eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر (معاونت امور بانوان استان قم)
54 دنبال‌کننده
112 عکس
49 ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین کانال: @rooyesh_enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان دویست و پنجاه ساله (بخش ۱۲) 🌴 شما تاریخ زندگی امیر المومنین را نگاه کنید؛ از کودکی از آن وقتی که در نه سالگی یا سیزده سالگی به نبوت رسول اکرم ایمان آورد و آگاهانه و هوشیارانه، حقیقت را شناخت و به آن تمسک جست، از آن لحظه تا لحظه ای که در محراب عبادت مثل سحرگاه روز نوزدهم ماه رمضانی، جان خودش را در راه خدا داد و خشنود و خوشحال و سرشار از سوی به لقاء پروردگار رسید در طول این پنجاه سال تقریبا یا پنجاه و دو سه سال، از ده سالگی تا شصت و سه سالگی شما بینید یک خط مستمری وجود دارد در شرح حال زندگی امیرالمومنین و آن خط ایثار و از خودگذشتگی است؛ در تمام قضایایی که در طول این تاریخ پنجاه ساله بر امیرالمومنین گذشته شما نشانه ایثار را مشاهده می کنید از اول تا آمر؛ حقیقتا این درس است برای ما و ما -من و شما- که علی گو و علی جو و معروف در جهان به محبت علی ابن ابی طالب هستیم باید درس بگیریم از امیرالمومنین؛ صرف محبت علی کافی نیست؛ صرف شناختن فضیلت علی کافی نیست. 🌴 بودند کسانی که در دلشان به فضیلت علی ابن ابی طالب اعتراف داشتند شاید از ما هم که هزار و چهارصد سال فاصله داریم با آن روزگار بیشتر یا همان ها یا بعضی شأن در دل، علی را به عنوان یک انسان معصوم و پاکیزه دوست هم می داشتند اما رفتارشان رفتار دیگری بود چون همین خصوصیت را نداشتند؛ همین ایثار را، همین رها کردن منیت را، همین کار نکردن برای خود را، هنوز در حصار خود گرفتار بودند و علی امتیازش این بود که در حصار «خود» گرفتار نبود. «من» برای او هیچ مطرح نبود؛ آنچه برای او مطرح بود. وظیفه بود و هدف بود و جهاد فی سبیل الله بود و خدا بود. 🌴 اولی که امیرالمومنین در اوان کودکی به پیغمبر ایمان آورد مورد ایذاء و تمسخر همه در شهر مکه قرار داشتند. یک شهری را شما فرض کنید مردمی که به طور طبیعی هم اهل توسل به خشونتند. مردم متمدن با نزاکت آهسته برو آهسته بیایی که نبودند؛ یک مردم خشن اهل برخورد، اهل اصطکاک، سر کوچکترین چیزی دعوا بکنند، به شدت متعصب نسبت به عقاید باطل. در یک چنین جامعه اینطوری، یک پیامی از سوی یک انسان بزرگی مطرح شده که همه چیز این جامعه را می برد زیر سوال؛ عقایدشان را، آدابشان را، سنت هاشان را. خب طبیعی است که همه با او مخالفت می کنند و قشرهای مختلف با او مخالفت کردند. توده های مردم هم با پیغمبر مخالفت کردند. از یک انسان اینجوری و یک پیام اینجوری با همه وجود دفاع کردن و به آن پیوستن، این از خودگذشتگی می خواست. این اولین قدم از خودگذشتگی امیرالمومنین بود‌. 💢معاونت امور بانوان بنیاد غدیر استان قم💢 @banovan_bonyadghadir_qom
انسان دویست و پنجاه ساله (بخش ۱۳) 🌴 سیزده سال در کنار پیغمبر در سخت‌ترین مواقع، علی ابن ابی طالب ایستاد. درست است که هجرت رسول اکرم، هجرت از روی اجبار و ناچاری و زیر فشار قریش و مردم مکه بود اما آینده روشنی داشت. همه می دانستند که این هجرت، مقدمه کامیابی هاست. مقدمه پیروزی هاست. درست در آنجایی که یک نهضت از دوران محنت دارد وارد دوران راحتی و عزت می شود در همین لحظه که همه معمولا تلاش می کنند زودتر خودشان را برسانند اگر بتوانند از مناصب اجتماعی چیزی را بگیرند جایگاهی پیدا بکنند در همین لحظه امیرالمومنین آماده شد تا در جای پیغمبر در بستر پیغمبر در شبی ظلمانی و تاریک بخوابد‌ تا پیغمبر بتواند از این خانه و از این شهر خارج بشود. توی آن شب، شب کشته شدن آن کسی که در این بستر می خوابد تقریبا قطعی و مسلم بود این جور نبود که حالا چون من و شما قضیه را می دانیم، می دانیم که امیرالمومنین در آن حادثه به شهادت نرسید بگوییم که آنجا همه می دانستند؛ نخیر؛ مسأله این است که در یک شب ظلمانی در یک نقطه معینی یک کسی، بناست کشته بشود، قطعی است. می گویند این آقا برای اینکه بتواند از اینجا خارج بشود باید کسی در آنجا به جای او باشد تا جاسوس ها که نگاه می کنند احساس کنند کسی در آنجا هست. کی حاضر است؟ این ایثار امیرالمومنین، خود یک حادثه فوق العاده مهم است اما زمان ایثار هم بر اهمیت آن می افزاید. زمان کی هست؟ آن وقتی که بناست این دوران محنت به سر بیاید، بناست بروند حکومت تشکیل بدهند؛ راحت باشند. مردم یثرب ایمان آوردند منتظر پیغمبرند. همه این را می دانند. در این لحظه، این ایثار را امیرالمومنین می‌ کند. هیچ انگیزه شخصی باید در یک چنین انسانی وجود نداشته باشد تا اقدام به یک چنین حرکت بزرگی بکند. 🌴 بعد وارد می شوند به مدینه؛ جنگ ها و مبارزات شبانه روزی حکومت تازه پا و جوان پیغمبر شروع می شود؛ دائما جنگ می‌شود؛ این خاصیت آنچنان حکومتی است. دائما برخورد، از قبل از جنگ بدر، برخوردها شروع شد تا آخر دوران زندگی پیغمبر در این ده سال، چند ده جنگ و برخورد، پیغمبر اکرم با کفار و‌انواع و اقسام کفار و شعب کفار داشت ‌ در تمام این دوران ها، امیرالمومنین به عنوان پیش قراول به عنوان ف آیی درست کس و پیشمرگ پیغمبر، آنچنان که خود امیرالمومنین بیان می کنند و تاریخ هم این را نشان می دهد در تمام این مراحل و صحنه های خطرناک حضور داشته «و لقد واسیته بنفسب فی المواطن التی تنکص فیها الابطال و تتاخر فیها الاقدام» آنجاهایی که من در کنار پیغمبر ماندم و جانم را سپر بلای او کردم که قهرمانان . شیرمردان در آنجا پایشان می لرزید و مجبور به عقب نشینی می شدند. در شدیدترین مراحل، امیرالمومنین ایستاد؛ هیچ برایش مطرح نبود که اینجا مطرح است‌. بعضی ها با خودشان فکر می کنند که ما خوب است جان خودمان را حفظ کنیم تا بعداً برای اسلام مفید واقع بشویم؛ امیرالمومنین هرگز خودش را با اینگونه معاذیر فریب نداد و نفس والای امیرالمومنین فریب بخورد نبود. در تمام مراحل خطر در خطوط مقدم، امیرالمومنین حاضر بود. 💢معاونت امور بانوان بنیاد غدیر استان قم💢 @banovan_bonyadghadir_qom
انسان دویست و پنجاه ساله (بخش ۱۴) 🌴بعد از آنی که دوران پیغمبر به سر آمد, رسول اکرم رحلت کردند به نظر من سخت ترین دوران های امیرالمومنین، آن روزها بود‌. آن روزی که پیغمبر عزیز و بزرگوار بود و می رفتند در سایه او مجاهدت می کردند مبارزه می کردند که روزهای شیرینی بود، روزهای خوبی بود. روزهای تلخ، روزهای بعد از رحلت پیامبر است که روزهایی است که گاه گاه قطعات فتنه، افق دیدها را چنان مظلم می کرد که قدم از قدم نمی توانستند بردارند آن کسانی که می خواستند درست قدم بردارند. در یک چنین شرایطی، امیرالمومنین بزرگترین امتحانات ایثار را داد. 🌴 اولا در هنگام رحلت پیامبر، امیرالمومنین مشغول انجام وظیفه شد نه اینکه نمی دانست اجتماعی وجود دارد یا ممکن است وجود داشته باشد که سرنوشت قدرت و حکومت را در جهان اسلام، آن اجتماع تعیین خواهد کرد. مسئله برای این نبود برای امیرالمومنین، برای او آنچه مطرح نیست خود است. 🌴 بعد از آنی که مسئله خلافت استقرار پیدا کرد و مردم با ابی بکر بیعت کردند و همه چیز تمام شد امیرالمومنین کناره گرفت. هیچ جمله، کلمه و بیانی که حاکی از معارضه امیرالمومنین با دستگاه حکومت باشد از او شنیده نشد. آن روزهای اول چرا؛ تلاش می کرد شاید بتوان آن چیزی که به عقیده او حق است و باید انجام بگیرد را به کرسی بنشاند؛ بعد که دید نه، مردم بیعت کرده اند و قضیه تمام شد. ابی بکر شد خلیفه مسلمین، اینجا امیرالمومنین به عنوان یک انسانی که ولو معترض است هیچگونه از قبل او برای این دستگاه، ضرری و خطری و تهدیدی وجود ندارد در تاریخ اسلام شناخته می شود. 🌴 امیرالمومنین در این دوران -که خیلی هم نبود، مدت کوتاهی این دوران طول کشید شاید چند ماهی- فرمود: «لقد علمتم انی احق الناس بها من غیری» می دانید که من از همه مردم به خلافت شایسته تر هستم. این را خود شما هم می دانید. « و والله لاسلمن» . سوگند به خدا دست روی دست خواهم گذاشت و تسلیم خواهم شد. «ما سلمت امور المسلمین» تا وقتی که احساس کنم امور مسلمین با سلامت در جریان است، تا وقتی که می بینم کسی مورد ظلم قرار نمی گیرد «و لم یکن فیها جور الا علی خاصة» تا وقتی که به مردم ظلم نمی شود و در جامعه ظلم و جوری وجود ندارد؛ فقط من مظلوم واقع شدن در جامعه؛ تا اینجور است من هیچ کاری به کار کسی ندارم هیچ مزاحمتی، هیچ اعتراضی نخواهم کرد. 🌴 بعد از مدت کوتاهی، شاید چند ماهی بیشتر نگذشته بود که ارتداد گروه هایی شروع شد؛ شاید تحریکاتی هم بود. بعضی از قبایل عرب احساس کردند که حالا پیغمبر نیست، رهبر اسلام نیست، خوب است که یک ایرادی، اشکالی درست کنند و تعارضی بکنند . جنگ و دعوایی راه بیندازند و شاید هم منافقین تحریکشان می کردند. بالاخره جریان «رده» پیش آمد -یعنی ارتداد عده ای از مسلمین- جنگ های رده شروع شده اینجا که وضع اینطور شد امیرالمومنین دید نه، اینجا دیگر جای کنار نشستن هم نیست؛ باید وارد میدان شد به دفاع از حکومت. در اینجا می‌فرماید: «فامسکت یدی» من بعد از آنی که قضیه خلافت پیش آمد و ابی بکر خلیفه مسلمین شد من دست کشیدم، نشستم کنار. این حالت کناره گزینی بود. «حتی رایت راجعه الناس بد رجعت یرید محو الاسلام» دیدن عده ای از مردم دارند از اسلام برمی گردند، می خواهند اسلام را از بین ببرند، اینجا دیگر وارد میدان شدم. امیرالمومنین وارد میدان شد به صورت فعال؛ در همه قضایای مهم اجتماعی، امیرالمومنین بود. 💢معاونت امور بانوان بنیاد غدیر استان قم💢 @banovan_bonyadghadir_qom