✨ ﷽✨
🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً
كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِك🌹
باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
به حریم حَرمت مُحتاجم...
من دلم بندِ ضریحی است ؛
که اربابش ضامن میکنددردهارا :)
باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
✨ ﷽✨ 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ
ضامنِ نوکر گنه کارت میشوی؟!
امید بسته چشمانِ خسته ام
⚜ به حریم مشهدت⚜
#الّلھُمعجّللولیّڪالفرج🌱
@yasabas🥀
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گلزار_شهـدا_کرمان🏴🌹
حال خوش استماع زیارت عاشورا را در کنار شهدا در روز شهادت امام سجادعلیه السّلام با شما همراهان عزیز تقسیم میکنم.
زیارت قبول
ان شاءالله زیارت شهیدحاج قاسم سلیمانی و زیارت بین الحرمین بزودی در کنار مولاصاحب الزّمان(عج) نصیب تمام محبّین شهــدا🤲
#زیارت_عاشورا
#شهادت_امام_سجّاد🖤🥀
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#باشهــــداتـــاظهــــور🏴🥀
https://eitaa.com/joinchat/2144403502C92ec62e429
باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
السلام علیک یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ بمیرم تا غریب به چهل سال بعد از واقعه کربلا کارش همه گریه و ناله بود ... هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا ... به هر بهانه ای گریه میکرد ، ناله میزد ، اشک میریخت ..
باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟ ... سه مرتبه فرمود الشام الشام الشام ....
امام سجاد (علیه السّلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: در شام، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
۱- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله نمودند و کعب نیزه به ما می زدند.
۲- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السّلام) را در برابر چشم عمه هایم زینب (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیها) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر (علیه السّلام) و پسر عمویم قاسم (علیه السّلام) را در برابر چشم سکینه و فاطمه (سلام الله علیها) (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.
۳- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دست هایم را به گردن بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
۴- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
۵- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند.
۶- ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.
۷- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم.