‏حالاکه دولت نو[ و جوون] میشه و دولت پیرمردا راهی [بازنشستگی انشالله.] مجلس قانونی تصویب کنه که حقوق ۵۰ هزار کارمندصداوسیما دست دولت هانباشه تاراه نقددولت در رسانه ملی آسان باشه و مسائلی مانندسانسور ‎#گاندو۲ پیش نیاد قبلاهم دولت بابت انتقادی حقوق یک ماه کارمندان صداوسیما راقطع کرده بود ✍ سعید سعیدی ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

🔹💠ادب‌مرد‌به‌زدولت‌اوست💠🔹 🔺جنجال سازی وزیر ارتباطات در اینستاگرام 🔹انتشار تصویری در اینستاگرام وزیر ارتباطات که نشان می دهد آذری جهرمی روی تلویزیون نشسته با واکنشهای زیادی رو به رو شده است. 🔹مسئول روابط‌عمومی صداوسیما با انتشار حدیثی درباره ادب، ناراحتی خود را از این اقدام جهرمی نشان داد. ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

🔴 ماموریت جدید جهرمی جوان از زمانی که توانست نظر روحانی را جلب کرده و در دولت پیرمردها به وزارت برسد ، مدت ها به عنوان یکی از گزینه های احتمالی نامزدی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از طرف اصلاح طلبان و تدبیری ها بود. اما پس از روشنگری های جریان انقلابی و صدالبته گاف های خودش ، دستش برای همه رو شده و احتمال ردصلاحیتش تقریبا حتمی گشته بود که در نهایت با مصوبه مجلس در تعیین شرط حداقل ۴۰سال برای نامزدی ریاست جمهوری ، حضور او در انتخابات به طور کامل منتفی شد. با این شرایط گویا نقش جدیدی برایش در نظر گرفته شده است. به نظر می رسد حرکات ایذایی ، شلوغ بازی و ایجاد حاشیه برای مشغول سازی و پرت کردن حواس جبهه انقلابی ، ماموریت جدید وی باشد. کارهای بچه گانه ای مثل نمایش خریدن ترقه در وسط خیابان و انتشار تصویر نشستنش روی تلوزیون را می توان در همین راستا تفسیر کرد ... ✍"قاسم اکبری" ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

📹 #پادکست_تصویری 🔶 #جامعه نیازمند #مردانی هست؛ که در شرایط سخت و #بحرانی در کنار مردم باشند. 🔹 به همون مردانی رأی بدین که در سیل و زلزله کنارتون بودن ، نه اونایی که در جزایر قشم و کیش یا خارج کشور مشغول تفریح بودند و اینجا سیل و زلزله زندگی مردم را فلج کرده بود. #انتخابات۱۴۰۰ ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

•{ #پروفایل🌸 •{ #دخترونه🌱 🌸 قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... #حجاب #چادرانه #لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador

💌 #پیام_معنوی احترام خدا به استقلال ما ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

