#شبهه
نعمت احمدی، وکیل دادگستری در مصاحبهای با روزنامهٔ اعتماد گفت «اصل حکم محاربه دربارهٔ شکاری محل تشکیک است». او افزود «برای مجازات حکم محاربه لازم به صدور قطعی حکم اعدام نیست… در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی کشیدن سلاح به قصد ترساندن مردم مسئله اصلی محاربه عنوان شدهاست» و از قول وی ادامه داد که مطابق ماده ۱۵۷ قانون مجازات اسلامی «انجام وظیفه مأمورین باید عمل معمولی و به میزان معمول باشد اگر بیش از آن از قدرت استفاده کردند و مردم در برابر مأمورین مقاومت کردند، رفتار مردم «دفاع مشروع» محسوب میشود».
محسن برهانی، دکترای حقوق قضا و جرم شناسی و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران ، نیز اعلام کرد که از اساس حکم محاربه با وضعیت شکاری همخوانی نداشته و اعدامش خلاف شرع و قانون بودهاست.
عماالدین باقی، فعال حقوق بشر در ایران، نیز حکم اعدام را نامعتبر دانسته و گفت «گشادهدستی در صدور احکام محاربه که چه بسا با عقل و شرع هم مغایرت دارد، اگر ارعابی باشد اما نفرت درو میکند
محمد علی ایازی ، عضو مجمع محققین حوزه علمیه قم، با انتقاد از حکم صادر شده گفت «محاربه آن جایی است که حرب اتفاق بیافتد
هدایت شده از محمدتقی عارفیان
.
آقای جلیل محبی با آقای برهانی دربارۀ این موضوع مناظره کرد
پاسخش رو هم بر مبنای قانون و فقه داد
آقای برهانی اونجا حرفی برای گفتن نداشت
در رسانهها سروصدا راه میندازن تا از وحشیهای آدمکش دفاع کنن و دربارۀ اجرای احکام و حدود الهی در دل مردم تردید ایجاد کنن.
امثتال عمادالدین باقی که تکلیفشون معلومه
کسانی که به نیابت از رژیم نامشروع و کودککش صهیونیستی دارن با جمهوری اسلامی میجنگن، همینکه دارن توی این کشور آزاد میگردن برای ما جای تعجب و نقد داره!
بعد به احکام اسلامی و مسائل مربوط به نظام اسلامی تشکیک هم میکنن!
باید به امثال این اصلاحطلب معلومالحال با اون پروندۀ درخشانش! گفت:
شما به فکر رژیم خودتون باشید که داره دستوپاهای آخر رو میزنه!
همۀ مشکلات امروز ما از همین تعطیلی احکام و حدود الهی است.
اللهم اهدنا الصراط المستقیم
واجعل عواقب امورنا خیرا
یا حق
هدایت شده از محمدتقی عارفیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📹 مناظره
محاربه در فقه و قانون
بخشی از مناظرۀ دکتر محسن برهانی و حجتالاسلام جلیل محبی با موضوع
🎋
#سوال
آیا کتابی برای پاسخ به شبهات
کتاب الله اکبر مسعود انصاری نوشته شده؟
هدایت شده از مهاجر
💠 اساسا جعلیات و اهانتهای مسعود انصاری در این کتاب در آن میزان از تراز علمی و فلسفی نیست که نیاز به نوشتن کتاب مستقل داشته باشد
💠کسی که به هر دلیل و یا ضرورتی این گونه نوشته ها را می خواند باید قبل از آن اطلاعات خود را در زمینه معارف دینی تکمیل کرده باشد و حداقل در حد متوسط یک دوره مبانی اعتقادی اسلامی را مورد تدقیق وتحقیق قرار داده باشد که اگر این مهم انجام گرفته باشد پاسخ همه این شبهات سخیف را می داند.
💠 اجمالا برای آشنایی با بعضی اشکالات این نوشته به لینک زیر مراجعه فرمایید:
http://shahaab.blogfa.com/post/92
سلام و عرض ادب خواهش میکنم کمکم کنید
#سوال
.:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما مقرر شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن. پس اگر کسی از سوی برادر دینی خود، چیزی به او بخشیده شود، و حکم قصاص تبدیل به خونبها گردد، ولی مقتول باید از راه پسندیده پیروی کند؛ و شرایط پرداخت کننده را در نظر بگیرد و او نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد و مسامحه نکند؛ این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما. و کسی که بعد از آن تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت. و قصاص برای شما مایه حیات و امنیت است، ای صاحبان خرد! شاید پرهیزکاری پیشه کنید.[۴]
اون قسمت که میگه آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن یعنی چی؟
میشه توضیح بدین؟
هدایت شده از مهاجر
1️⃣
شأن نزول آیه 178 سوره بقره :
عادت عرب جاهلی بر این بود که اگر کسی از قبیله آنها کشته میشد تصمیم میگرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند بخاطر کشته شدن یک فرد تمام طایفه قاتل را نابود کنند این آیه نازل شد و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد.
این آیه اشاره دارد که اولا باید فرد قاتل به خاطر ارتکاب قتل کشته شود نه فرد یا افراد دیگری به جای قاتل.
همچنین اشاره دارد که از جمله شرایط قصاص، تساوى در حریت وبندگی و تساوی در جنسیت قاتل و مقتول است ؛یعنی حکم قصاص در صورتی قطعی ومسلم است که قاتل ومقتول هم جنس وهم تراز در حریت وبندگی باشند لذا اگر قاتل ومقتول هر دو مرد یا هر دو زن باشند یا هر دو آزاد و یا هر دو بنده باشند حکم قصاص مسلم است ولی اگر مثلا انسان آزاد بردهای را به قتل برساند ، قصاص نمیشود؛بلکه باید دیه او را میپردازد. البته اگر فردی به کشتن بردگان عادت کند ، کشته می شود ، و اجازه برده کشی را ندارد .
همچنین اگر مردی زنی را بکشد برای قصاص مردقاتل باید نصف دیه او به خانواده اش پرداخت شود چرا که او سرپرست ونان آور بوده و با قصاصش خانواده او بدون سرپرست خواهند شد واین دیه کمک خرجی برای خانواده مرد قاتل است .
قرآن در اینجا تصریح دارد که زن در مقابل زن قرار میگیرد و مرد در عوض زن قرار نمیگیرد، چراکه اگر با کشته شدن یک زن، خانوادهای دچار تزلزل میشود، با قصاص شدن یک مرد در مقابل آن، خانوادهای دیگر بیسرپرست گشته و به کلّی به سوی نابودی خواهد رفت، و یا اگر مرد قاتل دارای خانواده نباشد، با زنده ماندن، با زندگی بهطور طبیعی و ایدهآل که موردنظر اسلام است، میتواند سرپرستی چندین خانواده را به عهده بگیرد. در باب حكمت هاى تفاوت قصاص زن و مرد مطلب لینک زیر را مطالعه بفرمایید:
https://marifat.nashriyat.ir/node/1948
واما تفاوت مجازات قصاص بین برده و آزاد:
۱ در نظر خداوند ، هیچ تفاوتی در ریختن خون برده یا آزاد نیست و هر کس بی گناهی را بکشد ، چه بیگناه برده باشد یا آزاد ، به همان اندازه قبح و زشتی و مجازات در برابر خداوند دارد .
در آیه ۳۲ سوره مائده آمده است: «به همین جهت بر بنى اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسانها را کشته است».
در آیه ۹۳ سوره نساء آمده است ؛ « هرکس فرد با ایمانى را از روى عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است در حالى که جاودانه در آن خواهد بود و خداوند بر او غضب مى کند و او را از رحمتش دور مى سازد و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است»
از تعبیر به «خلود و جاودانگى در آتش» چنین بر مى آید که قاتلِ عمد ، چه نسبت به برده و چه نسبت به فرد آزاد ، باایمان از دنیا نخواهد رفت، زیرا مى دانیم هیچ فرد باایمانى خلود و جاودانگى در آتش ندارد.
در حدیثى از پیامبر گرامی نقل شده است ؛
«تمام دنیا ویران شود در پیشگاه خداوند آسانتر از این است که خونى به ناحق ریخته شود»میزان الحکمه ج ۹ ص ۲۸۹
۲ خداوند می فرماید ؛
« اى افرادى که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسى از ناحیه برادر (دینى) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروى کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکى دیه را به ولى مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگار شما و کسى که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکى خواهد داشت.» ( بقره ۱۷۸)
این که آزاد در برابر قتل برده قصاص نمی شود ، به این خاطر نیست که مثلا خون آزاد از خون برده رنگین تر و ارج و قربش نزد خداوند بیشتر است ، زیرا خواندیم که ارزش خون هر دو در نزد خداوند برابر است و هر دو اگر بیگناه کشته شده اند ، برای قاتل به یک اندازه مجازات در نزد خداوند است .
فلسفه تفات در قصاص بین آزاد و برده ، بازگشت می کند به تفاوت کارکرد اجتماعی و اقتصادی برده و آزاد .
افراد آزاد و دارای کسب و کار مستقل ، غالبا در جامعه ، می توانند عضو مؤثر اقتصادى باشند و مخارج خانواده را متحمل مى شوند و با فعالیتهاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى آورند .
مثلا زن و فرزند و حتی برخی از بردگان ، تحت تکفل فرد آزاد هستند ، در حالی که فرد برده هیچ کسب و کار مستقلی ندارد و نان خور و تحت تکفل فرد آزاد است ، اگر فرد آزاد در برابر قتل برده قصاص شود ، افراد تحت تکفل او و بردگانی که مثلا نانخور او هستند ، متحمل خسارات جدی می شوند ، اما اگر برده کشته شود ، کسی تحت تکفل او نیست که متحمل خسارت شود .
هدایت شده از مهاجر
2️⃣
بنابراین عدم قصاص فرد آزاد ، برای جبران خسارتی است که در صورت قصاص او ، بر افراد تحت تکفل او وارد می آید ، نه آنکه محبوبیت فرد آزاد در نزد خداوند ، بیشتر از فرد برده باشد .
خلاصه آنکه ، تفاوت میان از بین رفتن فرد آزاد و برده ، از نظر اقتصادى و جنبه هاى مالى و استقلال ، بر کسى پوشیده نیست که اگر این تفاوت مراعات نشود خسارت بى دلیلى به بازماندگان فرد آزاد و مثلا فرزندان بى گناه تحت تکفل او و یا بردگان تحت تکفل او وارد مى شود، لذا اسلام با جعل حکم مذکور در مورد تفاوت قصاص ، رعایت حقوق همه افراد را کرده و از خلاء اقتصادى و ضربه نابخشودنى که به یک خانواده و افراد تحت تکفل فرد آزاد وارد می شود ، جلوگیرى نموده است ، اسلام هرگز اجازه نمى دهد که به بهانه لفظ” تساوى” حقوق افراد دیگرى مانند فرزندان و خانواده و بردگان تحت تکفل فرد آزاد پایمال گردد.
۳ بر همین اساس برخی در این رابطه چنین می نویسند ؛
« گفته شده که اگر جان انسانها ارزشمند است در این جهت فرقی بین برده و عبد و کنیز با انسانهای آزاد و حرّ نیست، پس چرا اگر انسان آزاد، برده ای را به قتل برساند حکم قصاص در مورد آنها جاری نمی شود؟
پاسخ ؛
قاتل و مقتول باید از نظر طبقه اجتماعی هر دو آزاد و یا هر دو برده باشند. بنابراین اگر انسان آزادی مرتکب قتل عمد یک برده شود قصاص نخواهد شد. این مسأله از نظر فقهای امامیه و اکثر فقهای اهل سنت مسلّم و غیرقابل تردید است….
در نظام برده داری، یک برده که هیچ اختیاری خارج از خواست مولای خود ندارد و حتی حقّ تملّک برای او شناخته شده نیست. از نظر موقعیت اجتماعی در سطح پایینی قرار دارد و ارزش اجتماعی او به دلیل عدم برخورداری از قدرت تصمیم گیری و عملکرد مستقل، بسیار پایین تر از کسی است که در تصمیم گیری آزاد است، و طبعاً این چنین کسی در جامعه قابل مقایسه با افراد آزاد نیست. …
اسلام در همان زمان نیز علی رغم پذیرش این نظام، حقوق و امتیازاتی را برای این گروه اجتماعی به رسمیت شناخت که قبل از آن سابقه نداشت. در عین حال تفاوت انکار ناپذیر این افراد نسبت به افراد آزاد، موجب شده است که در بسیاری از حقوق اجتماعی با دیگران تفاوت داشته باشند؛ از جمله موارد حقّ قصاص که تساوی جرم و مجازات در آن باید کاملاً رعایت شود، و عدم تساوی در نقش و جایگاه اجتماعی مانع از آن شده است که قتل یک برده توسط یک فرد آزاد، موجب حقّ قصاص شود، چون جرم ، کشتن یک انسان فاقد هر گونه آزادی و اختیار است و مجازات نباید کشتن یک انسان آزاد و مستقل باشد. بنابراین، با عدم امکان قصاص، راهی جز جبران خسارت مالی باقی نمی ماند.
آری، برای این که برده کشی یک عادت در جامعه نشود، در اسلام مقرّر شده است که اگر کسی کشتن بردگان را عادت قرار دهد و مکرّر مرتکب این عمل ناشایست شود محکوم به مجازات مرگ است، البته نه از باب قصاص، بلکه به دلیل افساد در زمین. »
۴ فرد آزاد ، اگر چه در برابر کشتن برده قصاص نمی شود ، اما موظف است که قیمت او را به عنوان دیه ، پرداخت کند و حاکم اسلامی ، او را تحت مجازات و شکنجه و تازیانه های شدید و پر درد قرار می دهد ، تا سزای آنچه انجام داده است را ببینید ، لذا در روایات آمده است که فرد آزاد باید در قبال کشتن برده ، شدیدا ضربه و تازیانه پر درد بخورد ، و زندانی و تبعید شود ؛ « یضرب ضربا شدیدا » ، « یضرب ضربا وجیعا » _ « ادب و حبس » _« ینفی عن مسقط راسه »التهذیب ج ۱۰ ص ۲۳۶ _ الفقیه ج ۴ ص ۹۶ _ الکافی ج ۷ ص ۳۰۳
۵ چنان که گفته شد ، اگر فردی به کشتن بردگان عادت کند ، کشته می شود ، و اجازه برده کشی را ندارد ؛ « الا ان یکون معروفا بقتل الممالیک ، فیقتل به »الکافی ج ۷ ص ۳۰۳
۶ برده ای هم که فرد آزاد را کشته است ، لزوما قصاص نمی شود ، بلکه امر او به خانواده فرد آزاد واگذار شده است که اگر بخواهند او را قصاص کنند ، یا به بردگی بگیرند ؛ « دفع الی اولیاء المقتول ، فان شاءوا قتلوه و ان شاءوا استرقوه »وسائل الشیعه ج ۲۹ ص ۹۹
از آنجایی که برده قاتل به عنوان ملک و دارایی اولیاء مقتول آزاد ، محسوب می شود ، کشتن او در ازای قتل فرد آزاد ، نوعی خسارت مالی برایشان تلقی می شود ، لذا ممکن است اکثرا از کشتن او صرف نظر می کنند و نهایتا او را به دیگری می فروشند ، بنابراین لزوما مجازات اعدام و قصاص هم در انتظار برده قاتل نمی باشد .
برای مطالعه:
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=43&lid=0&catid=27411&mid=409140#14211632_2
https://wikiporsesh.ir/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA_%D8%AF%DB%8C%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%AF_%D9%88_%D8%B2%D9%86
#شبهه
ماجرای سعید طوسی و... به پسران و سکوت رهبری
4_5807918866600299945.ogg
4.63M
.
📢 توضیحات سعید وطندوست پیرامون اعدام محسن شکاری و چرایی اعدام نشدن اشخاصی همچون بابک زنجانی و سعید طوسی
♨️ حتماً گوش بدید👆
shaffaf_tv
هدایت شده از پاسخگوها | مرتضی کهرمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ چرا رهبری با اختلاسگران و گرانیها برخورد نمیکنه؟
📛 دلیل سکوت رهبری در برابر گرانیها و دزدیها و مشکلات مردم چیست ؟
#رهبری #گرانیها #اختلاسگران
آدرس ما در ایتا،تلگرام، روبیکا؛اینستاگرام، آپارات و.
@pasokhgooha_ir
👈عضو شوید: مرتضی_کهرمی 👉
هدایت شده از محمد حسین
#پاسخ
سلام بر شما که سوالتان کوتاه ونامفهوم میباشد اما میتوان فهمید که غرض از عنوان کردن آن ومنظور از سوال چیست
دشمن در این روزها که ارازل واوباش به دار مجازات آویخته شدند سخت در تلاش است تا ذهن مخاطبین ومخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران را به سمت وسویی سوق دهد که شبه در ذهن مردم ایجاد کند که چرا فلانی ها اعدام نمیشوند؟
باید به عرض برسانم که در این شبهه که نام سعید طوسی مغرضانه عنوان شده است دلایل بسیار دارد که اشاره ایی به آن خواهیم کرددرمورد سعید طوسی تحلیل اینه که همون سالها چند روز بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در مورد اینکه باید دومیلیون حافظ قرآن داشته باشیم یهویی یه خبر از شبکه آمریکایی voaپخش شدکه یکی اعتراف کرد که در کلاس قرآن طوسی فلان و بهمان شد و ناگهان در فضای مجازی شد آنچه نباید میشد و خود بچه حزب الهی ها برای هم فوروارد میکردن حالا دشمن به کنار و نتیجه آن شد که در آخر همان سال یا سال بعد تشکیلات قرآنی آمار داد که ثبت نام برای کلاس های قرآن بشدت کاهش پیدا کرده
بله
دشمن فضای مجازی دستشه رسانه دستشه ابزارش داره میزنه ما باید هم هوشیار باشیم و هم مردم رو آگاه کنیم
واینکه تا جرمی در دادگاه ثابت نشود
حکمی صادر نمیشود.
به هوش وهوشیار باشید دشمن کارش دشمنی ونفاق وتفرقه ودروغ پر دازی است.
#جهادتبیین
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
#سوال
سلام وقتتون بخیر
از یک جایی شنیدم که مراکش در چند ماه اخیر رابطه ی سیاسی ش رو با اسرائیل شروع کرده
درسته؟
هدایت شده از مهاجر
سلام علیکم
بله این خبر درست است جزئیات این خبر را در آدرس های زیر مطالعه کنید:
https://www.isna.ir/news/1401043020695
https://b2n.ir/w45112
https://www.mehrnews.com/news/5547144
لکن عملکرد دولت مراکش با خواست مردم مسلمان این کشور کاملا در تقابل همدیگر است و مرکشی ها به هیچ وجه با این خیانت دولت موافق نیستند.
دولت مراكش در كنار امارات و بحرين يكي از معدود كشورهاي عربي است كه دو سال پيش توافق عادي سازي با تل آويو را امضا كردند، اما در طول برگزاري مسابقات فوتبال جام جهاني در قطر، تماشاگران مراكشي يكي از پرشورترين حاميان فلسطين بودند و در همه بازيها پرچم و نمادهاي فلسطيني را با خود همراه داشتند
اما پس از این که مراکش با پرچم فلسطین راهی رقابتهاي نیمهنهایی جام جهاني فوتبال شد، منابع عبري زبان به واقعيت موجود عدم عاديسازي روابط ملتهاي منطقه با تل آويو اذعان كردند و گفتند كه جهان
عرب با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی فاصله بسیار زیادی دارد.
شايد اگر صهيونيستها مي دانستند كه جام جهاني فوتبال در قطر براي آنها بسيار هزينه ساز خواهد بود و اعتبار آنها را در پيشگاه رسانههاي بين المللي برباد خواهد داد، هر كاري را انجام مي دادند تا از برگزاري جام جهاني در كشور قطر به عنوان يك كشور عربي جلوگيري كنند.
جام جهاني قطر اگرچه يك رويداد ورزشي بود، اما همه پنبههاي عادي سازي روابط سياسي تل آويو با برخي كشورهاي عربي را بر باد داد و به تل آويو ثابت كرد كه مسئله عادي سازي روابط با برخي كشورهاي منطقه چيز بيشتري جز يك نام روي كاغذ نيست و بدنه و ساختار اجتماعي كشورهاي منطقه حاضر به پذيرش روابط عادي با اشغالگران اسرائيلي نيستند.
روزنامه عبری زبان معاریو نيز در گزارشی با اشاره با جشن شادي تيم فوتبال مراكش با پرچم فلسطين نوشت که جشن و شادمانی بازیکنان و طرفداران تیم ملی فوتبال مراکش در جریان بازیهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر ثابت کرد که جهان عرب با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی فاصله بسیار زیادی دارد.
معاريو در اين ارتباط افزود که اکنون شاهد حقیقتی تلخی هستیم که طرفداران فوتبال در کشورهای عربی مقابل چشمان ما قرار دادند و آن اینکه جام جهانی ۲۰۲۲ قطر رقابتي برای همبستگی با فلسطینیان است. معاریو عنوان کرد که شادی و خوشحالی مراکشیها با پرچم فلسطین پس از پیروزی مقابل اسپانیا، همچون خاری در چشمان اسرائیلیها بود.
