#زباله‌_ها_در_طبیعت_رها_نکنیم ☹️ چقدر حس دیداری بدی دارد دیدن این بطری‌ها که اینجوری در طبیعت رها شدند. مواد پلاستیکی جزء دیر تجزیه پذیر ترین مواد هستند که در طبیعت سال های سال باقی می مانند. و آسیب جدی به طبیعت می زنند لطفا زباله ها مخصوصا این بطری قابل بازیافت هستند در طبیعت رها نکنید @banoy_damnoosh

صدای آب ارامش

برگ ها ببین 😍 و من با چوب منتظرشانم😅

کارسختی بی خیال من برم دنبال همون عکاسی کردن 😅 ولی بنظر من حرکتشان داخل جوی آب خیلی قشنگ تره

چه جالبه بخونید پودوم ؟؟ #پیام یکی از #اعضا_کانال

شما هم با من قدم بزنید روی 🍂 و صدای خش خش و صدای آب از اون مدیتیشن هایی که آرامش می گیرم

دیدن 🏠 ها ی قدیمی از بین 🌳 هایی که 🍂 هاشون ریخته یک لحظه برد من به زمان بچگی ام

بیشتر وقت ها می آیم روستا ، لحظاتی اینجا در برابر خونه قدیمی ها می نشینم ذهنم می برم به اون قدیم قدیم، چه هیاهو و برو بیایی و جمعیت اینجا بود در ذهنم مرور می کنم خاطرات را و تک تک اهالی خونه ها برای آنهایی که فوت شده اند به اسم فاتحه می خونم گهگاهی بین یادآوری خاطرات لبخند روی لبم یک قطره اشکی از گوشه چشم می چکد لبخند واشکم باهم قاطی می شوند🥹🥺 مخصوصا از بین این خونه ها مسجد روستا می بینم دلم می رود پیش بابام سرفرصت از مسجد و بابام براتون می نویسم یادکنیم همه درگذشتگان مخصوصا اهالی روستا با ذکر صلوات و فاتحه اللهم‌صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آنجا خونه عموی بابایم بود مریم دخترش همکلاسی و دوست دوره بچگی ام بود. خیلی دختر درسخوان و آرامی بود در زلزله ۵دی فوت شد از قضا هفته قبل چهارشنبه ۵ دی روستا بودم یادش افتادم دلم گرفت و خاطراتش برام مرور شد مخصوصا زمانی خانه شان می آمدم این اتاق بالای خانه شان مخصوص میهمان بود گهگاهی پشت بام خانه بازی می کردیم. چه زود گذشت عالم بچگی هایمان. روحش شاد با ذکر صلوات اللهم‌صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم