✅🌴خمس زمانی بر انسان واجب میشود که پس از گذشت یک سال از سال خمسی و استفاده از درآمد خود در طول یک سال مقداری از آن سرِ سال اضافه بیاید. اسلام میگوید این مقدار اضافه، چهار پنجمش را برای خودت پسانداز کن و یک پنجم آن را برای هزینهی زندگی سادات فقیر و رشد و پیشرفت و تبلیغ دین هزینه کن و آن را در اختیار مرجع تقلیدی قرار بده که باتقوا باشد و اهل دنیاطلبی و هوا و هوس نباشد.
🌴 واجب بودن خمس در قرآن کریم (انفال/۴۱) آمده است.
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ ...
🔸 روایت هم در مورد خمس بسیار زیاد است، مثلا:
امام رضا(علیه السلام): الخمس عوننا علی دیننا
(وسائل/۹/۵۳۸)، خمس پشتوانهای برای مکتب ما اهل بیت است.
عقل سلیم هم به ما میگوید برای تبلیغ دین و رشد اسلام و رسیدگی به فقرا افرادی که توان مالی دارند باید پول خرج کنند.
🔸 طبق برداشت از آیهی قرآن و روایات خمس به دو بخش تقسیم می شود، نصف آن سهم امام زمان(ارواحنافداه)، و نصف دیگر سهم سادات فقیر است.
🔸 مراجع تقلید در عصر غیبت طبق احادیث جانشین عام امام زمان علیه السلام هستند (اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا...) (وسائل الشیعه، ج۲۷، ۱۴۰)
پس مسئول مصرف کردن خمس هم آنها هستند، که خمس را برای رشد دین وتبلیغ دین و سادات فقیر مصرف میکنند.
🔸 اگر بخشی از خمس صرف ادارهی حوزههای علمیه و زندگی طلاب میشود به دلیل این است که مبلِّغ و مدافع اصلی دین همین قشر مظلوم هستند. طلابی که جوانی و عمر خود را با کمترین حقوق (شهریه) با سختی و مشقت فراوان صرف یاد گرفتن و فهم دین و دفاع از آن در مقابل شبهات و هجمههای دشمنان میکنند.
اگر همهی روحانیون زیر باد کولر استراحت میکنند پس چه کسانی در طول ۱۴۰۰ سال گذشته اسلام را به ما رساندهاند و از آن دفاع کرده و سوالات و شبهات ما را جواب دادهاند؟؟؟
این همه کتاب و سخنرانی و تربیت افراد باتقوا توسط چه کسانی انجام شده است؟؟؟
#جهادتبیین
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء 👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
هدایت شده از مهاجر
💠يكي از نكاتي كه در فهم مسائل ديني بسيار مهم است دانستن منابع و مصادر احکام است. به اين معنا كه اين مجموعه فتوا و احكامي كه به عنوان واجبات و محرمات ديني مطرح ميشود از كجا گرفته شده است.
⁉️آيا آن چه كه علماء به عنوان فتوا در رسالههاي عمليه ذكر ميكنند فهم و استنباط شخصي آنها است يا مستند به منابع و متون خاصي ميباشد؟
💠 آن چه كه جاي هيچ شك و شبههاي نيست و مورد اتفاق و اجماع تمامي علماء مسلمان اعم از شيعه و سني است اين است كه تمام احكام ديني بايد از چهار منبع اصلي كه دين آنها را به عنوان منابع كشف و فهم احكام معرفي كرده است گرفته شده باشد و آن چهار منبع عبارت است از: 1. قرآن كريم؛ 2. احاديث و سنت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ (و ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ به قول شيعه)؛ 3. عقل؛ 4. اجماع.
💠آن چه كه روشن است تمامي احكام مورد نياز مسلمانان در قرآن كريم نيامده است. بسياري از جزئيات مثل اين كه نماز صبح و ظهر چند ركعت است، در شكيات نماز چه كنيم، و ... به آنها تصريح نشده است و لذا بيان اين جزئيات به عهده پيامبر و بعد از او مفسران حقيقي قرآن يعني ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ ميباشد.
💠همان طور که می دانید در قرآن كريم يك آيه، راجع به بحث خمس آمده كه «اعملوا انما غنمتم من شيء فان لله خمسه و للرسول ولذي القربي و اليتامي و المساكين و ابن السبيل ان كنتم امنتم بالله»؛[انفال/ 41.]
