eitaa logo
کانال بزرگ احکام بانوان
923 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
22 فایل
خدمات و بارگذاری‌های ما در کانال به ترتیب اهمیت: ۱. احکام شرعی ۲. احکام متفرقه فقهی ۳- مسائل اخلاقی و سیاسی ۴- پاسخ به سؤالات شرعی مدیر @banihashemi توجه؛ (۱) سؤالتان مختصر با ذکر نام مرجع تقلید باشد (۲) از تبلیغ کانال‌های غیرفرهنگی و غیر معتبر معذوریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ وَ عَلی عِبادِالله ❎❎❎❎❎ـ داستان شب: کار نابلد صرفه جویی بیجا ❎❎❎❎❎ـ شیشه عینک روز اول ماه مبارک رمضان، نوه ام عینک عیال را برداشت و پرت کرد.شیشه اش در آمد. عیال گفت ببر عینک سازی شیشه اش را جا بیندازند، گفتم نیازی به عینک سازی نیست من هواپیما به آن مدرنی را تعمیر میکنم آنوقت نمی توانم شیشه ی عینک را بیندازم؟ با پیچ گوشتی پیچ عینک را شل کردم، فریم عینک حالت فنری داشت، پیچ پرید هوا و افتاد روی فرش. عینک را گذاشتم کنار و دو زانو دنبال پیچ گشتم، در حال چرخش رفتم روی عینک و فریم له شد. عیال را برداشتم بردم عینک سازی و جریان را گفتم، ایشان گفتند باید دکتر مشخصات فریم را بنویسد تا نقطه ی کانونی شیشه ها درست باشد. رفتیم چشم پزشک و صد و پنجاه پول ویزیت دادم. اومدیم عینک انتخاب کنیم، فریم هشتصد تومان و شیشه ها چهارصد هزارتومان. با عصبانیت اومدم بیرون، نشستم پشت فرمان تا خواستم حرکت کنم زدم به یک ماشین عبوری، گلگیر جلو و دو تا از درب ها له شد، دو تا جوان پیاده شدند، با بد و بیراه گلاویز شدیم، چند تا مشت و لگد خوردم، مردم جدا کردند، زنگ زدیم پلیس راهنمایی، مقصر شناخته شدم. با اینکه بیمه داشتم دو میلیون و پانصد هزار تومان خسارت دادم، به افسر گفتم اینها مرا کتک زدند، لطفا بگویید افسر نیروی انتظامی بیاید. افسر نیروی انتظامی که اومد آن دو نفر مدعی شدند ما بخاطر تصادف کتک کاری نکردیم، چون ایشان روزه خواری میکرد ما اعتراض کردیم و به همان خاطر کتک کاری کردیم. افسر نیروی انتظامی سیگار را که دستم دید مورد را تایید و صورتجلسه کرد، گفت فردا باید بیایی و بری دادسرا، هر چه خواهش کردم قبول نکرد. روزه خواری در ملا عام مجازات دارد، در دادسرا به شلاق محکوم شدم، وقتی رفتم عینک را بگیرم، از عینک سازی پرسیدم، اگر عینک را میاوردم شیشه اش را جا بیندازی چقدر دست مزد میگرفتی گفت این کارها را مجانی انجام میدیم. کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
فقط یکبار گریه کردم... در خاطراتش می‌گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون: اگرگریه می‌کردم آذربایجان شکست می‌خورد و اگر آذربایجان شکست می‌خورد ایران شکست می‌خورد.مم اما یک بار گریستم و آن زمانی بود که ۹ ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و باضعف شدید بوته را با خاک ریشه میخورد گفتم الان مادر کودک مرا ناسزا می‌دهد و می‌گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: «اشکالی ندارد فرزندم، خاک می‌خوریم، اما خاک نمی‌دهیم.» آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد...