eitaa logo
بارانه های انتظار حوزه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها
182 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
72 فایل
خیر مقدم خدمت تمامی اعضای محترم کانال. جمع حاضر به منظور زنده نگه داشتن مبانی دینی و اعتقادی است. بصیرت افزایی از ضروریات فرهنگ انتظار است . طلاب حوزه علمیه خواهران فاطمه الزهرا سلام الله علیها و دانشجویان استاد انصاری میزبان شما خوبان هستند.
مشاهده در ایتا
دانلود
ابراهیم می دانست و درک می کرد که کسی در این دنیا باقی نمی ماند و دنیا ارزش کار کردن ندارند، لذا تلاشش این بود که تنها برای رضای خدا کار کند و این کارش او را نزد خدا بزرگ و بلند مرتبه کرد ... كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ همه کسانى که روى آن (زمین) هستند فانى مى شوند، و تنها ذات صاحب جلال و گرامى پروردگارت باقى مى ماند. الرحمن/27
شهید«علی اصغر شیردل» از جمله مهندسانی است که برای کمک به رزمندگان و دفاع از مردم مظلوم به سوریه رفت و در نهایت بعد از سقوط شهر «تدمر» در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ به شهادت رسید. پیکر این شهید یکسال بعد تفحص شد و به آغوش میهن بازگشت تا مرهمی باشد بر زخم های انتظار خانواده داغدارش. ✨به روایت همسرِشهید 💚🌸 همیشه فکر می‌کردم شهدا آدم‌های متفاوتی نسبت به بقیه هستند. هرروز نماز شب می‌خوانند و هر روز هیئت می‌روند. برای همین هیچ وقت فکر نمی کردم شهید شود. همسرم به حلال و حرامش بسیار اهمیت می‌داد. به خمس مالش بسیار حساس بود. اما خیلی معمولی بود. در وصیت‌نامه‌اش هم نوشته است که واجبات را در اولویت قرار دهید و مستحبات را در حدتوان انجام دهید. همسرم ارادت ویژه ای به شهید پازوکی داشت و همدیگر را می شناختند. شهید پازوکی از شهدای تفحص بود و همیشه وقتی به بهشت زهرا می رفتیم به مزار این شهید هم سر می زدیم. همیشه می پرسیدم علی، شهید پازوکی چطور شخصیتی بود که شهید شد؟ علی هم می گفت: خیلی معمولی بود ولی روح سبکی داشت.
🌹در یکی از روزهای بسیار سرد زمستان، یکی از کودکان سوری به سوی مکانی که رزمندگان و مجاهدان در آنجا جمع بودند رفت و در آنجا با شهید «علاء حسن نجمه» روبرو شد. آن کودک از شهید «علاء» خواست تا در مقابل مقداری غذا، به آنها در تمیز کردن خانه‌ی شان کمک کند. «علا»ی جوان و شاداب که علاقه فراوانی هم به عکاسی داشت، دوربین خود را برداشت و با او همراه شد. عکسی که شهید «علاء نجمه» با کودکان سوری و توسط دوربین همراه خود انداخته است قلب مهربان و پاک این شهید او را به سوی این کودک و خواهر و برادرانش کشاند در حالی که در دل حس می‌کرد این کودکان پاک و معصوم گویی رنج و دردی هزار ساله در دل دارند؛ «علاء» سعی می‌کرد با دقایقی در کنار آنها بودن بتواند حس غریب آنها را از عمق جان لمس کند. شهید «علاء» به خانه کودکان رفت اما آنچه که آنها در مقابل کمک به او پیشنهاد کرده بود را نپذیرفت. در آن روزهای سرد زمستان سوریه، «علاء» آستین‌ها و پاچه‌های شلوارش را بالا زد و به شستن کف خانه و نظافت کردن منزل خانواده سوری مشغول شد. زمانی که یکی از دوستان «علاء» از او پرسید که در این هوای بسیار سرد مشغول چه کاریست، او اینگونه جواب داد: «این کودکان قلبم را آتش زدند؛ می خواهم حال درونی آنها را برای لحظاتی احساس کنم»🍃 📕 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
💠 💠 ✍️ شب اومد خونه چشماش از بی‌خوابی شدید، سرخ بود. رفتم سفره بیارم ولی نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از در بیام. گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و ڪوفته اومدی... نذاشت حرفم تموم بشه بلند شد و غذا رو آورد. بعد غذای رو با بهش داد و سفره رو جمع ڪرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما». 📙به مجنون گفتم زنده بمان،
🍁🍁🍁😍🍁🍁🍁 😁 پُست نگهبانۍ رو زودتر تَرک ڪرد! فرمانده گفت : ۳۰۰تا صلوات جریمته! چند لحظه فکر ڪرد. وگفت: برادرا بلند صلوات! همه‌ صلوات فرستادن گفت: بفرما از۳۰۰ تا هم بیشتر شد ...😂📿 ♥️
☫ 💌 🌹شهـــید چمـــــران: خدایا تو میدانی ڪه تاجر پیشه نیستم و تـــجارت با را ڪفــر میشـمارم. 👌در مقابلِ پرستشِ تو ڪه نیازِ طبیعی من است اجـری نمیخواهم و شــــرم دارم ڪه در مقابل تو بایستم و خــــیال داد و ســـتد را داشته باشم!