🔸بدانيد كه هر فايده و غنيمتي از چيزي به شما رسيد همانا خمس (يك پنجم) آن براي خدا و رسول و نزديكان (رسول) و يتيمان و مسكينان و در راه ماندگان است، اگر ايمان به خدا داشته باشيد،
‼️از آن جا كه لفظ غنميت در اين آيه به كار رفته است، بعضي تصور كردهاند كه معناي غنيمت فقط غنايم جنگي است و لذا خمس در ساير اشياء واجب نيست.
💠امّا با توضيحاتي روشن ميشود كه خمس در همة اشياء از جمله غنائم جنگي است و نه اين كه فقط مختص غنايم جنگي باشد و لاغير.
✳️يكي از دلايلي كه ثابت ميكند خمس در همه اشياء است و غير غنائم جنگي را نيز شامل ميشود معناي لغوي غنيمت است كه لغت دانان عرب در كتب خود به آن اشاره كردند كه غَنَم و غنيمة به معناي فائده و سود است و يا مالي كه بدون مشقت به دست آمده باشد.[معجم مقابيس اللغه، ماده غنم، مفردات راغب، ماده غنم، قاموس اللغه، ماده غنم.]
✳️بنابراین معناي اصلي و حقيقي غَنَم و غنيمة همان فايده و سود است به طور مطلق.
✳️ از آن جا كه پيامبر و ائمه مفسر قرآن و بيان كننده آيات قرآن هستند اشاره كردند كه كسب سود و فايده اگر از راه معدن، گنج، غواصي، منافع كسب و ساير موارد بود همان حكم خمس بر آن هم واجب است.
✅ امّا دليل دوم رواياتي است كه از ائمه ـ عليهم السّلام ـ از تفسير آيه خمس سؤال شده است و ايشان ميفرمودند كه خمس براي ماست از اموال شما در هر سال و يا در روايت ديگر تفسير (يوم بيوم) دارند يعني روز به روز.
💠و اگر خمس فقط در غنايم جنگي بود، جنگ در هر سال يا هر روز اتفاق نميافتد تا خمس غنايم واجب باشد
✅و ثانياً روايات متعدد ديگري از حضرات معصومين كه موارد خمس را شمردهاند. از جمله امام كاظم ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: خمس در پنج چيز است؛ در غنايم و غواصي و معادن و گنجها و ملاحة.[حر عاملي، وسايل الشيعه، چاپ ال البيت، ج 9، ص 487. ]
✅ يا از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: در آن چه كه از معادن و درياها و غنيمت و مال مخلوط به حرام كه صاحبش معلوم نيست خارج شود خمس دارد.[همان، ص 494.]
✅دليل سوم: حكمت و فلسفه وجوب و تشريع خمس است كه دو جهت قابل دقت است. يك جهت اين نكته كه گرفتن صدقه و زكات بر ائمه و سادات حرام است، به دليل روايات پيامبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: «همانا خدا كسي است كه جز او خدايي نيست و از آن جا كه صدقه را بر ما حرام كرده است براي ما خمس را نازل فرموده، پس صدقه بر ما حرام است و خمس براي ما واجب است و هديه و كرامت براي ما حلال است».[همان، ج 9، ص 483.]
💠لذا از آن جا كه نياز مالي و اقتصادي ائمه و سادات بايد از طريقي تأمين شود كه هم مناسب شأن آنها باشد و نوعي استخفاف و كوچك كردن در آن نباشد و هم كفاف آنها را بكند خمس واجب شده است
💠و اگر خمس در غنايم جنگي به تنهايي ميبود؛
⬅️اولاً غنايم جنگي معمولا در دست حاكمان و خلفا بوده است و آنها به ائمه نميدادند
⬅️و ثانياً بر فرض پرداخت غنايم از طرف حكام چون آنها هميشه در حال جنگ و كسب غنيمت نبودند،
💠لذا آن چه از خمس غنايم به آنها ميرسيد بسيار كم و ناچيز بود و كفاف آنها را نميداد.
💠 به علاوه که مقداري از مال خمس بايد در اختيار حکومت باشد تا هزينههاي خود را تأمين کند، و روشن است که با انحصار خمس در غنائم جنگي يکي از منابع مالي مهم دولت اسلامي رو به کاستي خواهد گذاشت.
جهت مطالعه بیشتر: ⬅️ https://pasokhgoo.ir/node/3495
#سوال
سلام به همه عزیزان. در جمعی بحث میشد که در مملکتی که اکثر افراد متخصص و شایسته ریاست جمهوری رد صلاحیت میشوند و فقط گروه انتخابی گلچین میشوند، دیگر انتخابات نیست، بلکه انتصاب است. چه جوابی باید داد؟
هدایت شده از مهاجر
💠 انتخابات_آزاد، #انتصابات به جای انتخابات، #تقلّب، #صیانت_از_آراء ... کلیدواژه هایی هستند که بارها از سوی جریان های خاص و همزمان ضدانقلاب و حتی مقامات غربی درباره انتخابات ایران مطرح می شود.
واقعیت این است که این شبهات پاسخ های بسیاری دارد و بسیار هم پاسخ گفته شده. اما منفعت برخی جریان ها در تکرار مکرر آن است تا دروغ گوبلزی(وزیر پروپاگاندای هیتلر و خالق نظریه دروغ بزرگ) مورد باور افکار عمومی قرار بگیرد.
1️⃣ اگر این ادعاها درست بود، باید دولت، مجلس و شوراها همواره در دست یک جناح یا طرز تفکر می ماند. درحالیکه چنین نیست و طی حداقل شش سال گذشته، دولت، اکثریت مجلس و شورای شهر بسیاری نقاط کشور در دست یک تفکر خاص سیاسی بوده که البته همان تفکر همواره معترض انتخابات است.
2️⃣چرا این جریان سیاسی هیچ وقت پاسخگوی فساد مالی، اخلاقی و یا موضع گیری های رادیکالی هم راستا با دشمنان برخی چهره های سرشناسش نیست و فقط وقت انتخابات از رد صلاحیت این چهره ها می نالد؟ بهتر نیست به جای فرافکنیِ علت ردصلاحیت، با شفافیت مراقب رفتارهای خلاف قانون بازیگران جریان خود باشند؟
3️⃣ هر مطّلعی می داند تمام کشورهای دموکراتیک دنیا سازو کارهای خاص خود را برای ورود به انتخابات دارند؛ بدون اینکه نخبگان جامعه این سازوکارها را در تنافی با آزادبودن انتخابات تلقی کنند. به عنوان مثال در امریکا فرآیند استصواب که درون دو حزب دموکرات و جمهوریخواه اعمال میشود، چنان سنگین است که میبینیم کارکشتهترین سیاستمداران و سناتورها خیلی قبل از اینکه اصلاً به مرحلهٔ نامنویسی برسند، حذف می شوند. این فرایند بسته موجب شده بیش از صد حزب دیگر امریکایی اجازه نفس کشیدن در انتخابات را پیدا نکنند. «دادگاه قانون اساسی» در ترکیه، «شورای قانون اساسی» و «دیوان عالی عدالت» در فرانسه، «دادگاه قانون اساسی» در آلمان، «مجلس نمایندگان» و «سنا» در آمریکا، «مجلس عوام» در انگلستان و «دادگاه قانون اساسی» در روسیه، نقش نظارتی مشابه شورای نگهبان در جمهوری اسلامی را ایفا مینمایند.
4️⃣مشارکت مردم ایران در انتخابات همواره از متوسط مشارکت مردمی بسیاری از دموکراتیک ترین کشورها بیشتر است و این نشان از خوشبینی مردم به سازوکار انتخابات و علاقه به مشارکت در تعیین ساختار سیاسی کشور است. گرچه تبلیغات غربی ها و بلندگو های داخلی شان همیشه سعی می کند خلاف این را تصویر کند.
هدایت شده از مهاجر
1- اولاً "اصل بررسی صلاحیت داوطلبین انتخابات " توسط هیئت های اجرایی و نظارت در قانون تصریح شده و طبعاً قانونگزاران بر روح حاکم بر نظام اسلامی و مردم سالاری دینی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی این نظام واقف بوده اند .(ماده 45 تا 55 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 16 قانون انتخابات خبرگان و همچنین تفسیر اصل 99 قانون اساسی به صاحت بر بررسی صلاحیتها تأکید دارند)
2- دومین پاسخ به این شبهه را می توان اینگونه مطرح نمود که آیا برای اطمینان از شرایط داوطلبان (مصرح در قانون) باید تشخیص را به مردم سپرد و یا نهادهای خاصی مثل وزارت کشور ، هیئت های اجرایی و هیئت های نظارت این مسئولیت را بر عهده دارند ، اگر فرض را بر این بگیریم که تشخیص شرایط قانونی برای داوطلبین را به مردم بسپاریم تا حق انتخاب از آنها سلب نشود در نتیجه باید بپذیریم که :
- مردم خودشان بررسی کنند که آیا داوطلب مدرک کارشناسی ارشد دارد یانه؟ و تمام 50 میلیون رأی دهنده به وزارت آموزش عالی مراجعه یا مکاتبه نمایند .
- رأی دهندگان برای اینکه بدانند داوطلب فاقد سابقه محکومیت قضایی است ، شخصاً به مرجع قضایی مراجعه نمایند .
- مردم خودشان تمام داوطلبان را مصاحبه و یا مورد تحقیق قرار دهند تا از اعتقاد و التزام عملی آنها به اسلام ، نظام اسلامی و قانون اساسی اطمینان حاصل نمایند.
بدیهی است انجامن این امور توسط مردم نه امکان پذیر است و نه مراجع استعلامی توان پاسخگویی عمومی دارند و ثالثاً قانون این مسئولیت را به هیئت اجرایی و نهایتاً هیئت های نظارت سپرده است.
3- سومین مطلب قابل اشاره در این زمینه این است که مگر می توان نسبت به تحقق شرایط مهم قاونی در داوطلبان چشم پوشی کرد و کسانی را در معرض آراء مردم قرار داد که هرگز صلاحیت نمایندگی ملت بزرگ و نجیب ایران را ندارند؟ شکی نیست که این حق مردم است که افرادی در معرض رأی آنها قرار بگیرند که واجد شرایط قانونی باشند و آنها با خیالی آسوده فرد دلخواه خود را از میان آنها انتخاب کنندو این شعار عوام فریبانه که "انتخاب را به مردم واگذار کنید" کاملاً فریبکارانه است. آیا مردم راضی می شوند که ندانسته به فردی رأی بدهند که چند روز قبل از انتخابات هفتم اسفند در یکی از فرودگاههای کشور به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شد؟ آیا مردم غیرتمند این سرزمین می پذیرند تا به کسی رأی بدهند که به جرم روابط نامشروع شلاق خورده و حالا می خواهد نماینده مجلس شود؟
4- یک استدلال کاملاً عامیانه هم در پاسخ به این شبهه ذکر می نمایم : اگر مدعیان واگذاری انتخاب به مردم در سفری بین شهری به یک استراحتگاه برسند و قصد قضای حاجت داشته باشند ، آیا حاضرند در صف دستشویی کت و کیف سامسونت خود را به مسافر بعدی که در صف ایستاده بسپرند ؟اگر در همان صف فرد مورد اعتمادی به شما بگوید نفر بعدی دزدی سابقه دار است و کیف خود را به او نسپار به شعور شما و حق انتخابتان توهین کرده است؟ اگر انسان حاضر نیست کیف خود را به فرد ناشناخته (آن هم برای دقایقی) بسپارد آیا صلاح است سرنوشت کشور خود را چهار سال به فردی ناشناخته و غیر صالح بسپارد؟
5- اما این نکته (که در میان مواضع مطروحه بود) مبنی بر این که افراد خوش فکر را به صرف منتقد بودن رد صلاحیت کردند و مردم را از انتخاب آنها محروم نمودند با واقعیت ها کاملاً در تضاد است . هم اکنون در مجلس دهم منتقد ترین چهره های مجلس نهم و ادوار قبل از آن که در این زمینه شهره عام وخاص هستند ، حضور دارند اما اگر در بین ردصلاحیت شده ها فرد منتقد هم باشد قطعاً به دلیل روحیه نقادی وی نیست بلکه ناشی از نداشتن شرایط قانونی در او می باشد اما شورای نگهبان برای حفظ حرمت افراد از طرح مسائل آنها برای عموم معذور است .
6- نکته دیگری که در این زمینه مطرح کرده اند ، مدیریت نمودن اراده مردم با بررسی صلاحیت هاست که این ادعا کاملاً فریبکارانه است چرا که وجود گرایشات متنوع سیاسی ، قومی ، مذهبی، و ... بین داوطلبین و منتخبین مجلس دهم نافی این ادعا می باشد و از سوی دیگر مگر می شود بیش از 6000نفر در معرض آراء مردم قرار گیرند و اراده مردم با این انتخاب گسترده ، مدیریت شده باشد.
💠 لذا «اینکه برخی تلاش دارند، بررسی صلاحیت ها در انتخابات را به عنوان یک اشکال نظام اسلامی مطرح کنند، سخن غیرفنی و ناشیانه ای است زیرا بررسی صلاحیت کاندیداها و عبور آنها از صافی های قانونی، در دموکراسی های دنیا وجود دارد.»
🔴مقایسهی کارکرد شورای نگهبان با نهادهای نظارتی مشابه در دیگر کشورها:
https://b2n.ir/n94912
🔴پاسخ به ده شبهه درباره شورای نگهبان:
https://basirat.ir/fa/news/320049
#سوال
سلام .میگن مواردی مثل خودکشی واعتیاد گناه بزرگیه واون دنیا مجازات سختی داره.از نظر متخصصان وپزشکان انسان سالم دست به چنین کارایی نمیزنه واین افراد بیمار حساب میشن آیا حسابرسی ومجازات افراد بیماری که خطاهاشون عمدی نیست ودست خودش نیست وبخاطر عوارض بیماریشون و شخصیت بیمارشونه که بخاطر عوامل متعدد درمان نشده منطقی و عقلانیه؟مثلا روانشناسا میگن اگه فرد بیش فعال در کودکی شناخته ودرمان نشه میشه شخصیت ضد اجتماعی وبزهکار. آیا این فرد که باید درمان میشد ونشد گناهکاره؟
هدایت شده از غفّار 🇮🇷
#مرتبط
⁉️آیا انجام بعضی از گناهان، نظیر خودکشی، باعث خواهد شد تا انسان اتوماتیک وار، وارد جهنم شود؟
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa8819
هدایت شده از مهاجر
اول : خودکشی از گناهان کبیره است، خداوند متعال مجازات سختی برای آن قرارداده است، کسی که در دنیا خود را با چیزی بکشد با همان در قیامت عذاب داده خواهد شد. ثابت بن ضحاک رضی الله عنه می گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدِیدَةٍ عُذِّبَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ». (بخاری:1363).
یعنی : «کسی که خود را بوسیله آهنی بکشد (خود کشی نماید) با همان چیز در دوزخ، عذاب داده می شود».
و در حدیث دیگری آمده که فرمود : «الَّذِی یَخْنُقُ نَفْسَهُ یَخْنُقُهَا فِی النَّارِ، وَالَّذِی یَطْعُنُهَا یَطْعُنُهَا فِی النَّارِ». (بخاری:1365)
یعنی : «کسی که خود را خفه نماید و بکشد، همیشه در دوزخ نیز خود را خفه می کند. و هرکس با نیزه خود را بکشد، همیشه خود را در دوزخ، با نیزه خواهد زد».
اگر کسی دچار امراض جسمی مثل سرطان و یا امراض روانی مثل افسردگی شود، و توانایی صبر کردن بر آن را نداشت، برای او حلال نیست که اقدام به خودکشی زند، بلکه باید از خداوند استعانت بخواهد و بداند که سختی و رنج دنیا هر اندازه که باشد باز سختی آخرت از آن بیشتر است، چگونه انسان عاقل از سختی و رنج موقت دنیوی به عذاب دائم و بی نهایت آخرت پناه می برد!؟ به این فکر کند که او تنها انسانی نیست که در دنیا به مصیبت و سختی مبتلاء شده است، بسیاری از برگزیدگان بشر یعنی انبیاء الهی هم در آن واقع شدند، حتی افراد کافر و ملحد نیز بدان گرفتارند، پس گرفتار شدن به مصائب یک سنت کونی است که هیچ انسانی از آن سالم نمی ماند، اما انسان مؤمن اگر بدرستی با آن برخورد کند و صبر پیشه نماید و از طریق اسباب مشروع در پی راه علاج برآید، آن بلا بر او به خیر تبدیل خواهد شد، چرا که گناهانش بواسطه آن پاک می شود، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : « مَا یُصِیبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلَا وَصَبٍ وَلَا هَمٍّ وَلَا حُزْنٍ وَلَا أَذًی وَلَا غَمٍّ حَتَّی الشَّوْکَةِ یُشَاکُهَا إِلَّا کَفَّرَ اللَّهُ بِهَا مِنْ خَطَایَاهُ» بخاری (5642) ومسلم (2573).
یعنی : «مسلمان دچار هیچگونه خستگی بیماری، نگرانی، ناراحتی، گرفتاری و غمی نمی شود مگر اینکه خداوند به وسیله آنها، گناهانش را می بخشد. حتی خاری که به پایش می خلد» (باعث کفارة گناهانش می شود).
و فرمود : «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَیْرًا، یُصِبْ مِنْهُ». (بخاری:5645)
یعنی : «به هرکس که خداوند اراده خیر داشته باشد او را گرفتار بلا می سازد (چون این موجب کفاره گناهانش می شود)».
دوم : گاهی ممکن است کسی به بیماری جسمی یا روانی مبتلاء شود و بر عقل او تاثیر کاملی بگذارد، بگونه ایکه نفهمد که چه می گوید و چه انجام می دهد، اگر کسی به این مرحله برسد و اقدام به خودکشی زند، او شامل گناهکاران نمی شود، بلکه معذور است، زیرا با فقدان عقل عملا از دایره مکلفین خارج شده است.
بنابراین : اگر کسی دچار اضطراب و اختلال روانی شده، چنانچه این امر بر عقل او تاثیر گذاشته تا جائیکه نداند چه می گوید یا چه می کند، پس او شبیه کسی است که مبتلا به جنون شده و لذا با کشتن خویش گناهکار تلقی نمی شود چون معذور است، زیرا در اینحالت تکلیف از او برداشته می شود، و مشمول این فرموده نبوی صلی الله علیه وسلم می شود :
« رُفِعَ القَلَمُ عَنْ ثَلاثٍ : عَنْ النَّائِمِ حَتَّی یَسْتَیْقِظْ ، وَعَنْ الصَّغِیرِ حتَّی یَکْبُر ، وَعَن المَجْنونِ حتَّی َیعْقِل - أَوْ یَفِیق».
یعنی : « قلم (تکلیف) از سه گروه برداشته شده است: از فرد خوابیده تا بیدار شود، و از بچه تا بزرگ (و بالغ) گردد و از دیوانه تا عاقل شود، یا به هوش آید» أبو داود (4392) و نسائی (3432).
در کتاب دائرة المعارف فقهی درباره تعریف جنون آمده :جنون عبارتست از : اختلال عقل بگونه ایکه مانع از جریان افعال و اقوال بر وجه عادی آن شود مگر بصورت نادر .
و گفته شده : جنون یعنی اختلال قوه تشخیص بین اشیاء خوب و زشت ..
پس اگر اختلال و اضطراب روانی تاثیری بر عقل نگذارد، و تنها یک فشار روانی ایجاد کند، با این وجود بداند که چه می گوید و چه می کند، و بین امورات نیک و قبیح و درست و نادرست را تشخیص می دهد، در اینحالت معذور نیست، بلکه به دلیل عملی که مرتکب شده مؤاخذه خواهد شد،
هدایت شده از مهاجر
چرا خودکشی گناه است ؟
خودکشی عدم ایمان و نا امید شدن از خدا، خودکشی به دلیل نداشتن ایمان، یاس و ناامیدی از خداوند است. یاس و ناامید شدن از رحمت خداوند یکی از بزرگترین گناهان است که گاه در رتبه کفر و شرک قرار می گیرد. در زندگی، انسان نباید هرگز از رحمت خداوند ناامید شده و در برابر مشکلات زندگی مانند بیماری ها و سختی های دیگر شکست خورده و ناامید شود و با فریب شیطان دست به خودکشی بزند. تنها راه رهایی از بن بست و مشکلات زندگی، امید و توکل به خدا، دعا، توبه و توسل است که موجب ممکن شدن همه ناممکن ها می شود و راه خروج را بر انسان باز می کند.
خودکشی، نافرمانی و سرپیچی از دستور خدا
خودکشی کردن به معنای نافرمانی و سرپیچی از دستور الهی است و کسی که دستور خدا را نادیده انگاشته و از آن سرپیچی کند مستحق عذاب است. هر آنچه در جهان هستی وجود دارد از آن خداست بنابراین در ملک الهی تنها با اجازه مالک میتوان تصرف نمود. انسان بدون رضایت خداوند اجازه تصرف در جان خود و خودکشی و نابودی خود را ندارد، مانند آن است که انسانی را بدون علت بکشد. خداوند متعال، انسان را آفرید تا در دنیا زندگی کند و در سایه پیروی از فرامین الهی و راهنمایی های پیامبران خدا به کمال رسیده و به نعمت های جاویدان دست یابد.
رسول گرامی اسلام فرمود:«دنیا مزرعه و کشت گاه آخرت است».بنابراین فردی که خودکشی کرده و زندگی خود را نابود می کند، با از بین بردن زمینه زندگی در دنیا به مبارزه با تدبیر و حکمت الهی برمی خیزد زیر که خدا او را آفرید تا به طور طبیعی زندگی کند و به امر الهی (غیر از خودکشی) از دنیا برود. و او برخلاف این خواسته عمل نموده است.
خود کشی بی ارزش تلقی کردن انسان و انسانیت
فردی که خودکشی می کند مانند کسی که دیگری را کشته، انسان و انسانیت در نظر او بی ارزش شده است، به همین دلیل میان خودکشی یا کشتن دیگران تفاوتی وجود ندارد و مانند کسی که شخصی را به قتل می رساند، مستحق عقوبت و عذاب میگردد، انسانی که دست به خودکشی می زند هم مستحق عقوبت و عذاب الهی میگردد و این با عدالت خدا هیچگونه منافاتی ندارد.
علل خودکشی
در منابع دینی و تجربی علل و عوامل بسیاری در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و خانوادگی، برای خودکشی مطرح شده است، برخی از این علت ها عبارت است از:
1. ضعف ایمان و اعتقاد دینی:
دلایلی مانند احساس پوچی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بن بست فکری، بی صبری و مواردی این چنینی که ناشی از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت کافی از خداوند متعال و عدم شناخت جایگاه انسان و فلسفه آفرینش اوست. اگر کسی ایمان عمیق و اعتقاد لازم به خداوند داشته باشد و بداند که خدا جهان هستی و بخصوص انسان را که اشرف مخلوقات این عالم است، هدفمند و غایتمند آفریده، هیچ گاه احساس پوچی و ناامیدی در زندگی نمی کند همچنین اگر به قدرت مطلق خداوند ایمان داشته باشد و درک کند که همه چیز در برابر قدرت او ناتوان و هیچ است، در هنگام بروز مشکلات به خدا تکیه می کند، و با توکل به خداوند و دعا به درگاه او می تواند مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحی و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد.
البته باید توجه داشت که انسان از فلسفه ناملایمات و مشکلات زندگی آگاه نیست زیرا علم او برای این کارها کم است به همین دلیل بسیاری از کارها که به نظر خوب است و موجب خوشحالی می شود اما همان کارها به ضرر او است یا بالعکس.
امیرالمومنین (ع) می فرمایند :خداوند کارها را مطابق مقتضای مصالح جاری می کند، نه بر طبق میل و رضایت انسان.
ضعف ایمان
2. ضعف معنویت و اخلاق دینی:
بسیاری از عوامل خودکشی مانند:حسادت، کینه توزی، لجاجت، خشم و غضب، خیانت، غرور، زنا، شرابخواری، قماربازی، حب مقام، انتقام جویی، بارداری نامشروع، ازدواجهای اجباری و امثال این ها ناشی از ضعف معنویت و رعایت نکردن مسائل اخلاقی و دینی است. در فرهنگ اسلامی طبق بیان آیات و روایات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان کبیره دارای آثار و پیامدهایی است، و به اصطلاح اثر وضعی دارد، به همین جهت در اسلام از انجام گناه و کارهای خلاف اخلاق به شدت نهی شده است.
3. عوارض طبیعی:
مشکلاتی مانند جنون و اختلالات روانی، ترس از کیفر، بیماریهای صعب العلاج، نقیصه هایی در ساختمان جمجمه، ضایعات قلبی و کبدی، صرع و... .
4. توجه بیش از حد به خواسته های حیوانی:
شهوت رانی افراطی و عشق بازی نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنیاطلبی و دنیادوستی) و... از عوامل خودکشی می باشند.
💠 نکته: اگر شخصی از روی اختیار و با وجود آگاهی و توجه اقدام به خودکشی کند، مرتکب گناه کبیره شده است و برزخ خوبی در انتظارش نخواهد بود. اگر در اثر خشم یا حمله عصبی یا موارد دیگری که اختیار را از انسان سلب می کند ،اقدام به این کار کرده باشد ، امید است که مورد مغفرت خدای متعال قرار بگیرد و از این جهت مورد مؤاخذه قرار نخواهد گرفت.