💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
۲۷ مرداد سالروز شهادت
صاحبِ عکس ماندگار دفاعمقدس
امیرحسین . . .
وقتی خبر شهادت شخصی را میشنید
میگفت: «خوشبهحالش داماد شد»
میگفت: برای شهید گریه نمیکنند
برای جوانــی گریه می ڪنند که
به مرگ طبیعی از دنیا رفته باشد.»
شهید#امیرحسین_صاحب_هنر🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
حکایت عجیب شهیدی که حر خراسان شد 😢
محمدعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به مندلیطلا معروف بود
او اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه دستگیر و به شلاق محکوم شد و جلوی مسجد روستا در برابر مردم، حدّ شلاقش زدند.
بعد از حد، پدرش گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی
مندلی به دوستش گفته بود:
حرف پدر، دلمو خیلی شکست. وقتی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به اباعبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم اما بسیج روستا و چند بسیج دیگر بهخاطر سابقه خرابم، ثبتنامم نکردند.
دوستش او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرد.
وی میگوید: "مندلیطلا هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من ۲۷روز دیگه شهید میشم و بدنم۲۰روز تو بیابون میمونه. وقتی بعد از۴۷ روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه.
دقیقا۴۷روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند
مردم روستا میگویند: با اینکه پیکر این شهید۲۰ روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطرزدی؟
#شهید_محمدعلی_پورعلی
تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا روح الله ..خبر داری که شهری؟..
روی لبخند تو شاعر شد؟!💔
#شهید_روح_الله_صحرایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
آرزويش گمنامي بود و حاجت روا شد
درآخرين لحظات عمرش گفت:
خواهم كه در غمكده آرام بگيرم
گمنام سفر كرده و گمنام بميرم😔
#شهید_علي_بيات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 «چه کربلا نرفتهها، که کربلایی شدن....»
🔸بی قراری #شهید_فخری_زاده برای سفر کربلا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
•
خواندن #زیارت_عاشورا شده بود
کار هر روزش...
شلمچه بود که چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد،
با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک #نشد..
باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد
هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت :
« هرروز می نشستم کنار تخت برایش
زیارت عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه
زیارت عاشورا خواندیم...
10 صبح بود که از من پرسید:
بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟
گفتم: روزعاشورا...
گفت:
دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهر که شد، گفت:
بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعد هم گفت:
برایم سوره ی #فجر بخون،
سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ...
به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه
ارجعی الی ربک راضیه مرضیه»
که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان...
13 یا 14 بار براش خواندم...
همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود،
خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟
گفتم: نه هنوز
گفت: پس خداحافظ
قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم
انگار سالها بود که جون داده...
#شهید_محمدتقی_شمس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم. بعد از چند روز که به تهران آمدم، نزدیکهای سحر به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، بچهها همه خواب بودند، ولی آقا بیدار بود. چای و میوه و شیرینی آماده بود و منتظر بودند. بعد از احوالپرسی با تأثر به من گفتند: میترسم یک وقت نباشم، شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید. بیشتر صبحها چای درست میکردند. در تمام طول زندگی به یاد ندارم که به من گفته باشند یک لیوان آب به ایشان بدهم.
#شهید_مرتضی_مطهری
@bashohadatashahadattt
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
آخرین باری که به #کربلا رفته بود مصادف با #اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) نیامد. چون احساس خجالت میکرد که وقتی حرم بیبی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید. ده روز بعد به سوریه رفت و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید.
#شهید_اکبر_شهریاری
@bashohadatashahadattt
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رزمنده ای که کنار جاده زائران کربلا شهید شد!
#شهید_رضا_پناهی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
سلام مرا به رهبرم آقای خامنه ای برسانید و به ایشان بگویید از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم.
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
طائر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دام گه حادثه چون افتادم
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
@bashohadatashahadattt
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🥀 مادر در خواب، پسر شهیدش را میبیند، پسر به او میگوید: در بهشت جایم خیلی خوب است، چه چیزی میخواهی برایت بفرستم؟
🥀 مادر میگوید: چیزی نمیخواهم؛
فقط جلسه قرآن که میروم، همه قرآن میخوانند و من نمیتوانم بخوانم، خجالت میکشم، میدانند من سواد ندارم، میگویند همان سوره توحید رو بخوان، پسر میگوید: نماز صبحت را که خواندی قرآن را بردار و بخوان!
🥀 بعد از نماز، یاد حرف پسرش میافتد، قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
🥀 خبر میپیچد! ... پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیتالله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند.
🥀 حضرت آیتالله نوریهمدانی نزد مادر شهید میروند، قرآنی را به او میدهند که بخواند، به راحتی همه جای قرآن را میخواند اما بعضی جاها را نه!
🥀 میفرمایند: «قرآن خودتان را بردارید و بخوانید!» مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط،
آیتالله نوری با گریه، چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:
🥀 «جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»
#شهید_کاظم_نجفیرستگار
@bashohadatashahadattt