eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
135 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
384 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۳》 وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ۙ وَ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَ مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ما اقوام پیش از شما را، هنگامى که ظلم کردند، هلاک نمودیم. در حالى که پیامبرانشان دلایل روشن براى آنها آوردند، ولى آنها هرگز ایمان نیاوردند. این گونه گروه مجرمان را کیفر مى دهیم! ستمگران پیشین و شما این آیه و آیه بعد نیز، اشاره به مجازات هاى افراد ستمگر و مجرم در این جهان مى‌کند و با توجه دادن مسلمانان به تاریخ گذشته به آنها گوشزد مى نماید که اگر راه آنان را بپویند، به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد. در این آیه مى‌فرماید: ما امت‌هاى قبل از شما را هنگامى که دست به ستمگرى زدند ـ با این که پیامبران با دلائل و معجزات روشن براى هدایت آنان آمدند و هرگز به آنها ایمان نیاوردند ـ هلاک و نابود ساختیم(وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَمّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ ما کانُوا لِیُؤْمِنُوا). و در پایان آیه مى‌افزاید: این برنامه مخصوص جمعیت خاصى نیست، اینچنین مجرمان را کیفر مى‌دهیم(کَذلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمینَ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۴》 ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِن بَعْدِهِمْ لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ سپس شما را پس از ایشان جانشینان آنها در روى زمین قراردادیم. تا ببینیم شما چگونه عمل مى کنید. در ادامه آیه قبل، در این آیه، مطلب را صریح تر بیان مى کند و مى‌گوید: سپس شما را جانشین آنها در زمین قرار دادیم، تا ببینیم چگونه عمل مى‌کنید(ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی الأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ). جمله: لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ببینیم چگونه عمل مى کنید؟ ، مسلماً، نه به معنى نگاه کردن با چشم است، و نه تفکر و نگاه قلبى، چون خداوند از هر دو پیراسته است، بلکه مفهوم آن، حالتى شبیه انتظار است یعنى: "شما را به حال خود واگذارده ایم، و منتظریم چه خواهید کرد؟" ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۵》 وَ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۖ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ و هنگامى که آیاتِ روشنِ ما بر آنها خوانده مى شود، کسانى که امید و ایمان به لقاى ما (و روز رستاخیز) ندارند مى گویند: «قرآنى غیر از این بیاور،یا آن را تغییر ده. (و آیات نکوهش بتها را بردار)» بگو: «براى من روا نیست که از پیش خود آن را تغییر دهم. فقط از چیزى که بر من وحى مى شود، پیروى مى کنم. من اگر پروردگارم را نافرمانى کنم، از مجازاتِ روزِ بزرگ (قیامت) مى ترسم!» این آیات نیز، در تعقیب آیات گذشته که پیرامون مبدأ و معاد سخن مى گفت، در همین زمینه و مسائل مربوط به آن بحث مى کند. نخست به یکى از اشتباهات بزرگ بت پرستان اشاره کرده مى فرماید: هنگامى که آیات آشکار و روشن ما بر آنان خوانده مى شود، آنها که به رستاخیز و لقاى ما ایمان ندارند مى گویند: قرآن دیگرى غیر از این بیاور! و یا لااقل آن را، تبدیل کن ! (وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّنات قالَ الَّذینَ لایَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآن غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ). این بى خبران بینوا، پیامبر(صلى الله علیه وآله)را براى رهبرى خود نمى خواستند، بلکه او را به پیروى از خرافات و اباطیل خویش دعوت مى کردند. قرآنى از او مى خواستند که دنباله رو انحرافاتشان باشد، نه اصلاح کننده مجتمعشان، آنها نه فقط به قیامت ایمان نداشتند و در برابر کارهاى خود احساس مسئولیت نمى کردند، بلکه این گفتارشان نشان مى داد، اصلاً مفهوم نبوت را نفهمیده بودند، یا آن را به بازى مى گرفتند. قرآن با صراحت، آنها را از این اشتباه بزرگ در مى آورد، و به پیغمبر (صلى الله علیه وآله)دستور مى دهد: به آنها بگو: براى من ممکن نیست که از پیش خود آن را تغییر دهم (قُلْ ما یَکُونُ لی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسی. سپس براى تأکید اضافه مى کند: من فقط از چیزى پیروى مى کنم که بر من وحى مى شود (إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحى إِلَیَّ). نه تنها نمى توانم تغییر و تبدیلى در این وحى آسمانى بدهم، که: اگر کمترین تخلّفى از فرمان پروردگارم بکنم، از مجازات آن روز بزرگ (رستاخیز) مى ترسم (إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْم عَظیم). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۶》 قُل لَّوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُم بِهِ ۖ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ بگو: «اگر خدا مى خواست، من این (قرآن) را بر شما نمى خواندم. و (خداوند) از آن آگاهتان نمى کرد. چه این که مدّتها پیش از این، در میان شما زندگى نمودم. (و هرگز آیه اى نیاوردم.) آیا نمى فهمید؟!» دراین آیه، به دلیل این موضوع پرداخته مى گوید: به آنها بگو: من کمترین اراده اى درباره این کتاب آسمانى از خود ندارم، و اگر خدا مى خواست این آیات را بر شما تلاوت نمى کردم، و از آن آگاهتان نمى ساختم (قُلْ لَوْ شاءَ اللّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لاأَدْراکُمْ بِهِ). به دلیل این که: سال ها پیش از این در میان شما زندگى کردم (فَقَدْ لَبِثْتُ فیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ). هرگز این گونه سخنان را از من نشنیده اید، اگر این آیات از ناحیه من بود، لابد در این مدت چهل سال از فکر من بر زبانم جارى مى شد، و حداقل گوشه اى از آن را بعضى از من شنیده بودند. آیا مطلبى به این روشنى را درک نمى کنید (أَ فَلا تَعْقِلُونَ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۷》 فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته، یا آیات او را تکذیب کرد؟! به یقین مجرمان رستگار نخواهند شد. باز براى تأکید آیهٔ قبل اضافه مى کند: من به خوبى مى دانم: بدترین انواع ظلم و ستم، آن است که کسى بر خدا افتراء ببندد، چه کسى ستمکارتر است از کسى که، دروغى را به خدا نسبت بدهد یا آیات او را تکذیب کند ؟! (فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ). بنابراین، چگونه ممکن است من چنین گناه بزرگى را مرتکب بشوم که بر خدا افترا ببندم یا آیات او را تکذیب کنم؟ اگر شما از عظمت گناه تکذیب و انکار آیات حق بى خبرید، من بى خبر نیستم، و به هر حال این کار شما جرم بزرگى است، و مجرمان هرگز رستگار نخواهند شد (إِنَّهُ لایُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۸》 وَ يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَ لَا يَنفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَ لَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ آنها غیر از خدا، چیزهایى را مى پرستند که نه به آنان زیانى مى رساند، و نه سودى مى بخشد. و مى گویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند.» بگو: «آیا خدا را به چیزى خبر مى دهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟!» منزّه است او، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى دهند! در این آیه نیز، بحث توحید ، از طریق نفى الوهیت بت ها تعقیب شده است، و با دلیل روشنى بى ارزش بودن بت ها اثبات گردیده، مى فرماید: آنها غیر از خدا معبودهائى را مى پرستند که نه زیانى به آنان مى رساند ـ که از ترس زیانشان آنها را بپرستند ـ و نه سودى مى رساند ـ که به خاطر سودشان مورد عبادت قرار دهند ـ (وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ ما لایَضُرُّهُمْ وَ لایَنْفَعُهُمْ). بدیهى است اگر بت ها فرضاً منشأ سود و زیانى بودند، باز هم شایسته عبودیت نبودند، ولى قرآن با این تعبیر مى خواهد این نکته را بفهماند که: بت پرستان کوچک ترین بهانه اى براى این کار ندارند، و