محکوم
یه تعداد دفتر نو و خیلی قشنگ دارم که هرچی فکر میکنم هیچ ایدهای ندارم توشون چی بنویسم. چون خطمم بده
از اتاق فرمان اشاره میکنن بیماری سراسریه
یه عده فرهیخته هم هستن چیزایی خوبی تو دفتراشون مینویسن به اونا اهمیت نمیدیم
البته که چندوقتیه خیلی جدی دارم سعی میکنم رو الگوی نیازگرایی پیش برم(کلمه من درآوردیه)
یعنی تا احساس نیاز جدی نکردم چیزی رو استفاده نکنم یا نخرم.
مثلا نشینم فکر کنم خب این دفتر رو چیکار کنم، انقدر صبر کنم تا به خودم بیام و ببینم پسر چقدر نیاز دارم یه مجموعه منسجم برای نوشتن داشته باشم و بعد برم سراغش.
ولی خب خیلی وقته یکیشون داره گوشه کشو خاک میخوره و نیازی در من تجلی پیدا نمیکنه🦦
یه چیز خیلی بدی هم که هست
عادت به نوشتن تو گوشی کردیم خیلیامون
چه نوتبوک چه کانالامون و چه سیو مسیج
این بنظرم اصلا خوب نیست.
محکوم
کافیه چَکُش و خدانگهدار
بذارید قضیه این رو هم بگم بعد برم👈👉
بچه که بودیم همیشه آخر اخبار گوینده خبر میگفت شبخوش و خدانگهدار
من و داداشم همیشه فکر میکردیم میگه چکش و خدانگهدار هیچ منطقی هم نداشتیم چرا گوینده خبر قبل خداحافظی باید بگه چکش
ولی خب این ترکیب از اون سن تو ذهنم مونده و خیلی دوسش دارم
اومانیسمِ تا مغز استخوان بشر نفوذ کرده، بهش میگه خودت تصمیم بگیر که جنسیتت چی باشه، خودت تصمیم بگیر که گرایش جنسیت چی باشه، خودت تصمیم بگیر که کی بمیری و من برای همه این تصمیمات اسمهای قشنگ قشنگ انتخاب میکنم. برای "اتانازی" مرثیه شجاعت میسرایم، برای "همجنسبازی" سرود عشق سر میدم و برای "ترنسجندریسم" نغمه آزادی میخوانم.
بعد برمیگرده و برای دیکتاتوری نرمِ مدیا کلاه احترام از سر برمیداره و کنترل مغر آدمهای خود محقپندار رو به دستش میده.
خندهداری بشر عاجز امروزی
خیلی خندهداری
محکوم
📪 پیام جدید نظرت درمورد poor thing چیه؟ میخوام ببینم #دایگو
ندیدم
ببین بیا تعریف کن🗿