eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 📖🕋📖🕋📖 🕋📖🕋📖 💠همراهان گرامی کانال 🌟ختم دسته جمعی زیارت امین الله به مناسبت سیزده رجب ، میلاد امام علی علیه السلام در کانال برگزار میشود ✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر 🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃 از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود ❇️ به نیابت از امام زمان عج الله تعالی و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 ‍ ‍ ‍ ‍ ❇️شروع خواندن : از زمان اعلام در کانال( اکنون ) پایان فرصت خواندن تا آخر روز جمعه ۲۳/ ۱۲/ ۱۳۹۸ 📣لطفا تعداد زیارت امین الله را که‌ می خوانید،به آیدی زیر بفرمایید تا جمع آمار در حرم مطهر امام رضا ( ع ) مطهر ثبت شود تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹 ⬅️ آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد زیارت امین الله در ختم دسته جمعی 👇👇 🆔 @ZZ3362 💐 متن زیارت امین الله ⬇️⬇️⬇️ 🌼اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَمينَ اللهِ في اَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلي عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، 🌸اَشْهَدُ اَنَّكَ جاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِكِتابِهِ، وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، حَتّي دَعاكَ اللهُ اِلي جِوارِهِ، 🌼فَقَبَضَكَ اِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ، وَاَ لْزَمَ اَعْدائَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلي جَميعِ خَلْقِهِ، اَللَّـهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسي 🌸مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ راضِيَةً بِقَضآئِكَ، مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَدُعآئِكَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِيآئِكَ، مَحْبُوبَةً في اَرْضِكَ وَسَمآئِكَ، 🌼صابِرَةً عَلي نُزُولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمآئِكَ، ذاكِرَةً لِسَوابِـغِ آلآئِكَ، مُشْتاقَةً اِلي فَرْحَةِ لِقآئِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوي لِيَوْمِ جَزآئِكَ، 🌸مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِيآئِكَ، مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ اَعْدائِكَ، مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيا بِحَمْدِكَ وَثَنآئِكَ، 🔶پس پهلوي روي مبارك خود را برقبر گذاشت وگفت: 🌼اَللَّـهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتينَ اِلَيْكَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرّاغِبينَ اِلَيْكَ شارِعَةٌ، وَاَعْلامَ الْقاصِدينَ اِلَيْكَ واضِحَةٌ، 🌸وَاَفْئِدَةَ الْعارِفينَ مِنْكَ فازِعَةٌ، وَاَصْواتَ الدّاعينَ اِلَيْكَ صاعِدَةٌ، وَاَبْوابَ الاِْجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاكَ مُسْتَجابَةٌ، 🌼وَتَوْبَةَ مَنْ اَنابَ اِلَيْكَ مَقْبُولَةٌ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَكي مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ، وَالاِْغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ، 🌸وَالاِْعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ، وَعِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنْجَزَةٌ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَكَ مُقالَةٌ، وَاَعْمالَ الْعامِلينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ، 🌼وَاَرْزاقَكَ اِلَي الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نازِلَةٌ، وَعَوآئِدَ الْمَزيدِ اِلَيْهِمْ واصِلَةٌ، وَذُنـُوبَ الْمُسْتَغْفِرينَ مَغْفُورَةٌ، 🌸وَحَوآئِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ، وَجَوآئِزَ السّآئِلينَ عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ، وَ عَوآئِدَ الْمَزيدِ مُتَواتِرَةٌ، وَمَوآئِدَ الْمُسْتَطْعِمينَ مُعَدَّةٌ، 🌼وَمَناهِلَ الظِّمآءِ مُتْرَعَةٌ، اَللَّـهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعآئي، وَاقْبَلْ ثَنآئي، وَاجْمَعْ بَيْني وَبَيْنَ اَوْلِيآئي، 🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَعَلِيّ وَفاطِمَةَ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، اِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمآئي، وَمُنْتَهي مُنايَ، وَغايَةُ رَجائي في مُنْقَلَبي وَمَثْوايَ. 🔶و در كامل الزِّيارة بعد از اين زيارت اين فقرات نيز مسطور است 🌼اَنْتَ اِلهي وَسَيِّدي وَمَوْلايَ، اِغْفِرْ لاَِوْلِيآئِنا، وَكُفَّ عَنّا اَعْدآئَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا، وَاَظْهِرْ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْيا، 🌸وَاَدْحِضْ كَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلي، اِنَّكَ عَلي كُلِّشَيءْ قَديرٌ. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
زیبای امتحانش کنید 😍 رزق های معنوی خود را درصورت تمایل با ما در میان بگذارید تا در کانال نشر دهیم @sardar_hor ــــــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88
برای سلامتی و نجات همه مسلمانان از دست این بیماری منحوس ونجات مسلمانان هندی از ظلم این یزیدیان زمان سیل راه بیندازید
بصیـــــــــرت
📕 #عاشقانه_ای_برای_تو ✍ #قسمت_ششم 💍حلقه 💖نزدیک زمان نهار بود ... کلاس نداشتم و مهمتر از همه کل رو
📕 💣زندگی با طعم باروت 🔶از ایرانی های توی دانشگاه یا از قول شون زیاد شنیده بودم که امیرحسین رو مسخره می کردن و می گفتن: ماشین جنگیه ... بوی باروت میده ... توی عصر تحجر و شتر گیر کرده و ... . 🔶ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود ... امیرحسین اونقدر خوب بود که می تونستم قسم بخورم فرشته ای با تجسم مردانه است ... . اما یه چیز آزارم می داد ... تنش پر از زخم بود ... بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال کردم ... باورم نمی شد چند ماه با چنین مردی زندگی کرده بودم ... . 🔶توی شانزده سالگی در جنگ، اسیر میشه ... به خاطر سرسختی، خیلی جلوی بعثی ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جای شلاق هایی بود که با کابل زده بودنش ... جای سوختگی ... و از همه عجیب تر زمانی بود که گفت؛ به خاطر سیلی های زیاد، از یه گوش هم ناشنواست ... و من اصلا متوجه نشده بودم ... . 🔶باورم نمی شد امیرحسین آرام و مهربان من، جنگجوی سرسختی بوده که در نوجوانی این همه شکنجه شده باشه ... و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش، آزادیش باشه ... . زمانی که بعد از حدود ده سال اسارت، برمی گرده و می بینه رهبرش دیگه زنده نیست ... دردی که تحملش از اون همه شکنجه براش سخت تر بود ... 🔶وقتی این جملات رو می گفت، آرام آرام اشک می ریخت ... و این جلوه جدیدی بود که می دیدم ... جوان محکم، آرام، با محبت و سرسختی که بی پروا با اندوه سنگینی گریه می کرد ... . 🔶اگر معنای تحجر، مردی مثل امیرحسین بود؛ من عاشق تحجر شده بودم ... عاشق بوی باروت ... ⚜این زمان، به سرعت گذشت ... با همه فراز و نشیب هاش ... دعواها و غر زدن های من ... آرامش و محبت امیرحسین ... زودتر از چیزی که فکر می کردم؛ این یک سال هم گذشت و امیرحسین فارغ التحصیل شد ... . ⚜اصلا خوشحال نبودم ... با هم رفتیم بیرون ... دلم طاقت نداشت ... گفتم: امیرحسین، زمان ازدواج ما داره تموم میشه اما من دلم می خواد تو اینجا بمونی و با هم زندگی مون رو ادامه بدیم ... . ⚜چند لحظه بهم نگاه کرد و یه بسته رو گذاشت جلوم ... گفت: دقیقا منم همین رو می خوام. بیا با هم بریم ایران. ⚜پریدم توی حرفش ... در حالی که اشکم بند نمی اومد بهش گفتم: امیر حسین، تو یه نابغه ای ... اینجا دارن برات خودکشی می کنن ... پدر منم اینجا قدرت زیادی داره. می تونه برات یه کار عالی پیدا کنه. می تونه کاری کنه که خوشبخت ترین مرد اینجا بشی ... . ⚜چشم هاش پر از اشک بود ... این همه راه رو نیومده بود که بمونه ... خیلی اصرار کرد ... به اسم خودش و من بلیط گرفته بود ... . روز پرواز خیلی توی فرودگاه منتظرم بود ... چشمش اطراف می دوید ... منم از دور فقط نگاهش می کردم ... ⚜من توی یه قصر بزرگ شده بودم ... با ثروتی زندگی کرده بودم که هرگز نگران هیچ چیز نبودم ... صبحانه ام رو توی تختم می خوردم ... خدمتکار شخصی داشتم و ... . نمی تونستم این همه راه برم توی یه کشور دیگه که کشور من نبود ... نه زبان شون رو بلد بودم و نه جایگاه و موقعیت و ثروتی داشتم. نه مردمش رو می شناختم ... توی خونه ای که یک هزارم خونه من هم نبود ... فکر چنین زندگی ای هم برام وحشتناک بود ... . 😭هواپیما پرید ... و من قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... .
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا بیا شیعه ندارد جز تو کس....... افتادیم از نفس .... ای یوسف زهرا بیا @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ غم هجران تو ای یار مرا شیدا کرد غیبت و دوری تو حال مرا رسوا کرد دوری تو اثر جمع بدی های من است شرمسارم گنهم چشم تو را دریا کرد ❤️الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ❤️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 ــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــــــ
💠 کلام شهید 💠 🌸خدا نڪند ڪه حرف زدن و نگاه ڪردن به نامحرم برایتان عادی شود! 🌸پناه می‌برم به خدا از روزی ڪه گناه، فرهنگ و عادت مردمم شود! ✅ 🌹 ــــــــــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــــ
🌹میان دار هیئت بود. موقع سینه زنی آنقدر ابوالفضل ابوالفضل می گفت که از حال می رفت.🌹 💠عملیات والفجر ۸ مجروح شده بود و به شیراز منتقلش کرده بودند. حافظه اش، حتی اسم خودش را از یاد برده بود. به هیچ اسمی عکس العمل نشان نمی داد. اما وقتی اسم ابوالفضل برده می شد، سینه می زد، خیال می کردند ابوالفضل اسمش است. اتفاقی رفتم ملاقاتش، شناختمش. عباس مجازی از بس با اسم حضرت ابوالفضل (ع) سینه زده بود، شده بود ملکه ذهنش. حتی فراتر از اسمش. راوی: سردار شهید حسن طوسی کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۷۵ 🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــــ
بصیـــــــــرت
#سردار_بی_سر ڪجارفته‌اے همت خط شڪن شقایـق تبار و شقایـق ڪفن تو شور پرستو شدن داشتے هواے فراسو شدن د
🌷 ❤️ ساعت یڪ و دو نصف شب بود صدای شُرشُر آب می آمد یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود و خیلے آروم ، به طوری که کسے بیدار نشود ، پای تانکر آب مےشست... جلوتر رفتم... دیدم حاج ابراهیم همتِ ، فرمانده ی لشڪر ... ✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند خاڪے تر می شوند.... این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا