#سوال
سلام به همه عزیزان. در جمعی بحث میشد که در مملکتی که اکثر افراد متخصص و شایسته ریاست جمهوری رد صلاحیت میشوند و فقط گروه انتخابی گلچین میشوند، دیگر انتخابات نیست، بلکه انتصاب است. چه جوابی باید داد؟
هدایت شده از مهاجر
💠 انتخابات_آزاد، #انتصابات به جای انتخابات، #تقلّب، #صیانت_از_آراء ... کلیدواژه هایی هستند که بارها از سوی جریان های خاص و همزمان ضدانقلاب و حتی مقامات غربی درباره انتخابات ایران مطرح می شود.
واقعیت این است که این شبهات پاسخ های بسیاری دارد و بسیار هم پاسخ گفته شده. اما منفعت برخی جریان ها در تکرار مکرر آن است تا دروغ گوبلزی(وزیر پروپاگاندای هیتلر و خالق نظریه دروغ بزرگ) مورد باور افکار عمومی قرار بگیرد.
1️⃣ اگر این ادعاها درست بود، باید دولت، مجلس و شوراها همواره در دست یک جناح یا طرز تفکر می ماند. درحالیکه چنین نیست و طی حداقل شش سال گذشته، دولت، اکثریت مجلس و شورای شهر بسیاری نقاط کشور در دست یک تفکر خاص سیاسی بوده که البته همان تفکر همواره معترض انتخابات است.
2️⃣چرا این جریان سیاسی هیچ وقت پاسخگوی فساد مالی، اخلاقی و یا موضع گیری های رادیکالی هم راستا با دشمنان برخی چهره های سرشناسش نیست و فقط وقت انتخابات از رد صلاحیت این چهره ها می نالد؟ بهتر نیست به جای فرافکنیِ علت ردصلاحیت، با شفافیت مراقب رفتارهای خلاف قانون بازیگران جریان خود باشند؟
3️⃣ هر مطّلعی می داند تمام کشورهای دموکراتیک دنیا سازو کارهای خاص خود را برای ورود به انتخابات دارند؛ بدون اینکه نخبگان جامعه این سازوکارها را در تنافی با آزادبودن انتخابات تلقی کنند. به عنوان مثال در امریکا فرآیند استصواب که درون دو حزب دموکرات و جمهوریخواه اعمال میشود، چنان سنگین است که میبینیم کارکشتهترین سیاستمداران و سناتورها خیلی قبل از اینکه اصلاً به مرحلهٔ نامنویسی برسند، حذف می شوند. این فرایند بسته موجب شده بیش از صد حزب دیگر امریکایی اجازه نفس کشیدن در انتخابات را پیدا نکنند. «دادگاه قانون اساسی» در ترکیه، «شورای قانون اساسی» و «دیوان عالی عدالت» در فرانسه، «دادگاه قانون اساسی» در آلمان، «مجلس نمایندگان» و «سنا» در آمریکا، «مجلس عوام» در انگلستان و «دادگاه قانون اساسی» در روسیه، نقش نظارتی مشابه شورای نگهبان در جمهوری اسلامی را ایفا مینمایند.
4️⃣مشارکت مردم ایران در انتخابات همواره از متوسط مشارکت مردمی بسیاری از دموکراتیک ترین کشورها بیشتر است و این نشان از خوشبینی مردم به سازوکار انتخابات و علاقه به مشارکت در تعیین ساختار سیاسی کشور است. گرچه تبلیغات غربی ها و بلندگو های داخلی شان همیشه سعی می کند خلاف این را تصویر کند.
