eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.8هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
6هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ اول شبهه ۱۱۲۳ _ این روایت در منابع معتبر شیعه نیست _از نظر شرعی نماز قضا فقط با خوندش از ذمه انسان ساقط میشه _بعید نیست روایاتی از این دست رو نشر میدند تا از ارزش نماز کم کنند _ عجیبه با وجود این روایت اصلا چرا افراد خودشون رو برای اموات خسته کنند همین نماز رو به نیابت از امواتشون بخونند تا جبران همه نمازهای نخوندشون باشه حالا چرا روز جمعه اخر رمضان شب‌های قدر که ثواب نماز بیشتر میشه شایدم مراجع با ما دشمن بودند نعوذ بالله حکم به این راحتی رو در توضیح المسائلشون نیاوردند ویا علمش رو نداشتند به هر حال _ نمازی که فوت شده هم باید به همون شکلی که قضا شده خونده بشه _ مستحبات نمی تونند اعمال واجب از دست رفته رو جبران کنند _اگر انجام مستحبات باعث ترک واجبات بشه نباید انجام بدیم حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند: زمانی که مستحبات به واجبات ضرر می زند، مستحبات را رها کنید. نتیجه :عمل واجب فوت شده رو باید به همون شکلی که قضا شده انجام بدیم . یا علی پاسخ دوم سلام علیکم‌ 1. طبق جستجويي که در منابع معتبر روايي شيعه داشتيم اين روايت را نيافتيم. 2. بر فرض وجود چنين روايتي مفاد آن با ساير روايات قطعي و معتبر در تعارض است. زيرا روايات متعددي دلالت بر «وجوب قضاء ما فات کما فات» دارد. (شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، سال 1409 هـ.ق، ج‏8، ص 268.) – يعني قضاء نمازي که فوت شده و از دست رفته، بايد همانگونه که از دست رفته باشد. اگر دو رکعت بود دو رکعت، اگر شکسته بوده شکسته و… و لذا هيچ چيزي جز بجا آوردن نمازهاي قضا شده نمي‌تواند جايگزين آن گردد. (برفرض صحت نیز منظور اين است كه ثواب نمازهاي قضا را دارد نه اين جاي آن را پر كند. مثل اين كه درباره برخي كارها گفته شده ثواب حج را دارد معناي آن اين نيست كه اگر مستطيع هست نيازي به حج رفتن نيست.) 3. مطلب دیگر که در این متن به طرز ناشیانه ای بیان شده است که می‌توان به جعلی بودن این مطلب پی‌برد، اینکه در عصر پیامبر اکرم (ص) نیز عمر انسان ها در همین حدود صد سال بوده و چندان تفاوتی نداشته است. 4. این مطلب برای متزلزل کردن اعتقاد مردم نسبت به فریضه نماز است، و با جعل و انتشار این نوع مطالب در صدد اند تا از ارزش و اعتبار این امر مهم دینی بکاهند، تا این امر در ذهن مردم نهادینه شود «اگر نماز نخواندی مهم نیست در اوقاتی مخصوصی می‌توان همه آن ها را بجا آورد و جبران کرد» حال آنکه این مطلب از اساس باطل بوده و با آموزه های دینی ما مغایر است.
شبهه ۱۱۲۴ برای ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ ﻓﺮﻗﯽ برایش ندارد ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺁﯾﯿﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ... ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﺮﻕ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻕ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﺟﺪﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ؛ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﺮﻡ، ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ؛ ﻣﻦ...! ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﻫﺮﺩﻭﯾﻤﺎﻥ ﯾﮑﯿﺴﺖ، ﻓﻘﻂ ﺭﺍﻩ ﺍﺗﺼﺎﻟﻤﺎﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻪ ﺭﺍههای ﺍﺗﺼﺎﻝ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﯿﺪ! ﺷﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﭘﻨﺪﺍﺭ،ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﻧﯿﮑﺶ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺎ باشد. ﺍﺟﺎﺯﻩ دهیم ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ خودش ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺶ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻧﻪ فقط به ﺷﯿﻮﻩ ما... خدا دوستدار آشناست. عارف عاشق میخواهد نه مشتری بهشت... می اندیشم که خم و راست شدن ادیسون در آزمایشگاهش وقتی که می خواست لامپ برق را اختراع کند، زیباترین نماز ها بود؛ تصور می کنم که مادام کوری که بهترین سوخت هسته ای (رادیم) را کشف کرد، وقتی از صبح تا شب آنچنان غرق تحقیق بود که لب به هیچ خوراکی نمیزد با شکوه ترین روزه ها را گرفت. می نگرم که گراهام بل و همکارش واتسون فاصله دو اتاق طبقهٔ بالا و پایین را می رفتند و می آمدند تا تلفن اختراع شد، بهترین هرولهٔ حج شکل گرفت‌؛ می بینم که خیام با تبدیل ریاضیات از خطوط و اشکال به إعداد و محاسبات منزه ترین خمس و زکات را در طول 90 سال پرداخت کرده؛ می اندیشم... تصور می کنم... می نگرم... می بینم... عدالت خداوند این نیست که اینان را در آتش بسوزاند ولی... کسانی که حق میخورند ولی حج میروند، کسانی که اختلاس میکنند ولی خمس و زکات میپردازن، و کسانی که نان دیگران را میبرند ولی روزه میگرند به بهشت روند !! حتما معنی عدالت این نیست
پاسخ ۱۱۲۴ همین متن خودش ور رفتن به دین خدا، ایجاد تحریف در آن و دست زدن به راه‌های اتصال به خدا و ... می‌باشد. البته که ایمان مردم چیزی به خداوند متعال نمی‌افزاید و کفر بندگان نیز چیزی از او نمی‌کاهد، اما معنایش این نیست که برای او (نزد او)، ایمان و کفر فرقی ندارد. بلکه فرمود: از عرش تا فرش را برای این خلق کردم که معلوم شود چه کسی چگونه عمل می‌کند و کدام بهترید؟ و یکی از نام‌های معاد، "یوم الفصل" است، یعنی روز جداسازی، که بر اساس همین فرق‌هاست. خوبان دقت نمایند که معاندان مسلمانیِ مردم و دشمنان اسلام و مسلمین، برای ایجاد اعوجاج در اذهان عمومی و اعتقادات مردم، به هر شیوه‌ای متوسل می‌شوند و از جمله خودِ خدا، دین، ایمان و ... . به نویسنده باید گفت: اگر برای خدا فرق نمی‌کند و تو هم به آن چه می‌گویی معتقدی، پس چرا این مطلب را نوشتی؟ به چگونگی دینداری دیگران چه کار داری؟ و اساساً چرا از خودت دین می‌سازی و آن را به اسم خدا و اتصال به خدا به اذهان القا می‌کنی؟! پس خودت فرقش را می‌دانی. در هر حال مطلب فوق، از ریشه و صدر و ساقه، با تمام شاخ و برگ‌هایش غلط است. الف – اگر گوینده به خدا اعتقادی ندارد، حق ندارد با نام خدا به میدان دین قدم گذاشته  و از اتصال به خدا بگوید، این که نفاق محض است -  و اگر اعتقاد دارد، باید بگوید که بر خداست که بفرماید و تشریح کند که دین و دینداری چگونه است، یا هر کسی می‌تواند هر چه دلش خواست بگوید و اسمش را دینداری و راه اتصال به خدا بگذارد؟! این دین را از کجا آورده است؟! ب – خداوند متعال انبیا و رسولان را گسیل داشت و ختم بر حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله نمود و به او وحی (کتاب و قرآن) نازل نمود و در آن فرمود: دین نزد خدا اسلام است و هیچ دینی هم جز اسلام قبول نیست؛ تا هر کسی سر خود دین‌سازی نکند و نامش را راه اتصال به خدا نگذارد. فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ / آل‌عمران، 19» و فرمود: «وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (آل‌عمران، 85) ترجمه: هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است. ج – خداوند متعال برای اتصال بندگان با معبودشان، نماز را قرار داد و فرمود که "صلوة" این "وصل" را برقرار می‌کند. حالا اگر کسی راه دیگری بر گزیند، به شیطان وصل می‌شود نه به خدا. اوست که باید خودش را بشناساند و طریق وصل به خود را به بندگانش ابلاغ و تعلیم نماید، و گرنه تمامی مشرکین ادعای وصل به او را داشته و دارند، لذا به پیامبرش حضرت موسی علیه السلام فرمود: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14) ترجمه: به يقين اين منم خداى يكتا كه جز من معبودى نيست، پس مرا پرستش كن و نماز را به ياد من برپا دار. د – فرمود: بسیار فرق است بین مؤمن و فاسق – فرمود: شما زندگی اجتماعی دارید، پس بالتبع آثار تمامی باورها و رفتارها [کردار، پندار و گفتارتان] در تربیت یک دیگر، زندگی یک دیگر و سرنوشت دنیوی و اخروی یک دیگر تأثیر مستقیم دارد. از این رو در خیر و نیکی همدیگر را یاری کنید، در بدی و فسق یاری نکنید. خب این یعنی توجه و اتفاق یا افتراق آحاد یک جامعه با یک دیگر. پس شعار "به راه اتصال به خدا دست نزنید و ..."، حقه‌ای برای قطع اتصال مردمان به خداوند منّان و ارتباط سازنده‌ی آنها با یک دیگر است: «... وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ...» (المائده، 2) ترجمه: و در هر كار خير و تقوا يكديگر را يارى دهيد و بر گناه و تجاوز همكارى نكنيد، و از خدا پروا نماييد، كه همانا خداوند سخت‏كيفر است. ﻫ – فرمود: بندگان متصل به خدا کسانی هستند که اهل توبه، روزه‌داری، رکوع، سجود (نماز) و سپس "امر به معروف و نهی از منکر" و نیز "حفاظت از حدود الهی" می‌باشند. پس اتصال به خدا، هر کی هر کی نیست که هر کس هر کاری دلش خواست بکند و بگوید: این هم یک طریق اتصال است و شاید بسیار هم محکم‌تر باشد، پس دست نزنید! «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (التوبة، 112) ترجمه: (اين مؤمنان) همان توبه‏كنندگان، عبادت‏كنندگان، حمد و سپاس‏گويان، روزه‏داران، سفركنندگان (براى جهاد و تحصيل علم دين)، ركوع‏كنندگان، سجده كنندگان، فرمان‏دهندگان به معروف و بازدارندگان از منكر و نگهبانان مرزهاى (اصول و فروع دين) خدا هستند، و بشارت ده اين مؤمنان را. و – فرمود: البته در میان شما کسانی هستند که درست برعکس عمل می‌کنند، امر به منکر و نهی از معروف می‌کنند، که
آنها منافق هستند. [همین مطلب بالا خودش امر به منکر و نهی از معروف است] و وقتی به نام خدا و اتصال به خدا بیان می‌شود، عین نفاق و فسق است: «ألْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (التّوبة، 67) ترجمه: مردان و زنان منافق برخى از برخى ديگرند (با هم پيوند اعتقادى و عملى دارند) به كار ناپسند فرمان مى‏دهند و از كار پسنديده بازمى‏دارند و دستان خود را (از انفاق در راه حق) مى‏بندند خدا را فراموش كردند خدا هم آنها را فراموش نمود (پس از اتمام حجت به حال خودشان واگذاشت) مسلّما منافقان همان نافرمانانند. حقّه‌ی قدیمیِ "از کجا معلوم، شاید این نزد خدا بهتر هم باشد"؟! این حقّه که به نام دین و خدا، برای فریب مردم، به اذهان القا شده و می‌شود، بسیار قدیمی است و البته اهداف سیاسی و مبتنی بر رواج فسق دارد. انسان فطرتاً موجودی هدفدار است - چون هدف دارد، انتخاب راه می‌کند – و در طی طریق نیز هم به علم، نیاز دارد و هم به معلم احتیاج دارد و هم به مربی و الگو و راهنما. یعنی رسول، وحی و امام می‌خواهد. اینها می‌خواهند که مردمان و بندگان خدا، راه هدایت را گم کنند و چون سرگشته شدند، شکارشان کنند. می‌خواهند که مردم علم، معلم، مربی، راهنما و الگوی حقیقی را که انسان کامل و بالتبع انسان‌های به کمال رسیده هستند را نشناسند، تا مجبور شوند از الگوهای منحرف آنها تبعیت کنند. اما خداوند علیم و حکیم، برای انسان هم شاخصه‌ی کمال، قرب و اتصال را بیان داشت، هم بهترین الگو را معرفی کرد و هم فرمود: از آنها و تابعین آنها اطاعت و تبعیت کنید. فرمود: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (الأحزاب، 21) ترجمه: قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند. خداوند متعال شاخصه‌ها، صفات و خصلت‌های انسان‌های کامل، انسان‌های موحد، وارسته، مؤمن، متدین، متصل، با تقوا را بیان داشت و هم چنین ویژگی‌های انسان‌های ملحد، کافر، مشرک، منافق، فاسد، فاسق، جاهل ... و بالاخره انسان‌نماهای بدتر از حیوان (کَالانعام بَلهُم اضلّ سبیلاً) را به روشنی بیان داشت، تا راه برای همه روشن باشد و یک عده نگویند: «به راه اتصال دست نزنید، شاید اینها خیلی هم بهتر و نزد خدا مقرب‌تر باشند» - خیر اصلاً اینگونه نیست که اگر چنین بود، نه نبی، رسول، امام و وحی می‌فرستاد – نه به بایدها و نبایدهای فردی و اجتماعی تأکید می‌کرد - و نه قیامت و بهشت و جهنم بر پا می‌نمود. پس این انشاها، همه انحرافی و با هدف بستن راه خدا و ایجاد اعوجاج در اعتقادات مردم و بهره‌برداری سوء، از سرگردانی آنهاست. علت اختلاف: اتفاقاً اصلاً اختلاف از اینجا شروع نشد که کسی به دیگری بگوید: «من از تو مؤمن‌تر هستم»؛ بلکه از آنجا شروع شد و تا کنون امتداد یافته است که ملحدین و کفار که هم جاهل هستند و هم بسیار متکبر و مغرور، مقابل دین خدا و دینداران صف کِشی کردند، چرا که منافع آنها در گمراهی مردمان است. و از آنجا تشدید شد که لباس دین و اتصال به معبود پوشیدند و منافق‌وار به صفوف موحدین و مؤمنین و دینداران و مقربین رخنه کردند، تا بگویند: الزاماً دین و ایمان و کتاب و تقوا و ... این نیست که شما می‌گویید (گویی که ما گفته‌ایم، نه خداوند متعال)؛ لذا می‌گویند: شاید بنده با تمام کفر، فسق، فساد و جنایاتم، بسیار بهتر از شما و مقرب‌تر از شما باشم! و حتماً هم هستم، پس دست نزنید! کافر متکبر می‌گوید: من در دین شما دخالت می‌کنم، اما شما حق ندارید در دین من (کفر) دخالت کنید. باید نه تنها بگذارید هر کاری که دلم می‌خواهد بکنم و هر بلایی که دلم می‌خواهد بر سر شما و جامعه‌ی شما بیاورم، بلکه اگر تشویق نمی‌کنید، دست کم تردید کنید که شاید من نزد خدا محبوب‌ترم. می‌گویند: ما به هر طریقی و با هر روشی و به هر تحمیلی، به شما "امر و نهی" می‌کنیم [همین که می‌گوید به طریق اتصال ما دست نزنید، خودش نهی است] – اما شما حق ندارید هیچ گونه "امر و نهی"ای به ما داشته باشید، هر چند که جامعه را به فساد و ضلالت و هلاکت بکشانیم. اما خداوند متعال می‌فرماید: «كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ» (آل‌عمران، 110) ترجمه: شما (مسلمان‏ها) بهترين گروهى هستيد كه (از جانب خدا) بر مردم (جهان) پديدار شده‏ايد، به كار پسنديده امر مى‏كنيد و از كار زشت بازمى‏داريد و به خدا (در آنچه نازل
كرده) ايمان مى‏آوريد. و اگر اهل كتاب نيز ايمان مى‏آوردند البته برايشان بهتر بود برخى از آنها مؤمن‏اند و بيشترشان نافرمانند.  
