عملیات "هارپ" وقتی آلمان جنگ را با نابود کردن صدا و خبر آغاز کرد
✍ به قلم آقای تحلیلگر
سپیدهدم اول سپتامبر ۱۹۳۹، وقتی هواپیماهای لوفتوافه مرز لهستان را بمباران کردند، مردم این کشور هنوز نمیدانستند که مهمترین ضربه اصلی قرار است چند لحظه بعد و به شکلی دیگر به کشور بخورد.
آلمان پیش از آغاز تهاجم زمینی، طرحی دقیق برای نابودی کامل شبکه ارتباطاتی لهستان اجرا کرد؛ طرحی که امروز از آن بهعنوان یکی از اولین نمونههای "جنگ اطلاعاتی مدرن" یاد میشود.
مرحله اول: خاموشکردن یک ملت
واحدهای ویژه ورماخت و ماموران آبور از هفتهها قبل موقعیت دقیق خطوط تلفن، ایستگاههای رادیویی و مراکز مخابراتی را شناسایی کرده بودند. به محض آغاز حمله، بمبافکنها و تیمهای نفوذی:
کابلهای اصلی تلفن بین ورشو و فرماندهی ارتش را قطع کردند
برجهای رادیویی شمال و غرب لهستان را منفجر کردند
خطوط تلگراف راهآهن را از کار انداختند
در کمتر از دو ساعت، ارتش لهستان عملاً کور و کر شد. فرماندهان نمیتوانستند به نیروهایشان پیام بدهند، و یگانهای مرزی بیخبر از وضعیت مرکز، مجبور بودند با حدس و گمان دفاع کنند.
مرحله دوم: جایگزینکردن "خبر واقعی" با "خبر دلخواه"
وقتی سکوت برقرار شد، مرحله دوم آغاز شد: رادیوهای جعلی آلمانی.
آلمانیها فرکانس ایستگاههای لهستانی را کپی کردند و پخش برنامههایی شبیه صدای واقعی رادیو ورشو را شروع کردند؛ گویندگان لهجه لهستانی داشتند و متنها حرفهای تهیه شده بود.
این رادیوهای جعلی پیامهایی پخش میکردند از جمله:
"ارتش لهستان در حال عقبنشینی کامل است"
"نیروهای آلمانی وارد ورشو شدهاند"
"فرماندهی کل دستور داده از مقاومت بیهوده خودداری شود"
در روزی که بسیاری از شهرهای لهستان هنوز ستونهای دود را میدیدند، رادیو به آنها میگفت:
"جنگ عملا تمام شده است."
مرحله سوم: جنگ روانی
شوک ناشی از قطع ارتباطات بعلاوه ی خبرهای تسلیم جعلی ، در همان ۴۸ ساعت نخست، فضای روحی مردم را متزلزل کرد. سربازانی که ارتباط با فرماندهی خود را از دست داده بودند، در برخی نقاط خیال کردند "همه چیز سقوط کرده" و عقبنشینی کردند.
یکی از ژنرالهای لهستانی بعدها گفت:
"ما نه از تانکهای آلمانی، بلکه از سکوت تحمیلی شکست خوردیم."
این عملیات ترکیبی خرابکاری فنی به همراه فریب رسانهای، اولین نمونه مدرن از حملهای بود که پیش از گلوله، اطلاعات را هدف گرفت.
و همین ضربه، سرعت سقوط لهستان را چند برابر کرد.
#باخبرباش
#خبروتحلیل
@bakhabarbaash
@bakhabarbaash
#جادوگری و استفاده از #ماورا ، ابزاری برای سرویس های جاسوسی
1⃣ قسمت اول :
آلمان نازی، اولین تلاش انسان مدرن برای جن گیری در حوزه ی اطلاعاتی / وقتی هیتلر تلاش کرد روح اسطوره های آریایی را احضار کند
در متن ذیل توضیحاتی خلاصه دربارهی تلاش به جهت ارتباط با ماورا در سرویس اطلاعاتی آلمان داده ام. اگر عمری بود حتما کشورهای دیگر را هم مرور خواهیم کرد:
در مسئله تلاش برای ارتباط با ماورا موسسه آنناربِه (Ahnenerbe) — مهمترین نمونه مستند است که در سال ۱۹۳۵ توسط هایریش هیملر (رئیس SS) تأسیس شد.
