2.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ی_حس_خوب😍
الهی کانون گرم خونتون پرباشه ازاین دسته گلها💐
حاج احمد در یکی از عملیاتها زخمی شده بود و یکی از پاهایش هم در گچ بود. او هر روز بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ برای تعویض پانسمان به بیمارستان می آمد اما یک روز نیامد و از آنجا که بسیار دقیق و مقرراتی بود این غیبتش موجب نگرانی همه شد.
با پیگیری و پرس و جوی فراوان یکی از رزمندگان گفت: «حاج احمد از صبح تا عصر در حمام بوده است.» خطاب به رزمنده گفتیم: «او نباید آن قدر در حمام بماند؛ ممکن است گچ پایش نم بکشد. سراسیمه به حمام رفتیم و صحنه عجیبی را مشاهده کردیم گچ پای حاج احمد کاملا سالم بود اما از انگشتانش خون می چکید حاج احمد در حال شستن لباس همه رزمندگانش بود وقتی علت را پرسیدیم در جواب گفت حواسم به گچ پایم بود چون که بیت المال است.
#شهید_احمد_متوسلیان🌷
🌹🍃🌹🍃
🌷 از منطقهی عملیاتی که برمیگشتیم، یک نفر نظرمان را جلب کرد. او، فشنگهایی را که روی زمین ریخته شده بود، جمع میکرد و داخل سطلی که در دست داشت، میریخت. تعجب کردیم؛ چون در اوضاعی که بچهها حتی یک تانک عراقی را نادیده میگرفتند و سلاحهای زیادی را که در اطراف ریخته شده بود رها کرده بودند او داشت فشنگها را جمع میکرد! جلوتر رفتیم؛ حسن باقری بود. وقتی متوجه نگاههای متعجب ما شد، رو به ما کرد و گفت: حیف است اینها روی زمین بماند. باید ضد صاحبانش به کار گرفته شود.
#شهید_حسن_باقری🌹
🌹🍃🌹🍃
خدایا! می دانم که کم کاری از من است
خدایا! می دانم که من بی توجهم
خدایا! می دانم که من بی همتم
خدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید..
آمده ام خدا! کمکم کن
تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم.
#بشهید_رسولخلیلی🌹
🌹🍃🌹🍃
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷لحظه شهادت شهید حسن قاسمی دانا
به روایتگری شهیدمدافع حرم مصطفی صدرزاده..
#شهید_حسن_قاسمی🕊
🌹🍃🌹🍃
🌷 #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
بس که از پیمانکارهایش حمایت میکرد، پشت سرش حرف درآوردند. توی سیستمهای دولتی پیگیر حق و حقوق پیمانکار بودن، یعنی انواع و اقسام برچسبها و تهمتها. حرفها آزارش میداد، ولی مصطفی کار خودش را میکرد.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
17.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید کاظمی و مسئولین لشگر ۸ نجف در سنگر فرماندهی
عملیات کربلایی ۴ / زمستان ۶۵
روحیه بزرگ شهید صباغزاده
🔹شهید علی محمد صباغ زاده علاقه بسیاری برای خدمت به مردم داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کار توزیع نفت خدمتاسانی میکرد.
🔹همسر شهید علیمحمد صباغزاده در بيان یکی از خاطرات اين شهيد والا مقام میگويد: " همسرم در اوايل انقلاب در كارهای خدماتی مختلفی حضور داشت و يكبار در اين فعاليتها در صف توزيع نفت خانمی كه نفت به او نرسيده بود شروع به پرخاش و ناسزاگویی به شهيد كرده و آب دهان به صورت ايشان پرت میکند.
🔹دوستان شهيد كه در كنار ايشان حضور داشتند قصد برخورد با اين خانم را داشتند که علیمحمد اجازه نداده و تنها با بيان اينكه " چيزی نيست بگذاريد اين بنده خدا برود انشاالله خدا همهی ما رو به راه راست هدايت كرده و از سر تقصيراتمان بگذرد، ما که میدانيم در وظيفه خود كوتاهی نکردهایم" مانع از هرگونه برخوردی با اين خانم میشوند.
شهید#علی_محمد_صباغ_زاده🕊🌹