✍روایت_شهداء⚘🍃
◽️چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود . . .🌷🍃🕊
👈شهید علی باکری که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچگاه پیکرش بازنگشت،
👈 شهیدمهدیباکری که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد،
👈 شهیدحمیدباکری که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر میگردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون...
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
یازهراگمنامی آرزوست
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
•[🌹🌱]•🕊🕊🕊🕊
و امروز بہ نگاهت، بہ دعایت
از همہ وقت بیشتر احتیاج دارم...
بہ حال خودم رهایم نکن برادر!✋🏻
#شهید_احمد_مشلب^^[❤️]^^
🌹🍃🌹🍃
🎐بخشی از وصیت پاسدارشهید:
من یک #پاسدار هستم و #نبایداین_نام #رابرخودم_یدک_بکشم
باید واقعا یک پاسدار باشم و از برادران و خواهران مسلمان و اسلام و کشور اسلامی دفاع کنم
#شهیدعلی_غلامپورمقدم
سوم شعبان #روزپاسدار گرامی باد
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌻#یوزارسیف
💥#قسمت93
راحله اشک چشماش را پاک کردوگفت: راستش این بچه بعداز شهادت پدرومادرش ,حیران وسرگردان شده وهروقت پیش یکی از خانومهای مدافع حرمی ست که همراه همسراشون میان منطقه عملیات الانم پیش من هست وقراره,اخر ماه اگه ما رفتیم بامیان,عباس هم ببریم جستجوکنیم وببینیم از اشناهاشون کسی را میتونیم پیدا کنیم که عباس را بسپریم دستشون...
خیلی خیلی از وضعیت عباس ناراحت شدم وگفتم:آخه تا اخر ماه هم خیلی راهه,اخه بچه تواین منطقه خوف وخطر ,روحش لطمه میبینه,الان شما حتما اخر ماه میرین؟
راحله که انگار از,این سوال من یه شرم زنانه رو صورتش نشست ,گفت:رفتن که میریم,اخه...اخه من تازه متوجه شدم باردارم وخانواده ام اصرار دارن برگردم اونجا چون شرایط,زندگی اونجا خیلی بهتر از,اینجاست..
راحله تازه گرم صحبت شده بود که با صدای,انفجار مهیبی که از,بیرون به گوشمان رسید زهره ام ترکید ومثل فنر از جا پریدم..
راحله خیلی با طمانینه نگاهم کرد وگفت:برای ما دیگه این صداها عادی شده,شما هم چندروز بمانید عادت میکنید
دلم گرفته بود اخر این جا,جای خوبی,برای ماندن کودکی به سن عباس حتی برلی,یک ساعت, نبود .
اما من خبر از اینده وچرخ روزگار دوار نداشتم وهرگز نمیتوانستم حدس,بزنم که سرنوشت عباس با زندگی من گره میخورد...
#ادامه دارد...
📝نویسنده: ط، حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌻#یوزارسیف
💥#قسمت94
ازاینکه با یک صدای انفجار اینهمه خودم را باختم ,خجالت کشیدم ومیخواستم دوباره برجای خود بنشینم ناگاه صدای انفجاری مهیب تر برخاست ,انگار از فاصله ی بسیار نزدیکی بود,با بهت به راحله نگاه کردم که بلافاصله بعد از انفجار صدای همهمه ای شدید به گوش رسید,راحله درحالیکه رنگش پریده بود از جا بلند شد,انگار واقعا این صدای دوم ,آژیر خطری را درگوشش به صدا دراورده بود ,به سمتش رفتم,حالا که میدانستم بارداراست,دستش را گرفتم وگفتم,ارام تر عزیزم,استرس نداشته باش برات خوب نیست,خودت میگفتی این چیزا اینجا عادیست وهر روز بارها وبارها صدای انفجار وتیر وتفنگ اینجا طنین انداز میشود.
راحله همانطور که با دستهای سردش دستهام را فشار میداد گفت:درسته,اما نه اینقدر نزدیک حتما داخل اردوگاه را زدند...باید بریم ببینیم چی شده...خدا کنه نزدیک اردوگاه را نشانه نرفته باشند.
تااین حرف را زد ,بی اختیار دستش را رها کردم وبا عجله ای بیشتر,از راحله در راباز کردم وخودم را به محوطه رساندم...
تعداد زیادی زن به سمت نقطه ای دورتر حرکت میکردند,یکی از انها با لهجه افغانی فریاد زد,کثافتها زمین بازی بچه ها ,پشت اردوگاه را زدند...بااین حرف,مو برتنم سیخ شد ,اخه بچه ها چه گناهی کردند,اخه ظلم وجنایت تاکی وکجا,یکدفعه یاد عباس وسمیه افتادم...وای خدای من نکنه....نکنه....
حالم دست خودم نبود ,همراه بقیه ی زنها شدم وبا سرعت خودم را به سمتی که جمعیت روان بود رساندم که...
#ادامه دارد...
📝نویسنده:ط، حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
:
:
:
📖«««﷽»»📖
🌺 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن،اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القران🌺
🌾🌼با توکلـ به نامـ اعظمتـ یا ارحم الراحمین🌼🌾
📚یک ختم قرآن وتعداد14/000شاخه گل صلوات به نیت سلامتی وفرج مولا🤲🏻🌱به نیابت از امام زمان عج، 🌱شهدا، 🌱امواتمون🌱 وحاجت روایی وآخر عاقبت بخیری همه شیعیان،🍃سلامتی رهبر عزبزمون🌱سربلندی کشورعزیزمون مون ایران🇮🇷🌱
❇️این هفته هدیه به محضر مبارک آقا امام حسین(ع) واقاابالفضل(ع)🌸🌺🌹💐 💚
﷽📖جزء1)🌸
﷽📖جزء2)🌺
﷽📖جزء3)🌸
﷽📖جزء4)🌺
﷽📖جزء5)🌸
﷽📖جزء6)🌹
﷽📖جزء7)🌸
﷽📖جزء8)🌺
﷽📖جزء9)🌸
﷽📖جزء10)🌺
﷽📖جزء11)🌹
﷽📖جزء12)🌸
﷽📖جزء13)🌺
﷽📖جزء14)🌸
﷽📖جزء15)🌺
﷽📖جزء16)🌸
﷽📖جزء17)🌺
﷽📖جزء18)🌸
﷽📖جزء19)🌺
﷽📖جزء20) 🌸
﷽📖جزء21)🌹
﷽📖جزء22)️🌹
﷽📖جزء23)🌸
﷽📖جزء24)🌹
﷽📖جزء25)🌹
﷽📖جزء26)🌺
﷽📖جزء27)🌹
﷽📖جزء28)🌹
﷽📖جزء29)🌹
﷽📖جزء30)🌸
👈برای برداشتن جزء به آیدی مراجعه شود👉
❣الـلَّهُــــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــــــــرَجْ❣
مهلت_قرائت جزءهای برداشته شده وصلوات از لحظه انتخاب تا یک هفته است.
✍🏻با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌸🌺
Z.A:
:
🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
🌴یه #سلبریتی قبل از مرگش کلی طرفدار داره؛ ولی بعد از مرگش به مرور کمرنگ میشه و از یادها میره و تاثیر خاصی رویِ افراد جامعه نداره❌
🌴یه شهید🌷 مثلِ #ابراهیم_هادی، قبل از مرگش معروف نیست؛ ولی وقتی شهید میشه🕊 بعد از ده ها سال هنوز کتاباش جزو #پرفروشترین کتابهاست و شده الگویِ جوونا😍
⭕️خاصیت زندگی کردن #برایِ_خدا اینه
آدم باید مصداقِ«مجهولون فیالأرض
و معروفونَ فی السَماء» باشه✌️
🌹🍃🌹🍃
قمر آسمان مولایی_۲۰۲۲_۰۳_۰۶_۱۸_۱۵_۱۸_۳۱۲.mp3
3.11M
#میلاد_حضرت_عباس(علیه السلام)
قمر آسمان مولایی...🌹🍃
بی نظیری عزیز و آقایی...🌹🍃
🎤 :دکتر حاج میثم مطیعی
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
#به_وقت_ساعت_عاشقی
اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا