کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
#شبهه
شبهه معدن طلا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏆📺 *نمونه تبلیغات فریبنده منافقین در مورد معادن طلای ایران*
👁مراقب باشیم فریب نخوریم
📺در فیلم ادعاهای کذب فراوانی صورت گرفته است.
👈توضیح در مورد ادعاهای فیلم فوق
پاسخ:
1️⃣اولا معدن طلای زرهشوران هنوز به تولید نرسیده
2️⃣ثانیا هیچ ارتباطی با زیر مجموعه رهبری ندارد و زیر نظر وزارت صنایع و معادن است
3️⃣ثالثا همه درآمدش می رود به خزانه دولت
4️⃣بر فرض که سالی ۱۰ تن شود می شود به ازای هر ۸ ایرانی سالی یک گرم که باید هزینهها را از آن کم کرد.
5️⃣هر تن سنگ معدن طلا حدود ۵ گرم طلا می دهد.
6️⃣تولید سالانه ۳ تن طلا از معدن زرهشوران در آینده پیش بینی شده است. یعنی به ازای هر ۲۷ نفر یک گرم در سال
در فیلم میگوید ارزش تولید سالانه طلا ۴۳۵۰ میلیارد تومان است. این رقم یعنی به ازای هر ایرانی سالانه حدود ۵۲ هزار تومان و ماهانه حدود ۴۳۰۰ تومان که باید هزینهها را از آن کم کرد.
7️⃣معدن طلای زرهشوران سایت دارد.
zarshouran.ir
8️⃣معدن طلای زرهشوران به عنوان بزرگترین معدن طلای ایران در ۳۵ کیلومتری شهرستان تکاب واقع شده است. گواهی کشف معدن طلای زرهشوران پس از کشف به نام سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران صادر شده است.
واحد فرآوری و استحصال طلا با ظرفیت سالانه سه تن شمش طلا در منطقه زرهشوران تکاب آغاز خواهد شد. بر اساس مطالعات نهایی ذخیره قطعی معدن طلای زرهشوران تکاب چهار میلیون تن کانسنگ طلا با عیار 5.8 گرم در تن برآورد شده است. ذخیره احتمالی کانسنگ این معدن ۳۰ میلیون تن با عیار متوسط 5 گرم در تن است.
b2n.ir/284032
کامل این متن👇
t.me/Ghadiri1404/9074
❌ شایعه
بخدا خودم زیر 1 دقیقه جواب گرفتم همین الآن!
نخونده یه آرزو بکن. ﷽.﴿.قُل.هُوَ.اللَّهُ.أَحَدٌ.۞.اللَّهُ.الصَّمَدُ.۞.لَمْ.يَلِدْ.وَلَمْ.يُولَدْ.۞.وَلَمْ.يَكُن.لَّهُ.كُفُوًا.أَحَد.﴾.tt. اینو بخون وبفرست اگر نفرستیش به قران پشت کردی تنزیلَ العزیزِ الرّحیم لتُنذرَ قوماً مااُنذرَ آباؤهم فَهُم غافلون به9نفربجزمن بفرست ببين تا60دقيقه ديگه خدأبرات چه میکنه
✅ واقیعت
قرائت قرآن و مخصوصاً سوره توحید خیلی خوب و پرفضیلت است اما بارها گفتهایم که این مطالب که (فلان ذکر را برای کسی بفرستید تا .... ) دروغ و خرافات است.
بعید نیست که این گونه پیامها توسط معاندان طراحی شده تا افراد آن را ارسال کنند و پس از نتیجه ندیدن، نسبت به دعا و قرآن بدبین شوند
پاسخ
قبل از پاسخ به این شبهه ذکر یک نکته مهم لازم است. اینکه گفته می شود دور و تسلسل باطل است این در قضایای حقیقی است و نه قضایای اعتباری.
و علت باطل بودن آن در قضایای حقیقی هم این است که توقف تحقق شی بر خودش لازم می آید و عملا چیزی در خارج محقق نمی شود. مثلا اگر کسی نشستن خود را متوقف بر نشستن شما بکند و شما نیز نشستن خود را متوقف بر نشستن طرف مقابل بکنید در این صورت هیچ نشستنی اتفاق نخواهد افتاد. برای همین گفته می شود که دور باطل است.