🖋 خواهر عزیزم هرگاه خواستے از حجاب خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور که اشک امام زمانت را جارے میکنے به خون هاے پاکے که ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے به یاد آر که غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و فساد را منتشر میکنے و توجه جوانے که صبح و شب سعے کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنے به یاد آر حجابے که بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ کند تغییر میدهے ... ◼️تو هم شامل آبرویے بعد از همه این ها اگر توجه نکردے (متنبه نشدے) هویت شیعه را از خودت بردار (دیگه اسم خودتو شیعه نزار) شهید علاء حسن نجمه تراب الحسین خاک حسین ✍️◼️ 🌸
عباس برادر شهیده سیده طاهره هاشمی شهید شاخص سال 92 در خاطره ای از زندگی خواهرش می گوید: 🌺روز انتخابات ریاست جمهوری بود. روزی که شهید رجایی با اکثریت آرا به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد.🍃 🌸غروب وقتی به خانه برگشتم، دیدم بچه‌های کوچک دم در خانه‌ی ما صف کشیده‌اند. طاهره هم وسط حیاط ایستاده بود. جعبه‌ی کوچکی شبیه صندوق رأی روی میز کنار طاهره بود و بچه‌ها یکی یکی برگه‌ای را داخل صندوق می‌انداختند. از طاهره پرسیدم: این صندوق چیه؟‌ گفت: این بچه‌ها به سن قانونی نرسیده‌اند و نمی‌توانند رأی بدهند. این صندوق را درست کردم تا بچه‌های کوچه شیرینی رأی دادن را بچشند. 🌼با تعجب نگاهش کردم. با این سن کم، کارهای او همیشه به من آرامش می‌داد.🍃 🌹📕 🔅
☘️ حواسش بود تا خودش را درگیر ظاهر نکند. می‌دانست اگر مویش بلند شود به صورتش جلوه می‌دهد. ابراهیم از این ظواهر دنیوی فراری بود. نمی‌خواست ظاهرش در چشم دیگران باشد. ☘️ابراهیم در فعالیت‌های اجتماعی، کمک به دیگران و دستگیری جوانان خیلی فعال بود. جاذبه‌های ابراهیم همه را جذب می‌کرد. از هر مدلی دوست و رفیق داشت طوری که برخی به او ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند تو چرا با این آدم‌ها رفت و آمد می‌کنی؟ خیلی‌ها اهل هیچ چیزی نبودند و به مرور با رفتار‌های ابراهیم جذب شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 سلیمانی : عواملی که ما را در خرمشهر و در جنگ هشت ساله پیروز کرد ، آن عوامل به عنوان یک عوامل موفق باید پیوسته مد نظر ما قرار بگیرد ، چراغ راه ما و راهنمای ما باشد برای غلبه بر مسائل مختلفی که پیش رو داریم . 🌿 سالروز آزادسازی .
◽️و سلام بر او که می‌گفت: «انسان یک تذکر در هر ۴ ساعت به خودش بدهد بد نیست، بهترین موقع بعد از نماز وقتی سر به سجده میگذارید مروری بر اعمال صبح تا شب خود بیندازید آیا کارمان برای رضای خدا بود؟!» 🌷شهید محمدابراهیم همت🌷
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄ 🌀 می‌گویند از سلیمانی پرسیدند که شما در جنگ، نیروی بودی؟ محکم جواب داد: "نه" و بعد از مکثی گفت: "من نیروی مجید سیلاوی بودم و مجیدسیلاوی نیروی علی هاشمی بود. مگر نیروی علی هاشمی بودن الکی بود!؟" 🔸 رهبر معظم انقلاب در وصف او می‌گوید: در خوزستان جوان‌های عرب در مقابل تهاجم رژیم صدّام ایستادند. آن‌ها هم عرب بودند، این‌ها هم عرب بودند، امّا این عرب ایستاد. اسم شهید علی هاشمی سردار جوان عرب خوزستانی، اهل اهواز- و اسم این‌ها فراموش نخواهد شد؛ این‌ها ایستادند. او هم عربی حرف می زد، این هم عربی حرف می زد، امّا این حقیقت را فهمید، توطئه‌ی دشمن را شناخت و ایستاد؛ بقیّه‌ی اقوام ایرانی همین‌جور. ۹۵/۱۱/۲۷ سالروز شهادت علی هاشمی🌷