پاسخ – متن مذکور یک مطلب بی پایه و اساس و از توهمات یک شخص دین ستیز است و اینکه ابن ملجم مرادی را همان بهمن جازویه سردار ایرانی معرفی کرده است صرفا برای برانگیختن همان دعوای جاهلی بین فارس و عرب است، که البته ایرادات بسیاری دارد که تنها به بیان برخی از آن ها می‌پردازیم؛ 1. در کتاب «طبقات الکبری» کلمه «زاذویه» یافت نشد و جلد ۵ این کتاب هم در چاپ های مختلف، کمتر از 700 صفحه دارد؛ یعنی صفحه 2633 وجود ندارد. علاوه برآن در همان کتاب طبقات الکبری که شبهه کننده به آن استناد کرده است ابن ملجم را عرب خوانده است؛ «ابن سعد نسب او را از اعراب حِمیری و از قبیله مراد معرفی می‌کند که با بنی‌جبله از قبیله کنده هم پیمان بودند.» (طبقات الکبری، ج۳، ص۳۵) 2. در «الکامل فی التاریخ» هم اثری از زاذویه یا جاذویه نیست و در آدرس ادعایی شایعه هم اثری از داستان ابن ملجم نمی‌باشد. 3. «تاریخ الحضارة الإسلامیة» کتاب معتبر تاریخی نیست و چاپ سال ۲۰۰۳ و کاملا معاصر است. آخرین منبع شایعه هم ناقص و غیرقابل بررسی است. 4. «مولی» معانی مختلفی دارد از جمله سرور و غالبا عبارت مولی الموالی که لقب حضرت علی(ع) است را به معنای سرور سروران دانسته اند که هیچ معنای بدی ندارد. 5. برخلاف ادعای شبهه، عرب دانستن ابن ملجم مختص شیعیان نیست و مورخان سنی هم او را از قبایل عرب دانسته اند. 6. در تاریخ طبری نیز از ابن ملجم بنام عبدالرحمن بن عمر ملجم مرادی از قبیله کنده از یمن یاد شده است قبیله وی بعد ها در مصر ساکن می‌شود. اثری از ایرانیت او دیده نمی‌شود. بلاذري به نقل از كلبى او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است. گفته اند تبار وي به اعراب حميري مى‌رسد. 7. در مورد ایرانی بودن ابن ملجم مرادی هیچ نوشته ای در میان مورخان عرب وجود ندارد و از او بعنوان یک عرب از قبیله مراد یا کنده یا از تبار اعراب حمیری و یا اهل یمن یاد می‌شود هیچ نوشته ای در مورد ایرانی بودن وی ذکر نشده است. 8. نه امام علی(ع) و نه هیچ یک از معصومین(ع) در نبردهای ایران شرکت نداشتند و موارد منتسب به ایشان ابدا صحت ندارد. 9. گزارشات تاریخی مرگ «بهمن جاذویه» سردار ایرانی را در جنگ قادسیه در سال ۱۵ هجری نقل کرده اند؛ یعنی او ۲۵ سال پیش از شهادت حضرت علی(ع) از دنیا رفته بود. 10. عظمت شخصیت امیرالمومنین علی(ع)، علاوه بر شیعیان و اهل سنت، اندیشمندان غیرمسلمان را هم به ستایش واداشته و با چنین ادعاهای سخیف و فاقد سندی، خدشه ای به شخصیت ایشان وارد نمی‌گردد. ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin

پاسخ بیشتر 👇

این شایعه، بسیار قدیمی است؛ شاید اولین بار حدود هشت نه سال پیش (1391)، از سوی گروهک‌های شایعه‌ساز، که عمدتاً وابسته به تشکیلات بهایی‌ها و اسرائیلی‌ها (پیاده نظام صهیونیسم بین الملل) هستند، در فضای مجازی منتشر شد و همان موقع  نیز شبهه و پاسخش در این پایگاه درج گردید. [اینجا را کلیک نمایید]. اگر چه ابن ملجم لعنت الله علیه، یک یمنی و یمنی‌الاصل بود، ولی حالا اگر ایرانی می‌بود چه می‌شد؟ آیا یک ایرانی به صرف این که ایرانی است، مجاز می‌باشد که هر غلطی بکند و هر ظلم و جنایتی از سوی او، به صرف ایرانی بودن، موجه است و باید قدردانی نیز بشود؟! ●- دقت نمایید که پس از کشش و گرایش فطری انسان به پرستشِ إله و ربّ [حال چه مصداق إله و رب برایش خداوند متعال باشد و چه بت‌ها یا طواغیت و فراعنه زمان]؛ شدیدترین گرایش آدمی به وطن است، همان که به آن "حبّ وطن – وطن دوستی، یا به غلط وطن‌پرستی" نیز گفته می‌شود؛ یا به اصطلاح غربی‌اش، همان "ناسیونالیسم". کشش‌ها و گرایشات آدمی به سایر نیازها و تمایلاتش، همچون حب شهوات گوناگون [مثل شهوت جنسی، شهوت قدرت، شهوت مال، شهوت شهرت و ...]، همه در مراتب بعد از "حبّ الوطن" قرار می‌گیرند، چنان که مدافعان از مرز و بوم، از زن و فرزند و مال و منال و حتی جان خود، در راه دفاع از میهن می‌گذرند. حال چه ایرانی باشند، چه فرانسوی، چه چینی و یا ...! از این‌رو، چون کفار، مشرکان و نظام سلطه، [به ویژه در مقابله با اسلام و مسلمانان]، هیچ دلیل و منطق عقلی و نیز سخن و مواضع  بر حقی ندارند، سعی دارند که به ملیت و حس ناسیونالیستی نسبت به اعتقادات توحیدی و اسلامی، سبقت و ارجحیت دهند و این دو کشش آدمی را در مقابل هم قرار دهند؛ در حالی که در اسلام و به حکم عقل، حبّ وطن، در راستای "حبّ الله"، حقیقت و ارزش دارد. گفت: «اعراب به ایران حمله کردند و نوامیس این ملت را به غارت بردند»! گفتم: «غلط و ظلم بسیار بزرگی کردند، اما ایرانی‌ها نیز چه در زمان خسرو پرویز و چه پیش از آن، بسیار بر قبائل عرب حمله برده، اموال‌شان را به غارت برده و به نوامیس آنها تجاوز نموده و زنان و دختران‌شان را به اسارت برده‌اند!» گفت: «نه این فرق دارد و شما حق ندارید چنین بگویید!»، این نهایت علم و حس ملی و منطق آنان بوده و هست. «ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى» (النّجم، 30) ترجمه: اين آخرين حدّ آگاهى (و دانش) آنهاست؛ پروردگار تو كسانى را كه از راه او گمراه شده‌اند بهتر مى‌شناسد، و (همچنين) هدايت يافتگان را از همه بهتر مى‌شناسد! ●- حالا، یک شخص پست و جنایتکاری که قبل از انجام این جنایت بزرگش، به "اشقی الاشقیاء = شقی‌ترین شقی‌ها" توصیف شده بود، و از اهل یمین و از اعضای خوارج بود، در یک عملیات تروریستی و ناجوانمردانه، وصی رسول خدا صلوات الله علیه و آله، ولیّ الله، خلیفة الله، حجة الله، مؤمن‌ترین، متقی‌ترین، عادل‌ترین و عالم‌ترین شخص و شخصیت عالم هستی را کشته است! حال آیا فرقی دارد که یمنی بوده، یا ایرانی، یا امریکایی و یا چینی؟! او کافر، مشرک، جاهل، متکبر، ظالم، جنایتکار، تروریست و "اشقی الاشقیاء" بوده است، حال هر ملیتی که می‌خواهد داشته باشد؛ و البته موافقان با او و راضیان به فعل او نیز به تصریح قرآن کرم، احادیث و حکم عقل، خودشان نیز "اشقی الاشقیای" دوران خود می‌باشند. یک – ابن ملجم یک یمنی بود وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت رسیدند، گروه‌ها و جمعیت‌های دور و نزدیک، برای تبریک  و بیعت نزد ایشان می‌آمدند و از جمله گروهی از یمن آمدند. خب یمنی‌ها ایشان را خوب می‌شناختند و ارادت خاصی به ایشان داشتند، چرا که ایشان در زمان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به یمن اعزام شدند و دو سال بر آنها صدارت و امارت داشتند. از میان آنها یکی برخاست و قصیده بلند، عجیب و پر مغزی راجع به ولایت و امامت ایشان سرود، تا جایی که حضرت برای ایشان بپا خواستند، تحسین کردند و پرسیدند: «نام تو چیست؟»، تا گفت: "ابن ملجم مرادی"، حضرت نشستند و با دست به ران پایشان زدند و گفتند: «ای وای!». دو – حمله به ایران اگر چه ابن ملجم ایرانی نبود، اما هم اعراب و هم ایرانیان و هم تمامی جهانیان می‌دانستند و می‌دانند که اعراب زمان عمر (خلیفه دوم) به ایران حمله کردند، در حالی که در داخل خودشان نیز حکومت را از امیرالمؤمنین غصب نموده و او را خلع ید نموده بودند، پس اولین و بزرگتری ظلم را به خودشان کرده‌اند. حال کدام عاقلی، انتقام حمله اعراب در زمان عمر را به جای خودش، از امیرالمؤمنین علیه السلام می‌گیرد؟! پس، اگر ابن ملجم لعنت الله علیه، ایرانی هم بوده باشد [که نبوده]، بسیار جاهل، متکبر، بی‌بصیرت، عنود و احمق بوده است و اقدامش نیز فقط به نفع معاویه و دستگاه او و بالتبع ظلم بیشتر به ایرانیان تمام شد. ظلمی که چندین قرن متوالی ادامه

داشت. استنادهای دروغین در فضای مجازی، هر چه دلشان خواست می‌نویسند و زیرش نام یک منبعی را به دروغ می‌نویسند! [بحار الانوار، حلیة المتقین، تاریخ طبری و ...]! نظر آنها این است که حالا کی می‌رود تحقیق کند که آیا واقعاً این استنادها، صحت هم دارد یا خیر؟! و به نظر آنها [که درست هم هست]، فضای مجازی برای بسیاری از عوام مردم، مانند وحی مُنزل می‌باشد! در همان کتاب "طبقات الکبری"، که شایعه و اراجیف مربوط به ایرانی بودن ابن ملجم به آن نسبت داده شده، آمده است: «ابن سعد نسب او را از اعراب حِمیری و از قبیله مراد معرفی می‌کند که با بنی‌جبله از قبیله کنده هم پیمان بودند.» (طبقات الکبری، ج۳، ص۳۵). در تاریخ طبری نیز از ابن ملجم بنام عبدالرحمن بن عمر ملجم مرادی از قبیله کنده از یمن یاد شده است و هیچ اثری از ایرانیت او دیده نمی‌شود. بلاذری نیز به نقل از کلبی نیز او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است. گفته‌اند تبار وی به اعراب حمیری می‌رسد. مرگ "بهمن جاذویه" اتفاقاً در تمامی تواریخ، مرگ سردار ایرانی به نام "بهمن جاذویه – یا بهمن زاذویه"، در همان جنگ مشهور به نام "قادسیه" ذکر شده است. یعنی در سال 15 هجری و حدوداً 25 سال پیش از ترور و شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام، به دست  کثیف و جنایتکار ابن ملجم مُرادی لعنت الله علیه، که یمنی و از اهل خوارج بود.

: حسین پناهی: شرم می کنم با ترازوی کودک گرسنه کنار خیابان، سیری ام را وزن کنم! ای کاش یک ماه نیز موظف بودیم از اذان صبح تا غروب آفتاب فقرا را سیر کنیم نه این که گرسنگی و تشنگی کشیده تا فقط رنج آن ها را درک نماییم! آری هزاران بار افسوس که دیریست وا مانده ایم در ظاهر دین، دهانمان پر شده است از غلظت تلفظ حرف «ض» در کلمه «وَلَا الضَّالِّینَ» ولی غافل ازآن که خود عمریست در گمراهی به سر می بریم... به راستی ما به کجا می رویم... و چه زیبا گفت پروفسور اسماعیل ملک زاده: روزه داران هیچ گاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد زیرا به افطار اطمینان دارند...!

سلام لطفا نظرتون رو بصورت اجمالی و خلاصه در این مورد بیان کنید.

پاسخ: روزه دارای فلسفه‌های فراوان و فواید بسیاری چه از ناحیه فردی چه از ناحیه اجتماعی دارد. از جمله: اطاعت امر پروردگار اجتناب از معاصی و گناهان و رذائل اخلاقی ایجاد صبر و تقویت اراده و همت تفکر و یاد خدا و قیامت بودن آزمایش اخلاص بندگان شناخت ارزش نعمتها  بیداری عاطفه و تحقق روحیه نوع دوستی و چندین مورد دیگر که می توانید در لینک زیر مطالعه فرمایید. http://yon.ir/QyGT امام صادق(ع) می فرماید: براستى خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آید، و این براى آن است که ثروتمندانى که هرگز درد گرسنگى را احساس نکرده‏اند، به فقراء ترحم نمایند، زیرا اغنیاء هرگاه (خوردنى و آشامیدنى را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماکولات و مشروبات کردند) برایشان میسر است. http://yon.ir/Sa۶K یکی از مهم‌ترین منفعت های روزه همین است که به انسان هشدار می‌دهد که مسلمانی تنها نماز و عبادت و زیارت و اصول عبادی اسلام را بجا آوردن نیست بلکه باید از حال فقیران و مستمندان مطلع باشی و به آنها رسیدگی کنی. http://yon.ir/UHTQ اتفاقا اگر به احکام مربوط به روزه داری توجه شود، عمل به همین مقصود را می بینیم؛ احکامی مانند وجوب زکات مخصوص ماه مبارک معروف به زکات فطره ، کفاره افطار عمدی و روزه های واجب مثل افطار روزه نذر، حکم فدیه دادن برای کسانی که به خاطر عذری نتوانسته اند روزه بگیرند، همه این مبالغ مادی که باید توسط روزه داران به فقرا پرداخت شود گویای آن است که تشریع روزه هر چند در یک بعد امساک و خود نگهداری برای روزه دار است؛ در بعد دیگر نوعی دیگر خواهی و توجه به دیگران می باشد که همه این اهداف در پرتو توجه به ذات مقدس پروردگار به دست می آید. yon.ir/QyGT آری خدای ما یاور گرسنگان و دردمندان است. خدای ما خدای امیرالمومنین علی (ع) است که برای بچه های یتیم زن یهودی نان می پزد و از آتش تنور یاد آتش جهنم می افتد. خدای ما با خدای کسانی که در این پبام از آنها گلایه شده متفاوت است. آن ها در اصل باور دارند که خودشان خدا هستند ولی در ظاهر خود را مطیع فرمان خدا نشان می دهند. بسیاری از ایتام ومحرومان توسط همین روزه داران اداره می شوند . اگر به مساجد و انجمن های خیریه  غیر دولتی بنگرید می بینید چه کسانی از این افراد دستگیری می کنند. اتفاقا در همین ماه رمضان طرح سرپرستی از ایتام در سراسر کشور اجرا می شود . همچنین جشنهای گلریزان و ... لازم نیست برای رسیدن به یک نتیجه درست از ابزار اشتباه استفاده کنیم. مجبور نیستیم برای اثبات یک امر صحیح و مقدس چیزهای صحیح دیگر را تخطئه کنیم. آیا اگر از فردا روزه نگیریم و گرسنگی نکشیم و دروغ بگوییم مشکلی حل می شود؟ دختر حسین پناهی: ۹۹درصد جملاتی که با نام حسین پناهی منتشر میشوند نوشته ی او نیست! این در حالیست که روزانه جملات زیادی در قالب های مختلف از جمله دین شناسی ! عرب شناسی ! اسلام شناسی  ! خداشناسی ! و . . . از زبان بزرگان و مشاهیر جهان و ایران نقل می شوند ! http://yon.ir/dkil باید  قبل از انتشار هر مطلب منبع آن را به خوبی بررسی کرد . و مراقب بود از محبوبیت یک فرد در قالب القای تفکرات جنگ نرم  سوء استفاده نشود.

🌑عکس نوشتی به اسم «حسین پناهی»: به جای روزه گرفتن، از صبح تا شب برویم گرسنگان را سیر کنیم! 1️⃣ این چه «فهمی» است که بین روزه و انفاق، دعوا می اندازد که مشکل گرسنگان را حل کند؟ هیچ فقری بدتر از «جهل» نیست! 2️⃣ مشکل کودکان با اظهار نظرهای جاهلانه سلبریتی ها و رأی به حسن روحانی تشدید شد؛ نه به سبب روزه و دین خدا! 3️⃣ روزه برای تقوا است و ریشه همه گرسنگی های در جهان، بی تقوایی است؛ از جمله ریشه این کاسبی مدعیان حقوق کودکان از فقر ورنج کودکان آن هم با قیمت دین ستیزی! 4️⃣ اگر این جناب خردمند باشد، به جای تاختن به دین خدا، به اقتصاد سرمایه داری می تاخت که جهان را به دو قطب سرمایه دار و فقیر تبدیل کرده است. 5️⃣ غرب با مزدوری سلبریتی ها، دین ستیزی می کند تا منابع کشورها را غارت کند و اگر مقاومت کنند، تحریم می کند و جنگ راه می اندازه و کودکان زیادی را قتل عام و آواره می کند. بعد پناهندگان می روند به اروپا و در عرض دو سال ۱۸ هزار کودک در اروپا گم می شوند (قاچاق اعضای بدن و تجارت فحشا) بعد سلبریتی ها با مزدوری برای همین غربیها، به جنگ روزه گرفتن می روند. 6️⃣ همان کودک فقیر حالش از آروغ های دین ستیزانه و وطن فروشانه سلبریتی ها به هم می خورد و نداشته هایش را بیش از داشته های انگلها با دیگر فقرا و برای امام حسین (ع) تقسیم می کند. ✅ دین فروشان وطن فروش

سلام علیکم نقدهای فراوانی بر مرحوم #پناهی وارد هست، قشنگ حرف زدن که هنر نیست، بلکه باید حرف قشنگ و سالم زد. ایشون با استفاده از ادبیات و استعاره های ادبی و آمیخته با مثل ها و زبان اجتماعی به خوبی می توانست راهگشای فکرها و مغزهای پوسیده باشه نه اینکه با احساسات و عواطف ملت بازی کنه و حرف هایی بزنه که جز پوسیدگی و حقارت و ناامیدی ازون برداشت نمیشه...، حسین پناهی یک طلبه مبتدی بود که بعد از جریانی از حوزه خارج شد، سابقه جنگ در کنار حاج صادق آهنگران داشت، مسئولیت تبلیغات اون یگان را در منطقه عملیاتی به عهده داشت،اما تفکر و عقاید خاص او مانع از ادامه فعالیت اوشد...، به شهادت همسرش سرانجام با تیغ ریش تراشی خودکشی کرد... البته بنده کاری به مرگ و کیفیت مرگ او ندارم ،اما همینقدر بگم حرف های او مورد پسند دشمنان هست تا دوستان ،بی نمازهاست تا بانماز، بی دین هاست تا متدینین، معاندین هست تا موافقین....،موجب گمراهی هست تا سعادت....،اگرچه لابلای جملات او حرف سالم هم یافت میشه اما حرف های یک پهلو و مبهم و غیر معقول در قالب احساس و مظلومیت بیشتر و پررنگ تر از جملات دیگر اوست...، حسین پناهی، حسن آقامیری و افراد ازین قبیل در اشتباه و انحراف بوده و هستند.... خلط دو موضوع هیچگاه پسندیده نیست، مثل اینکه کسی بگه این همه گرسنه داریم اما بجای کمک این همه جمعیت به سمت زیارت #اربعین میرن!!!!!!! هردو موضوع در جای خود واجب هست، پایبندی به شعائر الهی واجب و کمک به مظلوم و بی پناه هم واجب هست....، کمک به طلاکاری گنبد حضرت سیدالشهدا هم با ارزش و کمک به برهنه هم باارزش... نمیشه یکی را خدشه و دیگری را پررنگ کرد...، حفظ دین و حفظ اعتقادات موجب میشه که کسی به مظلوم رحم کنه وگرنه بی دین وگبر و یهودی که به فکر کمک نیست.... یاسریع الرضا‌ 🔵🔴🔵

#سوال سلام طاعات و عبادات قبول باشه. این آقا در این فایل صوتی خودش رو آقای حکمت معرفی میکنه .لطفا اگه اطلاعاتی در مورد ایشون دارید بفرمایید و همچنین در مورد صحبتهاشون.