eitaa logo
بانوی خاص🌹
406 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
18 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 کانال بانوی خاص ❤️همسرداری 👩‍🏫فرزند پروری 🏠خانه داری احکام و مطالب متفرقه سوالات مشاوره کاملا رایگان تبادل و ارتباط با ادمين: @delaram7645 لينك كانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1265893419C1fe8b5bb94
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ✅موارد تاثیر گذار بر تربیت در حین انعقاد نطفه👌 ✅وضو داشتن والدین ✅حالات روحی مناسب پدر و مادر در هنگام امیزش[داشتن ارامش] ✅هنگام کسوف و خسوف و بادهای تند و زلزله امیزش برای فرزند دار شدن انجام نگیرد ✅طبق گفته پیامبر (ص) امیزش در حالت ایستاده نباشد چون باعث اختلال شب ادراری در کودک میشود👌 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
⬅️سایر موارد تاثیر گذار بر تربیت کودک قبل از امیزش👌 ✅تلاوت ایه نور توسط والدین ✅دعاهای وارده برای فرزند دار شدن ✅در صبح وشام هفتاد مرتبه سبحان الله،ده مرتبه استغفرالله ربی واتوب الیه سپس نه مرتبه سبحان الله ویک مرتبه استغفر الله ربی واتوب الیه🌹 ✅در هر سحر صد مرتبه استغفار کند ودر صورت فراموشی قضا به جا اورد وبهتر است استغفر الله ربی واتوب الیه گفته شود👌🌹 گیاه درمانی ایران ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
مسائل مربوط به انعقاد نطفه✅ #صوت #استاد_دهنوی #انعقاد_نطفه ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــ
سروران و عزیزان همراه بقیه مباحث انعقاد نطفه رو هم کاملترش در صوت استاد دهنوی که دیروز فرستادیم هست اگر میخواهید اطلاعاتتون کامل شه اون رو گوش کنید😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موارد زیر باعث ایجاد ناباروری در زنان و مردان می شود: 1. مصرف کافور 2. خوردن نخودفرنگی 3. میوه غازیاغی 4. اشعه ایکس و پرتوهای اتمی 5. سونوگرافی های تکراری 6. خوردن میوه سبز نارس انبه و ترشی انبه و مغز هسته ی انبه چه در مرد، چه زن عقیمی می آورد. 7. خوردن گوشت پرستو 8. کمبود فلز روی در بدن 9. سنگدانه یا دانه سنگی (گیاه خاصی است. ) 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ⬇️ علل ایجاد نطفه ی ضعیف: 1. قندهای شیمیایی 2. اسانسهای شیمیایی 3. نوشابه های گازدار و آبمیوه های شیمیایی 4. ترانس چربی بالا ( روغن جامد، خامه، سرشیر ) 5. کله پاچه 6. مصرف کافئین زیاد ( چای، قهوه، شکلات، کاکائو، نسکافه ) 7. کنسروها 8. کمپوت ها 9. پرخوری و کم تحرکی 10. خوردن غذای مانده 11. فست فودها و غذاهای صنعتی ( سوسیس، کالباس، همبرگر، پیتزا،...) 12. استرس شدید 13. مصرف وانیل ( حتی وانیل گیاهی که موجب شادابی در مرد میشود، اسپرم کُش است، تا چه رسد به وانیل شیمیایی ) ✍ برگرفته از کلیپ صحبتهای در زمینه ناباروری ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
هدایت شده از بانوی خاص🌹
💥 برگرفته از حوادث خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است. نویسنده : فاطمه ولی نژاد ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت68 💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بود، گریه را در گلویم خف
شاید خمپاره‌باران کور می‌کردند، اما ما حقیقتاً کور شدیم که دیگر نه خبری از برق بود، نه پنکه نه شارژ موبایل. 💠 گرمای هوا به‌حدی بود که همین چند دقیقه از کار افتادن پنکه، نفس یوسف را بند آورده و در نور موبایل می‌دیدم موهایش خیس از عرق به سرش چسبیده و صورت کوچکش گل انداخته است. البته این گرما، خنکای نیمه شب بود، می‌دانستم تن لطیفش طاقت گرمای روز تابستان آمرلی را ندارد و می‌ترسیدم از اینکه علی‌اصغر آمرلی، یوسف باشد. 💠 تنها راه پیش پای حلیه، بردن یوسف به خانه همسایه‌ها بود، اما سوخت موتور برق خانه‌ها هم یکی پس از دیگری تمام شد. تنها چند روز طول کشید تا خانه‌های تبدیل به کوره‌هایی شوند که بی‌رحمانه تن‌مان را کباب می‌کرد و اگر می‌خواستیم از خانه خارج شویم، آفتاب داغ تابستان آتش‌مان می‌زد. 💠 ماه تمام شده و ما همچنان روزه بودیم که غذای چندانی در خانه نبود و هر یک برای دیگری می‌کرد. اگر عدنان تهدید به زجرکش کردن حیدر کرده بود، داعش هم مردم آمرلی را با تیغ و گرسنگی سر می‌برید. 💠 دیگر زنده ماندن مردم تنها وابسته به آذوقه و دارویی بود که هرازگاهی هلی‌کوپترها در آتش شدید داعش برای شهر می‌آوردند. گرمای هوا و شوره‌آب چاه کار خودش را کرده و یوسف مرتب حالش به هم می‌خورد، در درمانگاه دارویی پیدا نمی‌شد و حلیه پا به پای طفلش جان می‌داد. ✍️نویسنده: ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
💠 موبایل‌ها همه خاموش شده، برقی برای شارژ کردن نبود و من آخرین خبری که از حیدر داشتم همان پیکر بود که روی زمین در خون دست و پا می‌زد. همه با آرزوی رسیدن نیروهای مردمی و شکست مقاومت می‌کردند و من از رازی خبر داشتم که آرزویم مرگ در محاصره بود. 💠 چطور می‌توانستم شهر را ببینم وقتی ناله حیدر را شنیده بودم، چند لحظه زجرکشیدنش را دیده بودم و دیگر از این زندگی سیر بودم. روزها زخم دلم را پشت پرده و سکوت پنهان می‌کردم و فقط منتظر شب بودم تا در تنهایی بستر، بی‌خبر از حال حیدر خون گریه کنم، اما امشب حتی قسمت نبود با خاطره باشم که داعش دوباره با خمپاره بر سرمان خراب شد. 💠 در تاریکی و گرمایی که خانه را به دلگیری قبر کرده بود، گوش‌مان به غرّش خمپاره‌ها بود و چشم‌مان هر لحظه منتظر نور انفجار که صبح در آسمان شهر پیچید. دیگر داعشی‌ها مطمئن شد‌ه بودند امشب هم خواب را حرام‌مان کرده‌اند که دست سر از شهر برداشته و با خیال راحت در لانه‌هایشان خزیدند. 💠 با فروکش کردن حملات، حلیه بلاخره توانست یوسف را بخواباند و گریه یوسف که ساکت شد، بقیه هم خواب‌شان برد، اما چشمان من خمار خیال حیدر بود و خوابشان نمی‌برد. پشت پنجره‌های بدون شیشه، به حیاط و درختانی که از بی‌آبی مرده بودند، نگاه می‌کردم و حضور حیدر در همین خانه را می‌خوردم که عباس از در حیاط وارد شد با لباس خاکی و خونی که از سرِ انگشتانش می‌چکید. 💠 دستش را با چفیه‌ای بسته بود، اما خونش می‌رفت و رنگ صورتش به سپیدی ماه می‌زد که کاسه صبر از دست دلم افتاد و پابرهنه از اتاق بیرون دویدم. دلش نمی‌خواست کسی او را با این وضعیت ببیند که همانجا پای ایوان روی زمین نشسته بود، از ضعف خونریزی و خستگی سرش را از پشت به دیوار تکیه داده و چشمانش را بسته بود... ✍️نویسنده: ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🌹 به این چهره ها دقت ڪنید [😊😚☺️😄😌] حالا این چهره ها رو ببینید [😱😧😰😢😢] متوجه شدید؟ همه صورتهای شاد و خندان ((چشم بسته اند)) در حالی ڪه تمام صورتهای غمگین((چشمشانوباز است)) زندگی همین است! چشمانت را ببند و برخی چیزها را نادیده بگیر تا با خوشی زندگی ڪنی... ✋️🌹😊😃 شبتون مهدوی ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ 🍃🌸گفتند ڪــــه.... جمــعــه یـــ💖ـارمان می آید آن منجی روزگارمان می آیـ💖ــد هـــر جـمــعــه ….. ، گـلـ🌸ــی در دل ما می شکفد. یعنی ‌کـــه بمان... بهارمان می آیـ💖ـــد 🌸🍃 💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💖 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸✨🌹✨🌸 ه🥀🍂 یک تکه سلام : دو فنجان مكث ویك لحظه سكوت به احترام نام قشنگ دوست آنان كه زما دور ولی در دل و جانند بسیار گرامی تر از انند كه بدانند گفتیم كه شاید ندانند...بدانند این زندگی گذراست… نه غمش پایدارست و نه خوشی اش. ه🥀🍂 به کوله بارت نگاه کن، که چگونه پرش کرده ای ه🥀🍂 آرزویی بکن … گوش های خدا منتظر آرزوست و دستهایش پر از معجزه ه🥀🍂 آرزویی بکن ... شاید کوچکترین معجزه اش بزرگترین آرزوی تو باشد ! لحظه هایتان سرشار از نگاه پر مهر خدا ه🥀🍂 سلااااام : آدینه تون بی نظیر، دلتان بی زنگار و ه🥀🍂 محبتتون پایدار دوستان عزیزم😍 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
