#داستان_شب 💫 گویند انوشیروان روز نوروز مجلس عام داشت. دید که یکی از حاضران پنهانی جامی زرین در بغل نهاد. چشم پوشید و چیزی نگفت. چون مجلس تمام شد شراب دار گفت:هیچ کس بیرون نرود تا تجسس کنم که یک جام زر ناب گم شده... انوشیروان گفت: بگذار که آن کس که گرفت باز نخواهد داد و آنکس که دید سخن چینی نکند. بعد از چند روز آن شخص پیش نوشیروان آمد. جامه های نو پوشیده بود و کفشی نو در پای داشت.نوشیروان اشاره به جامه های وی کرد که اینها از آن است؟مرد دامن از روی کفش برداشت و گفت این نیز از آن میباشد.نوشیروان بخندید و دانست که او به ضرورت گرفته است و پس بفرمود تا هزار مثقال زر به وی دادند.... منبع بهارستان جامی @barzokonlain

نه وقت برای غصه خوردن درباره گذشتمو دارم نه حوصله برای ترس از آیندم، هرچی شده حتما باید میشده! هرچی هم قراره بشه، حتما باید پیش بیاد و تجربش کنم... ترجیح میدم فقط زندگی کنم فقط زندگی! همین شب خوش💫💖 @barzokonlain

🌸خـدایـا 🌱یک صبح فرح بخش 🌸یک روز دل انگیز 🌱یک روزسرشاراز زیبایی وشادی 🌸یک روز پراز خیروبرکت 🌱نصیب دوستانم بگردان 🌸ســــلام صبحتون بـخیر 🌸امروزتون سرشار از مهر خـدا ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ @barzokonlain

صبح 10 خرداد #رادیو @barzokonlain

این جمله واقعا حقیقت زندگی ماست... 👌👌 @barzokonlain

شیر دادن به گوساله ها به روش مکانیزه @barzokonlain

حتما تا آخر ببینید🌷 @barzokonlain

یه نفر و هیچ وقت دوباره پیدا نمیکنی @barzokonlain

ازپوست نارگیل چی درست شد😳 @barzokonlain

می چسبد😂😂 @barzokonlain

هر صبح آغازیست دوباره برای آموختن و بالیدن آغازی برای تکاندن غبار از دل و نشاندن غنچه های محبت و عشق! شروع دوباره زندگی… سلام صبحتون بخیر و شادی ❤️ @barzokonlain

صبح 11 خرداد #رادیو @barzokonlain

انگیزه @barzokonlain