eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
124 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سربازگمنام
سلام نظرتون درمورداین کلیپ چیه
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از جماران، انتشار ویدئویی از سخنان یک روحانی در تلویزیون که طی آن جملاتی را به امام خمینی(س) نسبت داده بود، باعث جنجال در فضای مجازی شد. این روحانی در سخنان خود که در شبکه قرآن و معارف سیما ایراد شده، به نقل از امام راحل، انقلاب اسلامی را «نقشه از پیش دیده شده خداوند از زمان ولادت پیامبر(ص)» عنوان می کند و در ادامه باز هم به نقل از امام مدعی می شود که «معنای رخ دادن اتفاقاتی چون شکسته شدن ستون های طاق کسرا در ایران همزمان با ولادت پیامبر(ص) در مکه، برچیده شدن نظام سلطنت در ۱۴ قرن بعد است» و نیز جبرئیل در ۷۵ روز دوره حیات حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص) آن حضرت را «با اخبار انقلاب ایران آرام می کرد».  اما واقعیت چیست و ارجاع این روحانی به کدام سخنان از امام است؟ در واقع مبنای این جملات، مطالبی است که امام در دو سخنرانی جداگانه خود بیان کرده اند: امام در یکی از سخنرانی های خود به مناسبت ولادت پیامبر(ص) پس از مرور وقایعی که همزمان با ولادت آن حضرت رخ داد، می گویند: «‌در قرن چهاردهم این کار می شود، یا چهارده قرن بعد این کار می شود؟ به نظر شاید بیاید‎ ‎‌این، محتمل هست که این بنای ظلم شاهنشاهی بعد از چهارده قرن از بین می رود و‎ ‎‌بحمدالله رفت از بین. بتها همه به رو افتادند، این بتها هم خواهند از بین رفت، حالا چه‌‎ ‎‌بتهایی که تراشیده بودند از سنگ یا بتهایی که خود ملتها یا بعض از ملتها می تراشند با‎ ‎‌آدم. اینها هم رفتنی هست، منتها ما حوصله مان کم است. تمام دنیا از اول تا آخرش پیش‌‎ ‎‌حق تعالی یک جور پیداست، این ور و آن ور ندارد که یک راه دوری باشد. پیش ما این‌‎ ‎‌طور است که خیلی راه دور است که هزار سال طول می کشد، دوهزار سال طول می کشد.‌‎ ‎‌نخیر اینها قریب است، نزدیک است و می شود، و بتها شکسته خواهد شد ان شاءالله . و‎ ‎‌آتش افروزیها و بت پرستیها و آتش پرستیها هم ان شاءالله از بین خواهد رفت».‌ (صحیفه امام، جلد۱۹، صص۴۳۵ و ۴۳۶) ایشان همچنین در سخنان دیگری به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) می گویند: «من راجع به حضرت صدیقه - سلام الله علیها - خودم را قاصر می‌دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می‌کنم به یک روایت که در کافی شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق - سلام الله علیه - می‌فرماید: فاطمه - سلام الله علیها بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند در این دنیا، بودند و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می‌آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می‌کرد و مسائلی از آینده نقل می‌کرد.  ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز مراوده‌ای بوده است؛ یعنی، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیای عظام‌درباره کسی این‌طور وارد شده باشد که در ظرف ۷۵ روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه‌ای که واقع می‌شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذریه او می‌رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، کاتب وحی بوده است حضرت امیر، همان طوری که کاتب وحی رسول خدا بوده است - والبته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم - کاتب وحی حضرت صدیقه در این ۷۵ روز بوده است. مسئله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می‌آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می‌خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل بشویم به اینکه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولی است یا پیغمبر است. او تنزیل می‌دهد او را و وارد می‌کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالی او را مأمور می‌کند که برو و این مسائل را بگو. چه آن قسم بگوییم که بعض اهل نظر می‌گویند و چه این قسم بگوییم که بعض اهل ظاهر می‌گویند، تا تناسب ما بین روح این کسی که جبرئیل می‌آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است. حتی درباره ائمه هم من ندیده‌ام که وارد شده باشد این‌طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که برای حضرت زهرا - سلام الله علیها - ست که آنکه من دیده‌ام که جبرئیل به‌طور مکرر در این ۷۵ روز وارد می‌شده و مسائل آتیه‌ای که بر ذریه او می‌گذشته است، آن مسائل را می‌گفته است و حضرت امیر هم ثبت می‌کرده است. و شاید یکی از مسائلی که گفته است، راجع به مسائلی است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب - سلام الله علیه - است، برای او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمی‌دانیم، ممکن است. در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده‌اند
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
- با اینکه آنها هم فضایل بزرگی است - این فضیلت را من بالاتر از همه می‌دانم که برای غیر انبیا - علیهم السلام - آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا - علیهم السلام - و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کس دیگر حاصل نشده. و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تاکنون واقع نشده و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه - سلام الله علیها - است». (صحیفه امام، ج۲۰، صص۴-۶) بر اساس این جملات، آنچه امام خمینی در سخنان خود عنوان می کنند یک «احتمال» و «ظرافت ادبی» و نه یک امر «مسلّم تاریخی» آنگونه که گوینده بیان می کند، بوده است.  به نظر می رسد که با توجه به جایگاه والای امام خمینی در رهبری انقلاب اسلامی، تأسیس جمهوری اسلامی و اثر کلام و رفتار ایشان در پی ریزی این نظام؛ نسبت دادن هر سخن و دیدگاهی به ایشان باید با دقت و حساسیت دنبال شود و بیش از آنکه برای جلب مخاطب گفته شود، «مستند» باشد
شبهه: استدلال یک خانم درباره حجاب : مدتی است سوزن همه ‌گیر کرده روی حجاب! امام جمعه و بسیج، موافقین را دعوت می‌کنند به راهپیمایی حجاب و عفاف! استدلال مدافعان این است که حجاب بگذارید، چون مردها زیبایی شما زنها را می‌بینند و دلشان می‌خواهد! مگر من که ماشین آخرین مدل شما را می‌بینم، دلم نمی‌خواهد؟ مگر من پشت ویترین مغازه لباس مدروز می‌بینم، نمی‌خواهم؟ مگر بچه‌های ما وقتی در تلویزیون غذاهای رنگارنگ می‌بینند، هوس نمی‌کنند!؟ خوب بکنند! چه کسی ضامن است؟ چرا فقط نگران تحریک یک شهوت، آن‌ هم از نوع مردانه‌اش هستید!؟ مگر زنها طعمه‌ی نمایش‌ها و‌تبلیغات نمی‌شوند؟ اگر انسانها را انقدر بی‌اختیار و بی‌اراده دیده‌اید که هر چه ببینند، می‌خواهند، باید فکر اساسی‌تری کنیم! بیاییدمعامله کنیم. هر نمایشی ممنوع! یا نمایش هر چیز زیبا و دل‌انگیز یا هوس‌انگیزی ممنوع! شما خانه‌های لاکچری و برجها و آپارتمانهای کاخ نمایی که هوش از سر مستاجرها می‌برد را ویران کنید، ما قول می‌دهیم پایمان را به خیابان نگذاریم. شما ویترین مغازه‌‌هایی که لباس و کیف و کفش و لوازم خانه را به نمایش گذاشته‌اند تخته کنید، ما روبنده به رویمان می‌بندیم! شما پخش تبلیغات رستوران و انواع غذا و ماهی و کباب را تعطیل کنید تا ما شاهد برق چشمان فرزندانمان نباشیم، ما به جای چادر، کارتن یخچال می‌پوشیم که حجم هیچ جایمان معلوم نباشد! شما حجم شکمتان را پنهان کنید، ما هم مویمان را پنهان می‌کنیم! شما دست از پرخوری بردارید و بر شکم مبارک حریف شوید، تا ما از خودنمایی دست بکشیم و برخوی زنانه‌مان چیره شویم! به نظرم معامله‌ی منصفانه ایست! دیگر عقب‌مانده‌ترینهای جهان هم فهمیده‌اند که دوران جنگ و چوب و چماق گذشته! بیایید بنشینیم و مذاکره کنیم! شما مردان پولدار را قلع و قمع کنید تا دل زنان فقیر نلرزد ، ما چنان گره روسریمان را سفت می‌کنیم که زبانمان از حلقمان آویزان شود! امتیاز می‌دهیم و امتیاز می‌گیریم! نمی‌شود تمام حلوای اسلام به کام شما باشد و چوب و چماقش برای ما! چماق ‌و هویجی اگر هست، با هم نوش‌جان می‌کنیم! عادلانه و منصفانه! ✍طاهره جمشیدی
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
شبهه: استدلال یک خانم درباره حجاب : مدتی است سوزن همه ‌گیر کرده روی ح
سلام علیکم‌ پاسخ شبهه ، در قالب چند سوال وجواب 👇 ۱_آیا حجاب واجب است؟ قریب به اتفاق فقها حجاب را جز ضروریات دین می دانند. آیه "قل للمومنات یغضضن...." به تعبیر اکثر مفسیرین مانند طبرسی و علامه طباطبائی و مکارم شیرازی و…با این شان نزول است که چون زنان پیراهنی می پوشیدند که گریبانشان باز بوده است، این آیه نازل شده است که باید روسری راطوری ببندند که قسمت های یاد شده و مو و دور گردن و غیره پوشیده شود. بعد از نزول این آیات داریم که عایشه زنان انصار را چنین ستایش می کرد که " حتا یک نفر آنان مانند سابق بیرون نیامدند و سر خود را با روسری مشکی می پوشاندند." ۲_اما آیا حجاب اجباری است؟ سوال را باید دقیق کرد. اجبار به چه معنا؟ برای ما، در اصل پذیرش دین یعنی حوزه نظری و اعتقاد اجباری نیست اما در حوزه عملی و رفتاری ملزم به رعایت یک سری احکام. هستیم، اگر اسلامی را بپذیریم از نظر شرعی ملزم به رعایت احکام آن هستیم واگر هم نپذیریم در جامعه اسلامی ملزم به رعایت قانونی اون احکام هستیم ،مانند رعایت حجاب وعدم روزه خواری در ملاء عام ۳_تفاوت ایندو چیست؟ فرد مسلمان می تواند نماز نخواند و روزه نگیرد. اما در حجاب ماجرا متفاوت است. حجاب برخلاف نماز و روزه امر فردی و در خلوت نیست و بروز اجتماعی دارد. یعنی فرد می تواند اعتقادی به حجاب نداشته باشد اما به جهت اجتماعی نمی تواند خلاف قانون عمل کند. دین اختیاری است. مردم می توانند دینی که پذیرفتند را عمل نکنند که البته متضمن آثار اخروی است. اما رفتار آنها نباید منجر به ضرر جامعه شود. لذا شرب خمر در خانه یک حکم دارد و در خیابان متضمن ضرر اجتماعی و یک حکم. جلوگیری از ضرر جامعه مقابل آزادی و تعرض فرد از بینات است و در همه جای عالم نیز همین اصل برقرار است. ۴_چرا کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است؟ "خب مردها تحریک نشوند".این حرف برای تنزل دادن مساله است. البته قواعد طبیعی و غریزی سرجای خودش قرار دارد و دستوری نیست، ولی علت اصلی ایندست مسائل نیست.توجه کنیم اینکه گفته می شود کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است به جهت اینست که شرایط برای دینداری سخت می شود. چرا اکثریت باید به مشقت بیافتند که عده ای می خواهند مقابل اراده دینی مردم باشند؟ مثلاً نگاه به موی زن نامحرم، بدون تحریک هم حرام است. یعنی حجاب اختیاری یک نفر، مشقت است برای دیگری.اما ماجرا ازین نیز فراتر است. شهری که قرارست محیط دین ورزی و بستر معنویت برای جامعه باشد مستعد بی اخلاقی می شود. وظیفه یک حکومت ساخت بستری است که مهیای دینداری باشد نه مروج بداخلاقی در ادامه پاسخ جناب دکتر امامی اولا هر گونه بی عدالتی بده و باید جمع بشه ثانیاتحریک کنندگی داریم تا تحریک کنندگی خوب درباره کرونا هم همین جور بگید که ما وقتی ماسک میزنیم که ثروتمندان هم به شکمشون سنگ ببندن فردا هم عریان بیان بیرون بگن اگر شما تحریک میشید ما هم با دیدن فلان ماشین تحریک میشیم ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
اصلا همه این حرفها درست ولی مشکل اساسی جایی است که طرف مشکلات بی‌حجابی رو قبول داره ولی رعایتش رو منوط میکنه به از بین رفتن تعدادی مشکل دیگه تازه خودش داره میگه زن بی‌حجاب شده وسیله تبلیغات ازطرف دیگه خیلی از مشکلات یاد شده ریشه در همین شهوت جنسی کنترل‌نشده دارند بعدشم مگه ایشون به عنوان یک زن از خوراکی‌های خوشمزه و لذیذ تناول نمیکنه؟ حجم شکم برای زنها هم هست همچنین خودداری از خیلی از چیزها مثل و غذای رنگی و لباس و.... خیلی راحت‌تر از نگه‌داری نفس در مقابل شهوت جنسی است ایشون ماهیت شهوت‌ها رو با هم یکی گرفته در صورتی که اینطور نیست و اینکه ایشون صرفا داره از نگاه یک زن بی‌علاقه به حجاب به قضیه نگاه میکنه که بحث حلوای اسلام و کام مردان رو وسط میکشه
یک نکته دیگه هم اینکه در اسلام لباس شهرت و چیزی که باعث انگشت‌نما شدن بشه چه برای مرد چه برای زن حرام است مثلا ماشین یا لباس یا خونه یا دکور یا تبلیغ یا هر چیزی که دل کسی رو بلرزونه یا اون رو متعجب کنه اشکال داره غذا خوردن در جایی که کسی ببینه و نتونه بخره اشکال داره اسلام برای هر چیزی حجاب قرار داده و شرایط استفادشو گفته چه مرد چه زن چه شهوت جنسی چه شهوت شکم چه...... برخی از اینها مهمتر هستند و در اولویت قرار دارند مثل حجاب زنان هر کس هم مسئول گناه خودشه
راستی کسی هم نگفته حس زنانه‌ات رو سرکوب کنی اسلام گفته زیبایی و برازندگی زنانه و هنر لطیف بودنت را برای اشخاص خاصی نمایان کن و اونها رو عمومی نکن
و روایت از امام صادق علیه السلام رالطفا توضیح بدهید مااکثرالضجیج و اقل الحجیج بیزحمت خلاصه باشد
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
#سوال و روایت از امام صادق علیه السلام رالطفا توضیح بدهید مااکثرالضجیج و اقل الحجیج بیزحمت خلاصه ب
سلام علیکم محمدبن الحسن صفّار» در کتاب «بصائر الدرجات» آورده است: ابوبصیر می گوید: در خدمت امام صادق علیه السلام به حجّ مشرّف شدم. در حال طواف عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! آیا خداوند تمام این مردم را می آمرزد؟ حضرت فرمودند: ای ابوبصیر، اکثر آنچه که می بینی میمونها و خوکها هستند، عرض کردم: آنچه می بینی به من نیز نشان بده! حضرت کلماتی بر زبان آورد و سپس دستانش را بر چشمانم کشید، من آنها را که به صورت خوک و میمون بودند مشاهده کردم، این امر مرا به وحشت انداخت و به همین خاطر بار دیگر حضرت دستش رابر چشم من کشید و من آنها را به همان شکل اول مشاهده نمودم. داستان ابوبصیر و امام باقر علیه السلام (ما اکثر الحجیج واعظم الضجیج، فقال: ما اکثر الضجیج و اقلّ الحجیج) نمونه ای دیگر از روایات در این باب است
سلام علیکم آیا پیامبر خدا رحلت نمودند یا به شهادت رسیدند؟ لطفا با دلیل قانع کننده بفرمایید.
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
#سوال سلام علیکم آیا پیامبر خدا رحلت نمودند یا به شهادت رسیدند؟ لطفا با دلیل قانع کننده بفرمایید.
پاسخ: پرسش شما را می توان از دو منظر بررسی کرد: 1. آیا دلیل قابل اعتمادی از کتب شیعه و اهل سنت، مبنی بر شهادت پیامبر اکرم (ص) می توان یافت، علاوه بر آن، کیفیت شهادت ایشان چگونه بوده است؟ 2. آیا بر فرض این که پیامبر (ص) به شهادت نرسیده باشند، این موضوع از ارج و قرب ایشان نزد پروردگار خواهد کاست؟! به همین ترتیب، به بررسی موارد فوق می پردازیم: 1. در ارتباط با بخش اول، باید گفت که دلایل بسیاری وجود دارد که شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر (ص) را تأیید می نمایند. این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند؛ یعنی هرچند که الفاظ و توصیفات آنها کاملاً با یکدیگر مشابه نیستند، اما از مجموع آنها، می توان موضوع مورد بحث را ثابت نمود. اکنون به تعدادی از این روایات با استناد به کتب فریقین اشاره می نماییم: الف. کتاب های شیعه: روایت اول: امام صادق (ع) می فرمایند: چون پیامبر اسلام (ص)، ذراع (یا سر دست) گوسفند، را دوست می داشتند، یک زن یهودی با اطلاع از این موضوع ایشان را با این بخش از گوسفند مسموم نمودند.[1] در این روایت، به مسمومیت پیامبر (ص) تصریح شده، اما در آن اشاره ای نشده است که آیا ایشان بر اثر این سم به شهادت رسیده اند یا خیر؟ روایت دوم: امام صادق (ع) فرمودند: "پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمه ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود".[2] در این روایت، علاوه بر تصریح به مسموم شدن رسول خدا (ص) و شهادت ایشان در پی مسمومیت، به اصلی کلی نیز اشاره می شود که مرگ تمام پیامبران و اوصیا با شهادت بوده و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نمی روند! روایات دیگری نیز وجود دارد که این اصل کلی را تقویت می نماید.[3] بسیاری از دانشمندان شیعه، با استفاده از این اصل کلی، نیازی به جست و جوی مورد به مورد در ارتباط با چگونگی شهادت هر کدام از معصومان (ع) احساس نمی کنند.[4] بر این اساس، هر چند دلیل متقنی بر شهادت پیامبر (ص) نیز ارائه نشود، باز هم می توان معتقد بود که رحلت ایشان طبیعی نبوده است! ب. کتب اهل سنت: تنها شیعیان نیستند که معتقد به شهادت پیامبر (ص) هستند، بلکه روایات فراوانی در صحاح و دیگر کتب اهل سنت وجود دارد که همین موضوع را تأیید می نماید که به عنوان نمونه، به دو مورد آن اشاره می نماییم: روایت اول: در معتبرترین کتاب اهل سنت، نقل شده که پیامبر (ص) در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: "من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد".[5] همین موضوع در سنن دارمی نیز بیان شده است. علاوه بر این که در این کتاب، به شهادت برخی از یاران پیامبر (ص)، بر اثر تناول همان غذای مسموم نیز اشاره شده است.[6] روایت دوم: احمد بن حنبل در مسند خود، ماجرایی را بیان می نماید که طی آن، بانویی به نام ام مبشر که فرزندش به دلیل خوردن غذای مسموم در کنار پیامبر (ص)، به شهادت رسیده بود؛ در ایام بیماری ایشان به عیادتشان آمده و اظهار داشتند که من احتمال قوی می دهم که بیماری شما ناشی از همان غذای مسمومی باشد که فرزندم نیز به همین دلیل به شهادت رسید! پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند که من نیز دلیلی به غیر از مسمومیت، برای بیماری خویش نمی بینم و گویا نزدیک است که مرا از پای در آورد.[7] مرحوم مجلسی نیز با نقل روایتی؛ تقریبا مشابه با این روایت بیان نموده که به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر (ص) هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.[8] روایت سوم: محمد بن سعد؛ از قدیمی ترین مورخان مسلمان ماجرای مسمومیت پیامبر اکرم (ص) را این گونه نقل می نماید: هنگامی که پیامبر (ص)، خیبر را فتح نموده و اوضاع به حالت عادی برگشت، زنی یهودی به نام زینب که برادر زاده مرحب بود که در جنگ خیبر کشته شد، از دیگران پرسش می نمود که پیامبر (ص) کدام بخش از گوسفند را بیشتر دوست می دارد؟ و پاسخ شنید که سر دست آن را. سپس آن زن، گوسفندی را ذبح کرده و تکه تکه نمود و بعد از مشورت با یهودیان در مورد انواع سم ها، سمی که تمام آنان معتقد بودند، کسی از آن جان سالم به در نمی برد را، انتخاب نموده و اعضای گوسفند و بیشتر از همه جا، سردست ها را مسموم نمود. هنگامی که آفتاب غروب نموده و پیامبر (ص) نماز مغرب را به جماعت اقامه فرموده و در حال برگشت بودند، آن زن یهودی را دیدند که همچنان نشسته است! پیامبر (ص) دلیل آن را پرسیدند و او جواب داد که هدیه ای برایتان آوردم! پیامبر (ص) با قبول هدیه، به همراه یارانش بر سر سفره نشسته و مشغول تناول غذا شدند ... بعد از مدتی، پیامبر (ص) فرمودند که دست نگه دارید! گویا این گوسفند مسموم است! مؤلف کت
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
#سوال سلام علیکم آیا پیامبر خدا رحلت نمودند یا به شهادت رسیدند؟ لطفا با دلیل قانع کننده بفرمایید.