#دختر_شینا #رمان #قسمت۲۷ این ها را با خنده می گفت و روی پایش بند نبود. خدیجه از سر و صدای صمد خواب زده شده بود. گفتم: «پس شام چی؟! من گرسنه ام.» برگشت و تیز نگاهم کرد و گفت: «امام دارد می آید. آن وقت تو گرسنه ای. به جان خودم من اشتهایم کور شد. سیر سیرم.» مات و مبهوت نگاهش کردم. گفتم: «من شام نمی خورم تا بیایی.» خیلی گذشت. نیامد. دیدم دلم بدجوری قار و قور می کند. غذایم را کشیدم و خوردم. سفره را تا کردم که خدیجه بیدار شد. بچه گرسنه اش بود. شیرش را دادم. جایش را عوض کردم وخواباندمش توی گهواره. نشستم و چشم دوختم به سیاهی شب که از پشت پنجره پیدا بود. همانطوری خوابم برد. خیلی از شب گذشته بود که با صدای در از خواب پریدم. صمد بود. آهسته گفت: « چرا اینجا خوابیدی؟!» رختخوابم را انداخت و دستم را گرفت و سر جایم خواباندم. خواب از سرم پریده بود. گفتم: «شام خوردی؟!» نشست کنار سفره و گفت: «الان می خورم.» خدیجه از خواب بیدار شده بود. لحاف را کنار زدم. خواستم بلند شوم. گفت: «تو بگیر بخواب، خسته ای.» نیم خیز شد و همان طور که داشت شام می خورد، گهواره را تکان داد. خدیجه آرا م آرام خوابش برد. بلند شد و چراغ را خاموش کرد. گفتم: « پس شامت؟!» گفت:       « خوردم.» صبح زود که برای نماز بلند شدم، دیدم دارد ساکش را می بندد. بغض گلویم را گرفت. گفتم: «کجا؟!» گفت: «با بچه های مسجد قرار گذاشتیم بعد از اذان راه بیفتیم. گفتم که، امام دارد می آید.» یک دفعه اشک هایم سرازیر شد. گفتم: «از آن وقت که اسمت روی من افتاد، یا سرباز بودی، یا دنبال کار. حالا هم که این طور. گناه من چیست؟! از روز عروسی تا حالا، یک هفته پیشم نبودی. رفتی تهران پی کار، گفتی خانه مان را بسازیم، می آیم و توی قایش کاری دست و پا می کنم. نیامدی. من که می دانم تهران بهانه است. افتاده ای توی خط تظاهرات و اعلامیه پخش کردن و از این جور حرف ها. تو که سرت توی این حرف ها بود، چرا زن گرفتی؟! چرا مرا از حاج آقایم جدا کردی. زن گرفتی که این طور عذابم بدهی. من چه گناهی کرده ام. شوهر کردم که خوشبخت شوم. نمی دانستم باید روز و شب زانوی غم بغل کنم و بروم توی فکر و خیال که امشب شوهرم می آید، فردا شب می آید...» خدیجه با صدای گریة من از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. صمد رفت گهواره را تکان داد و گفت: «راست می گویی. هر چه تو بگویی قبول دارم. ولی به جان قدم، این دفعه دیگر دفعة آخر است. بگذار بروم امامم را ببینم و بیایم. اگر از کنارت جم خوردم، هر چه دلت خواست بگو.» خدیجه اتاق را روی سرش گذاشته بود. بندهای گهواره را باز کردم و بچه را بغل گرفتم. گرسنه اش بود. آمد، نشست کنارم. خدیجه داشت قورت قورت شیر می خورد. خم شد و او را بوسید. صدایش را عوض کرد و با لحن بچه گانه ای گفت: «شرمندة تو و مامانی هستم. قول می دهم از این به بعد کنارتان باشم. آقای خمینی دارد می آید. تو و مامان دعا کنید صحیح و سالم بیاید.» بعد بلند شد و به من نگاه کرد و با یک حالتی گفت: «قدم! نفس تو خیر است. تازه از گناه پاک شده ای. برای امام دعا کن به سلامت هواپیمایش بنشیند.» با گریه گفتم: «دلم برایت تنگ می شود. من کی تو را درست و حسابی ببینم...» چشم هایش سرخ شد گفت: «فکر کردی من دلم برای تو تنگ نمی شود؟! بی انصاف! اگر تو دلت فقط برای من تنگ می شود، من دلم برای دو نفر تنگ می شود.» #ادامه_دارد ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

#لبخند 📌تفاوتهای جالب زنان و مردان 👌حتما نگاه کنید. #حجاب #چادرانه #لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador

#کلیپ_حجاب 🎥 از خانم‌ها سؤال میشه اگر قرار بشه شما همکار زنی برای شوهرتون انتخاب کنید کدام را می‌پسندید؟ ⭕️ جوابشون جالبه... ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

با جاسوسانی که در برجام ذلت بار تحریمها رو اونقدر به نفع دشمن مدیریت کردند، تا نفس مردم ایران رو ب‍ِبُرَند(البته این آرزو رو به گور خواهند برد.) ، در گاندو۲ آشنا شوید. بسته به میزان سانسور از ۸:۴۵ الی ۹:۳۰ از شبکه ۳ منتظر پخش سریال باشید.😔😂 #گاندو۲ ✾•#حجاب ✾•#لذت_چادر 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••