12.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"پروردگارا🤲
در این صبح معنوی محرم🏴⛅️🖤
دواےهمه خسته دلان
دست توست🤲
وشفای همه بیماران
به نگاه توست🤲
خدایا
به لطف خودهمه را
حاجت روابفرما🤲
ومارا از بهترین بندگانت
قرارده🤲
صبحتون بخیر"🏴🏴🏴
✨🕊🌹🌹🕊✨#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
🌱وقتی نهضت حسینی باشد
قاسمها سبقت میگیرند از هم
برای جرعهای از "أحلی من العسل"...
#نوجوانان
#قاسمهای_لشکر_ثارالله
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌹🍃🌹🍃
✨🕊🌹🌹🕊✨#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی که نمی خواست، فرات
یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟
با دو انگشت هم این حنجره میشد پاره
چه نیازی به سه شعبه است که تا پر برسد
خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد؟
خون حیدر به رگش، در تب و تاب است ولی
بگذارید به سن علی اکبر برسد
روز هفتم محرم است. متعلق به طفل شش ماه امام حسین علیه السلام است.
این آقازاده، آنقدر حاجت میده که پیران و مراجع تقلید به ایشان متوسل میشوند در حاجات سخت و وقتی که کارد به استخوان میرسد.💔😭
امروز برای هم دیگه دعا کنیم.🤲
خادمان خودتان در کانال داداش شهیدمون ابراهیم هادی هم دعا بفرمایید🤲
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی که نمی خواست، فرات
یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟
با دو انگشت هم این حنجره میشد پاره
چه نیازی به سه شعبه است که تا پر برسد
خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد؟
خون حیدر به رگش، در تب و تاب است ولی
بگذارید به سن علی اکبر برسد
روز هفتم محرم است. متعلق به طفل شش ماه امام حسین علیه السلام است.
این آقازاده، آنقدر حاجت میده که پیران و مراجع تقلید به ایشان متوسل میشوند در حاجات سخت و وقتی که کارد به استخوان میرسد.💔😭
امروز برای هم دیگه دعا کنیم.🤲
خادمان خودتان در کانال داداش شهیدمون ابراهیم هادی هم دعا بفرمایید🤲
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثلا تورو تاب میدم...
مثلا به تو آب میدم...
#القلب_لدیڪ_یا_علی_اصغر💔
#شب_هفتم #محرم💔🥀
✨🕊🌹🌹🕊✨#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
🌹🍃🌹🍃
کار خاصی نیاز نیست بکنیم
کافیه کارهای روزمره مون رو
به خاطر خدا انجام بدیم
اگه تو این کار زرنگ باشی
شک نکن شهید بعدی تویی ...
#شهیدابراهیمهمت
✨🕊🌹🌹🕊✨#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴_فرزند استاد فاطمینیا :
پدرم میگفت اگر من روضه #حضرت_علی_اصغر علیهالسلام را متمرکز بخوانم میمیرم
خاطرهای عجیب از عرض ارادت حاج آقا فاطمینیا به حضرت زهرا سلام الله علیها
✍_هر شـب وسـطِ های های گریه هایش
میزد روی شانه ام: "رفیق! دعا ڪن منم این طور شهید بشم"
_وقتی از اِرباً اِربا شدن علی اڪبر علیهالسلام میخواند
_وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر علیهالسلام می گفت،
_وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس علیهالسلام می گفت،
_وقتی از بی سر شدن امام حسین علیهالسلام ضجه می زد و حتی از اسارت حضرت زینب سلامالله
.
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: .
"مسخره ڪردی ما رو؟؟ هر شب هرشب دوست داری یه شڪلی شهید بشی!
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا ڪن فقط! .
📚کتاب سربلند
روایت زندگی شهید محسن حججی
بـرادر شـهـیـــدم
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل: سوم
🔸صفحه: ۱۱۳-۱۱۲
🔻ادامه قسمت: ۶۳
همرزم شهید: رضا نژاد شاهرخ آبادی
آمدم سمت سنگر.
مرتضی بشارتی، مسجدی وحسین بادپا بیرون سنگر بودند.
همین که مرا با یک الاغ دیدند، آمدند سمت من.
با تعجب گفتند « این الاغ رو از کجا
آورده ای ؟!».
خندیدم و گفتم «این الاغ از امروز اومده به ما در کار تدارکات کمک کنه
و برامون نفت، آب و آذوقه بیاره!
من رو باش
که هر لحظه به فکر شماها هستم!».
همه خندیدند.
حسین گفت «هر کسی برای اولین بار سوار الاغ بشه، من بهش گواهی نامه
می دم.»
گفتم «کاری نداره.».
سوارش شدم الاغه به قدری چموش بود و طوری محکم زمینم زد که کمر، دست و پاهام درد گرفت.
دو نفر دیگر، بادی به غبغب شان انداختند
و گفتند «رضا، این، کار تو نیست.
حالا ببین
ما چه کار میکنیم!».
آن ها را هم بد جور زمین زد.
بقیه ی بچه ها که این وضعیت را دیدند، بی خیال الاغ شدند. دوباره گفتم «من، یه بار دیگه امتحان می کنم.»
حسین گفت «رضا، بی خیال شو!
ممکنه دست و پات بشکنه»
گفتم نه!
رفتم یک دهنه برای مهارش درست کردم
کمی علوفه، همان دور و بر پیدا کردم و جلویش ریختم.
آن روز به هر ضرب و زوری
بود، توانستم سوارش شوم.
از آن به بعد، فقط به من سواری می داد.
هیچ کس نمی توانست نزدیکش شود.
حسین، چند باری امتحان کرده ولی نتوانسته بود یاد بگیرد.
روزی با حالت اعتراض آمد و گفت «رضا، من هم برای حموم به این الاغ نیاز دارم! نمی شه که فقط تو از این الاغ استفاده کنی».
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ۲۲۴ـفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
「🖤」
حسینمنیوانامنحسین:)🌿