eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
383 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
38 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شنیدنی از تفحص شهداء🥀 خادم‌الشهید حاج محمود شاهپورزاده از جمله کسانی است که سالهاست در کمیته جست و جوی مفقودین ، عاشقانه قدم بر می‌دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌷 🎬 روز عروسی خاطره‌ای شنیدنی از روز عروسی حاج حسین خرازی به روایت مداح اهل بیت(علیهم السلام) حاج احمد اصفهانی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
شوخی که به واقعیت تبدیل شد! رفقایش از سر مزاح روی کاغذی نوشتند: «شهید اسلام طلبهٔ مجاهد مهرداد خواجوئی» و کاغذ را گذاشتند روی سینه‌ او غافل از اینکه اراده‌ی خداوند بر شهادت او رقم خورده بود. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌱جای شهید خواجه صالحانی که میگفت: برای فرج و ظهور امام زمان(عج)دعا کنید مراقب حیله و نیرنگ دشمنان باشید شهدای عزیزمان به راحتی خون ندادند امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید. 🌷 ‎‎‌‌‎‎ ‎‎‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
صـورتش زیبا بود و سیرتش زیباتر همیشه حرف شہید این بود اگر می‌خواهیم مصیبت اهل بیت (علیه السلام) را درک کنیم نباید راحت‌ طلبی را در زندگی برای خود اختیار کنیم. بیشتر وقت‌ها نذرهای هیئت می‌برد در محله‌های فقیرنشین مشهد بین‌نیازمندان پخش می‌کرد. از کارهای خیر دیگری که انجام می‌دادند به صورت مخفی به افراد نیازمند کمک می‌کردند. ‎‎‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
28.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کوتاه شهیدانه زیستن 🔸شهید ابراهیم همت ▫️روایتی از شهید ابراهیم همت در میدان جنگ به مناسبت هفته دفاع مقدس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
من چند روزى نزد شما بودم و مى‌روم و شما هم مى‌روید؛ ولى به چه صورت؟ واى بر شما اگر غفلت کنید! من مى‌روم و در خانه‌ی قبر تنها هستم و شما هم همین طور! اگر غفلت کنید و فرزند حسین بن علی(علیه‌السلام) را تنها بگذارید، چه کسى از شما حمایت و دست من و شما را خواهد گرفت؟ حال بیایید این چند روز را که در دنیاى خاکى هستیم با سعادت زندگی کنیم و با سعادت بمیریم. در دلتنگی هایتان به قرآن پناه ببرید. 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📌 روایت شهیدی که در آغوش امام حسین به شهادت رسید 🔹️ سـر پست نگهبـانی نشسته بـود رو به قبلــه با خودش زمزمه میکرد و اطـراف رو می پائیـد. ◇ نفـر بعـدی که رفت پست رو تحـویل بگیـره دید مهـدی رفته سجـده؛ هر چی صداش زد صدایی نشنید. اومد بلنـدش کنـه دید تیـر خـورده تـوی پیشونیش و بشهادت رسیده. ◇ فکـر شهـادتش اذیتمـون میکـرد؛ هم تنهـا شهـید شده بود هـم مـا دیـر فهمیدیم. 🔸️ خیـلی خـودمـون رو خـوردیم. تـا اینـکه یـه شـب اومـده بـود بـه خـواب یکـی از بچـه هـا و گفـت: « نگـران نبـاشید! تنهــا نبـودم. همـین کـه تیـر اثـابت کرد بـه پیشـونیم؛ به زمیـن نرسیـده افتـادم تـو آغـوش آقـام امـام حسـین (ع).» 📚 خـط عاشقی / حسین کاجی 🔻تک بیتی سروده ● عاشـق که شدی تیر به سر باید خورد ● زهـریست کـه مانند شکـر بایـد خـورد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقه‌ی بالای خانه‌ی ما می‌نشستند. آفتاب‌نزده از خانه می‌رفت بیرون. یک روز صدای پایین آمدنش را از پله‌ها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم. گفتم: مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیش‌تر مواظب خودت باش. گفت: چی کار کنم؟ مسئولیت بچه‌های مردم گردنمه. گفتم: لااقل توی سنگر فرماندهی‌ات بمون. گفت: اگه فرمانده نیم‌خیز راه بره، نیروها سینه‌خیز میرن. اگه بمونه توی سنگرش که بقیه می‌رن خونه‌هاشون. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
مادر شهید معماریان به من میگفت که رفتم تو اتاق خواب پسرم گفتم مامان چیکار داری؟ گفت میخوام ساکم رو امشب تو ببندی، گفتم مامان برای چی؟ گفت برای این که این آخرین جبهه است که میرم. دیگه برنمیگردم. گفتم مامان زبونت رو گاز بگیر. این همه جبهه رفتی اومدی بازم میری میای، گفت نه مامان این آخرین جبهه است. آقای یکتا صبح اومدم آب بریزیم پشت سرش دیدم دلم داره دنبالش میره. گفتم مالی که در راه خدا دادم، نباید دلم باهاش باشه. آب رو دادم به همسایه ریخت... رسید سر کوچه به این تیر چراغ برق سر کوچه که الان خورده کوچه شهید معماریان، وایساد یه نگاهی به من کرد گفت مامان قد و بالام رو ببین که دیگه تا قیامت منو نمی‌بینی... 🎙راوی:حاج حسین یکتا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 این کلیپ را صد بار ببینید !!! شرح نمیدهم ، قابل وصف نیست ؛ اندکی تامل !!! 🎥 کلیپ دیده نشده مادر بر بالین فرزند شهیدش ...( شهید لطف اله شکری/ آمل ۱۳۶۱) 🌹واقعاً زبان در برابر بصیرت و معرفت این مادر شهید بزرگوار قاصر است... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