هدایت شده از مهاجر
1- اولاً "اصل بررسی صلاحیت داوطلبین انتخابات " توسط هیئت های اجرایی و نظارت در قانون تصریح شده و طبعاً قانونگزاران بر روح حاکم بر نظام اسلامی و مردم سالاری دینی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی این نظام واقف بوده اند .(ماده 45 تا 55 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 16 قانون انتخابات خبرگان و همچنین تفسیر اصل 99 قانون اساسی به صاحت بر بررسی صلاحیتها تأکید دارند)
2- دومین پاسخ به این شبهه را می توان اینگونه مطرح نمود که آیا برای اطمینان از شرایط داوطلبان (مصرح در قانون) باید تشخیص را به مردم سپرد و یا نهادهای خاصی مثل وزارت کشور ، هیئت های اجرایی و هیئت های نظارت این مسئولیت را بر عهده دارند ، اگر فرض را بر این بگیریم که تشخیص شرایط قانونی برای داوطلبین را به مردم بسپاریم تا حق انتخاب از آنها سلب نشود در نتیجه باید بپذیریم که :
- مردم خودشان بررسی کنند که آیا داوطلب مدرک کارشناسی ارشد دارد یانه؟ و تمام 50 میلیون رأی دهنده به وزارت آموزش عالی مراجعه یا مکاتبه نمایند .
- رأی دهندگان برای اینکه بدانند داوطلب فاقد سابقه محکومیت قضایی است ، شخصاً به مرجع قضایی مراجعه نمایند .
- مردم خودشان تمام داوطلبان را مصاحبه و یا مورد تحقیق قرار دهند تا از اعتقاد و التزام عملی آنها به اسلام ، نظام اسلامی و قانون اساسی اطمینان حاصل نمایند.
بدیهی است انجامن این امور توسط مردم نه امکان پذیر است و نه مراجع استعلامی توان پاسخگویی عمومی دارند و ثالثاً قانون این مسئولیت را به هیئت اجرایی و نهایتاً هیئت های نظارت سپرده است.
3- سومین مطلب قابل اشاره در این زمینه این است که مگر می توان نسبت به تحقق شرایط مهم قاونی در داوطلبان چشم پوشی کرد و کسانی را در معرض آراء مردم قرار داد که هرگز صلاحیت نمایندگی ملت بزرگ و نجیب ایران را ندارند؟ شکی نیست که این حق مردم است که افرادی در معرض رأی آنها قرار بگیرند که واجد شرایط قانونی باشند و آنها با خیالی آسوده فرد دلخواه خود را از میان آنها انتخاب کنندو این شعار عوام فریبانه که "انتخاب را به مردم واگذار کنید" کاملاً فریبکارانه است. آیا مردم راضی می شوند که ندانسته به فردی رأی بدهند که چند روز قبل از انتخابات هفتم اسفند در یکی از فرودگاههای کشور به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شد؟ آیا مردم غیرتمند این سرزمین می پذیرند تا به کسی رأی بدهند که به جرم روابط نامشروع شلاق خورده و حالا می خواهد نماینده مجلس شود؟
4- یک استدلال کاملاً عامیانه هم در پاسخ به این شبهه ذکر می نمایم : اگر مدعیان واگذاری انتخاب به مردم در سفری بین شهری به یک استراحتگاه برسند و قصد قضای حاجت داشته باشند ، آیا حاضرند در صف دستشویی کت و کیف سامسونت خود را به مسافر بعدی که در صف ایستاده بسپرند ؟اگر در همان صف فرد مورد اعتمادی به شما بگوید نفر بعدی دزدی سابقه دار است و کیف خود را به او نسپار به شعور شما و حق انتخابتان توهین کرده است؟ اگر انسان حاضر نیست کیف خود را به فرد ناشناخته (آن هم برای دقایقی) بسپارد آیا صلاح است سرنوشت کشور خود را چهار سال به فردی ناشناخته و غیر صالح بسپارد؟
5- اما این نکته (که در میان مواضع مطروحه بود) مبنی بر این که افراد خوش فکر را به صرف منتقد بودن رد صلاحیت کردند و مردم را از انتخاب آنها محروم نمودند با واقعیت ها کاملاً در تضاد است . هم اکنون در مجلس دهم منتقد ترین چهره های مجلس نهم و ادوار قبل از آن که در این زمینه شهره عام وخاص هستند ، حضور دارند اما اگر در بین ردصلاحیت شده ها فرد منتقد هم باشد قطعاً به دلیل روحیه نقادی وی نیست بلکه ناشی از نداشتن شرایط قانونی در او می باشد اما شورای نگهبان برای حفظ حرمت افراد از طرح مسائل آنها برای عموم معذور است .
6- نکته دیگری که در این زمینه مطرح کرده اند ، مدیریت نمودن اراده مردم با بررسی صلاحیت هاست که این ادعا کاملاً فریبکارانه است چرا که وجود گرایشات متنوع سیاسی ، قومی ، مذهبی، و ... بین داوطلبین و منتخبین مجلس دهم نافی این ادعا می باشد و از سوی دیگر مگر می شود بیش از 6000نفر در معرض آراء مردم قرار گیرند و اراده مردم با این انتخاب گسترده ، مدیریت شده باشد.
💠 لذا «اینکه برخی تلاش دارند، بررسی صلاحیت ها در انتخابات را به عنوان یک اشکال نظام اسلامی مطرح کنند، سخن غیرفنی و ناشیانه ای است زیرا بررسی صلاحیت کاندیداها و عبور آنها از صافی های قانونی، در دموکراسی های دنیا وجود دارد.»
🔴مقایسهی کارکرد شورای نگهبان با نهادهای نظارتی مشابه در دیگر کشورها:
https://b2n.ir/n94912
🔴پاسخ به ده شبهه درباره شورای نگهبان:
https://basirat.ir/fa/news/320049
#سوال
سلام .میگن مواردی مثل خودکشی واعتیاد گناه بزرگیه واون دنیا مجازات سختی داره.از نظر متخصصان وپزشکان انسان سالم دست به چنین کارایی نمیزنه واین افراد بیمار حساب میشن آیا حسابرسی ومجازات افراد بیماری که خطاهاشون عمدی نیست ودست خودش نیست وبخاطر عوارض بیماریشون و شخصیت بیمارشونه که بخاطر عوامل متعدد درمان نشده منطقی و عقلانیه؟مثلا روانشناسا میگن اگه فرد بیش فعال در کودکی شناخته ودرمان نشه میشه شخصیت ضد اجتماعی وبزهکار. آیا این فرد که باید درمان میشد ونشد گناهکاره؟
هدایت شده از غفّار 🇮🇷
#مرتبط
⁉️آیا انجام بعضی از گناهان، نظیر خودکشی، باعث خواهد شد تا انسان اتوماتیک وار، وارد جهنم شود؟
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa8819
هدایت شده از مهاجر
اول : خودکشی از گناهان کبیره است، خداوند متعال مجازات سختی برای آن قرارداده است، کسی که در دنیا خود را با چیزی بکشد با همان در قیامت عذاب داده خواهد شد. ثابت بن ضحاک رضی الله عنه می گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدِیدَةٍ عُذِّبَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ». (بخاری:1363).
یعنی : «کسی که خود را بوسیله آهنی بکشد (خود کشی نماید) با همان چیز در دوزخ، عذاب داده می شود».
و در حدیث دیگری آمده که فرمود : «الَّذِی یَخْنُقُ نَفْسَهُ یَخْنُقُهَا فِی النَّارِ، وَالَّذِی یَطْعُنُهَا یَطْعُنُهَا فِی النَّارِ». (بخاری:1365)
یعنی : «کسی که خود را خفه نماید و بکشد، همیشه در دوزخ نیز خود را خفه می کند. و هرکس با نیزه خود را بکشد، همیشه خود را در دوزخ، با نیزه خواهد زد».
اگر کسی دچار امراض جسمی مثل سرطان و یا امراض روانی مثل افسردگی شود، و توانایی صبر کردن بر آن را نداشت، برای او حلال نیست که اقدام به خودکشی زند، بلکه باید از خداوند استعانت بخواهد و بداند که سختی و رنج دنیا هر اندازه که باشد باز سختی آخرت از آن بیشتر است، چگونه انسان عاقل از سختی و رنج موقت دنیوی به عذاب دائم و بی نهایت آخرت پناه می برد!؟ به این فکر کند که او تنها انسانی نیست که در دنیا به مصیبت و سختی مبتلاء شده است، بسیاری از برگزیدگان بشر یعنی انبیاء الهی هم در آن واقع شدند، حتی افراد کافر و ملحد نیز بدان گرفتارند، پس گرفتار شدن به مصائب یک سنت کونی است که هیچ انسانی از آن سالم نمی ماند، اما انسان مؤمن اگر بدرستی با آن برخورد کند و صبر پیشه نماید و از طریق اسباب مشروع در پی راه علاج برآید، آن بلا بر او به خیر تبدیل خواهد شد، چرا که گناهانش بواسطه آن پاک می شود، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : « مَا یُصِیبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلَا وَصَبٍ وَلَا هَمٍّ وَلَا حُزْنٍ وَلَا أَذًی وَلَا غَمٍّ حَتَّی الشَّوْکَةِ یُشَاکُهَا إِلَّا کَفَّرَ اللَّهُ بِهَا مِنْ خَطَایَاهُ» بخاری (5642) ومسلم (2573).
یعنی : «مسلمان دچار هیچگونه خستگی بیماری، نگرانی، ناراحتی، گرفتاری و غمی نمی شود مگر اینکه خداوند به وسیله آنها، گناهانش را می بخشد. حتی خاری که به پایش می خلد» (باعث کفارة گناهانش می شود).
و فرمود : «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَیْرًا، یُصِبْ مِنْهُ». (بخاری:5645)
یعنی : «به هرکس که خداوند اراده خیر داشته باشد او را گرفتار بلا می سازد (چون این موجب کفاره گناهانش می شود)».
دوم : گاهی ممکن است کسی به بیماری جسمی یا روانی مبتلاء شود و بر عقل او تاثیر کاملی بگذارد، بگونه ایکه نفهمد که چه می گوید و چه انجام می دهد، اگر کسی به این مرحله برسد و اقدام به خودکشی زند، او شامل گناهکاران نمی شود، بلکه معذور است، زیرا با فقدان عقل عملا از دایره مکلفین خارج شده است.
بنابراین : اگر کسی دچار اضطراب و اختلال روانی شده، چنانچه این امر بر عقل او تاثیر گذاشته تا جائیکه نداند چه می گوید یا چه می کند، پس او شبیه کسی است که مبتلا به جنون شده و لذا با کشتن خویش گناهکار تلقی نمی شود چون معذور است، زیرا در اینحالت تکلیف از او برداشته می شود، و مشمول این فرموده نبوی صلی الله علیه وسلم می شود :
« رُفِعَ القَلَمُ عَنْ ثَلاثٍ : عَنْ النَّائِمِ حَتَّی یَسْتَیْقِظْ ، وَعَنْ الصَّغِیرِ حتَّی یَکْبُر ، وَعَن المَجْنونِ حتَّی َیعْقِل - أَوْ یَفِیق».
یعنی : « قلم (تکلیف) از سه گروه برداشته شده است: از فرد خوابیده تا بیدار شود، و از بچه تا بزرگ (و بالغ) گردد و از دیوانه تا عاقل شود، یا به هوش آید» أبو داود (4392) و نسائی (3432).
در کتاب دائرة المعارف فقهی درباره تعریف جنون آمده :جنون عبارتست از : اختلال عقل بگونه ایکه مانع از جریان افعال و اقوال بر وجه عادی آن شود مگر بصورت نادر .
و گفته شده : جنون یعنی اختلال قوه تشخیص بین اشیاء خوب و زشت ..
پس اگر اختلال و اضطراب روانی تاثیری بر عقل نگذارد، و تنها یک فشار روانی ایجاد کند، با این وجود بداند که چه می گوید و چه می کند، و بین امورات نیک و قبیح و درست و نادرست را تشخیص می دهد، در اینحالت معذور نیست، بلکه به دلیل عملی که مرتکب شده مؤاخذه خواهد شد،
هدایت شده از مهاجر
چرا خودکشی گناه است ؟
خودکشی عدم ایمان و نا امید شدن از خدا، خودکشی به دلیل نداشتن ایمان، یاس و ناامیدی از خداوند است. یاس و ناامید شدن از رحمت خداوند یکی از بزرگترین گناهان است که گاه در رتبه کفر و شرک قرار می گیرد. در زندگی، انسان نباید هرگز از رحمت خداوند ناامید شده و در برابر مشکلات زندگی مانند بیماری ها و سختی های دیگر شکست خورده و ناامید شود و با فریب شیطان دست به خودکشی بزند. تنها راه رهایی از بن بست و مشکلات زندگی، امید و توکل به خدا، دعا، توبه و توسل است که موجب ممکن شدن همه ناممکن ها می شود و راه خروج را بر انسان باز می کند.
خودکشی، نافرمانی و سرپیچی از دستور خدا
خودکشی کردن به معنای نافرمانی و سرپیچی از دستور الهی است و کسی که دستور خدا را نادیده انگاشته و از آن سرپیچی کند مستحق عذاب است. هر آنچه در جهان هستی وجود دارد از آن خداست بنابراین در ملک الهی تنها با اجازه مالک میتوان تصرف نمود. انسان بدون رضایت خداوند اجازه تصرف در جان خود و خودکشی و نابودی خود را ندارد، مانند آن است که انسانی را بدون علت بکشد. خداوند متعال، انسان را آفرید تا در دنیا زندگی کند و در سایه پیروی از فرامین الهی و راهنمایی های پیامبران خدا به کمال رسیده و به نعمت های جاویدان دست یابد.
رسول گرامی اسلام فرمود:«دنیا مزرعه و کشت گاه آخرت است».بنابراین فردی که خودکشی کرده و زندگی خود را نابود می کند، با از بین بردن زمینه زندگی در دنیا به مبارزه با تدبیر و حکمت الهی برمی خیزد زیر که خدا او را آفرید تا به طور طبیعی زندگی کند و به امر الهی (غیر از خودکشی) از دنیا برود. و او برخلاف این خواسته عمل نموده است.
خود کشی بی ارزش تلقی کردن انسان و انسانیت
فردی که خودکشی می کند مانند کسی که دیگری را کشته، انسان و انسانیت در نظر او بی ارزش شده است، به همین دلیل میان خودکشی یا کشتن دیگران تفاوتی وجود ندارد و مانند کسی که شخصی را به قتل می رساند، مستحق عقوبت و عذاب میگردد، انسانی که دست به خودکشی می زند هم مستحق عقوبت و عذاب الهی میگردد و این با عدالت خدا هیچگونه منافاتی ندارد.
علل خودکشی
در منابع دینی و تجربی علل و عوامل بسیاری در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و خانوادگی، برای خودکشی مطرح شده است، برخی از این علت ها عبارت است از:
1. ضعف ایمان و اعتقاد دینی:
دلایلی مانند احساس پوچی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بن بست فکری، بی صبری و مواردی این چنینی که ناشی از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت کافی از خداوند متعال و عدم شناخت جایگاه انسان و فلسفه آفرینش اوست. اگر کسی ایمان عمیق و اعتقاد لازم به خداوند داشته باشد و بداند که خدا جهان هستی و بخصوص انسان را که اشرف مخلوقات این عالم است، هدفمند و غایتمند آفریده، هیچ گاه احساس پوچی و ناامیدی در زندگی نمی کند همچنین اگر به قدرت مطلق خداوند ایمان داشته باشد و درک کند که همه چیز در برابر قدرت او ناتوان و هیچ است، در هنگام بروز مشکلات به خدا تکیه می کند، و با توکل به خداوند و دعا به درگاه او می تواند مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحی و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد.
البته باید توجه داشت که انسان از فلسفه ناملایمات و مشکلات زندگی آگاه نیست زیرا علم او برای این کارها کم است به همین دلیل بسیاری از کارها که به نظر خوب است و موجب خوشحالی می شود اما همان کارها به ضرر او است یا بالعکس.
امیرالمومنین (ع) می فرمایند :خداوند کارها را مطابق مقتضای مصالح جاری می کند، نه بر طبق میل و رضایت انسان.
ضعف ایمان
2. ضعف معنویت و اخلاق دینی:
بسیاری از عوامل خودکشی مانند:حسادت، کینه توزی، لجاجت، خشم و غضب، خیانت، غرور، زنا، شرابخواری، قماربازی، حب مقام، انتقام جویی، بارداری نامشروع، ازدواجهای اجباری و امثال این ها ناشی از ضعف معنویت و رعایت نکردن مسائل اخلاقی و دینی است. در فرهنگ اسلامی طبق بیان آیات و روایات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان کبیره دارای آثار و پیامدهایی است، و به اصطلاح اثر وضعی دارد، به همین جهت در اسلام از انجام گناه و کارهای خلاف اخلاق به شدت نهی شده است.
3. عوارض طبیعی:
مشکلاتی مانند جنون و اختلالات روانی، ترس از کیفر، بیماریهای صعب العلاج، نقیصه هایی در ساختمان جمجمه، ضایعات قلبی و کبدی، صرع و... .
4. توجه بیش از حد به خواسته های حیوانی:
شهوت رانی افراطی و عشق بازی نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنیاطلبی و دنیادوستی) و... از عوامل خودکشی می باشند.
💠 نکته: اگر شخصی از روی اختیار و با وجود آگاهی و توجه اقدام به خودکشی کند، مرتکب گناه کبیره شده است و برزخ خوبی در انتظارش نخواهد بود. اگر در اثر خشم یا حمله عصبی یا موارد دیگری که اختیار را از انسان سلب می کند ،اقدام به این کار کرده باشد ، امید است که مورد مغفرت خدای متعال قرار بگیرد و از این جهت مورد مؤاخذه قرار نخواهد گرفت.
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
🔴 # شبهه# درباره شهدای گمنام 🌹 1_ چرا هنوز شهید داریم، مگه تموم نشدن؟چرا گمنام ؟مگه علم پیشرفت نک
#سوال
ببخشید این حرف ومیشنویم میگن ازکجا معلوم این پیکر شهید ایرانی باشه شاید عراقی باشه شاید یک جسد فردی باشه که اصلا توجنگ هم نبوده الانم هم شهدای که اوردن تفحص شده از مناطق عراق بوده واین حرف که ممکنه عراقی باشن ازکجا متوجه شدن که حتما این پیکر یک رزمنده شهید ایرانی هست⁉️
#پاسخ_به_شبهه👇
✅🌴همه آمار و ارقام و نقشه های عملیاتی و مناطق تحت فتح شده و... ثبت و ضبط شده است.
⏪ یعنی ما می دانیم که در چه تاریخی، در چه عملیاتی، چه کسانی و در چه محدوده جغرافیایی حضور داشته اند.
⏪ و میدانیم چه کسانی به شهادت رسیده اند، چه کسانی پیکرشان بازگشته و چه کسانی پیکرشان بازنگشته است.
✅ تفحص شهدا صرفا در مناطقی صورت می گیرد که طبق اطلاعات موجود، می دانیم نیروهای ایرانی در آن منطقه حضور داشته اند.
👈 مثلاً در عملیاتی نیروهای ایران وارد خاک عراق می شوند و فاو را تا یک مرز مشخصی تصرف می کنند. تفحص فقط در همین منطقه صورت می گیرد.
🔸 علاوه بر اینها، مشخصات ظاهری پیکرها در تشخیص ایرانی یا عراقی بودن مورد توجه قرار می گیرد:
1️⃣سلاح و مهمات ایرانی با عراقی متفاوت است؛
2️⃣لباس، قمقمه، فانوسقه ، کلاه و پوتین ایرانی با عراقی متفاوت است؛
3️⃣محتویات جیب لباسها، کوله پشتی، پیشانی بند، پلاک و... که همراه پیکر یافت می شود گاهی هویت را مشخص می کند.
4️⃣موقعیت جغرافیایی؛ برخی مناطق را میدانیم که هیچ گاه نیروی عراقی در آنجا حضور نداشته است.
#شهدای_گمنام
#تداوم_راه_شهدا
#سوال
🔻چقدر شهید گمنام داریم که هنوز دارن تشییع میشن⁉️
🔻چرا آزمایش DNA نمیگیرن ازشون که گمنام نمونن⁉️
#پاسخ👇⬇️⬇️
1⃣ تاکنون از حدود ۷۰ درصد خانواده معظم شهدای مفقودالاثر نمونهگیری شده است. تعداد قابل توجهی از والدین شهدای مفقود الاثر نیز رحلت کردهاند و امکان نمونهگیری DNA نیست.
2⃣ نهتنها در ایران بلکه در خارج از کشور هم روند استحصال DNA از جسم سخت همانند استخوانها و دندانها برای شناسایی بسیار دشوار است خصوصا در دو حالت زیر:
الف. استخوان در محیطهای قلیایی مانند مناطق جبهههای جنوب باشد. (اکثر مفقودین دفاع مقدس در این مناطق هستند)
ب. جسم بمدت طولانی در معرض تابش آفتاب بوده باشد.
3⃣ با توجه به میزان پیشرفت علمی کشورها و تجهیزات فنی در اختیار، روند شناسایی متفاوت است و معمولا از شش ماه تا مدتهای بیشتر بطول میانجامد.
4⃣ این مسئله فقط مربوط به ایران نیست مثلا جنگ ترکیه و قبرس در سال ۱۹۴۷ میلادی ۲ هزار نفر مفقودالجسد شدند که در طول ۴۸ سال گذشته، فقط هزار نفر پیدا شدهاند و از آنها نیز تنها ۶۰۰ نفر ، آن هم با کمک آمریکاییها شناسایی شدهاند و مابقی حتی با کمک آمریکاییها، شناسایی نشدهاند. پس کشف استخوانهای مفقودین حتی با تجهیزات مدرن امروزی لزوما به شناسایی آنها نمیانجامد.
5⃣ تاکنون حدود ۴۵ هزار شهید مفقودالجسد شناسایی شدهاند که حدود ۱۰ هزار نفر از آنها بهعنوان شهید گمنام دفن شدهاند و تقریباً ۲۶۰۰ مفقودالجسد دیگر داریم که عملیات تفحص آنها در ایران و داخل عراق ادامه دارد.
توجه: هرمفقود الجسدی، گمنام نیست. از این ۴۵ هزار شهید بسیاری از شهدای مفقودالجسد از طریق پلاک و علایم همانند کارت و .. شناسایی شدند و در قالب شهید گمنام دفن نشدند. شهید گمنام یعنی مفقودالجسدی که کشف ولی شناسایی نشد.
6⃣ اینکه پیکرهای شهدا جا ماندهاند نه به دلیل عدم ایثار رزمندگان بود بلکه تعداد قابل توجهی از آنها همه با هم شهید و مفقود شدند و کسی نتوانست بازگردد. یا در محاصره قرار گرفتند و تعدادی شهید و تعدادی اسیر شدند. پس مفقودالاثر شدن رزمندگان نتیجه کوتاهی نبوده بلکه اصلا شرایط منطقه متفاوت بوده است وگرنه حتی در عقبنشینیها تا جایی که امکانپذیر بود رزمندگان پیکرها را با خود میآوردند مگر در جاهایی که تعدادی از رزمندگان مجروح شدهبودند و طبعاً باید تحت هر شرایطی با اولویت مجروحین را با خود میاوردند و نه شهدا را.