#عکس_نوشت #بانوی_خاص #احکام_تیمم به نظر آیت الله العظمى #خامنه_اى ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷 نحسی ماه صفر 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 برخی از مردم برخی ماه ها همچون صفر را، شوم و نحس می دانند. در حالی که آیات و روایات ذاتی بودن نحسی ایام را رد كرده و شوم بودن را منتسب به اتفاقات شومی که در آن روز افتاده می‌داند٬ نه خود آن ايام. اگرچه از نظر عقل نيز چنين مطلبی صحيح به نظر نمی رسد زيرا در اجزای زمان تفاوتی نيست و همه روزها و شب ها آفريده خدايند. لذا معنا ندارد که يكی از روزهای خدا را نحس بدانيم! ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ترفند #تجربه_کدبانوها 🔰زنگ #دسر⏰🔝🔝 #پودینگ_موزی ✔️ #مواد_لازم: 🚩شیر :1/5 تا 2 لیتر 🚩نشاسته ذرت :یک پیمانه 🚩گلاب :یک پیمانه یا کمتر 🚩موز رسیده و شیرین :2 تا 3 عدد 🚩وانیل :1/2 قاشق چایخوری 🚩گردو نگینی :نصف پیمانه 🚩شکر :یک پیمانه ♨ #طرز_تهیه_پودینگ_موزی 🔹موز را باید همان لحظه رنده کنید تا سیاه نشود، نشاسته، شکر و شیر را در یک قابله اضافه کنید و روی حرارت ملایم هم بزنید تا مثل فرنی شروع به غلیظ شدن کند. 🔸بعد گلاب و وانیل را اضافه کنید و غلیظ که شد موز را بریزید و در آخر زعفران را اضافه کنید. 🔹 با کمک کمی پودر کاکائو یا زعفران می توانید به پودینگ تان رنگ دهید. 🔸مثل فرنی رویه می بندد و موزها هم زیاد بمانند سیاه می شوند برای اینکه رویه ضخیمی نبند می توانید کمی که از حرارت افتاد رویش را سلفون بکشید و بعد بگذارید تا خنک شود ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
#ترفند #تجربه_کدبانوها 🔰زنگ #آشپزی⏰ 💝 #نگهداری_سیر 🧄 ✅من سير تازه رو با دستگاه خوب ريز ميكنم بعد كمي نمك ميزنم و تو روغن نگه ميدارم، اينجوري بدون خراب شدگي چند ماه ميتونيد تو يخچال نگهداري كنيد و هردفعه كه غذاتون نياز به چاشني سیر داشت راحت استفاده کنید ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
#ترفند #تجربه_کدبانوها 🔰زنگ #خانه_داری⏰ __________________ 👈 🏠رسوب زدایی #ماشین_لباسشویی با سرکه🏡 ✔️دو استکان سرکه سفید رو بریزید توو جا پودری ، و ماشین رو روشن کنید رو دور کم. بعد دوباره بزنید با اب داغ کار کنه یکم. در اخر درب ماشین رو باز کنید و بزارید خشک شه. ✔️استفاده از سرکه هم رسوب رو از بین میبره هم کپک رو که معمولا دور لاستیک ماشین میزنه. ____ #ترفند_خانه_داری💞 #خانه_دارى💕 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان بریم یه سر کربلا اربعین داره می رسه پیاده روی مجازی ⬇️⬇️ http://haram360.ir/ التماس دعا 😭😭😭😭 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
هدایت شده از بانوی خاص🌹
💥 برگرفته از حوادث خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است. نویسنده : فاطمه ولی نژاد ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
#تنها_میان_داعش #قسمت70 💠 موبایل‌ها همه خاموش شده، برقی برای شارژ کردن نبود و من آخرین خبری که از
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟» پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم می‌برمت درمانگاه.» 💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم می‌دانست در درمانگاه دارویی پیدا نمی‌شود و نمی‌خواست دل من بلرزد که چفیه زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟» در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :« نمی‌ذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری رو دست به سر می‌کنه تا هلی‌کوپترها بتونن بیان.» 💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!» اشکی که تا روی گونه‌ام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«می‌خوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!» 💠 و از چشمان شکسته‌ام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کرده‌ام که با لبخندی دلربا دلداری‌ام داد :«ان‌شاءالله می‌شکنه و حیدر برمی‌گرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه ناله‌هایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است. دلم می‌خواست از حال حیدر و داغ بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمی‌داد. ✍️نویسنده: ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