اما در قضیه فعلی، بحث اعتباری است نه حقیقی. و اگر واقعا دوری در اینجا تحقق داشت اصلا رهبری انتخاب نمی شد و به طور کلی هیچکدام از این نهادها یعنی خبرگان و شورای نگهبان و رهبری تحقق نمی یافت پس در واقع دوری حاصل نبوده که هر سه نهاد در حال حاضر محقق شده اند و در حال فعالیتند.
اما از این نکته مهم هم بگذریم
بدیهی است که صورت مسئله ی غلط، قابل پاسخ نیست و اگر پاسخی هم داده شود، غلط است. و شبهه پراکنان این مسئله را از اول تا به آخر غلط برای اذهان عمومی مطرح کرده اند! البته از آنان انتظار دیگری هم نیست. اما، شما به نکات ذیل دقت فرمایید.
الف – مقام معظم ولی فقیه، کل شورای نگهبان را انتخاب نمی نمایند. بلکه طبق اصل 91 قانون اساسی: «به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام «شورای نگهبان» با ترکیب زیر تشکیل می گردد:
1- شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز، انتخاب این عده با مقام رهبری است.
2- شش نفر حقوقدان، در رشته های مختلف حقوقی از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیله ی رئیس قوه ی قضاییه به مجلس شورای اسلامی معرفی می شوند و با رأی مجلس انتخاب می گردند.
لذا شورای نگهبان که حتماً باید فقیه و حقوقدان باشند، ترکیب و مشارکتی است بین رهبری «فقه اسلامی» و مردم در عرصه ی حقوق، توسط نمایندگانشان در مجلس.
ب - در ضمن شورای نگهبان مجلس خبرگان را انتخاب نمی نماید، بلکه فقط صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را به لحاظ این که واقعاً فقیه باشند، اشتهار به فساد نداشته باشند، منع قانونی نداشته باشند و.. . از یک سو و صحّت برگزاری انتخابات را تأیید می نماید.
ج – پس، این مجلس خبرگان است که به نمایندگی از سوی مردم، رهبر را انتخاب می کند.
توضیح: هر نظامی قبل از آن که از قانون اساسی و مجلسی برخوردار باشد، نقطه ی آغازی دارد. رهبری در آغاز جمهوری اسلامی ایران به رأی مستقیم مردم که در خیابان ها و زیر رگبار مسلسل ها اعلام نمودند آغاز کار نمود. سپس اصل نظام جمهوری اسلامی ایران به رأی عموم مردم گذاشته شد و پس از آن قانون اساسی مصوب و مجلس و سایر نهادها شروع به کار نمودند. اعضای مجلس خبرگان آن روز نیز به ترتیب فوق به رأی مردم انتخاب شدند و پس از رحلت حضرت امام (ره) نیز مقام معظم ولی فقیه توسط مجلس خبرگانی انتخاب شدند که در زمان حضرت امام (ره) انتخاب شده بودند. اکنون اگر مجلس خبرگان فعلی [که بر اساس قانون و به ترتیب فوق توسط مردم انتخاب شده اند] به بقای رهبری ایشان رأی دهند، این رأی به مردم بر می گردد و اگر خلاف آن رأی دهند نیز بیانگر آن است که انتصابی در کار نیست و مطالب فوق نیز دال بر این است که صورت مسئله را غلط طرح کرده اند و هیچ دوری در کار نیست.
د. بر این اساس اعتبار ولیّ فقیه از ناحیه خبرگان نیست؛ بلکه به نصب از جانب امام معصوم علیه السلام و خدای متعال است و خبرگان، در حقیقت رهبر را نصب نمی کنند؛ بلکه نقش آنان «کشف» رهبر منصوب به نصب عام از سوی امام زمان (عج) است.
نظیر اینکه برای انتخاب مرجع تقلید و تعیین اعلم، به سراغ افراد خبره و متخصصان می رویم و از آنان سؤال می کنیم. در این صورت نمی خواهیم آنان کسی را به اجتهاد یا اعلمیت نصب کنند؛ بلکه آن فرد در خارج و در واقع مجتهد یا اعلم هست یا نیست؟ اگر واقعاً مجتهد یا اعلم است، تحقیق ما باعث نمی شود از اجتهاد یا اعلمیت بیفتد و اگر هم واقعاً مجتهد و اعلم نیست، تحقیق ما باعث نمی شود اجتهاد و اعلمیت در او به وجود بیاید.
پس سؤال از متخصّصان فقط برای این است که از طریق شهادت آنان، برای ما کشف و معلوم شود که آن مجتهد اعلم - که قبل از سؤال ما خودش در خارج وجود دارد - کیست؟
در اینجا هم خبرگان رهبری، ولیّ فقیه را به رهبری نصب نمی کنند؛ بلکه فقط شهادت می دهند آن مجتهدی که به حکم امام زمان (عج) حقّ ولایت دارد و فرمانش مطاع است، این شخص است. بنابراین دوری در کار نیست.
ه. فقدان شرایط دور باطل: به نظر می رسد در این باره، نوعی مغالطه و خلط معنا صورت گرفته است. «دور» فلسفی آن است که وجود چیزی با یک یا چند واسطه، بر خودش متوقف باشد؛ مثلاً «الف» به وجود آورنده «ب» و «ب» به وجود آورنده «الف» باشد. در نتیجه «الف» به وجود آورنده «الف» خواهدبود. [ الف ب ] چنین چیزی محال است؛ اما در علم حقوق گرچه چیزی به نام دور با تع
ریف معین نداریم؛ لیکن به مسأله گفته می شود: اگر تعیّن «الف» ناشی از «ب» باشد و «ب» هم به وسیله «الف» تعیّن یابد، می توان «دور» نامید.
در اینجا باید توجه کرد که در دور باطل نحوه وابستگی دو پدیده به یکدیگر، باید یکسان باشد؛ به عنوان مثال در دور فلسفی، اولی علّت ایجادی دومی و دوّمی علت ایجادی اوّلی باشد. اما اگر به گونه های متفاوتی دو پدیده نسبت به یکدیگر وابستگی پیدا کنند، دور باطل نیست؛ بلکه وابستگی متقابل است و چنین چیزی، هم در نظام تکوین و علوم طبیعی پذیرفته شده و منطقی است و هم در همه نظام های حقوقی جهان، به اشکال گوناگون وجود دارد.
از همین رو گفته اند: دور فلسفی و منطقی محال است؛ ولی دور علمی محال نیست و دور حقوقی نیز باطل نمی باشد.
اکنون باید دید مطلب ادعا شده، دقیقاً چه وضعیتی دارد؟ اگر نسبت شورای نگهبان و خبرگان همان نسبتی بود که خبرگان با رهبری دارد؛ ادعای چنین دور باطلی، قابل قبول بود؛ یعنی، به این شکل که تمام گزینه های زیر بدون استثنا درست باشد:
1. رهبر شورای نگهبان را تعیین و نصب کند؛
2. شورای نگهبان، مجلس خبرگان را تعیین و نصب کند؛
3. خبرگان، رهبر را تعیین و نصب کند.
در حالی که واقعیت چنین نیست؛ زیرا نسبت مجلس خبرگان و شورای نگهبان با نسبت دیگر اعضای مجموعه، متفاوت است.
و. عدم تحقق دور: در انتخابات خبرگان، عنصر چهارمی وجود دارد که در دور ادعایی، لحاظ نشده و آن نقش اصلی و عمده مردم است؛ یعنی، شورای نگهبان به هیچ وجه، تعیین کننده اعضای خبرگان نیست؛ بلکه اعضای خبرگان با میل خود برای نمایندگی، نامزد می شوند و کار شورای نگهبان، صرفاً نقش کارشناختی از نظر تشخیص صلاحیت های مصرّح در قانون اساسی و اعلام آن به مردم است و هیچ گونه حق نصب ندارد.
خود مردم در میان افراد صلاحیت دار به نامزدهای مورد نظر خود رأی می دهند. بنابراین حلقه دور، باز است و اساساً دوری در کار نیست.
افزون بر آن که خود مجلس خبرگان - طبق مصوبه داخلی - امر تشخیص صلاحیت ها را به اعضای فقهای شورای نگهبان سپرده است و چنانچه بخواهد، می تواند آن را به گروه دیگری بسپارد. این امر مطابق قانون اساسی است؛ زیرا در اصل یکصد و هشتم قانون اساسی، این حق به مجلس خبرگان داده شده است.
بنابراین انتخاب رهبری با مجلس خبرگان است و تعیین صلاحیت خبرگان، با گروهی است که خود انتخاب می کنند، نه رهبری؛ هر چند فعلاً گروهی را که خبرگان انتخاب کرده، همان افرادی اند که رهبری برای انجام دادن وظایف قانونی دیگری در نظام اسلامی انتخاب کرده است.
سلام استاد بی زحمت نظرتون درباره این فیلم تقطیع شده چیست؟
امام خمینی:
«من که ایشان[بازرگان] را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم ایشان را قرار دادم. ایشان را که من قرار دادم واجب الاتباع است. ملت باید از او اتباع کند. یک حکومت عادی نیست یک حکومت شرعی است. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است.»📚 (ج ۵ صحیفه امام، ص ۳۱)
چند مدتی است که رسانه های زنجیره ای سخنان علامه مصباح را در سال ۸۴ که نقد نگاه هاشمی به ولایت فقیه بود،تقطیع نموده اند تا بسترسازی تهمت و افترا را به علامه بزنند و نشان دهند که آیت الله مصباح «تحریف کننده امام» است.
این سخنان در واقع نقد سخنان تکیه گاه و پدر معنوی اصلاح طلبان بود که به دنبال مشروعیت زدایی الهی به ولایت فقیه بوده است.ما در اینجا سخنان تقطیع شده علامه را می آوریم و بعد از آن اصل سخنان علامه خدمت حقیقت جویان خود قضاوت کنند.
*سخنان تقطیع شده علامه مصباح:
« در حکومت اسلامی رای مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد نه در اصل انتخاب نوع نظام سیاسی کشورشان و نه در اعتبار قانون اساسی و نه در انتخاب ریاست جمهوری و انتخاب خبرگان و رهبری
ملاک اعتبار قانونی تنها یک چیز است و آن “رضایت ولایت فقیه” است .
اگر در جمهوری اسلامی تا کنون سخن از انتخابات بوده است، صرفا به این دلیل است که ولی فقیه مصلحت دیده است فعلا انتخابات باشد و نظر مردم هم گرفته شود.
ولی فقیه حق دارد و می تواند هر زمان که اراده کند و مصلحت بداند نوع دیگری از حکومت را که در آن چه بسا اصلا به رای مردم مراجعه نشود انتخاب کند .
مشروعیت حکومت نه تنها تابع رای و رضایت ملت نیست ،بلکه رای ملت هیچ تاثیر و دخالتی در اعتبار آن ندارد.»
متن فوق سخنان تقطیع شده آیت الله مصباح بود.
آیت الله مصباح معتقدند که خداوند خالق ماست،پس مالک ماست.این خدا برای هدایت شارع هم هستند و شرع را وضع نموده و خود مشروعیت می دهد.به نبوت پیامبران و به امامت معصومین خود خدا مشروعیت داده است.مشروعیت یعنی حق حاکمیت،حق ملاک،حق معیار و ملاک و …
این خدایی که شارع است و به نبی و ولی مشروعیت داده،خود ولی به ولایت فقیه مشروعیت می دهد و نه مردم.از باب مثال اگر مردم امام علی علیه السلام رو قبول نکردند این دلیل نمی شود که حضرت علی علیه السلام نامشروع و ناحق اند.چرا که خداوند به او «مشروعیت» داده است و عدم «مقبولیت مردم» نفی کننده مشروعیت از طرف خدا نیست.امام خمینی هم همین اعتقاد را دارند.امام معتقدست :«ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.» تنها ولایت تکوینی ندارد.این رو ولایت مطلقه فقیه می گویند.
علامه مصباح یزدی هم به همین معتقد است و هیچ کس در یک فضای عالمانه و منصفانه قدرت پاسخ دادن به استدلال ایشان را ندارد.
هنوز مشخص نشده که سوختن ستمگر در دوزخ آن دنیا،
چه سودی برای مردم ستمدیده ی این دنیا دارد!!!
✍️ نیچه
اساتید محترم برای این جمله جواب میخواستم
باتشکر از گروه خوبتون
پاسخ مدیر محترم ،جناب حجت الاسلام دکتر امامی 👇
169.3K
پاسخ به شبهه فایده عذاب ستمگر در دوزخ برای رنج فرد ستمدیده در این دنیا
گروه براهین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام لطفا در مورد این فیلم توضیحی هست ارایه بدین واینکه نحوه جان دادن حیوانات چه گونه هست ؟؟
سوال
آيا جان حيوانات را عزرائيل ميگيرد؟
پاسخ
در جوامع روائي و عقيدتي مسئله كاملاً روشن نشده ولي از بعضي روايات و اظهار نظر اعلام فن استفاده ميشود همانطور كه قبض روح انسانها به حضرت عزرائيل محول شده قبض روح حيوانات هم به حضرت ايشان تفويض گرديده است.
پيرامون اين مسأله دو نظر مطرح شده است:
1. قبض روح حيوانات هم توسط ملك مقرب عزرائيل انجام ميگيرد.
2. چهار ملك مأمور قبض روح موجودات ديگر ميباشند.
برخي بدون ترجيح يك نظر به صورت كلي متعرض مسئله شدهاند و گفته اند:
چون بياني از ائمه اطهار در اين مورد نرسيده لذا نبايد در اين جهت بحث کرد همين اندازه كه مرگ و حيات در دست خداوند متعال است و توسط ملائكه قبض روح مينمايد كافي است.[1]
علامه مجلسي در اين باره ميفرمايند: در جوامع روائي ما به هيچ يك از اين دو نظر تصريح نشده و تأييد نگرديده و لذا توقف كردن و اظهار نظر ننمودن مطابق با احتياط ميباشد.[2]
البته در بين اين سه رأي قول نخست داراي قرائن بيشتري است از جمله:
1. ظاهر رواياتي كه از قول عزرائيل نقل شده (كه من به هيچ چيزي حتي به قبض روح پشهاي هم بدون اجازه از خداوند منان قدرت ندارم) اين است که قبض روح حيوانات هم به حضرت ايشان محول شده است. سيد نعمتالله جزايري هم اين قول را تأييد نموده است.
2. روايات زيادي در بحار وجود دارد از آنها هم استفاده ميشود كه قابض ارواح تمام موجودات عزرائيل ميباشد در بعضي از اين روايات آمده است: «درود بر عزرائيل ملك الموت كه قابص ارواح تمام خلق ميباشد».
در برخي ديگر گفته شده است كه او موكل بر قبض تمام ارواح ميباشد در دستهاي ديگر بيان شده كه عزرائيل موكل به قبض تمام انفس ميباشد.[3]
پي نوشت ها:
[1] . شبر، سيد عبدالله، حقاليقين، تهران، انتشارات اعلمي، ج 2، ص 59.
[2] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، چاپ سوم، جلد 59، ص 265.
[3] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ بيروت، مؤسسة الوفا، ج 98، ص 400 و..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا هنگام هجوم حضرت علی علیه السلام در خانه بودند پس چرا شمشیر نکشیدند؟
شبهه:
یک داعشی به درک واصل شد
🔴تقی مصباح همان آیت اللهی بود که در سالهای ۶۰ گفته بود: تجاوز به دختران باکره در زندان شرعی و به اندازه حج تمتع ثواب دارد تجاوز به زنان و مردان زندانی نیز برای گرفتن اعتراف شرعی و بلامانع است!
▪️و حال بالاخره روح کثیف این آیت الله منفور روانه جهنم شد. امید است که همراهان و یاران او نیز هز چه زودتر به این جنایتکار تاریخی بپیوندند!
🔴 مصباح یزدی:
آنهایی که میگویند جانم فدای ایران فرقی با حیوان ندارند!
این موجود آنقدر منفور است که اگر با حیوان مقایسه کنیم به حیوانات توهین میشود!
بنظر چه واژه و صفتی برازنده این موجود است؟
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
شبهه: یک داعشی به درک واصل شد 🔴تقی مصباح همان آیت اللهی بود که در سالهای ۶۰ گفته بود: تجاوز به دخت
پاسخ :
سیدعادل مکتوفی:
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه دنیا نظام جمهوری اسلامی ایران و حکومت اسلامی ایران را به نام ولایت فقیه میشناسد، تأکید کرد: دستهایی در کار است تا این عنصر اصلی حکومت اسلامی که به برکت خون شهدا حاصل شده را کمرنگ کند؛ میگویند ولایت فقیه همان است که در قانون آمده در حالیکه باید بدانند قبل از پیروزی انقلاب ولایت فقیه بوده که نظام سابق را سرنگون کرد.
وی با اشاره به ممکن بودن اصلاح قانون اساسی گفت: آنها که میگویند ولایت فقیه همانی است که در قانون آمده باید پاسخ بدهند که اگر قانون اساسی اصلاح شد و این ماده مهم حذف شد، آیا قائل به ولایت فقیه نخواهند بود. باید بدانند ما پیرو اندیشه و تئوری هستیم که امام به ما یاد داده و آن این است که اگر رئیس جمهور منتخب مردم از طرف ولیفقیه تنفیذ نشود، طاغوت و اطاعت از او حرام شرعی است. برخی خودشان را رقیب ولیفقیه میدانند و فکر میکنند میتوانند ولی فقیه را از صحنه خارج کنند همانطور که علی(ع) را از صحنه خارج کردند. بالاخره تاریخ به ما میگوید قاتلان سیدالشهداء خلیفه مسلمین شدند در حالیکه سگباز و شرابخوار و میمونباز بودند؛
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به انتخابات آتی ریاستجمهوری گفت: باید مراقب باشیم چرا که باید کسانی سرکار بیایند که اولویتشان اسلام باشد نه ایرانی بودن، اینکه شعار ایران بدهند این شعار بهاییها هم هست.
وی افزود: مگر نه اینکه شعار نه غزه و نه لبنان سر دادند و اما امروز اگر شعاری غیر از اسلام سر بدهند باید بدانند که ما هیچ چیز را قابل قیاس با اسلام نمیدانیم.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به اظهارات لیدر حلقه انحراف گفت: فراموش کردهاند که مردم ما به خاطر ولایت فقیه و اسلام سینههایشان را مقابل فشنگهای دشمن سپر کردند نه برای چیز دیگر. میگویند دوران اسلامگرایی تمام شده؟ چه چیزی تمام شده؟ چگونه چنین ادعایی میکنید بدانید که ما پای اسلام ایستادهایم.
وی خطاب به حاضران گفت: مراقب باشید حرفهای غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف میزنیم و رئیسجمهور ونزوئلا را مطرح کنند. ما در یک کلام قائل به اسلام، احکام اسلامی و در عمل به نایب امام زمان(عج) که همان ولیفقیه است، هستیم.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه دو دهه رهبری مقام معظم رهبری ثابت کرده که ایشان نائبی به حق برای امام زمان(عج) و رهبری بینظیر در دنیاست اظهار داشت: آنچه به ذهن میرسد این است که مقام معظم رهبری با هیچکدام از رهبران دنیا قابل قیاس نیست و این از نعمات الهی است که ما باید قدردان آن باشیم.
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که قضیه شهادت حضرت زهرا در میان علمای شیعه مشهور نبوده است و هیچ یک از علمای شیعه به آن معتقد نبوده اند با رواج انقلاب #اسلامی بود که کم کم قضیه شهادت حضرت زهرا مطرح شد ❗️
💠#پاسخ💠
👌هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و آسیب رساندن به ایشان و سقط فرزندشان ، مساله ای است که ریشه در روایات و تاریخ شیعه و اهل سنت در قرون #متمادی دارد و چنین نیست که این مساله جعلی و مستحدثه باشد ، علمای بزرگ شیعه نیز در طول تاریخ در آثار و نوشته های خود بارها به این مساله #اشاره کرده اند ؛
1⃣سید #مرتضی می نویسد ؛
« قضیه آتش زدن خانه زهرا را حتی غیر شیعیان روایت کرده اند ...کسی که خانه را بر سر علی و فاطمه آتش زد چه #عذری دارد »
📚الشافی ج4 ص119
2⃣شیخ #طوسی می نویسد ؛
« روایت شده اند که آنان فاطمه را با #غلاف شمشیر زدند ، بین شیعه اختلافی نیست که عمر ضربه ای بر شکم فاطمه زد که محسن را سقط کرد ، روایت به این مضمون نزد شیعه مشهور است و کسی حق انکار کردن را ندارد ...»
📚تلخیص الشافی ج3 ص156
3⃣سید بن #طاووس می نویسد ؛
« در روایات صحیح اهل سنت قضیه امتناع علی از بیعت ابوبکر و اجتماع مخالفان ابوبکر در خانه علی و قصد آتش زدن خانه علی توسط ابوبکر و عمر آمده است ...»
📚الطرائف ص274
4⃣خواجه نصیر الدین #طوسی می نویسد ؛
« زمانی که علی از بیعت خود داری کرد ، آنها به سوی منزل علی آمدند و خانه را آتش زدند در حالی که در خانه فاطمه و جماعتی از بنی هاشم هم بودند »
📚شرح تجرید الاعتقاد ص402
5⃣علامه #حلی اضافه می کند ؛
« علی را به زور از مسجد خارج کردند و شمشیر زبیر را شکستند و فاطمه را زدند و فرزندش محسن سقط شد »
📚کشف المراد ص402
6⃣متکلم بزرگ فاضل #مقداد می گوید ؛
« علی و جماعتی از بیعت خود داری کردند و به خانه فاطمه پناه بردند ، عمر به سوی آنها رفت و ضربه ای بر شکم فاطمه وارد آورد و فرزندش محسن سقط شد و آتش فراهم کرد تا خانه آنها را آتش بزند در حالی که در خانه فاطمه و جمعی از بنی هاشم بودند ... ابوبکر در هنگام مرگ آرزو میکرد که ای کاش خانه فاطمه را هتک نمی کردم »
📚اللوامع ص302
7⃣محقق #کرکی می گوید ؛
« آنان قصد بیعت گرفتن از علی را با اهانت و تهدید خانه به آتش زدن داشتند و هیزم ها را جمع کردند و فاطمه را مورد هجوم قرار دادند که محسن را سقط کرد ...»
📚نفحات اللاهوت ص130
8⃣شیخ حر #عاملی می نویسد ؛
« ابوبکر و عمر قصد آتش زدن خانه علی را داشتند زیرا او و #جماعتی از بنی هاشم از بیعت خود داری کرده بودند ...»
📚اثباه الهداه ج2 ص368
9⃣علامه #مجلسی می نویسد ؛
« عمر تصمیم به آتش زدن خانه فاطمه ونابود کردن و آزار اهل بیت را گرفت و این هفدهمین طعنی است که بر او وارد است »
📚بحار الانوار ج31 ص59
0⃣1⃣شیخ یوسف #بحرانی نیز می نویسد ؛
« زهرا را زدند به گونه ای که فرزندش را سقط کرد و او را مورد لطمه قرار دادند به گونه ای که با صورت و پیشانی بر زمین افتاد ...»
📚الحدائق الناضره ج5 ص180
❕سایر علمای بزرگ شیعه نیز به این مساله تصریح کرده اند که از ذکر سخنان آنان #پرهیز می شود ، کسانی که تمایل به آگاهی دارند رجوع کنند ؛
📚ماساه الزهراء، عاملی ، ج2 ص73 فصل سوم