ماموریت رسمی: "پژوهش در تاریخ و نژاد آریایی".
اما بخشهایی از آن بهطور واقعی روی امور شبهماورایی کار میکرد، از جمله:
تلهپاتی
احضار ارواح
آزمایشهای روشنبینی (clairvoyance)
یافتن "تواناییهای فوقحسی" در افراد
جستوجوی اشیای مقدس (جام مقدس، نیزه سرنوشت، نمادهای شمنی قدیم)
اینها در گزارشهای داخلی Ahnenerbe، دفترچههای کار پژوهشی، و شهادت محاکمه نورنبرگ ثبت شده است.
هدف امنیتی چه بود؟
هیملر اعتقاد داشت که "نیروهای غیبی" میتوانند:
قدرت شهود افسران را بالا ببرند
به عملیات رمزگشایی کمک کنند
توانایی پیشبینی تصمیم دشمن را تقویت کنند
البته آنها هیچ وقت موفق نشدند؛ ولی واقعا چنین پروژههایی را راهاندازی کردند.
2. استفاده اطلاعاتی از احضار ارواح و طالعبینی
اداره امنیت رایش (RSHA) از سال ۱۹۴1 یک واحد کوچک «Occult Affairs» تشکیل شد.
تمرکز اصلی: رصد و نفوذ در گروههای احضار ارواح، فالگیری و طالعبینی.
دلیل این کار:
نازیها میترسیدند این گروهها توسط دشمن (مثلا سرویسهای انگلیس) برای پنهانسازی عملیات اطلاعاتی استفاده شوند.
برخی فرماندهان فکر میکردند شاید از این گروهها بتوان برای کشف طرحهای دشمن استفاده کرد.
پروندههای “Astrologer Case”
در سال ۱۹۴۲ دهها فالگیر، پیشگو و مدیوم در آلمان بازداشت شدند. اما بعدا بخشهایی از آنها برای مشاوره به سرویس امنیتی دوباره آزاد شدند.
اسناد RSHA نشان میدهد که چند "مدیوم" برای پیشبینی حرکت ارتش شوروی به کار گرفته شده بودند، البته ناکام.
3. حلقه خصوصی هیملر: جلسات احضار ارواح
هیملر در قلعه Wewelsburg جلساتی برگزار میکرد که در آن "مدیومها" و افراد معتقد به نیروهای غیبی شرکت میکردند.
موضوع این جلسات:
برقراری ارتباط با "نیاکان آریایی"
الهامگیری برای تصمیمات ایدئولوژیک
تلاش برای اجرای آیینهای شبهنوردی و شمنی
این جلسات در گزارشهای پژوهشگران Ahnenerbe و شهادت افسران SS پس از جنگ تایید شده.
4. پروژههای تلهپاتی
چند پژوهش قابلاستناد وجود دارد:
در اردوگاه داخائو چند آزمایش روی "هدایت ذهنی از راه دور" انجام شد.
هدف: بررسی اینکه آیا تلهپاتی برای تماس مخفیاتی مفید است.
اسناد باقیمانده نشان میدهد هیچ موفقیتی به دست نیامد.
آلمان نازی یکی از معدود سرویسهای امنیتی بزرگ جهان بود که بهصورت مستند، سازمانیافته و رسمی بخشی از منابع اطلاعاتی خود را صرف ماوراءالطبیعه، احضار ارواح، تلهپاتی و پیشگویی کرد.
این کار:
با رهبری هیملر
از طریق موسسه Ahnenerbe
واحدهای RSHA
و جلسات خصوصی SS
انجام میشد.
که البته بخش زیادی از آن به شکست انجامید.
⏪ ادامه دارد...
#باسوادباش
#سواد_رسانه
@basavadbash
@basavadbash