکدوم از اینها ربطی به خود واقعیت نداره!. به جای فکر کردن به حرفِ مردم ، هدف ها و ارزش هات رو تعیین کن اونها رو به بخش های کوچیک تقسیم کن و تلاش کن تا خود واقعیت باشی عشق به وجود خودِ خودت 🤍🤍 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست کپشن نداره😁 توی ویدیو باهاتون صحبت کردم☺️ از این ویدیو ها دوسدارید؟
باید به خودمان بقبولانیم شیعه بدنیا آمدیم که.... فرازی از وصیت نامه شهید امروز متوسل میشیم به شهید بیضایی با ذکر ۱۱۰صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 گذشته ت رو نمی تونی دوباره بنویسی ، اما می تونی یک کاغذ سفید و تمیز برداری و آینده ت رو اونجوری که می خوای بنویسی… پس دست به کار شو☺️👊 اول هفته تون به خیر و شادی😍
🌸مزه‌ی شیرین مادری ✨بهترین روش تربیت فرزند، این است که در آغوش و محبت مادر پرورش پیدا کند؛ زنانی که فرزند را از چنین موهبت الهی محروم می‌کنند، اشتباه می‌کنند. ✍🏻مقام معظم رهبری 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
یهو بسته شکلات رو از زیر لباسش درآورد و انداخت زمین و در حالیکه گریه میکرد گفت حالت بد بود میخواستم سوپرایزت کنم!من😟. یهو ساکت شدم،شل شدم،حالم بد شد،ازخودم. ظرف چند ثانیه همه اتفاقات تو ذهنم مرور شد و آماج انبوهی از سرزنش ها شدم ازطرف خودم.براچی ازش نپرسیدي،چرا اجازه ندادی حرف بزنه، فقط چند دقیقه دیر کرده بود ،چرا انقد زود عصبی شدی ...*اه بسه دیگه * یه لحظه خود دیگه ام اومد و اینو گفت همونجا نشستم ...چندتا صلوات فرستادم و یه نفس عمیق کشیدم،خود مهربونم به کمکم اومدو گفت طوری نیست ،عبرت بگیر واسه بعد.برو درستش کن،رفتم دیدم کنج اتاق زانوهاشو بغل گرفته وداره ریزریز گریه میکنه یکم نگاهش کردم نتونستم خودم جلو برم برگشتم.فکر کردم بهتره از بقیه بخوام پادرمیونی کنن.رفتم سراغ نادی نادیااا مجتبی میخواسته منو خوشحال کنه کاکائو گرفته ولی من دعواش کردم تو برو بهش بگو بیاد ، بگو دیر نشده نادیا یه برقی تو چشماش زد و گفت باشه مادر فقط تو بروتو آشپزخونه و بیرون نیا اومدم بگم ....گفت برو دیگه مادر .امیدوار بودم و رفتم تو آشپزخونه و مشغول آماده کردن شام شدم، خیلی سریع کوکوی سبزیجات آماده شد دلم قل قل میکرد که ینی چکار میکنن،اصلا هنوزم تو فکر خوشحال کردن من هستن؟یا ذوقش کور شد و یادش رفته ،داشتم ظرف ها رو آماده میکردم که نادیا اومد،مجتبی و محمد هم پشت سرش تو چشاشون خوشحالی و رضایت موج میزد...مادر چشماتو ببند و بیا 😍 دستم گرفتن ، وارداتاق که شدم صحنه ساده و بی آلایش ولی سرشار از محبت رو دیدم،با شکلات ها نوشته بودن مادر دوستت دارم😍 دلم غنج رفت،بیشترازینکه مجتبی به خواسته اش رسيده بود🙂
2 AEMerge1705606318498.mp3
2.13M
🔊 پاسخ استاد به سوالی با محوریت "تربیت جنسی کودکان" 🔸پاسخ‌ به‌ سوالات‌ مخاطبین 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
✅ فرزند بخواه... در کتاب الکافی به نقل از بکر بن صالح آمده است که فردی خدمت امام موسی کاظم علیه السلام عرض کرد که: «مدت ۵ سال است که از فرزنددار شدن خوددای کرده ام و این بدان جهت است که همسرم آن را ناخوش می دارد و می گوید: به خاطر کمی مال، پرورش آنان برای من سخت است. نظر شما چیست؟! ✨حضرت می فرمایند: « فرزند بخواه؛ چرا که خداوند روزی آنان را می دهد.» به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من بچه هامو از سنین پایین بهشون اجازه میدم که توی آشپزی،جمع و جور کردن خونه(اون کارایی که علاقه دارن)بهم کمک کنند شاید خودم ژله درست کنم،خودم جارو و تی بزنم خیلی تمیز تر و بهتر اینکار ها انجام میشه اما اگر میخوام بچه هام در آینده وقتی بهشون گقتم این کارارو انجام بدن،باید الان اجازه بدم که یخورده ناقص تر و نامرتب ترش رو تجربه کنن تا اون موقع راحت تر انجام بدن 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما چقدر به تغذیه بچه ها اهمیت میدین میدونین خوردن چه چیزایی و چه مقدارش برای بچه ها مناسبه؟! بعضی از مادر پدرا فکر میکنند با زیاده روی در خوردن انواع اقسام چیزا به بچه باعث میشه بچه خوش اشتها بشه در حالی که بچه از همون کودکی باید یاد بگیره که طبق نیازش غذا بخوره و حتی حجم و نوع غذا خیلی روی تربیت بچه تاثیر داره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین الگوی مادری و همسری حضرت زهرا(س)هستن حتما ببینید و نشر دهید☺️🌸 استادرائفی پور 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
من یک مادرم. بدون نقص نیستم اشتباه میکنم گاهی فراموشکارم بعضی روزها کنترلم را از دست میدم من اشتباه میکنم از هر اشتباهم درس میگیرم تغییر میکنم رشد میکنم و در نهایت میدونم که هیچکس برای فرزندم مثل من نخواهد بود من یک مادرم☺️ شبتون با همین متنِ قشنگ بخیر مامانای مهربون❤️ 🦋دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy
🔊روایت |هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت ماه رجب است. ماه رجب را خیلی دوست داشت.میگفت: هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت ماه رجب است. «شهید مجید پازوکی🕊🌹» برای شادی روحشان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه های بزرگتر رو که میفرستم مدرسه تا عباس و حسین از خواب بیدار بشن تو آشپزخونه مشغولم(ناهار و ظرفا و ...) ابوالفضل و سارا هم دستیارم هستن برای آشپزی و ظرف شستن😍 حیف امکانات پایه دوربین ندارم و الا دوربین رو میزاشتم یه گوشه از آشپزخونه ببینید دستیارم بچه ها هستن و و خودشون کمکم میکنن کمکی ندارم چون خیلی ازم میپرسید کمکی دارید و ... پیازمو ساعت۸ونیم اینا خورد میکنم ولی الان براتون گذاشتم☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی از من میپرسن چکار کردید بیشتر بچه ها پسر شدن.... والا ما خیلی کارها کردیم که دختر بیشتر داشته باشیم ولی خب قسمت و حکمت خدا چیز دیگه ای بود😊 ما کلا خانواده دختر دوستی هستیم اما واقعیت اینه که ما نمیدونیم صلاحمون در داشتن دختره یا پسر‌... پس برای بنده ضعیفی که از هیچی خبر نداره....آیا بهتر نیست خدا تصمیم گیرنده باشه و ما راضی به رضای او.... اصلا مگه اولاد امانت خدا نیست... پس چه فرقی میکنه☺️ ولی با همه این حرفا خداییش دخترا شیرین ترن😍☺️