eitaa logo
باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
2.5هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
19 فایل
✨﷽✨ فعالیت مجموعه تقدیم به صاحب‌الزمان(عجّ) و روح تابناک حضرت زهرا(س) و تمام شهیــدان تا ازاین طریق مارا موردعنایت خویش قراردهند و دست مان در دنیا و آخرت بگیرند. {کاربرای رضای خدا} شروع خادمی: نیمه‌شعبان ۱۳۹۹ #صلوات برای ظهـور @askarii_313
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ‍ ‌ سحر بیست و چهارم... به خط پایان، که نزدیک می شویم؛ تعارضی عظیـم، قلبمان را گرفتار می کنـــد؛ "شــوقِ" تجربه قنوت هايی که هر کدامشان سفری بلند، به آسمان تو را رقم می زنــــد، یـــــا.... "غــــمِ" از دست دادن سحر هايی که، بی نظیرترين فرصتهای هم آغوشی با تـو بوده اند دلــم برایت تنــگ می شود.... خدا برای لحظه هايی که هیـــچ صدایی، جز نجوای دعای سحر، از خانه های اهل زمین، بالا نمی رفت. برای لحظه هايی که چراغ های روشن خانه های همسایه، شوق بیدار ماندن را در دلم، بیشتر می کرد. برای لحظه هايی که، با هر کدام از نامهای تو، قنوت می گرفتم و با تکرار مکررشان، بوسه های مداوم تو را احساس می کردم. دلم برایت تنگ می شود خدا... تـــو، همان لذت شیرین لحظه افطارم بوده ای، که در اولین جرعه آب، تجربه اش می کردم. تـــو... همان احساس خالی شدنم، در لابلای العفو های شبانه ام بودی...که تمام جان مرا، با آرامشی عظیم، احاطه می کردی. دلـــم برایت تنگ می شود... خدا نميدانم تا رمضان دیگر... چه برایم مقدر کرده ای؟ امــــا... بگــذار، سهم من از این رمضان، همین سجاده خیسی باشد، که در همه طول سال، نمناک باقی بماند. بگذار...تمام اِرثیه ام از سحر هایش، همین قنوت هایی باشد، که تا رمضان دیگـــر، حتی یک سحر نیز، از ادراکــش، جا نمانم. بگـــذار...خالی شدنم را تا رمضان دیگر، به کوله باری سیاه تبدیل نکنم. تصور جمع شدنِ سفره ات، دلم را می لرزاند. رمضان می رود ... و....مــــن می مانم... و یک دنیای شلوغ. می ترسم... دوباره دستان تو را در شلوغ_بازار دنیا گم کنم. خدایا برای تمام نعماتت شکرت 🤲 🥀🕊🥀🕊🥀
حاج رضا انصاریانAUD-20220828-WA0019.mp3
زمان: حجم: 573.9K
✨﷽✨ 🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ 🇮🇷
شفا میخواهم و از آب سقاخانه می‌ نوشم منم از لطف هر که غیر تو، ای مهربان فارغ 💚🌱 اَللّٰٰھُــمَ صَّــلْ علٰـےمُحَمَّــدِﷺ وَآل مُحَمَّــدﷺ وَ؏َجْــل فَرَجَهُــم🌹 🇮🇷
باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
✨﷽✨ 🔰پوشیدن لباس پاسداری 🌹وقتی اولین بار لباس مقدس پاسداران را پوشید شب عاشورا بود که به من گفت : چ
✨بسم ربّ الـشُهـدا✨ خدمت به شهـــدا🌹 با توجه به توان جسمی و بدنی بسیار قوی نیز داشتند تا آنجا که امکان داشت نمی گذاشتند جنازه شهدا در منطقه بماند . بارها تا خط مقدم زیر آتش دشمن در منطقه جنازه شهدا را بر دوش می‌گرفت و به عقب منتقل می‌کرد . تمام سعی و تلاشش این بود که جنازه شهدا دست دشمن نیفتد و می‌گفت که اکثر خانواده این عزیزان چشم به راه هستند علاوه بر این حضور به تشییع شهدا در شهرها باعث معنویت و روحیه معنوی مردم می‌شود و همین طور هم می‌شد هر شهیدی که به شهر یا روستای خود منتقل می‌شد ده ها نفر به جای او به جبهه ها اعزام می‌شدند. ؛ همیشه حدیثی را نقل می‌کرد که هربار ناراحت شدید به قبرستان بروید و خودش نیز به این گفته عمل می‌کرد حضور در قبور شهدا به صورت یک واجب برایشان در آمده بود به خصوص بعد از این که چند شهید در روستا به خاک سپرده شده بودند هروقت که اینجا بودند بر مزار شهدا می‌رفتند و عهد و پیمان با آنها می‌بست برای ادامه راه آنها هرجایی که بود به خصوص پنج‌شنبه ها بر مزار شهدا حاضر می‌شدند . 📙سیب معطر در کربلای ۱۰ ✍راوی: برادرشهید؛ مهدی عسکرپور سلام و درود برشهدا یادشان باصلوات🌹 🇮🇷
✨﷽✨ 📖صفحه:116 به نیت تعجیل در ظهورمولا ، شادی روح ائمه اطهار و شهــدا و امام راحل ؛ روزانه یک صفحه قرآن بادقت مطالعه می‌کنیم. 🌟اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُــرآن🤲 ✨یا ربّ العالمین ✨
@nosrat_al_quran 16-Aale Yasin.mp3
زمان: حجم: 23.1M
سلام علی آل یٰس🥀 به نیابت از شهـدا🌹 برای سلامتی و ظهور امام مهدی(عجّ) و سلامتی تمام بیماران ان شاءاللّه🤲 { يا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءُ }° قرائت روزِ7️⃣3️⃣ 🇮🇷
✨﷽✨ سحر بیست و پنجم.... ✍ فقط چهار سحر مانده، تا جامه مهمانی مان را، از تن بدر کنیم. یادم هست؛ زیباترین سحر این مهمانی، بنام نامی تو رقم خورده بود؛ مــادر حضور شما، در لابلاي مناجات های سحرم، چقدر پررنگ بود. چقدر گریستن بر دامانت، سحرهای مرا روشن می کرد. چقدر دور شما گشتن مرا آرام می کرد. چقدر چادرت را بو کشیدن، در سلولهای قلب من، معجزه هايي عظیم، را رقم می زد. مادر... سفره داری رمضان، رو به پایان است. دلم برایت تنگ می شود، برای دستان مهربان و خسته ات.... برای چشمان معصوم و عاشقت... کاش، اذن قنوت همه سحرهای رمضانم، به نامن نامی تو، صادر می شد؛ تا هیــچ گاه، تو را در لابلاي سجاده ام، گم نکنم. تو کلیدِ همه درهای آسمانی! چه دارد، آنکس که تو را در آغوش ندارد؟ مادر.... تمام هستی ام به قربان ناز یک لبخندت چه کنـــم، بیشتر، دوست بداری ام؟ چه کنـــم، بیشتر، عاشقانه ببوسی ام؟ من یقین دارم؛ راز محبت تـــو، عزیز_دردانه آخر توست. که هر چه بیشتر زلیخایش شوم، بیشتر، در پیش چشمان تو، خواهم درخشید! دعایــم کـن؛ مــــادر دستانـت را بالا بگیر، و برایم، عشــق بخواه. عشقی که مــرا از نشستن، باز دارد! عشقی که مرا از دم فرو بستن، باز دارد! عشقی که همه عالم، آنرا از نگاهم، بخوانند. دعـا کـن... عاشقــت بمانم مــادر. 🤍 🌹اللّهُـمَّ‌ صَـلِّ‌ عَلی مُحَمَّد وَآلِ‌ مُحَمَّد بحق زینب سلام الّله🕊