eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
361 دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
15.3هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 پیشگویی مرحوم آیت الله سید علی قاضی درباره سرانجام انقلاب اسلامی و اتصال به قیام حضرت مهدی (عجل‌الله‌) بعد از نائب امام خمینی (ره) 📚 پخش شده از شبکه قرآن از زبان آیت الله ناصری درتاریخ ۹۷/۰۳/۱۳ ره ▪️بمناسبت سالروز ارتحال آیت الله سید علی قاضی رحمه‌الله 🕊شادی روح بلند علمای اسلام صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ `` .. ۵۰نفراز لشکر امام زمان ،خانم ها هستند..:(: ✨با ات دل (عجل‌الله‌تعالی) رو خوشحال کن(:❤️(: اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ═✧❁🌟یازهرا🌟
نخبه علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد درجبهه آموزش زبان مۍ‌داد والفجر۸ شیمیایی شد و در۱۷سالگی به شهادت رسید معلم کوچک جبهه‌ها 🌷شهید🌷
شهید مصطفی چمران: ❣خدایا ... از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم فقط به تو باشد .. گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد ! مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...! 🌹دوستت دارم ، خدای خوب من شهیدمصطفی چمران 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸
@ostad_shojaeرمز تمام پیروزی ها.mp3
زمان: حجم: 10.91M
| فقط یک رمز وجود داره، برای پیروزیِ فعالیت جهادی و مهدوی! √ چه برای موفقیت یک فرد در تشکیلات، √ چه برای موفقیت یک جبهه، √ چه برای موفقیت نهایی و فرج امام زمان علیه‌السلام.
🌷بعد از فرمانده‌ی پشتیبانی، اولین نفری بود که وارد ستاد کل می‌شد؛ رأس ساعت. طوری قدم برمی‌داشت که وقتی وارد راهرو می‌شد، می‌فهمیدیم تیمسار آمده است. یک صلابتی داشت. راه که می‌رفت، مستقیم حرکت می‌کرد؛ نه یک سانت این طرف، نه یک سانت آن طرف. به دفتر که می‌رسید، با همه دست می‌داد. بدون استثنا؛ از مسئول دفتر گرفته تا ارباب رجوع و سرباز. با همه سلام و احوالپرسی می‌کرد. وارد هم که می‌شد، بلافاصله کارش را شروع می‌کرد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
توی اردوگاه تکریت، مسئول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم.  یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی ها و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت!  کاظم آقای را خیلی اذیت می کرد. اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت!  ✅تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود. او واجباتش را انجام می داد و به روحانیون و سادات احترام می گذاشت. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی. ✅یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت بیا اینجا کارت دارم... از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.  وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم، گفت: کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود، اما ... دیشب خواب سلام الله علیها رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده. صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه سیدی را اذیت می کنی؟ از دست تو راضی نیستم. کاظم رفتارش کاملا با ما تغییر کرد. زمانی که رژیم صدام از بین رفت، کاظم راهی ایران شد، از ستاد امور آزادگان آدرس اسرای اردوگاه خودش را گرفت و تک تک سراغ آنها رفت و از آنها حلالیت طلبید. 💐کاظم عبدالامیر مذحج، چند سال بعد در راه دفاع از حرم حضرت زینب در زینبیه دمشق به قافله شهدا پیوست. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
همیشه میگفت: هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدادارد . _شهیدحسین خرازی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
📜فرازی از وصیت‌نامه " پدر و مادرم؛ همسر عزیزم؛ برادران و خواهرم؛ هرچه از خداوند می‌خواهید فقط از باب وارد شوید. همیشه برای همدیگر طلب دعای خیر کنید، زیرا دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به اجابت می‌رسد." ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🦋 🌱•هر کہ را خدا عاشق شود، میکشد و هر کہ را کشت خود، خون بھایش میشود... :)❤️! 🕊 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌷 🌷 !! 🌷به ملاحظه‌ی ناراحتی قلبی‌ام، روزهای اول، خبر شهادت ابراهیم را به من ندادند؛ اما از حال و هوای برادرم و بقیه‌ی اطرافیان حدس می‌زدم که باید اتفاقی افتاده باشد. دو_سه روز بعد، توی خیابان داشتم می‌رفتم که یکی سر راهم سبز شد. تا دیدمش، شناختمش. توی محل به قول معروف، گاو پیشانی سفید شده بود؛ همه می‌دانستند با انقلاب و انقلابی‌ها میانه‌ی خوشی ندارد. لبخند موزیانه‌ای روی لبش بود. یک‌دفعه بدون هیچ سلام و علیکی و بدون هیچ مقدمه‌ای و با یک دنیا نیش و کنایه گفت: پسرتم که کشته شد حاج خانوم! 🌷دلم به درد آمد، امّا خودم را نباختم. بلافاصله رو به آسمان کردم و از ته دل گفتم: الحمدلله رب العالمین. لبخند از لب‌های او رفت. گفتم: چی فکر کردی؟! ابراهیم منم فدای سر آقا علی‌اکبر امام حسین علیه السلام شد. طرف انگار شادی‌اش تبدیل به عزا شده بود. مات و مبهوت داشت مرا نگاه می‌کرد. برای این‌که حالش بیشتر جا بیاید، همان‌جا، در آن هوای گرم زانو زدم و بر آسفالت‌های داغ خیابان، سجده‌ی شکر کردم! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابراهیم امیر عباسی 📚 کتاب "ساکنان ملک اعظم ۵" ❌❌️ از دامن زن، مرد به معراج می‌رود. [امام خمینی (ره)] ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
••☘🥀 -مےگفت: هرڪسےروز؎ ³ مرتبہ خطاب‌به‌حضرت‌مهد؎'ﷻ' بگہ ↶ ˼بابےانتَ‌وامےیااباصالح‌المهد؎˹ حضرت‌یجور‌خاصے‌براش‌دعامیڪنن :> ˖𓄹♥️ 💔 التماس دعا 🥲 ••☘🥀