eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد🇮🇷🏴
139 دنبال‌کننده
11هزار عکس
11.1هزار ویدیو
404 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۸۹》 وَ يَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَن يُصِيبَكُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ ۚ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنكُم بِبَعِيدٍ و اى قوم من! دشمنى و مخالفت با من، سبب نشود که شما به همان سرنوشتى که قوم نوح یا قوم هود یاقوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شوید. و (سرزمین) قوم لوط از شما چندان دور نیست. سپس، آنها را متوجه به یک نکته اخلاقى مى کند و آن این که: بسیار مى شود انسان به خاطر بغض و عداوت نسبت به کسى، و یا تعصب و لجاجت نسبت به چیزى، تمام مصالح خویش را نادیده مى گیرد، و سرنوشت خود را به دست فراموشى مى سپارد، به آنها مى گوید: اى قوم من! مبادا دشمنى و عداوت با من شما را به گناه و عصیان و سرکشى وا دارد (وَ یا قَوْمِ لایَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقی). مبادا همان بلاها و مصائب و رنج ها و مجازات هائى که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید به شما هم برسد (أَنْ یُصیبَکُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوح أَوْ قَوْمَ هُود أَوْ قَوْمَ صالِح). حتى قوم لوط با آن بلاى عظیم، یعنى زیر و رو شدن شهرهایشان و سنگباران شدن از شما چندان دور نیستند (وَ ما قَوْمُ لُوط مِنْکُمْ بِبَعید). نه زمان آنها از شما چندان فاصله دارد، و نه مکان زندگیشان و نه اعمال و گناهان شما از گناهان آنان دست کمى دارد!. البته مدین که مرکز قوم شعیب بود، از سرزمین قوم لوط فاصله زیادى نداشت; چرا که هر دو از مناطق شامات بودند، و از نظر زمانى هر چند فاصله داشتند، اما فاصله آنها نیز آن چنان نبود که تاریخشان به دست فراموشى سپرده شده باشد. و اما از نظر عمل، هر چند میان انحرافات جنسى قوم لوط و انحرافات اقتصادى قوم شعیب، ظاهراً فرق بسیار بود، ولى هر دو در تولید فساد در جامعه، و به هم ریختن نظام اجتماعى و از میان بردن فضائل اخلاقى و اشاعه فساد با هم شباهت داشتند، به همین جهت، گاهى در روایات مى بینم: یک درهم ربا که طبعاً مربوط به مسائل اقتصادى است، با زنا که یک آلودگى جنسى است مقایسه شده است ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۰》 وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ از پروردگار خود، آمرزش بطلبید. و به سوى او بازگردید. که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه کار) است.» و سرانجام شعیب علیه‌السلام ، دو دستور که در واقع نتیجه تمام تبلیغات پیشین او است، به این قوم گمراه مى دهد: نخست این که: از خداوند آمرزش بطلبید تا از گناه پاک شوید، و از شرک و بت پرستى و خیانت در معاملات بر کنار گردید (وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ). دیگر این که: پس از پاکى از گناه به سوى او باز گردید که او پاک است و باید پاک شد و به سوى او رفت (ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ). در واقع، استغفار، توقف در مسیر گناه و شستشوى خویشتن است و توبه بازگشت به سوى او است که وجودى است بى انتها. و بدانید! گناه شما هر قدر عظیم و سنگین باشد، راه بازگشت به روى شما باز است چرا که پروردگار من، هم رحیم است و هم دوستدار بندگان (إِنَّ رَبِّی رَحیمٌ وَدُودٌ). وَدُود صیغه مبالغه از ود به معنى محبت است، ذکر این کلمه بعد از کلمه رحیم اشاره به این است که، نه تنها خداوند به حکم رحیمیتش به بندگان گنهکارِ توبه کار، توجه دارد، بلکه از این گذشته آنها را بسیار دوست مى دارد، که هر کدام از این دو (رحم و محبت) خود انگیزه اى است براى پذیرش استغفار و توبه بندگان. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۱》 قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا ۖ وَ لَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ ۖ وَ مَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ گفتند: «اى شعیب! بسیارى از آنچه را مى گویى، ما نمى فهمیم. و ما تو را در میان خود،ضعیف مى یابیم. و اگر (بخاطر) قبیله کوچکت نبود، تو را سنگسار مى کردیم. و تو در برابر ما قدرتى ندارى.» تهدیدهاى متقابل شعیب و قومش شعیب این پیامبر بزرگ، که به خاطر سخنان حساب شده، رسا و دلنشینش، به عنوان خطیب الانبیاء لقب گرفته، گفتارش را ـ که بهترین راهگشاى زندگى مادى و معنوى این گروه بود ـ با صبر، حوصله، متانت و دلسوزى تمام ایراد مى کرد، اما ببینیم این قوم گمراه چگونه به او پاسخ گفتند. آنها با چهار جمله، که همگى حکایت از لجاجت و جهل و بى خبرى مى کرد جواب دادند. 1⃣نخست این که: گفتند: اى شعیب ما بسیارى از حرف هاى تو را نمى فهمیم (قالُوا یا شُعَیْبُ ما نَفْقَهُ کَثیراً مِمّا تَقُولُ). اساساً، سخنان تو سر و ته ندارد! و محتوا و منطق با ارزشى در آن نیست که ما بخواهیم پیرامون آن بیندیشیم! و به همین دلیل، چیزى نیست که بخواهیم آن را ملاک عمل قرار دهیم، زیاد خود را خسته مکن و به سراغ دیگران برو! 2⃣دیگر این که: ما تو را در میان خود ضعیف و ناتوان مى یابیم (وَ إِنّا لَنَراکَ فینا ضَعیفاً). بنابراین، اگر فکر کنى حرف هاى بى منطقت را با قدرت و زور مى توانى به کرسى بنشانى، آن هم اشتباه است. 3⃣گمان مکن اگر ما حساب تو را نمى رسیم به خاطر ترس از قدرت تو است، اگر ملاحظه قوم و قبیله ات و احترامى که براى آنها قائل هستیم نبود، تو را به بدترین صورت به قتل مى رساندیم، یعنى تو را سنگباران مى کردیم ! (وَ لَوْ لا رَهْطُکَ لَرَجَمْناکَ). جالب این که آنها از قبیله شعیب به عنوان رَهْط یاد کردند، که در لغت عرب به یک جمعیت کم، از سه تا هفت، یا ده و یا حداکثر به گفته بعضى به چهل نفر اطلاق مى شود، اشاره به این که، گروه قبیله تو نیز در نظر ما قدرتى ندارند، بلکه ملاحظات دیگر است که ما را از این کار باز مى دارد، و این درست به آن مى ماند که ما به دیگرى مى گوئیم: اگر چه ملاحظه این چهار نفر قوم و فامیل تو نبود، حق تو را کف دستت مى گذاشتیم، در حالى که واقعاً فامیل و قبیله او چهار نفر نیست، بلکه منظور بیان این نکته است که آنها اهمیتى از نظر قدرت ندارند. 4⃣سرانجام گفتند: تو براى ما فردى نیرومند و شکست ناپذیر نیستى (وَ ما أَنْتَ عَلَیْنا بِعَزیز). تو هر چند از بزرگان قبیله ات محسوب مى شوى، به خاطر برنامه اى که در پیش گرفتى در نظر ما قرب و منزلتى ندارى. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۲》 قالَ یا قَوْمِ أَ رَهْطی أَعَزُّ عَلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ اتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَکُمْ ظِهْرِیّاً إِنَّ رَبِّی بِما تَعْمَلُونَ مُحیطٌ گفت: اى قوم! آیا قبیله کوچک من، نزد شما عزیزتر از خداوند است؟! در حالى که (فرمان) او را پشت سر انداخته اید! پروردگارم به آنچه انجام مى دهید، احاطه دارد (و آگاه است)! شعیب ، بدون این که از سخنان زننده و توهین هاى آنها از جا در برود، با همان منطق شیوا و بیان رسا به آنها چنین پاسخ گفت: اى قوم! آیا این چند نفر قوم و قبیله من نزد شما از خداوند عزیزترند ؟ (قالَ یا قَوْمِ أَ رَهْطی أَعَزُّ عَلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ). شما که به خاطر فامیل من، که به گفته خودتان چند نفرى بیش نیستند، به من آزار نمى رسانید; چرا به خاطر خدا سخنانم را نمى پذیرید؟ آیا چند نفر در برابر عظمت پروردگار به حساب مى آیند؟. آیا شما براى خدا احترام قائلید؟ با این که او و فرمان او را پشت سر انداخته اید؟(وَ اتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَکُمْ ظِهْرِیّاً). و در پایان مى گوید: فکر نکنید خداوند اعمال شما را نمى بیند و سخنانتان را نمى شنود یقین بدانید که پروردگار من به تمام اعمالى که انجام مى دهید، احاطه دارد(إِنَّ رَبِّی بِما تَعْمَلُونَ مُحیطٌ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۳》 وَ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتیهِ عَذابٌ یُخْزیهِ وَ مَنْ هُوَ کاذِبٌ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقیبٌ اى قوم! هر کارى از دستتان ساخته است، انجام دهید; من هم کار خود را خواهم کرد; و به زودى خواهید دانست چه کسى عذاب خوارکننده به سراغش مى آید، و چه کسى دروغگوست! شما انتظار بکشید، من هم با شما در انتظارم سخنگوى بلیغ کسى است که: در برابر تمام موضع گیرى هاى طرف مقابل، موضع خود را در لابلاى سخنانش مشخص کند. از آنجا که مشرکان قوم شعیب در آخر سخنان خود، او را تهدید ضمنى به سنگسار کردن نمودند، و قدرت خود را به رخ او کشیدند، شعیب موضع خویش را در برابر تهدید آنها چنین مشخص مى کند: اى قوم من! هر چه در قدرت دارید انجام دهید، و کوتاهى نکنید و هر کارى از دستتان ساخته است مضایقه ننمائید(وَ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَکانَتِکُمْ). من نیز، کار خودم را مى کنم (إِنِّی عامِلٌ). اما به زودى خواهید فهمید، چه کسى گرفتار عذاب خوارکننده خواهد شد، من، یا شما و چه کسى دروغگو است، من، یا شما؟(سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتیهِ عَذابٌ یُخْزیهِ وَ مَنْ هُوَ کاذِبٌ). و حال که چنین است، شما در انتطار بمانید، من هم در انتظارم(وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقیبٌ). شما در انتظار این باشید که بتوانید با قدرت، جمعیت، ثروت و نفوذتان بر من پیروز شوید، من هم در انتظار این هستم که مجازات دردناک الهى به زودى دامان شما جمعیت گمراه را بگیرد و از صفحه گیتى بر اندازد! ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۵》 كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا بُعْدًا لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ آنچنان که گویى هرگز ساکن آن (دیار) نبودند! دور باد مَدْیَن (و اهل آن از رحمت خدا)، همان گونه که قوم ثمود دور شدند. و در آیه بعد، مى افزاید: آن چنان طومار زندگانى آنها در هم پیچیده شد، که گویا هرگز ساکن آن سرزمین نبودند (کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فیها). تمام آن ثروت هائى که به خاطر آن، گناه، ظلم و ستم کردند، و تمام آن کاخ ها، زینت ها، زرق و برق ها و غوغاها، همه از میان رفت و همه خاموش شدند. سرانجام، همان گونه که در آخر سرگذشت قوم عاد و ثمود بیان شد، مى فرماید: دور باد سرزمین مدین از لطف و رحمت پروردگار! همان گونه که قوم ثمود دور شدند (أَلا بُعْداً لِمَدْیَنَ کَما بَعِدَتْ ثَمُودُ). روشن است منظور از مدین در اینجا اهل مدین است، آنها بودند که از رحمت خدا دور افتادند. نکته: درس هاى تربیتى داستان شعیب خاطرات پیامبران، و ماجراى زندگى اقوام پیشین، همیشه الهام بخش براى اقوام بعد است; چرا که آزمایش هاى زندگى آنان ـ همان آزمایش هائى که گاهى ده ها سال یا صدها سال به طول انجامیده ـ در لابلاى چند صفحه از تاریخ در اختیار همگان قرار مى گیرد، و هر کس مى تواند در زندگى خود از آن الهام بگیرد. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۶》 وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُّبِينٍ ما، موسى را با آیات خود و دلیل آشکارى فرستادیم. قهرمان مبارزه با فرعون بعد از پایان داستان شعیب و اصحاب مدین ، اشاره به گوشه اى از سرگذشت موسى بن عمران و مبارزاتش با فرعون مى کند، و این هفتمین داستان پیامبران در این سوره است. سرگذشت موسى(علیه السلام)، از تمام پیامبران در قرآن بیشتر آمده است; زیرا در بیش از سى سوره، بیش از صد بار به ماجراى موسى، فرعون و بنى اسرائیل اشاره شده است. ویژگى سرگذشت موسى، نسبت به پیامبرانى همچون شعیب، صالح، هود و لوط که در گذشته خواندیم، این است که آنها بر ضد اقوام گمراه، قیام کردند، ولى موسى، علاوه بر این، در برابر حکومت خودکامه اى همچون دستگاه جبار فرعون نیز قیام نمود. اصولاً، همیشه آب را باید از سرچشمه صاف کرد، و تا حکومت هاى فاسد بر سر کارند هیچ جامعه اى روى سعادت نخواهد دید، و رهبران الهى در این گونه اجتماعات قبل از همه باید این کانون هاى فساد را در هم بکوبند. ولى، باید توجه داشت که در این قسمت از سرگذشت موسى، تنها یک گوشه را مى خوانیم، گوشه اى که در عین کوچکى، پیام بزرگى براى همه انسان ها دارد. نخستین آیه، مى گوید: ما موسى را با معجزاتى که در اختیار او قرار دادیم و منطقى قوى و نیرومند فرستادیم (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبین). سُلْطان که به معنى تسلط است، گاهى در سلطه ظاهرى و زمانى در سلطه منطقى به کار مى رود. سلطه اى که مخالف را در بن ست قرار دهد، به گونه اى که هیچ راهى براى فرار نیابد! به نظر مى رسد سلطان در آیه فوق در همان معنى دوم به کار رفته، و آیات، اشاره به معجزات روشن موسى است (مفسران احتمالات دیگرى نیز درباره این دو کلمه داده اند). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۷》 إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ به سوى فرعون و اطرافیانش. امّا آنها از فرمان فرعون پیروى کردند. در حالى که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود. اما این که موسى را براى هدایت چه کسى فرستاده، در آیه بعد مى فرماید: موسى را با آن معجزات کوبنده و آن منطق نیرومند، به سوى فرعون و ملاء او فرستادیم (إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ). همان گونه که بارها گفته ایم، مَلَأ به کسانى گفته مى شود که، ظاهر آنها چشم ها را پر مى کند، هر چند توخالى هستند، و در منطق قرآن بیشتر به اعیان، اشراف، و شخصیت هاى قلابى که اطراف قدرت هاى ستمگر را مى گیرند، اطلاق شده. اما، اطرافیان فرعون که با قیام موسى(علیه السلام)، منافع نامشروع خود را در خطر مى دیدند، حاضر نشدند در برابر او و معجزات و منطقش تسلیم گردند لذا از فرمان فرعون پیروى کردند (فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ). اما فرمان فرعون، هرگز ضامن سعادت آنها و مایه رشد و نجات نبود (وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشید). البته، این موفقیت براى فرعون به سادگى به دست نیامد، او از هر گونه نیرنگ، توطئه و نیروئى براى پیشرفت اهداف خود، و شوراندن مردم بر ضد موسى(علیه السلام) استفاده مى کرد، و در این راه، حتى هیچ نکته روانى را از نظر دور نمى داشت. گاهى مى گفت: موسى مى خواهد سرزمین هاى شما را بگیرد، و شما را که صاحبان اصلى آنها هستید بیرون کند (یُریدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُم). گاهى احساس مذهبى قوم خود را تحریک مى کرد، و مى گفت: من از این مرد مى ترسم که آئین شما را دگرگون سازد (إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دینَکُمْ). گاه مى گفت: من از این مى ترسم، او سرزمین شما را به فساد بکشد (أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الأَرْضِ الْفَسادَ). گاهى به موسى تهمت مى زد. زمانى تهدید مى کرد. بار دیگر قدرت و شوکت خود را به رخ مردم مصر مى کشید. و زمانى ادعاى رهبرى داهیانه اى که ضامن خیر و صلاحشان است داشت. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۸》 يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود. و (به جاى چشمه هاى زلال بهشت) آنها را وارد آتش مى کند. و چه بد آبشخورى است (آتش). که بر آن وارد می‌شوند! و از آنجا که روز رستاخیز، هر قوم و ملت و گروهى، با رهبر خویش وارد محشر مى شوند، و پیشوایان این جهان، پیشوایان آن جهانند، مى فرماید: فرعون نیز که رهبر گمراهان عصر خود بود، در پیشاپیش قومش وارد صحنه قیامت مى شود (یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ). اما به جاى این که، این پیشوا پیروان خود را در آن گرماى سوزان به سوى چشمه گوارائى از آب زلال ببرد آنها را به آتش دوزخ وارد مى سازد (فَأَوْرَدَهُمُ النّارَ). و چقدر زشت و ناپسند است که، آتش، آبشخورگاه انسان باشد که بر آن وارد گردد (وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ). همان چیزى که به جاى تسکین عطش، تمام وجود انسان را مى سوزاند، و در عوض سیراب کردن بر تشنگیش مى افزاید. باید توجه داشت که، ورود در اصل به معنى حرکت به طرف آب، و نزدیک شدن به آن است، ولى بعداً، به هر نوع داخل شدن بر چیزى کلمه ورود اطلاق شده است. وِرد (بر وزن ذِکْر) به معنى آبى است که انسان بر آن وارد مى شود، و به معنى ورود بر آب نیز آمده است. و مَوْرُود به معنى آبى است که بر آن وارد مى شوند (اسم مفعول است). بنابراین، معنى جمله وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ چنین مى شود: آتش، بد آبشخورگاهى است که بر آن وارد مى شوند . ذکر این نکته نیز لازم به نظر مى رسد که، جهان پس از مرگ ـ همان گونه که قبلاً هم اشاره کرده ایم ـ عالمى است که اعمال و افعال ما در این دنیا در مقیاس وسیعى در آنجا مجسم مى شود، خوشبختى ها و بدبختى هاى آن جهان پرتوى است از کارهاى ما در این جهان، آنها که در اینجا رهبران بهشتیان بودند، در آنجا نیز گروه ها را به سوى بهشت و سعادت مى برند، و آنها که رهبر ستمگران، گمراهان و دوزخیان بودند، در آنجا نیز پیروان خود را به سوى جهنم مى برند، و خود جلودار آنها هستند!. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۹۹》 وَ أُتْبِعُوا فی هذِهِ لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ آنان در این جهان و روز قیامت، لعنتى به دنبال دارند; و چه بد عطائى است (لعن و دورى از رحمت خدا)، که نصیب آنان مى شود! این آیه مى گوید: آنها در این جهان از رحمت خدا دور، و به مجازات و کیفرهاى سخت او گرفتار شدند، و در میان امواج خروشان غرق گردیدند و در روز رستاخیز نیز از رحمت خدا دور خواهند بود (وَ أُتْبِعُوا فی هذِهِ لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ). نام ننگین آنها، همیشه در صفحات تاریخ به عنوان یک قوم گمراه و جبار ثبت مى گردد، بنابراین، هم در این دنیا خسارت کردند و هم در جهان دیگر. و آتش دوزخ چه بد عطائى است که به آنها داده شده است (بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ). رِفْد در اصل به معنى کمک کردن به انجام کارى است، حتى اگر چیزى را تکیه به چیز دیگرى بدهند، از آن تعبیر به رِفْد مى کنند، ولى کم کم این کلمه بر عطا و بخشش اطلاق شده; چرا که کمکى است از ناحیه عطا کننده به شخص عطا شونده. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۱۰۰》 ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى نَقُصُّهُ عَلَیْکَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصیدٌ این از اخبار شهرها و آبادى هاست که ما براى تو بازگو مى کنیم; که بعضى (هنوز) بر پا هستند، و بعضى درو شده اند (و از میان رفته اند)! در آیات این سوره، سرگذشت هفت قوم از اقوام پیشین و گوشه اى از تاریخ پیامبرانشان بیان شد، که هر کدام قسمت قابل توجهى از زوایاى زندگى پرماجراى انسان را روشن مى ساخت، و هر یک درس هاى عبرت فراوانى در برداشت. در اینجا، به تمام آن داستان ها اشاره کرده، به صورت یک جمع بندى مى فرماید: این ماجراها گوشه اى از اخبار شهرها و آبادى ها است، که ما داستانش را براى تو بازگو مى کنیم (ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى نَقُصُّهُ عَلَیْکَ). همان شهرها و آبادى هائى که قسمتى از آن هنوز بر پاست، و قسمتى همچون کشتزار درو شده به کلى ویران گشته است (مِنْها قائِمٌ وَ حَصیدٌ). قائِم اشاره به شهرها و آبادى هائى است که، از اقوام پیشین بر پا مانده اند، مانند سرزمین مصر که جایگاه فرعونیان بود، و پس از غرق شدن این گروه ظالم و ستمگر، همچنان بر جاى ماند، باغ هایش و کشتزارهایش و بسیارى از عمارت هاى خیره کننده اش. حَصِید به معنى درو شده، اشاره به سرزمین هائى همچون سرزمین قوم نوح و لوط که یکى در زیر آب غرق شد و دیگرى زیر و رو و سنگباران گردید. ✍تهیه و تنظیم :عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: هود شماره آیه:《۱۰۱》 وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ شَیْء لَمّا جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ ما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبیب ما به آنها ستم نکردیم; بلکه آنها خودشان بر خویشتن ستم روا داشتند! و هنگامى که فرمان مجازات الهى فرا رسید، معبودانى را که غیر از خدا مى خواندند، آنها را یارى نکردند; و جز بر هلاکت آنان نیفزودند! اما گمان مبر که ما به آنها ستم کردیم، آنها خودشان به خویشتن ظلم کردند (وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ). آنها به بت ها و خدایان دروغینشان پناه بردند، اما خدایانشان را که به جاى اللّه مى خواندند، هیچ مشکلى را در برابر فرمان پروردگار از آنها نگشودند (فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ شَیْء لَمّا جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ). آرى این خدایان قلابى جز ضرر و زیان و هلاکت و بدبختى، بر آنها نیفزودند (وَ ما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبیب). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری