🔰 روز چهارم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید عبدالرسول زرین
گردان تکنفره
به تنهایی کار یک گردان را میکرد. در هر کجای خط که سنگر داشت، جبهه دشمن به هم ریخت. لقب گردان تکنفره فقط شایسته او بود.
اخلاص، ایمان و تواضع، از سراپای وجودش نمایان بود. ایشان از لحاظ تجربه جنگی و سابقه حضور در مناطق عملیاتی در رتبه فرماندهی تیپ و لشکر بود.
ولی به دلیل تبحر خاص و منحصر به فرد در کار تیراندازی و تأثیر او در سرنوشت عملیات، به عنوان یک تکتیرانداز ویژه و استراتژیک در جبهههای جنگ، همیشه خار چشم دشمن بود.
*به نقل از شهید حسین خرازی
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز پنجم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشوار هدیه به شهید مجید قربانخانی
مجید بربری
مجید قربانخانی را به خاطر کار در مغازه نان بربری داییش «مجید بربری» صدا میزدند، خیلی ها حالا او را به عنوان «حر مدافعان حرم» میشناسند.
بازوهایش را خالکوبی کرده بود، قلدری میکرد و خیلی اهل نماز نبود، اما سرشت پاک او در روزهایی که حرم عمه سادات در خطر هجوم تکفیریها قرار گرفت از غبار معصیت پاک شد و از او مجید دیگری ساخت.
مجید با همه اشتباهات و اشکالاتی که داشت ویژگیهای خوبش مثل دستگیری از فقرا و زیر بار ظلم نرفتن او را رستگار کرد، با همین روحیه ظلم ستیزی وقتی فهمید تکفیریها به حرم حضرت زینب (س) جسارت کردند دلش طاقت نیاورد، با هر ترفندی که بود خودش را بین مدافعان حرم جا کرد و به سوریه رفت و در همان اعزام اول در سال ۱۳۹۴ در خانطومان سوریه به شهادت رسید.
پیکر مجید سه سال در سرزمین سوریه به عنوان شهید مفقودالاثر باقی ماند تا اینکه ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۸ تفحص شد و به کشور بازگشت.
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز ششم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید غلامعلی رجبی
مرا در هيئت ها فراموش نكنيد. در مجلس ختم و غيره فقط و فقط روضه اباعبدالله عليه السلام خوانده شود و شما را هم سفارش میكنم به عزاداری ها كه بلا را دفع ميكند و اشک برحسين عليه السلام كليد پيروزی است.
اگر گاهی درهيئتها يک قطره از اشک برای ارباب را به من هديه كنيد از همه چيز برايم بالاتر است آنقدر كه اين يک قطره اشک را به تمام بهشت نمیفروشم.
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز هفتم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید سید محمد علی آل هاشم
خاطره یک سرباز ارتش
سرباز بودم و از خسروشاه به تهران رفته بودم و آنجا گفتند فلان مدرکت ناقص است و باید بروی و از فلان نقطه تهران آن را بگیری و بیاوری؛ اما جایی بودم که کسی نبود که سوارم کند. مسیر هم طوری نبود که بتوانم پیاده بروم. حتی وقتی دربست میگفتم، باز توجهی نمیکردند.
یکدفعه خودرویی مقابلم ایستاد و شیشه را پایین داد و گفت: «آی سرباز... کجا میری؟» نگاهی به راننده انداختم؛ یک سید روحانی بود.
گفتم حاج آقا منتظر تاکسی هستم. او با نگاه مهربانی گفت: «سوار شو.» گفتم راضی به زحمت نیستم؛ گفت: «نه سرباز ما هستی و من هم باید کمکت کنم.»
با خجالت سوار شدم. سر صحبت را باز کرد. مقصدم طوری بود که باید چندتا ماشین و مسیر عوض میکردم. گفتم حاج آقا هر جا که تاکسی باشد من رو پیاده کن بیشتر از این زحمت نمیدهم. مسیر رو پرسید و گفت: « چشم.»
نیمساعتی رانندگی کرد و آخر مرا مقابل ساختمانی که باید میرفتم پیاده کرد. از خجالت آب شده بودم. میدانستم بخاطر غریبی من، این زحمت را به جان خریده است. موقع پیاده شدن، گفتم حاج آقا شما ارتشی هستید؟ گفت: «بله.» گفتم میتوانم اسمتان را بپرسم؟ گفت: «آلهاشم هستم». تشکر کردم و پیاده شدم.
راستش آنموقع نمیدانستم رئیس کل عقیدتی سیاسی ارتش زحمت جابهجایی من را شخصا متحمل شده است؛ بدون اسکورت، بدون تشریفات!
بعدها که فهمیدم ایشان رئیس کل عقیدتی سیاسی ارتش است سرجایم میخکوب شدم.
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز هشتم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید مهدی تراب اقدمی
قسمتی از وصیتنامه طلبه شهید
بدانید برای چه خلق شدهاید
و برای چه زندگی میکنید
و پایان کار شما کجاست؟!
و این را بدانید
بهخدا قسم شما فقط
برای یک لقمه نان بهدست آوردن
خلق نشدهاید ..
بهای شما رضوانالله است
به قطعه نانی و یا تکه زمینی
خود را تباه نکنید.
شما از آن خدایید ..
خود را تا دیر نشده به او برسانید،
فرصت کم است!
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز نهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید مصطفی صدرزاده
📹 نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید
مصطفی صدرزاده برای رهبــر انقــلاب از
شهادت فرزندش در ظهر #تاسوعا:
مصطفی سه سال داشت و آن روز طبق روال هر سال در خانه مادرم برای ظهر تاسوعا روضه انداخته بودند در مجلس روضه نشسته بودیم که یک دفعه خانمی در را باز کرد و هراسان گفت:
موتوری زد بچه تان را کشت. من میدانستم که این بچه، بچه خودم است، چون مصطفی خیلی شیطنت داشت.
حالم زیر و رو شد طوری که نشستم و نتوانستم تا دم در بروم همین که چشمم به کتیبه یا ابوالفضل العباس خورد گفتم:
یا حضرت عباس مصطفی من را نگاه دار او را سربازت میکنم.
این اتفاق دقیقا یک ربع قبل از ظهر تاسوعا افتاد این نذر چیزی بود بین خودم و خدای خودم حتی به پدرش هم نگفته بودم، اما برای سلامتی مصطفی هر سال روز تاسوعا شیر پخش میکردیم در روضه خانه مادرم.
این ماجرا گذشت تا مصطفی ۱۷ ساله شد روزی پیش من آمد گفت: مامان یک هیئت بنا کردم خیلی خوشحال شدم و از او اسم هیئت را پرسیدم. مصطفی گفت: اسم هیئت ابوالفضل العباس است. من خیلی خوشحال شدم و اشک در چشمانم حلقه بست. آن موقع بود که ماجرای نذرم را برای پسرم تعریف کردم.
** مصطفی صدرزاده یک ربع قبل از اذان روز تاسوعا به شهادت رسید 😭😭😭
#محرم
#امام_حسین
🌧 باران باش (تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1422065903Cdac10fbf21
روز دهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید علی اکبر دهقان
🥀شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
در جاده بصره_خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که میدوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت میدوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا حسین" سر میداد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامهاش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیدهام که امام حسین با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم…
خدایا شنیدهام که سر امام حسین را از پشت بریدهاند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیدهام سر #امام_حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمیدانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد...
#محرم
#عاشورا
🌧 @baran_bash
روز یازدهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید علی قدوسی
شهید علی قدوسی داماد علامه طباطبایی و پدر شهید محمد حسن قدوسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از مبارزان فعال بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فعالیتهایش را در قالبهای دیگر ادامه داد.
چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، دادگاههای کشور با بی نظمی و مشکلات زیادی درگیر بودند. از این رو طی حکمی از سوی امام خمینی (ره) شهید قدوسی به سمت دادستانی کل کشور منصوب شد.
ایشان با شهید بهشتی و لاجوردی فعالیتهای گستردهای در مبارزه با گروهکهای مسلح منافقین و ضدانقلاب داشت. شهید قدوسی و شهید بهشتی در دوران فعالیت خود در دادستانی و دولت هیچ حقوقی دریافت نکردند.
شهید قدوسی با رسیدگی به پرونده جنازهسازی برای مسعود کشمیری در جریان انفجار دفتر نخستوزیری و مقابله با نفوذ گروهک منافقین، خشم دشمنان را برانگیخت و آنها هم دستور انفجار دفتر دادستانی را صادر کردند.
«محمد فخارزاده» بمبی در سقف کاذب کتابخانه دادستانی جاسازی کرد، طی این عملیات در ۱۴ شهریور ماه ۱۳۶۰ شهید قدوسی به شهادت رسید. پیکر ایشان پس از تشییع در صحن مطهر حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز دوازدهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید سید علی اصغر اتحادی
📍مادر شهید تعریف میکنند:
چهار دختر و سه پسر داشتم...
اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم همان شب خواب دیدم بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!!
در را باز کردم دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامهای خاک آلود از سمت قبله آمد.
نوزادی در آغوش داشت رو به من گفت این بچه را قبول میکنی؟
گفتم نه من خودم فرزند زیاد دارم! آن آقای نورانی فرمود:
حتی اگر علی اصغر #امام_حسین (ع) باشد؟
بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخواند و رفت.
گفتم: آقا شما کی هستید؟
گفت: علی ابن الحسین امام سجاد (ع)
هراسان از خواب پریدم رفتم سراغ ظرف دارو دیدم ظرف دارو خالی است.
صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم آقا فرمودند: شما صاحب پسری میشوی که بین شانه هایش نشانه است، آن را نگه دار آخرین پسرم، روز میلاد امام سجاد (ع) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!
علی اصغر در عملیات #محرم در روز شهادت امام سجاد(ع) ، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد.
#شهادت_امام_سجاد
🌧 @baran_bash
روز سیزدهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید علیرضا محمد حسینی
«الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی»
رفتی ولی فراق تو باور نمیشود
داغی شبیه داغ برادر نمیشود ....
تصویری از شهید علیرضا محمدحسینی بر بالین برادرش شهید علیاکبر محمدحسینی "فرمانده گردان علیاکبر لشکر۴۱ثارالله" که کمتراز ۷ ماه بعد به برادر شهیدش پیوست...
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز چهاردهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید علیاکبر محمد حسینی
روز چهارم عملیات طریق القدس ماموریت یافتیم به طرف پل سابله حرکت کنیم. صبح زود راه افتادیم. به پل که رسیدیم، اوضاع نگران کننده بود.
علیاکبر جلو رفت. ساعت ۱۱/۳۰ برگشت و گفت: «تانکهای عـراقی آرایش میگیرند، به گمانم قصد دارند پل را بگیرند.»
🔻بچهها را جمع کرد و در حالی که اشک به چشمهایش آمده بود، کمی از حماسهی عاشورا و مقاومت یاران امام حسین(ع) در مقابل لشکر یزید حرف زد و نهایتاً گفت: «نباید اجازه بدهید پل را بگیرند. اگر از پل عبور کنند، بستان سقوط میکند. سوسنگرد سقوط میکند و شش هزار نیرو به خطر میافتند.»
بچهها آمادهی مقـابله شدند. تعدادمان کم بود. خسته هم بودیم. اکبر آخرین توصیهها را کرد و بعد هم دستور داد: «اگر من تیر خوردم یا شهید شدم، حق ندارید به دیگران اطلاع بدهید. نباید در چنین شرایطی روحیهی بچهها تضعیف شود.» وقتی بچهها آمدند بالای سرش، رو به قبله بود، به حالت سجده.
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash
روز پانزدهم #چله_شهدا
صد صلوات و یک زیارت عاشورا هدیه به شهید سعید علیزاده
📌مدتی بوددنبال خونه بودیم،خونه قبلی رو فروخته بودیم و بایدهرچه زودترخونه راتحویل میدادیم.
⬅️ 40روز مهلت گرفته بودیم تا یک خونه
مناسب پیداکنیم،روزها همسرم ازاین بنگاه
به ایــن بنگاه میرفــت، اما خونه ای که باب
میلمون باشه پیدانمیکردیم.
💥دوسه بارهم که تا پای معامله رفتیم، اماانگار قسمت نبودمابه این زودی صاحب خونه بشیم، خلاصه تویکی ازاین روزا که پر از نگرانی و استرس بود ومن هم خیلی نگران که بالاخره چی میشه، همسرم از سرکار اومد وطبق معمول همیشه روزنامه جوان هم همراهش بود، عصر اون روز مثل روزهای قبل سراغ روزنامه و قسمت جدول روزنامه رفتم، در بالای صفحه جدول مصاحبه باخانواده شهدای مدافع حرم چاپ میشود و من همیشه قبل حل جدول، مصاحبه رومیخونم، تااینکه اون روز دیدم مصاحبه بامادر شهید سعید علیزاده است.
آقاسعیداز دوستان همسرم بود، بعد از خوندن کامل مصاحبه و دلتنگی مادرشهید منم دلم شکست و همراه باگریه با شهید درد دل کردم که شما دوست همسرم بودید مدتها با هم رفاقت داشتید نمیخوای کمکون کنید ما یک خونه مناسب پیدا کنیم؟
💥فردای اون روز یه خونه مناسب در بهترین جا و مکان با همسایههای خوب به ما پیشنهاد شد و معامله برقرار شد و خونه رو خریدیم.
💥من همه اینهارا از لطف شهید بزرگوار میدانم وبه این توسل ایمان دارم.
#محرم
#امام_حسین
🌧 @baran_bash