اب، سپس نتیجه می گیرد که شهادت پیامبر (ص) به همین دلیل بوده است.[9] بدین ترتیب، از مجموع روایات نقل شده در کتب شیعه و اهل سنت، می توان نظریه شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر (ص) را تقویت نمود که در قریب به اتفاق این روایات، زمان مسمومیت ایشان، هم زمان با جنگ خیبر و توسط زنی یهودی بیان شده است. البته برخی نقل های ضعیف دیگری نیز وجود دارد که کیفیت شهادت پیامبر (ص) و عامل شهادت ایشان را به گونه ای دیگر توصیف می نماید که اثری از این دسته روایات در کتب معتبر وجود نداشته و به همین دلیل، نمی توان بدان ها استناد نمود. 2. اما با این وجود، باید بدانیم که موضوع شهادت پیامبر (ص)، از اصول دین و یا بدیهیات آن نبوده که ایمان و اعتقاد بدان، واجب و لازم بوده و انکار آن، موجب خروج از دین شود و به همین دلیل نیز، تعداد اندکی از مسلمانان، در شهادت پیامبر (ص) تردید نموده و رحلت ایشان را ناشی از عاملی طبیعی؛ مانند بیماری ذات الجنب (سینه پهلو) و یا تب شدید دانسته اند،[10] با این که خود پیامبر تأکید نموده بود که من به برخی از این بیماری ها هرگز مبتلا نخواهم شد![11] اما در هر صورت؛ چه این مرد بزرگ الاهی به شهادت رسیده باشند، و چه با مرگ طبیعی از دنیا رفته باشند، باید بدانیم که مقام ایشان، بسیار بالاتر و برتر از شهدای دیگر است؛ زیرا خداوند در قرآن کریم، اولاً: جایگاه پیامبران را بالاتر از شهداء بیان کرده است[12]؛ ثانیاً: شهیدان به دلیل این که در راه خدا و با پیروی از رسول او، جان خود را از دست داده اند. نزد خداوند قرب و منزلت کسب می کنند؛ بدیهی است که اگر خداوند، شهدا را به دلیل پیروی از پیامبران، شایسته رحمت و ثواب بی نهایت بداند، باید خود پیامبران از مقامی بسیار والاتر و برتر برخوردار باشند. بنابراین پیامبر ما (آن مرادی که تمام زندگی خود را وقف تلاش در راه خدا نموده تا حدی که مریدان او چنین منزلتی در درگاه الاهی پیدا کردند)، نه تنها از آن منزلت بی نصیب نیست بلکه از مقامی بسیار والاتر و برتر برخوردار است. [1] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 315، ح 3، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش.  [2] محمد بن حسن بن فروخ صفار، بصائر الدرجات، ج 1، ص 503، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق. [3] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 27، ص 216، ح 18 و ج 44، ص 271، روایت 4، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق.    [4] همان، ج 27، ص 209، ح 7.   [5] صحیح بخاری، ج 5، ص 137، دار الفکر، بیروت، 1401 ق. [6] سنن دارمی، ج 1، ص 33، مطبعة الاعتدال، دمشق. [7] مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 18، دار صادر، بیروت. [8] بحار الانوار، ج 21، ص 7. [9] محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 202 – 201، دار صادر، بیروت. [10] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج 10، ص 266، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.  [11] همان، ج 13، ص 31؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 8، ص 193، ح 229.     [12] وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً ( نساء، 69)؛ ر. ک: ترجمه المیزان، ج ‏4، ص 652؛ تفسیر نمونه، ج ‏3، ص 460.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💽 «اثبات شهادت اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم - قسمت دوم» 🔸 بررسی موضوع شهادت پیامبر (ص) در منابع اهل سنت و شیعه 🎤
✅پرسش: آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ازدواج کرده اند؟ ✅پاسخ در مورد ازدواج کردن يا نکردن امام زمان(عليه السلام)،نمي توانيم بصورت قطعي و يقيني اظهار نظر کرد.لكن شواهدي هست كه وجود همسر و فرزندان را اثبات مي نمايد. 1-قواعد كلي 2-روايات 3-دعاها 1-📌 قواعد كلي شريعت، محمدي ايجاب مي كند كه حضرت بقيه الله نيز مانند ديگر پيشوايان معصوم«عليهم السلام» تشكيل خانواده داده است، و از جد بزرگوارش حضرت محمّد مصطفي پيروي نموده. 🔹مرحوم محدث نوري« ره » مي فرمايد: چگونه ترك خواهد نمود چنين سنت عظيمه جدبزگوار خود را با آن همه ترغيب و تحريص كه در انجام آن شده. و نكوهشي كه در ترك آن شده است. سزوار ترين كس در انجام سنت پيامبر امام هر عصر است و تا كنون كسي ترك آن را از خصايص آن جناب نشمرده است. 2- 📌روايات در رابطه با همسر و همسران حضرت بقيه الله تنها يك روايت است كه سرنخي به دست ميدهد و آن روايتي است كه، مرحوم كفعمي در كتاب شريف مصباح نقل كرده است. بر اساس اين روايت همسر حضرت از نسل عبدالعُزّي پسر عبدالمطلب مي باشد. در رابطه با اولاد آن حضرت رواياتي هست كه وجود آنها را به روشني اثبات مي كند و اين روايات ضمنا وجود همسر را اثبات مي كنند: الف- سيدبن طاووس در جمال الاسبوع مي فرمايد: روايتي با سندهاي متصل يافتم كه حضرت ولي عصر«‌عج» را اولاد بسياري هست. ب- مرحوم مجلسي «ره» نيز بابي را به خلفاء و اولاد حضرت مهدي اختصاص داده است. 🔹روايت بسياري دليل بروجود فرزند براي حضرت مهدي هستند الا يك روايت كه منافي و معارض با اين روايات است و آن روايت اين است، هر امامي بايد فرزند داشده باشد به جز حضرت مهدي كه فرزند ندارد، ولي علماء و برزگان شيعه مانند مرحوم محدث نوري و شيخ طوسي و مير محمد مير لوحي معاصر علامه مجلسي اين تنافي را رفع كردند، بدين بيان كه امام زمان مانند ساير ائمه پسر امام ندارد، نه آنكه اصلا پسر ندارد و بنابراين از مجموع احاديث استفاده مي شود كه، براي حضرت مهدي فرزندان بسياري هست كه همه از اولياء و صلحاء شرفا هستند ولي سمت امامت ندارند، چرا كه امام منحصر در دوازده نفر است. 3-📌 دعاها، علاوه بر روايات و قواعد كلي برخي دعاها نيز از معصومين« عليهم السلام» صادر شده و يا از ناحيه مقدسه رسيده دلالت دارند بر اينكه براي حضرت اهل و عيالي و فرزنداني هست و در دعاها نامي از آنها برده نشده و در حق آنها دعا شده است. در اين دعا وجود همسر و فرزندان را براي حضرت اثبات مي كند و در اين مورد دعا بسيار است. 🔸واينكه آيا حضرت مهدي با فرزند و همسران خود ظهور مي كنند، چون ما بشريم و اطلاعات بشر محدود است اطلاعات و دليل قطعي و يقين محكم به آن تصريح نشده است. منابع جهت مطالعه: [1]. سيماي آفتاب، دكتر حبيب الله مظاهري. [2]. تجسم اميد و نجات، عزيز الله حيدري. [3]. سيماي مصلح جهان، مراد فيضي. [4]. ارتباط معنوي با حضرت مهدي«عج »، حسين گنجي./ مرکز ملی پاسخ به سوالات دینی ــــــــــــــــ
چند سالی است در پایان ماه صفر مراسمی در برخی شهرها باب شده است که در ظاهر مانند بسیاری از خرافات دیگر عملی نیکو وانمود می شود، اما هنگامی که در آن اندیشیده می شود نتیجه به آنجا می رسد که با خرافه ای دیگر مواجه هستیم.   داستان از این قرار است که گفته می شود در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه می بایست درب هفت مسجد را کوبید و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را اعلام کرد و بدین سان از دستان حضرت زهرا (سلام الله علیها) صله دریافت کرده و حاجات خود را طلب کنیم.   در سال های ابتدایی این مراسم به کوبیدن در مسجد و آن گاه اقامه نماز صبح در آخرین مسجد اکتفا می شد. اما با گذشت زمان بر پیرایه های این عمل افزوده شد. سال بعد تضرع و ناله و گریه بر درب مسجد. سال بعد پخش نذورات و شیرینی و شکلات و...، سال بعد گفته شد در آخرین مسجد باید دعای توسل خوانده شود و سال بعد روشن کردن شمع بر در مسجد و آب و جارو کردن مقابل آن هم اضافه شد و همین طور این سیر تکاملی ادامه یافت تا جایی که برخی از نماز مغرب شب اول شروع به این کار می کردند تا از خواب شب هم بی بهره نمانند. در همان سال های ابتدایی مراجع عظام طبق وظیفه دینی و شرعی خود که هنگام ظهور بدعت ها، علما باید علم خود را بروز و ظهور دهند بر بی ریشه بودن این عمل تأکید کردند. اما متأسفانه هنوز برخی این راه اشتباه را می پیمایند. این نمونه ای از نمونه های فراوان است که برخی در خارج از چارچوب دین برای طلب حاجات و نیازهای خود از خداوند و ائمه متمسک به آیین هایی این چنینی می شوند. حجت الاسلام حسین هاشمی از محققین حوزه علمیه قم پیرامون سندیت کوبیدن درب مساجد و روشن کردن شمع مقابل مسجد در پایان ماه صفر به خبرنگار شبستان گفت: اعمالی پس از پایان ماه صفر بین مردم رایج است از جمله کوبیدن درب هفت مسجد، روشن کردن هفت شمع مقابل درب مساجد و یا جارو کردن مساجد که اینها از نظر تاریخی هیچگونه سندیتی ندارد و از سیره بزرگان و علما نبوده است.   دق الباب مسجد در سیره علما نیست حجت الاسلام هاشمی ادامه داد: این موارد، پیشینه روایی ندارد و بیشتر آداب و رسومی قومی و بومی است. به عنوان مثال در برخی مناطق استان بوشهر نیز دیده‌ شده است که مردم به نشانه پایان نحسی ماه صفر، قلیان می‌شکنند.    بدعت در دین گناه محسوب می شود وی ادامه داد: متاسفانه در بسیاری از موارد این اعمال با خرافات مخلوط شده و به مواردی انحرافی در دین تبدیل می شود. اگر عملی در دین وارد نشده باشد و با عنوان دین انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، بلکه گناه نیز محسوب می‌شود، چرا که بدعت در دین نهی شده است. ادامه👇
ادامه👆👇 در مورد «دق الباب» مساجد نیز همین‌طور است، شیطنتی است که خرافه‌سازان وسوسه کردند و عوام پذیرفتند. نه تنها هیچ سندی ندارد، بلکه خلاف است. چنان چه مقام معظم رهبری در پاسخ استفتایی در این مورد ضمن نهی، امر به جلوگیری از آنان نمودند: پاسخ دفتر حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به استفتائی درباره دق‌الباب مساجد: «عمل فوق‌الاشاره مستند روایی ندارد و شیوه قابل تأیید نیست، اگر چه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده است، لیکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است. آقایان علماء اعلام - دامت افاضاتهم - و مؤمنین - ایدهم الله تعالی - با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است، منتهی به وهن مذهب شود، جلوگیری کنند».