064011.mp3
122.7K
آیه ۱۱ سوره تغابن
╭═━⊰✿•❀•✿⊱━═╮
@barnamehaye_farhangi
╰═━⊰✿•❀•✿⊱━═╯
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «11»تغابن
«1». بحارالانوار، ج 7، ص 262.
«2». بحارالانوار، ج 33، ص 573.
جلد 10 - صفحه 82
هيچ مصيبتى، جز با اذن خداوند به كسى نرسد و هر كس به خداوند ايمان آورد، خداوند قلب او را (به صبر و شكيبايى) هدايت كند و خداوند به همه چيز آگاه است.
نکته ها
انسان مؤمن، چون به علم و حكمت و رحمت خداوند ايمان دارد، مىداند كه بدون دليل و حكمت و عدالت، به كسى مصيبتى نمىرسد و هر مصيبتى، يا نتيجه عمل خود انسان است «ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» «1» و يا اسباب آزمايش و امتحان براى رشد و كمال. «فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ» «2»
«اذن» در قرآن، هم به معناى اذن تكوينى الهى آمده است، مانند رويش گياهان در زمينهاى آماده، كه با اذن الهى صورت مىگيرد: «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ» «3» و هم به معناى اذن تشريعى، نظير آيه «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» «4» يعنى به مظلومان اجازه دفاع داده شده است. در اينجا مقصود از اذن، همان اذن تكوينى الهى است، يعنى تمام حوادث در مدار علم و اراده اوست و خداوند از هيچ چيز غافل نيست، خداوند اسباب و وسايلى را براى رسيدن به خير يا شر فراهم كرده و هر موجودى، از هر يك از اسباب استفاده كند نتيجهاش را خواهد گرفت.
نمونه هدايت قلب كه مايه آرامش مؤمنان مصيبت زده مىشود، در سوره بقره آمده است:
«الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» «5» كسانىكه هنگام برخورد با مصيبت مىگويند: ما براى خدا هستيم و به سوى او بازمىگرديم، انان علاوه بر دريافت صلوات ورحمت الهى، هدايت يافتگان واقعى هستند.
ايمان كه يك امر درونى است، اگر در انسان جاى بگيرد باعث هدايتيابى قلب مىشود و اگر روح و قلب انسان هدايت شود، رفتار و گفتارش نيز هدايت شده است. يَهْدِ قَلْبَهُ ...
«1». شورى، 30.
«2». انعام، 42.
«3». اعراف، 58.
«4». حج، 39.
«5». بقره، 156.
جلد 10 - صفحه 83
پیام ها
1- مصيبتها در مدار اذن الهى است، نه تصادف و اتفاق. خداوند مانع تأثير حوادث نمىشود. «ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»
2- ايمان، سبب جلب رحمت و هدايت ويژه الهى، در برابر مصيبتها مىگردد.
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ ... وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ
3- خداوند، به مؤمنان مصيبت زده راه علاج و درمان يا تحمل و تكليف و صبر را الهام مىكند. «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ»
4- كسىكه به علم و اراده خداوند ايمان دارد، در برابر حوادث، صبر و توكّل و اميد را از دست نمىدهد. «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ»
5- دريافت الطاف الهى بر اساس گامى است كه خود انسان برمىدارد. «مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ»
6- خداوند مىداند كه ايمان ما واقعى است يا منافقانه. وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ ... وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
7- مصيبتها با اذن و علم الهى است و در آنها اسرارى نهفته است كه خداوند مىداند. ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ... وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
8- توجّه انسان به احاطه علمى خداوند، سبب تحمل مصيبتها و پايدارى در برابر مشكلات است. ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ ... وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
╭═━⊰✿•❀•✿⊱━═╮
@barnamehaye_farhangi
╰═━⊰✿•❀•✿⊱━═╯
Dua-Al-Ahd.mp3
8.25M
دعای عهد امروز
╭═━⊰✿•❀•✿⊱━═╮
@barnamehaye_farhangi
╰═━⊰✿•❀•✿⊱━═╯
#شوخى_نامناسب
💥مَا مَزَحَ امْرُؤً مَزْحَةً إلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً
🟤هیچ کس شوخی بیجا نکند ، جز آنکه مقداری از عقل خویش را از دست بدهد
✍گاهی مزاح باعث آرامش روح و رفع هموم و غموم و است و به خصوص در مشكلاتى همچون مشكلات سفر، كار را بر انسان آسان مى كند ولى در عين حال اگر خارج از حساب و كتاب باشد ممكن است عظيم ترين مشكلات را به بار آورد.بسيارى از مزاح ها ممكن است موجب دشمنى و عداوت گردد و كينه ها را در سينه ها انباشته كند چراكه شخص مزاح كننده نمى تواند كار خود را سالم انجام دهد، در لباس مزاح بر زخم مخالفان خود نمك مى پاشد و دشنه در پهلوى آن ها فرو مى كند.گاهى مزاح جنبه انتقام جويى و آزار ديگران را ندارد اما مسائل مبتذل و ركيكى در آن مطرح مى شود اين گونه مزاح ها شخصيت انسان را پايين مى آورد و همان گونه كه امام(عليه السلام) در كلام حكيمانه فوق فرمود: هر مزاحى كه اين گونه باشد مقدارى از عقل و درايت انسان را فرو مى ريزد.گاهى مزاح، توأم با غيبت و تهمت است كه آن نيز از گناهان كبيره مى باشد.گاه بعضى از مزاح ها موجب وحشت و شوك هاى سخت روحى مى شود و افرادى در اين گونه مزاح ها جان خود را از دست مى دهند مثل اين كه تلفن را بردارد و از روى مزاح به دوست خود بگويد: مغازه ات آتش گرفت يا اتومبيل تو را دزديدند و يا فرزندت تصادف نمود و اين گونه خبرهاى دروغ و وحشتناك كه در ميان بعضى از افراد بى بندوبار معمول است.گاه بعضى از مزاح ها كه از فردى باشخصيت درباره افراد عادى صادر مى شود زبان آن ها را مى گشايد و او را هتك احترام و به او توهين مى كنند.
📘#حکمت_450
@nahjol_balagheh