موجوداتى را مى پرستند که مطلقاً بى خاصیتند، و این بدترین و زشت ترین پرستش است. پس از آن، به ادعاى واهى بت پرستان پرداخته، مى گوید: آنها مى گویند: این بت ها شفیعان ما در پیشگاه خدا هستند، یعنى: مى توانند از طریق شفاعت، منشأ سود و زیانى شوند، هر چند مستقلاً از خودشان کارى ساخته نباشد (وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللّهِ). مى دانیم: اعتقاد به شفاعت بت ها، یکى از انگیزه هاى بت پرستى بود، و چنان که در تواریخ آمده: هنگامى که عمرو بن لحى ، یکى از بزرگان عرب، براى استفاده از آب هاى معدنى شام و مداواى خویش به آن منطقه رفته بود، وضع بت پرستان نظر او را به خود جلب کرد، هنگامى که دلیل این پرستش را از آنها پرسید، به او گفتند: این بت ها سبب نزول باران، حلّ مشکلات، و شفاعت در پیشگاه خدا هستند. او که یک مرد خرافى بود، تحت تأثیر قرار گرفت و خواهش کرد، بعضى از بت ها را در اختیار او بگذارند تا به حجاز ببرد، و به این طریق، بت پرستى در میان مردم حجاز رواج یافت. قرآن در پاسخ این پندار مى گوید: آیا شما خداوند را از چیزى خبر مى دهید، که در آسمان ها و زمین سراغ ندارد (قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللّهَ بِما لایَعْلَمُ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الأَرْضِ). اشاره به این که: اگر خدا چنین شفیعانى مى داشت، در هر نقطه اى از زمین و آسمان که بودند، از وجودشان آگاه بود، زیرا وسعت علم خداوند چنان است که: کوچک ترین ذره اى در آسمان و زمین نیست، مگر این که از آن آگاهى دارد. این درست به آن مى ماند که به کسى بگویند: تو چنین نماینده اى دارى، و او در پاسخ بگوید: من از وجود چنین نماینده اى خبر ندارم، و این بهترین دلیل بر نفى وجود او است، چرا که ممکن نیست کسى از وجود نماینده خود بى خبر باشد. و در پایان آیه براى تأکید مى فرماید: خداوند منزّه، و برتر است از شریک هائى که براى او مى سازند (سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۱۹》 وَ مَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا ۚ وَ لَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (در آغاز) همه مردم جز امّت واحدى نبودند. سپس اختلاف کردند. و اگر وعده قطعى پروردگارت (درباره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى شد (و بى درنگ مجرمان به مجازات مى رسیدند). این آیه، به تناسب بحثى که در آیه قبل در زمینه نفى شرک و بت پرستى گذشت، اشاره به فطرت توحیدى همه انسان ها مى کند مى فرماید: در آغاز همه افراد بشر، امت واحدى بودند و جز توحید در میان آنها آئین دیگرى نبود (وَ ما کانَ النّاسُ إِلاّ أُمَّةً واحِدَةً). این فطرت توحیدى که در ابتدا دست نخورده بود، با گذشت زمان، بر اثر افکار کوتاه و گرایش هاى شیطانى، دستخوش دگرگونى شد. گروهى از جاده توحید منحرف شدند و به شرک روى آوردند، و طبعاً ... جامعه انسانى به دو گروه مختلف تقسیم شد(فَاخْتَلَفُوا) ...گروهى موحّد و گروهى مشرک. بنابراین، شرک در واقع یک نوع بدعت و انحراف از فطرت است، انحرافى که از مشتى اوهام و پندارهاى بى اساس سرچشمه گرفته است. در اینجا ممکن بود این سؤال پیش بیاید که چرا خداوند این اختلاف را از طریق مجازات سریع مشرکان بر نچید؟ تا بار دیگر همه جامعه انسانى موحّد شوند. قرآن بلافاصله براى پاسخ به این سؤال، اضافه مى کند: اگر فرمان سابق الهى، دائر بر آزادى بشر در مسیر هدایت، که رمز تکامل و پیشرفت او است نبود، خداوند به زودى در میان آنها، در آنچه اختلاف داشتند داورى مى کرد و مشرکان و منحرفان را به کیفر مى رسانید (وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فیما فیهِ یَخْتَلِفُونَ). بنابراین، کلمه در آیه فوق، اشاره به سنت و فرمان آفرینش دائر به آزادى انسانها است، که از آغاز چنین بوده است; چه این که اگر منحرفان و مشرکان بلافاصله مجازات شوند، ایمان موحدان تقریباً جنبه اضطرارى و اجبارى پیدا مى‌کند و حتماً از روى ترس و وحشت خواهد بود، و چنین ایمانى نه مایه افتخار است، و نه دلیل بر تکامل. خداوند این داورى و کیفر را بیشتر براى سراى دیگر گذاشته است، تا نیکوکاران و پاکان آزادانه راه خود را انتخاب کنند. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۲۰》 وَ يَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ مى گویند: «چرا معجزه اى از پروردگارش بر او نازل نمى شود؟!» بگو: «غیب (و ظهور معجزات) تنهابراى خدا (و به فرمان او) است. شما درانتظار باشید، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانه جویانه باشید، و من هم در انتظار مجازات شما!)» معجزات اقتراحى دگر بار قرآن، به بهانه‌جوئى‌هاى مشرکان، به هنگام سر باز زدن از ایمان و اسلام مى‌پردازد و مى‌گوید: مشرکان چنین مى‌گویند: چرا معجزه اى از ناحیه خداوند بر پیامبر نازل نشده است(وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ). البته به قرائنى که بعداً اشاره خواهیم کرد، منظور آنها هر گونه معجزه‌اى نبوده است زیرا مسلماً پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) علاوه بر قرآن، معجزات دیگرى نیز داشته، و تواریخ اسلام و بعضى از آیات قرآن گواه بر این حقیقت است. بلکه منظور آنها این بوده که هر وقت معجزه‌اى به میل خود پیشنهاد کنند، فوراً آن را انجام دهد! آنها چنین مى‌پنداشتند: اعجاز امرى است در اختیار پیامبر(صلى الله علیه وآله) و هر وقت و هر گونه اراده کند مى‌تواند انجام دهد. علاوه بر این، موظف است از این نیروى خود، در برابر هر مدعى لجوج و بهانه‌جو استفاده کند و مطابق میل او عمل نماید. لذا، بلافاصله به پیامبر(صلى الله علیه وآله)چنین دستور داده مى‌شود: به آنها بگو: معجزه مخصوص خدا و مربوط به جهان غیب و ماوراء طبیعت است(فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ). بنابراین، چیزى نیست که در اختیار من باشد و من بر طبق هوس‌هاى شما هر روز معجزه تازه‌اى انجام دهم و بعداً هم با عذر و بهانه‌اى از ایمان آوردن خوددارى کنید. و در پایان آیه، با بیانى تهدیدآمیز به آنها مى‌گوید: اکنون که شما دست از لجاجت بر نمى‌دارید در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم(فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ). شما در انتظار مجازات الهى باشید و من هم در انتظار پیروزیم! و یا این که شما در انتظار آمدن چنین معجزاتى باشید و من هم در انتظار مجازات شما افراد لجوجم! ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۲۱》 وَ إِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا ۚ قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا ۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ هنگامى که به مردم، پس از زیانى که به آنها رسیده است، رحمتى بچشانیم، در مورد آیات ما (با توجیهات ناروا) توطئه مى کنند. بگو: «تدبیر خداوند (از شما) سریع تر است. و رسولان [=فرشتگان] ما، آنچه را توطئه مى کنید، مى نویسند!» به هنگام مشکلات به خدا روى مى آورند در این آیه و آیات بعد، باز سخن از عقائد و کارهاى مشرکان، و سپس دعوت آنها به توحید و نفى هر گونه شرک است. این آیه، اشاره به یکى از نقشه‌هاى جاهلانه مشرکان کرده، مى‌فرماید: هنگامى که مردم را براى بیدارى و آگاهى، گرفتار مشکلات و زیان‌هائى مى‌سازیم، سپس آن را بر طرف ساخته، طعم آرامش و رحمت خود را به آنها مى‌چشانیم، به جاى این که متوجه ما شوند، این آیات و نشانه ها را به باد مسخره و استهزاء گرفته، و یا با توجیهات نادرست در مقام انکار آنها بر مى‌آیند (وَ إِذا أَذَقْنَا النّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَکْرٌ فی آیاتِنا). مثلاً بلاها و مشکلات را به عنوان غضب بت‌ها، و نعمت و آرامش را دلیل بر شفقت و محبت آنان مى‌گیرند، و یا به طور کلّى همه را معلول یک مشت تصادف مى‌شمرند. کلمه مکر در این آیه، که به معنى هرگونه چاره اندیشى است، اشاره به توجیهات ناروا و راه‌هاى فرارى است که مشرکان در برابر آیات پروردگار و ظهور بلاها و نعمت‌ها مى‌اندیشیدند. اما خداوند به وسیله پیامبرش، به آنها چنین هشدار مى دهد: به آنها بگو: خدا از هر کس در چاره‌اندیشى و طرح نقشه‌هاى کوبنده قادرتر و سریع‌تر است(قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَکْراً). همان گونه که مکرّر اشاره کرده‌ایم: مکر، در اصل به معنى هرگونه چاره‌اندیشى توأم با پنهان‌کارى است، نه به آن معنى که در فارسى امروز از آن مى‌فهمیم، که توأم با یک نوع شیطنت است، بنابراین، هم در مورد خداوند صدق مى‌کند و هم در مورد بندگان. اما این که مصداق مکر الهى در این آیه، چیست؟ ظاهراً اشاره به همان مجازات‌هاى پروردگار است، که بعضاً در نهایت اختفا، و بدون هیچ مقدمه، و با سرعت هر چه تمام‌تر انجام مى‌گیرد، حتى گاهى خود مجرمان را با دست خودشان مجازات مى کند، بدیهى است: آن کس که از همه قادرتر، و بر دفع موانع و تهیه اسباب تواناتر است، نقشه‌هاى او نیز سریع تر خواهد بود. به تعبیر دیگر او هر زمان اراده مجازات و تنبیه کسى کند، بلافاصله تحقق مى‌یابد، در حالى که دگران چنین نیستند. سپس آنها را تهدید مى کند که: گمان نبرید این توطئه ها و نقشه‌ها فراموش مى گردد، خیر، فرستادگان ما، یعنى فرشتگان ثبت اعمال، تمام نقشه‌هائى را که براى خاموش کردن نور حق مى‌کشید مى‌نویسند(إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ). و باید خود را براى پاسخ‌گوئى و مجازات در سراى دیگر آماده کنید. درباره ثبت اعمال، و فرشتگان مأمور آن، ذیل آیات مناسب بحث خواهیم کرد. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۲۳》 فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنفُسِكُم ۖ مَّتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ امّا هنگامى که خدا آنها را رهایى بخشید، (بار دیگر) به ناحق، در زمین ستم مى کنند. اى مردم! ستمهاى شما، به زیان خود شماست. از زندگى دنیا بهره (اندکى مى برید)، سپس بازگشت شما به سوى ماست. و ما، شما را به آنچه عمل مى کردید، خبر مى دهیم. اما هنگامى که خدا آنها را رهائى مى بخشد و به ساحل نجات مى رسند، شروع به ظلم و ستم در زمین مى کنند (فَلَمّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ). ولى اى مردم بدانید: هر گونه ظلم و ستمى مرتکب شوید، و هر انحرافى از حق پیدا کنید، زیانش متوجه خود شما است (یا أَیُّهَا النّاسُ إِنَّما بَغْیُکُمْ عَلى أَنْفُسِکُمْ). آخرین کارى که مى توانید انجام دهید این است که: چند روزى از متاع زندگى دنیا بهره مند شوید. (مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا). سپس بازگشت شما به سوى ما است (ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُکُمْ). آنگاه ما شما را از آنچه انجام مى دادید آگاه خواهیم ساخت (فَنُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۲۲》 هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ ۙ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ او کسى است که شما را در صحرا و دریا سیر مى دهد. زمانى که در کشتى قرار مى گیرید، و بادهاى موافق کشتى نشینان را (به سوى مقصد) مى برد و خوشحال مى شوند، (ناگهان) طوفان شدیدى مىوزد. وامواج از هر سو به سراغ آنها مى آید. و گمان مى کنند هلاک خواهند شد. (در آن هنگام) خدا را از روى خلوص عقیده مى خوانند که: «اگر ما را از این گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهیم بود.» دست به اعماق فطرت بشر انداخته و توحید فطرى را براى آنها تشریح مى کند، که چگونه انسان در مشکلات بزرگ و به هنگام خطر، همه چیز را جز خدا فراموش مى نماید، اما به محض این که بلا بر طرف شد، آتش خاموش گشت و مشکل حل گردید، بار دیگر ستمگرى را پیشه مى کند، و از خدا بیگانه مى شود. نخست مى گوید: او خدائى است که شما را در صحرا و دریا سیر مى دهد (هُوَ الَّذی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ). تا هنگامى که در کشتى قرار مى گیرید، و بادهاى موافق، سرنشینان کشتى را آرام، آرام به سوى مقصد حرکت مى دهند، و همه شادمان و خوشحالند (حَتّى إِذا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِریح طَیِّبَة وَ فَرِحُوا بِها). ناگهان طوفان شدید و کوبنده اى مىوزد، و امواج از هر سو به طرف آنها هجوم مى آورد، آن چنان که مرگ را با چشم خود مى بینند، و دست از زندگانى مى شویند (جاءَتْها ریحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکان وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحیطَ بِهِمْ). درست در چنین موقعى به یاد خدا مى افتند و او را از روى اخلاص مى خوانند، و آئین خود را براى او از هر گونه شرک و بت پرستى خالص مى کنند ! (دَعَوُا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ). در این هنگام، دست به دعا بر مى دارند و مى گویند: خداوندا! اگر ما را از این مهلکه رهائى بخشى، سپاسگزار تو خواهیم بود (لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشّاکِرینَ) نه ستم مى کنیم و نه به غیر تو روى مى آوریم. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: یونس شماره آیه:《۲۴》 إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ ۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ مَثَل زندگىِ دنیا، همانند آبى است که از آسمان نازل کرده ایم. که در پى آن، گیاهانِ (گوناگونِ) زمین ـ که مردم و چهارپایان (از آن) مى خورند ـ (مى روید) و در هم فرو مى رود. تا زمانى که زمین، زیبایى خود را یافته و آراسته گردید، و اهلِ آن مطمئن شدند که مى توانند (بى هیچ مانعى) از آن بهره مند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شب هنگام یا در روز، فرا مى رسد. (و سرما یا صاعقه اى را بر آن مسلّط مى سازیم.) و آنچنان آن را درو مى کنیم که گویى دیروز هرگز (چنین کشتزارى) نبوده است! این گونه، آیات خود را براى گروهى که مى اندیشند، شرح مى دهیم. اشاره اى به ناپایدارى زندگى دنیا شده بود، در نخستین آیه مورد بحث، این واقعیت ضمن مثال جالبى تشریح شده، تا پرده هاى غرور و غفلت را از مقابل دیده هاى غافلان و طغیانگران کنار زند، مى فرماید: زندگى دنیا همانند آبى است که از آسمان نازل کرده ایم (إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماء أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ). این دانه هاى حیات بخش باران، بر سرزمین هاى آماده فرو مى ریزند، و به وسیله آن گیاهان گوناگون مى رویند، که بعضى از آنها را انسان ها و بعضى را حیوانات مى خورند (فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الأَرْضِ مِمّا یَأْکُلُ النّاسُ وَ الأَنْعامُ). یعنى: بعضى قابل استفاده براى انسان ها و بعضى براى حیوانات است. این گیاهان، علاوه بر خاصیت هاى غذائى که براى موجودات زنده دارند، سطح زمین را مى پوشانند و آن را زینت مى بخشند، تا آنجا که: زمین بهترین زیبائى خود را از آن گرفته و در پرتو آن تزئین مى شود (حَتّى إِذا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ). در این هنگام، شکوفه ها، شاخساران را زینت داده، گل ها مى خندند، گیاهان در پرتو نور آفتاب مى درخشند، و ساقه ها و شاخه ها همراه وزش باد در طربند، دانه هاى غذائى و میوه ها کم کم خود را نشان مى دهند، و صحنه پر جوشى را از حیات و زندگى به تمام معنى کلمه مجسم مى کنند، که دل ها را پر از امید، و چشم ها را پر از شادى و سرور مى سازند، آن چنان که: اهل زمین مطمئن مى شوند، مى توانند از مواهب این گیاهان بهره گیرند هم از میوه ها و هم از دانه هاى حیات بخششان (وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنـَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها). اما ناگهان فرمان ما شب هنگام و یا در روز فرا مى رسد، (سرماى سخت، یا تگرگ شدید، و یا طوفان در هم کوبنده اى بر آنها مسلّط مى گردد)، و آنها را چنان درو مى کنیم، که گویا هرگز نبوده اند ! (أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ). لَمْ تَغْنَ از ماده غنا ، به معنى اقامت کردن در مکانى است، بنابراین جمله لَمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ یعنى: دیروز در این مکان نبوده است . و این کنایه از این است که: چیزى به کلّى از میان برود، آن چنان که گوئى هرگز وجود نداشته! و در پایان آیه براى تأکید بیشتر مى فرماید: این چنین آیات خود را براى افرادى که تفکر مى کند تشریح مى کنیم (کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآْیاتِ لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ). ✍تهیه و تنظیم :: عاشوری