شبهه ۱۱۲۵ 💠 باز هم یک عبارت و جمله بدون سندی که به علیه السلام نسبت داده می شود 🔰 عبارت زیر را شما به دفعات زیاد در فضای مجازی دیده اید که به امیرالمومنین (ع) نسبت می دهند و البته طرفداران هم آن را بارها به او نسبت دادند ، البته بدون هیچ سندی ! 👈 مواظب افکارت باش که گفتارت می شود، مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود، مواظب رفتارت باش که عادتت می شود، مواظب عادتت باش که شخصیتت می شود، مواظب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.👉 پاسخ ۱۱۲۵ 🌀 در پاسخ باید بگوییم با یک جستجوی ساده متوجه می شوید که در هیچ منبع حدیثی و روایی چنین چیزی نداریم ، البته کلیت مضمون جمله درست است و کسی منکر مفهوم جمله نیست، اما باز هم عرض می کنیم قرار نیست هر جمله خوبی را بدون هیچ سند و مدرکی به اهل بیت (ع) نسبت دهیم ⚠️ بسیار مراقب باشیم که هیچوقت چیزی را بدون سند و مدرک به اهل بیت (ع) نسبت ندهیم که گناهی است بس بزرگ ⚠️ احسان_عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
۱۱۲۶ سلام لعن رو کجا و کی و برای چه کسانی میتوان استفاده کرد اینکه بعضیا مرحوم رفسنجانی یا حسن روحانی و... خلفای اهل سنت رو لعن میکنن تاچه حد و کجا درسته
پاسخ سوال ۱۱۲۶ سلام علیکم‌ ابتدا باید عرض کنم‌با توجه به متن صریح قانون مجازات اسلامی و موادی که درخصوص توهین و فحاشی مقرر گردیده، اهانت به افراد جرم محسوب می‌شود و شخص مرتکب به مجازات شلاق و یا جزای نقدی محکوم خواهد شد. اما درمورد لعن👇 لعن و نفرین کلا امر پسندیده ای نیست مگر در موارد خاص لعن در مواردى جائز دانسته شده است : 1 - لعن بر كافران 2 - لعن بر مشركان 3 - لعن بر مرتدان 4 - لعن بر منافقان 5 - لعن بر ستمگران 6 - لعن بر فسادكنندگان در زمین  7 - لعن بر شیطان 8 - لعن بر آزار دهندگان خدا و پیامبر 9 - لعن بر دروغگویان 10 - لعن بر بهتان زنندگان به زنان پاكدامن 11 - لعن بر قاتل مۆ من  12 - لعن بر تحریف كنندگان كتاب خدا 13 - لعن بر منكران قضا و قدر الهى 14 - لعن بر مخالفان سنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) : 15 - لعن بر حلال كنندگان حرام خدا 16 -لعن بر زورگوى سلطه گر: 17 - لعن بر تاراج كننده بیت المال 18 -لعن بر حرام كنندگان حلال خدا 19 -لعن بر یارى كنندگان ستمگر: اما درباره لعن وسب بزرگان سایر مذاهب 👇  حجت‌الاسلام فلاح‌زاده، کارشناس مسائل فقهی درباره حکم لعن و سبّ بزرگان سایر مذاهب مطابق با بیانات رهبر معظم انقلاب به سوالی مهم در این باره پاسخ داده است که در ادامه متن پاسخ وی ارائه می‌‌شود. لعن برخی از دشمنان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در مکانهای عمومی یا خصوصی چه حکمی دارد؟ این هم از جمله سوالهایی است که بارها پاسخش را شاید همه شما از خود مقام معظم رهبری شنیده باشید و همین اواخر بیشتر تأکید داشتند به خاطر این فتنه‌هایی که در جهان اسلام پیش آمده است و برادرکشی و مسلمان‌کشی بین برخی از مسلمانان و ضرری که برای جهان اسلام دارد و سودش را استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل می‌برد. بارها شنیده‌اید که ایشان فرموده‌اند به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید و توهین به مقدسات سایر مذاهب را حرام دانسته‌اند، به علاوه هر عملی که موجب تفرقه بین مسلمانان شود، ایشان آن را منع کرده‌اند و حرام دانسته‌اند، بنابراین مومنین از کارهایی که به هر حال سودی ندارد، بلکه ضرر دارد و موجب اختلاف و برادرکشی بین مسلمانان یا موجب وهن مذهب می‌شود یا به نحوی توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی است، ان‌شاالله بپرهیزند که این عمل جایز نیست. امادرمورد لعن ونفرین به افراد حقیقی یا حقوقی 👇 تعالیم دینی اسلام به ما می آموزد که انسان های با ایمان، نه تنها چیزهایی را بر زبان نمی آورند که گناه باشد و حقی را از کسی تضییع کند که حتی حرف ها و سخنانی که گناه نیست و بار منفی ندارد و در اصطلاح به آن لغو می گویند را نیز بر زبان نمی آورند. قرآن کریم در این باره می فرماید: "براستى که مؤمنان رستگار شدند،... آنها که از لغو و بیهودگى روى ‏گردانند". این آیه می گوید؛ در حقیقت مؤمنان آن چنان ساخته شده‏اند که نه تنها به اندیشه‏هاى باطل و سخنان بى اساس و کارهاى بیهوده دست نمى‏زنند، بلکه به تعبیر قرآن از آن روی گردانند، تا چه رسد به این که به ناحق دیگران را مورد لعن و تکفیر قرار دهند. در آموزه های دینی ما علاوه بر آن که چنین کارهایی نهی شده است، روایاتی از پیشوایان دین وجود دارد که می گوید؛ اگر لعنی از کسی صادر شود که شخص لعن شده مستحق آن نباشد، این لعن به فرد لعنت کننده باز می گردد: "وَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ لَعَنَ رَجُلٌ الرِّیحَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ لَا تَلْعَنِ الرِّیحَ فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ وَ إِنَّهُ مَنْ لَعَنَ شَیْئاً لَیْسَ لَهُ بِأَهْلٍ رَجَعَتِ اللَّعْنَةُ عَلَیْهِ"؛مردی در محضر رسول خدا (ص) باد را لعن کرد، رسول خدا فرمود باد را لعن نکن؛ چرا که او از طرف خدا مأمور است. و همانا کسی که چیزی را لعن کند که او مستحق لعنت نباشد، آن لعنت به شخص لعن کننده باز می گردد. در این روایت چنان که پیدا است، باد مورد لعن و ناسزا قرار گرفته، نه انسانی که حرمت و احترامش مانند حرمت خانه کعبه است. و این بیانگر آن است که انسان باید مواظب رفتار و گفتار خویش باشد، و بدون دلیل و حجت شرعی نسبت به کاری اقدام نکند به دیگران قضاوت نکند. ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521