این روزنامه در ادامه نوشت که شاید برخی آدمهای سادهلوح گمان میکردند که قطار عادی سازی روابط تا حدودی موجب تغییر موضع عربها در قبال تلآویو خواهد شد اما جام جهانی کنونی همبستگی جهان عرب با قضیه فلسطین و روایت فلسطینیان را بیش از پیش نشان داد.
پيشتر هم رسانههاي ديگري از فشار زياد روي گردشگران صهيونيستي حاضر در جام جهاني فوتبال در قطر پرده برداشته بود و برخي گزارشگران اعلام كردند كه گردشگران صهيونيست در حال ترك زودهنگام دوحه بهدليل فشارهاي بيسابقه توسط حاميان فلسطين هستند.
از سوي ديگر گزارشها از حمله نیروهای صهیونیستی به جشن صدها تن از ساکنان قدس به خاطر پیروزی تیم ملی مراکش بر پرتغال در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر حكايت دارد و سایت روزنامه العربی الجدید در اين ارتباط گفت: تعداد زیادی از نیروهای رژیم صهیونیستی به منطقه باب العامود قدس رفته و جشن صدها جوان فلسطینی به مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال مراکش بر پرتغال در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را سرکوب کردند.
🔳 لطفا این مطلب در مورد مجیدرهنورد راتا آخربخوانید و ببینید که فضای مجازی مسموم چه بر سر فرزندانمان آورده که مجبور شدیم برای جوانی که از ابتدا نمازخوان و هیئتی بوده الان هشتگ #قمه_کش_را_اعدام_کنید بزنیم.
دیروز صبح که خبر اعدام مجید رهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست دادخوشحال نشدم ..
به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این چند خط از زبان ایشان است.
مادرش به عشق امام رضا نامش رامجید رضا گذاشت از کودکی مسجدی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول نماز جماعت خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز عبا بر شانه می انداخت ..
ولی از ۱۵ سالگی که وارد فضای مجازی شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی مغزی شد که نماز را ترک میکند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین (ع) و حضرت فاطمه (س) را کنار گذاشته و حتی مسخره میکند.
خودش میگوید ۸ سال رسانه مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه صد نفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه وصیت نامه اش را مینویسد که برای من گریه نکنید سر قبرم قرآن نخوانید،
هرچاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،..
او میگوید با خودش فکر میکرده بعد از قتل اگر اورا بگیرند حتما زجرکش و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا زود اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را میبیند که با رفتار دینی با او تعامل میکنند تمام معادلات ذهنی اش به هم میریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که اورا برنند وشکنجه اش بدهند، با او صحبت میکنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او کتاب میدهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم گریه میکنند..
آخر تازهفهمیده که این ۸ سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شتشو داده تا دست به این جنایت برند، به مادرش میگوید، با مادران شهدا صحبت کن، طلب عفو نکن فقط طلب حلالیت کن من مثل یک حیوان برادرم را کشتم!!
مجیدرضا میگوید چند حسرت به دلم مانده، یک بار دیگر دست مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم بعداز ۸سال دوباره پایم به حرم امام رضا برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) ..
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت میشود گفت دشمن دوتا جوان مارا شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را کشت، دشمن یک جوان را که میتوانست سرباز امام زمان باشدرا تبدیل به یک قاتل کرد.
خدایا همه را عاقبت به خیر کن🤲
هدایت شده از مهاجر
❌ نویسنده این متن به شکلی در تلاش است که با مخلوط کردن بعضی اعترافات مجید رهنورد و ادعاهای نامشخص ومبهم دیگری از زندگی او که هیچ سند قابل دسترسی برای آنها نیاورده است چهره ای مظلوم وبی تقصیر از این فرد در نظر مخاطب بسازد!!!
💠البته ما به هیچ وجه منکر تاثیرات مخرب فضای مجازی بر جامعه وقشر جوان نیستیم لکن اولا ادعاهای نویسنده درباره گذشته مجید رهنورد در هیچ منبع رسمی نیامده است و حتی در فیلم اعترافات او وجود ندارد.
💠ثانیا این تاثیرات منفی باعث نفی اراده واختیار انسانها نیست.
💠 ثالثا جنایت و وحشی گری در سطحی که مجید رهنورد انجام داده معلول عوامل مختلفی تربیتی است و منحصر کردن آن به فضای مجازی منطقی و واقع گرایانه نیست
💠نویسنده متن برای اینکه از او منبع ادعاهایش را مطالبه نکنیم در ابتدای نوشته می گوید:
⬅️"بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود....."
❇️این گونه متنها از لحاظ استناد هیچ ارزشی ندارد چون رفرنس آن کاملا مبهم و فقط در ادعای نویسنده موجود است وهیچ کس دیگری به آن دسترسی ندارد!!!
💠اگر خوب دقت کنید نویسنده با این روش در نهایت این قاتل جنایت کار که به شکلی وحشیانه دو نفر را به شهادت رسانده وچندین نفر را زخمی کرده است و موجب رعب و وحشت مردم هم شده است را در کنار دو شهید مظلوم بسیجی می گذارد و فقط دشمن را متهم این جنایت می داند!!!
💠به نظر نویسنده این جانی هیچ اختیاری از خود نداشته و دشمن به کمک فضای مجازی کاملا اختیار را از او سلب کرده است و او را تبدیل به یک عروسک خیمه شبازی بدون اراده کرده است
✳️این ادعا را با آیه 22 سوره ابراهیم مقایسه کنید تا بطلان آن را متوجه شوید:
❇️وقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
❇️و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!
💠گناهكار در قيامت دست و پا مىزند تا براى خود شريك جرم پيدا كند و انحراف خود را به گردن ديگران بيندازد. گاهى مىگويد: دوست بد مرا منحرف كرد. «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ» « فرقان، 29» گاهى مىگويد: رهبران فاسد مرا فاسد كردند. «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» ««سبأ، 31» گاهى شيطان را ملامت مىكند و او را عامل گمراهى خود مىداند، امّا شيطان مىگويد: مرا سرزنش نكنيد، فَلا تَلُومُونِي ... من جز وسوسه و دعوت كارى نداشتم. انحراف از خود شما بود.
✅تسلّط نداشتن شيطان بر انسان، هم مورد تأييد خداوند است و هم خود شيطان به آن اقرار دارد. «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» «حجر، 42» تو بر بندگان خالص من تسلطى ندارى. در اين آيه نيز مىگويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ»من بر شما تسلط و اجبار و الزامی نداشتیم، تنها این بود که از شما دعوت کردم، شما هم با میل و اراده خود پذیرفتید
💠«بنابراین مرا هرگز سرزنش نکنید، بلکه خویشتن را سرزنش کنید» که چرا دعوت شیطنت آمیز و ظاهر الفساد مرا پذیرفتید (فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ).
✳️خودتان کردید که لعنت بر خودتان باد! به هر حال «نه من میتوانم (در برابر حکم قطعی و مجازات پروردگار) به فریاد شما برسم و نه شما میتوانید فریادرس من باشید» (ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ).
💠«من اکنون (اعلام میکنم که) از شرک شما در باره خود که از قبل داشتید (و این که اطاعت مرا هم ردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزارم و کافرم» (إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ).
✳️اکنون فهمیدم که این «شرک در اطاعت» هم مرا بدبخت کرد و هم شما را، همان بدبختی و بیچارگی که راهی برای اصلاح و جبران آن وجود ندارد.
💠بدانید «برای ستمکاران قطعا عذاب دردناکی است» (إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
✳️از این آیه به خوبی استفاده میشود که وسوسههای شیطان هرگز اختیار و آزادی اراده را از انسان نمیگیرد بلکه او یک دعوت کننده بیش نیست، و این انسانها هستند که با اراده خودشان دعوت او را میپذیرند.
هدایت شده از مهاجر
استفاده از قرائن و شواهد گوناگون و بازجويى متّهم به گونه اى كه نتواند از بيان واقعيّت فرار كند، هيچ اشكالى ندارد. بلكه در حقوق النّاس (نه حقوق اللَّه) كار خوب و شايسته اى است، و آنچه درباره امير مؤمنان على عليه السلام نقل شده، همه از اين قبيل است.
اين نكته نيز شايان ذكر است كه گاه ممكن است در موارد حسّاس و مهم با ارعاب از كسى اقرار بگيرند؛ ولى به دنبال اقرارِ ارعابى سرنخهايى پيدا شود كه موضوع از طريق ديگر روشن گردد؛ به گونه اى كه دليل قاضى چيزهايى باشد كه بعداً كشف شده است؛ نه آن اقرار.
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=594&mid=265684
همچنین اگر متهم غير از گناهى كه متهم به آن شده و ثابت نگرديده گناه واضح ديگرى مرتكب شده باشد، مى توان او را به خاطر آن تعزير كرد؛ مثل اينكه سارقى را به هنگام ورود در خانه ديگرى دستگير كنند در حالى كه سرقت او ثابت نشده باشد؛ حال اگر او را به خاطر ورود بدون اجازه در خانه ديگرى تعزير نمايند و او به گمان اينكه تحت فشار قرار گرفته اعترافاتى كند و از قراين، صدق آن اعترافات ثابت شود ـ مثل اينكه اجناس مسروقه را با نشانى هايى كه او داده است پيدا كنند ـ اين اعتراف مى تواند داراى ارزش باشد؛ چرا كه قرائن قطعيه نشان داده كه اعترافى است مطابق با واقع و مقرون به صحّت.
در مورد جاسوسان بيگانه نيز مى توان از اين طريق استفاده كرد؛ حتّى اگر كار خلاف قطعى انجام نگرفته باشد؛ ولى حاكم شرع يقين يا ظنّ قوى دارد كه نزد او اطلاعات بسيار مهمى است كه در سرنوشت كشور، اسلام و مسلمين دخالت دارد، در چنين حالى مى توان او را تحت فشار قرار داد؛ البته فشارهايى كه ضدّ انسانى نباشد.
در داستان «حاطِب بن اَبى بَلْتَعَه» آمده كه وقتى «ساره» زن جاسوس حاضر نشد نامه اى را كه با خود براى اهل مكّه داشت تسليم على(عليه السلام) كند و قوياً آن را انكار مى كرد آن حضرت به روى او شمشير كشيد و او را سخت ترسانيد كه اگر نامه را ندهى تو را به قتل مى رسانم، او هم ترسيد و نامه را از لابلاى موهايش بيرون آورد و تسليم كرد؛ اين اعتراف از طريق فشار روحى به دست آمد و مقرون به صحّت بود.
معلوم است اين گونه فشارها در اين گونه موارد نه برخلاف عقل است و نه برخلاف شرع؛ چرا كه اهميّت مسأله در حدّى است كه اين مقدار فشار را تجويز مى كند و در همان داستان اگر خبر آمادگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى فتح مكّه به مشركان قريش مى رسيد بى شك خونريزى وسيعى در آن شهر به راه مى افتاد، بى آنكه نتيجه جنگ تغيير كند.
در داستان قضاوت هاى على(عليه السلام) نيز موارد متعدّدى مى يابيم كه در بعضى از موارد كه مسأله مهمى مطرح بوده و مجرمان حاضر به اقرار نبوده اند، امام با فشارهايى شبيه آنچه در بالا آمد مطلب را كشف مى فرمود؛ مثلا در داستان معروف دو نفر كه با هم دعوا داشتند و هر يك ادعا مى كرد او آقا است و ديگرى غلام اوست، امام فرمود: دو سوراخ در ديوار ايجاد كنند و هر كدام از آنها سر خود را در يكى از آن سوراخ نمايند و على(عليه السلام) فرمود: اى قنبر شمشير رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را بياور و آن را در دست بگير و گردن غلام را بزن!
آن كس كه واقعاً غلام بود ناگهان متوحش شد و سر خود را بيرون كشيد، على(عليه السلام) به او فرمود: مگر تو نگفتى كه غلام نيستى و مولا هستى؟! او چاره اى جز اقرار و اعتراف به حق نديد.
شك نيست كه اين فشار، سبب ناراحتى غلام شد؛ ولى براى كشف يك واقعيّت مهم حقوقى اين مقدار فشار مجاز است،
در مسائل اطلاعاتى وامنیتی هم که مربوط به نظام اسلامی است مطلب همين گونه است، بلكه از آن برتر و بالاتر مى باشد. به تعبير ديگر قانون اهم و مهم و تزاحم واجبات و محرمات، اين فشار و مانند آن را در اين گونه مسائل مجاز مى شمرد. ولى هرگز نبايد با اين بهانه اجازه داد كه از اين قانون سوء استفاده شود و افراد متهم را تحت فشارهاى شديد و شكنجه هاى طاقت فرسا قرار دهند و يا با كمترين سوء ظن استفاده از اين استثنا را براى خود مباح بشمرند.
نبايد فراموش كرد اين، يك استثناء است و جز در موارد ضرورت آن هم با رعايت جهات انسانى در كم و كيف آن نبايد مورد استفاده قرار گيرد.