«ايام فاطميه» ، مجموعه اي از جگرهاي سوزان و چشم هاي گريان عزاداران سيه پوش و عاشقان درد آشناست .فاطميه ، «فهرست غم» ، «سند مظلوميت» و «ادعا نامه ي شيعه» است.اين روزها ، ايام مرور اوراق کتاب رنج زهراست و هر ورق ، شامل چندين «سوگ سروده» و «رنج نامه» است . سر فصل هاي اين کتاب با واژه هايي همچون «پهلو» ، «بازو» ، «سينه» ، «درب سوخته» ، «شعله ي آتش» ، «ميخ در» ، «بستر بيماري» و «دفن شبانه» تدوين يافته است
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
«ايام فاطميه» ، مجموعه اي از جگرهاي سوزان و چشم هاي گريان عزاداران سيه پوش و عاشقان درد آشناست .فاطم
خدا را شاکريم ، که نعمت «غم زهرا» و «عشق فاطمه» را ارزاني ما کرده و نسل فاطمي ما را نمک گير سفره ي گسترده ي «اهل بيت» ساخته است .
همنوايي روح هاي مان با اندوه هاي علي و فاطمه ، نشان سيراب شدن جان از «کوثر ولايت» و تغذيه ي روح از مائده ي بهشتي است .
اين غم ، نشانه «محبت» است . و ... «تا نسوزد دل ، نريزد اشک و خون از ديده ها .»
هر چند ايام فاطميه ، داغ ما تازه مي شود، اما مرور بر اين «فهرست غم» ، ما را به فاطمه نزديک تر مي کند ، و ضربان قلب مان با عترت ، هماهنگ تر مي گردد .
جانمان جرعه نوش «زمزمه ولا» مي شود ،
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
خدا را شاکريم ، که نعمت «غم زهرا» و «عشق فاطمه» را ارزاني ما کرده و نسل فاطمي ما را نمک گير سفره ي گ
«ايام فاطميه» ، مجموعه اي از جگرهاي سوزان و چشم هاي گريان عزاداران سيه پوش و عاشقان درد آشناست .فاطميه ، «فهرست غم» ، «سند مظلوميت» و «ادعا نامه ي شيعه» است.اين روزها ، ايام مرور اوراق کتاب رنج زهراست و هر ورق ، شامل چندين «سوگ سروده» و «رنج نامه» است . سر فصل هاي اين کتاب با واژه هايي همچون «پهلو» ، «بازو» ، «سينه» ، «درب سوخته» ، «شعله ي آتش» ، «ميخ در» ، «بستر بيماري» و «دفن شبانه» تدوين يافته است
میخواهیم همدل با هم، چهل روز حدیث کسا بخوانیم به نیت تعجیل فرج. جهت شرکت در این ختم کلیک کنید
https://eitaa.com/joinchat/45547678C6a85a5812c
جهت مشارکت درهزینه های عزاداری کلیک کنید
http://eitaa.com/joinchat/3548053534C77f6131815
التماس دعای فرج...
اي فاطمه !اي گل پر پر بوستان رسالت! اي مادر مظلوميت!مادر زينب بودي ، و چه نشانه اي گوياتر از اين؟
حسن و حسين (عليهم السلام) را در دامان کمال خويش پروراندي و به کمال حسن و فضل رساندي .
دو گوهري که هر يک ، اسوه ي استقامت و ايثار و معلم صلح و جهاد بودند .
اي فاطمه، اي صحيفه دار نيايش و عرفان!
سخنانت قدسي ، محمدي و علوي بود .
عبادتت ، الگوي زنان مسلمان ، حق باور و پارسا بود.مادر پدر بودي و يادگار و يادآور پيامبر !
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
اي فاطمه !اي گل پر پر بوستان رسالت! اي مادر مظلوميت!مادر زينب بودي ، و چه نشانه اي گوياتر از اين؟ ح
ولي ... خفاشاني شب دوست و گريزان از نور ، تو. را چون خاري در دل و ديده ي خويش ديدند .به گريه ها و ناله هايت راضي شدند و مظلوميت تو را خوش داشتند ، با آن که رضاي تو رضاي خدا بود و نارضايي ات، قهر پروردگار .
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
ولي ... خفاشاني شب دوست و گريزان از نور ، تو. را چون خاري در دل و ديده ي خويش ديدند .به گريه ها و نا
گريه هاي تو ، سند اين مظلوميت بود و اشک هايت ، پشتوانه ي حقانيت علي .
بودن تو ، دشمن آزار بود و «حضور» تو ، آيتي روشن از رسالت و نشانه اي گويا از دين به حساب مي آمد و چون از «ياد» بدشان مي آمد ، تو را از مردم گرفتند و امت را به داغ تو نشاندند ، تا «آيه» اي قائم نباشد و شاهدي شهادت ندهد و آينه اي پيامبر نما ، در پيش نگاه مردم به حق نمايي نايستد .
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
گريه هاي تو ، سند اين مظلوميت بود و اشک هايت ، پشتوانه ي حقانيت علي . بودن تو ، دشمن آزار بود و «حضو
هر چند شهادت تو در اشک هايت بود و اعتراض تو در گريه هايت و فرياد تو در خاموش شدنت ، چرا که «خاموشي» تو در آن عصر ، «فرياد» اعتراضي بود ، رسواگر غوغا سالاران سقيفه و غاصبان خلافت و چماقداران «بيعت»!آنان که در دل ، به محمد (ص) کافر بودند ، مي خواستند نشانه اي از پيامبر وجود نداشته باشد و گرنه ، پرپر شدن کوثري چون تو در هيجده سالگي ، چگونه قابل تأويل و تفسير است؟
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
هر چند شهادت تو در اشک هايت بود و اعتراض تو در گريه هايت و فرياد تو در خاموش شدنت ، چرا که «خاموشي»
اينک ، آيا نامعلومي قبرت ، بسياري از رازهاي پنهان را معلوم نمي کند؟
تو در کجاي مدينه آرميده اي ، اي آرامش مدينه!
تو را کدام قسمت از خاک «يثرب» در بر گرفته است ، اي برکت آفرين زمين ؟
در سوگ وفاتت در کجا بايد گريست ؟ اي مدينه ات بيت الاحزان هميشگي تاريخ ؟!
شبنم اشک را در پاي کدام نخل و نهال بايد ريخت؟
دست «حسنين» را گرفته ، به کجا بايد آورد ؟ «بيت الاحزان» کجاست ؟
صاحب عزا کيست؟
اي به خاک آرميده ي افلاکي!
شهادتت ، به «حق» شهادت مي دهد و «رفتن»ت ، «رفته» ها را به يادها مي آورد، و خفتنت در خاک تيره ، خفتگان تيره روز را بيدار مي کند.
مزار پنهانت، پنهان ها را آشکار مي کند.
گريه هايت از خنده هاي ناحق پرده بر مي دارد .
زخم هاي سينه و بازوي ورم کرده ات ، جراحت عميق و التيام ناپذير عشق است .
سلام بر آن جان خدايي ات ، که فراق پيامبر را بيش از دو ماه ، تاب نياورد.
درود بر آن دل آسماني ات، که زمينيان را به سوز ابدي و داغ جاويد مبتلا کرد .