#زینب_گودرزی📝
🍃 امید غریبان تنها کجایی؟ 🍃
خورشید که به منزل مغرب رسید، ماه را به جامی از نور مهمان کرد، تا چراغ خانهی آسمان تابان بماند!
نُدبهی کوچههای امیدِ صبح، به سَمات کوچههای حسرت غروب منتهی شد!
هزار نرگس چشم، منتظر به راه ماند!
هزار دل ،در تبُ تاب ثانیههای غربت سوخت!
سبد سبد، غزل ناب عاشقی پژمرد!
تو همان آرزوییکه قلبها همه آن را دارند!
من آن حیرانِ عاشقم که؛ هر روز صبح به رسم وفاداری، عَهداً وعَقداً وبَیعَهً لَهُ فِی عُنُقی ...را مضطرانه نجوا و عاشقانهی، اللّهم اجعَلنِی مِن اَنصارِه واَعوانِه ... را به امید اجابت، تمنّا میکنم.
حجت خدا!
چشمهایی از بَرّ وبحر، به واسطهی ظَهَرَ الفَساد فِی البَر البَحر بِما کَسَبَت اَیدیِ النّاس ... مشتاقِ منجی ودر آرزوی اَحیِ بِه عِبادَک ... خاضعانه از معبود میخوانَدَت!
بیا ودیدگان بی فروغ را، سرمهی چشمی باش وبه گوشهی چشمی، مهمان نگار کن وَاکحُل ناظِری بِنَظرَهِِ
مِنّی اِلَیه
یا رب!
فریاد در حنجر حبس شدهی بندگان مظلومت را، که یار ویاوری جز اونیست برسان،
وَاجعَلهُ اللّهُمّ مَفزَعاً لِمظلومِ عِبادک ...
که مخالفان بعید دانند وما فرج وظهورش را نزدیک میدانیم،
** اِنّهُم یَرَونَه بَعیدا ونَراهُ قَریباً **
🍃اللهّم بَلّغ مَولانَا الاِمامَ الهادِی المَهدی القائمَ بِاَمرِک 🍃
(سند _دعای عهد )
#باران_نوشت
#نوشتار_۱۵
https://eitaa.com/barannevesht58
نشر بدون ذکر نام نویسنده شرعا جایز نیست.
باران_نوشت📝
#زینب_گودرزی📝 🍃 امید غریبان تنها کجایی؟ 🍃 خورشید که به منزل مغرب رسید، ماه را به جامی از نور مهم
ی جایزه به خودم بدم 😉
بعد از خوابیدن بچهها به موفقیت نوشتن متن دست پیدا کردم .