. 🕊 تلاوت آیات صحیفه سجادیه ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#دعاینهم📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه🤍👤
اگہمیخواۍپروازڪنی
بایددلبڪنیازدنیاوتعلقاتش...
یعنیجورینشهکهواسهدنیاتبکنییا
دلتوابستهاشبشه
-درسجدهۍِآخرِنمازهایش
ایندعارامیخواند:
«اللّھمأخرِجْنےحُبالدُّنیامِنقُلوبِنا..»
شھیدمدافعحرم #محمدرضا_زارع_الوانی♥️
🌺 یاد شهـدا با ذکر صلوات
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
قدرت در عین ساده زیستی
📗#نهج_البلاغه
▫️فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَکْلُ الطَّيِّبَاتِ، کَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَکْتَرِشُ مِنْ أَعْلاَفِهَا، وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا
🔘 من آفريده نشده ام که غذاهاى پاکيزه (و رنگارنگ) مرا به خود مشغول دارد، همچون حيوان پروارى که تمام همّش علف اوست و يا چون حيوان رها شده (در بيابان و مرتع) که کارش جستجو کردن علف و پر کردن شکم از آن است و از سرنوشتى که در انتظار اوست بى خبر است
🟤 به راستى گروهى در اين جهان همانند چهارپايانند; جمعى مرفه و ثروتمند بى خبر و بى درد همچون حيوانات پرواريند که غذاى فراوان در اطراف آنها ريخته شده است و گروهى کم درآمد امّا کاملا دنياطلب همچون حيواناتى که در چراگاه در جستجوى علف هستند و به يقين هر دو مذمومند; هرچند يکى از ديگرى نکوهيده تر است و عجب اينکه هيچ يک از اين دو گروه حيوانات از سرنوشت خود آگاهى ندارند که فردا يا ذبح مى شوند و از گوشتشان استفاده مى شود يا براى بارکشى از آنها بهره مى گيرند.
📘#نامه_45
اللهمعجللولیکالفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفقا قلب مقدس امام زمان عجل الله رو جدی بگیرید 🥺
اگر این کلیپ رو دیدی و اشک ریختی بفرست برای یه امام زمانی دیگه😭😭😭
یابن الحسن....آقا بیا🤲🏻 ....آقا بیا...🤲🏻
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بچه تهرونی مثل کی❓
مردم تهران اگه بخوان خوب های خودشون رو یه نمونه مثال بزنن!
خوبه شهید_ابراهیم_هادی رو مثال
بزنن...
🎙استاد پناهیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
《حیا داشتن مردو زن نمیشناسد
چه در رفتار چه در گفتار
ما مردان نباید هر گفتاری
هر پوششی استفاده کنیم
جوان باحیا کسی است که
بالاتر مچ دستش رانامحرم نبیند..》
#شهید_حسین_عطری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❤️ رهبرمعظم انقلاب: امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد؛ کارهای بزرگی را بنیانگذاری کرد. خود آقای #رئیسی_عزیز ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی کارها را پایهگذاری کرد که انشاءاللّه ثمرهاش را بعدها کشور خواهد دید. ۱۴۰۳/۶/۶
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"
🔴 بهترین عبادت
🔵 دعا برای #تعجیل_فرج و بر طرف شدن غم و اندوه از چهره مبارک #امام_زمان ارواحنا فداه مخصوصا در اماکن مقدس و بقاع متبرک که محل عبادت و دعای ایشان بوده است، از بهترین عبادات محسوب می شود.
📚 شیخ جعفر #مجتهدی رحمة الله
#امام_زمان 💚
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
غرور و تکبر بزرگترین دشمن هوای نفس
🔹پدر شهید نقل میکند: "براى اینکه شهید را امتحان کنم به او گفتم که باید به صحرا بروى و در مزرعه کار کنى و او بدون چون و چرا پذیرفت. روز دیگر گفتم: یک گونى زغال خریدهام و در بازار است دوست دارم به دوش بگیرى و در حالى که پا برهنه هستى به بازار بروى و او گفت اطاعت میکنم و رفت مقدار زیادى دنبالش رفتم، بعد صدایش کردم و گفتم: نمیخواهد بروى من فقط میخواستم تو را از منیّت خالى کنم تا غرور، تو را نگیرد."
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیهی پدر به فرزندان❤️
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
تربیت صحیح
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_پنج_
شروع کرد به توضیح دادن قضیه، ولی هرچه بیشتر گفت، سرهنگ خلبان کمتر موافقت کرد. آخرش هم نگذاشت
بروم، من هم نه بردم و نه آوردم، بنا کردم به گریه، آن هم چه گریه ای! به سرهنگ
گفتم:«چرا اذیت می کنی،بگذاربرم دیگه.»
ناله وزاری هم فایده ای نداشت او کوتاه آمدنی نبود، آخرش بقچه را دادم به رفیق بابام ،با آه و ناله گفتم:«به بابام بگو اینا نگذاشتن من بیام،بگو بیاد همه شونو دعوا کنه!»
دستی به سرم کشید،مهربان و با محبت گفت:«ناراحت نباش حسن جان، من به محضی که رسیدم اهواز ،به حاج آقا می گم زنگ بزنه این جا،إن شاءالله با هواپیمای بعدی حتماً می آی»
همان سرهنگ خلبان مرا برد اتاق خودش، هنوز شدید گریه می کردم و اشک می ریختم مثل باران از ابر بهاری، دو تا سرهنگ دیگر هم تو اتاق بودند، کمی که آرامتر شدم یکیشان رو کرد به من و با خنده گفت: «اسمت چیه سرباز کوچولو.»
این قدر ناراحت بودم که دوست نداشتم جوابش را بدهم، وقتی دیدم همین طور دارد نگام می کند به خلاف میلم
آهسته گفتم «حسن»
پرسید «تو با این قد و هیکل کوچولو، جبهه می خوای بری چکارکنی؟»
با ناراحتی جواب دادم:«: جبهه میرن چکار می کنن؟ میرن که بجنگن دیگه.»
دستمالم را از جیبم در آوردم.اشکها را از صورتم پاک کردم چند بار دیگر هم به آن سرهنگ خلبان با اصرار گفتم:
«بگذار من برم.»
قبول نکرد که نکرد.
دو ساعتی همان جا ،هی دلم شور زد و هی انتظار کشیدم صدای زنگ تلفن مرا به خود آورد همان سرهنگ خلبان گوشی رابرداشت
«الو بفرمایید... سلام عليكم.... . بله بله.... اسم شريف... حاج آقا برونسی...»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
تربیت صحیح
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_شش_
تا اسم بابام را شنیدم، بلندشدم و ایستادم کم مانده بود ازخوشحالی بال در بیاورم به دقت حرف های جناب سرهنگ را گوش می دادم نمیدانم بابام از آن طرف چه گفت که او جواب داد«چشم حاج آقا حتماً، حتماً... شما
باید ببخشین به هر حال وظیفه ایجاب می کرد»....
گوشی را که گذاشت رو کرد به من و گفت:«خوشحال باش سرباز کوچولو»
«برای چی؟»
گفت:«می خوایم با هواپیمای بعدی بفرستیمت.»
زیاد معطل نشدم هواپیمای بعدی آمدتو باند فرودگاه ،من و خیلی های دیگر سوار شدیم. نزدیک ظهررسیدیم فرودگاه اهواز، همین که پیاده شدم چشمم افتاد به آقای خلخالی ۱ از دور داشت می دوید و می آمد طرف من،تازه متوجه گرمای هوا شدم، خورشیدانگار از فاصله ای نزدیک می تابید همان اول کار، احساس می کردم پوست صورتم دارد می سوزد.
آقای خلخالی رسید سلام کردم جواب داد و احوالم را پرسیدگفتم:« من اومدم الان هم نمی دونم کجا برم؟»خندید و گفت::« پدرت هم برای همین به من زنگ زد که بیام این جا و تو رو ببرم پهلوش.»
دستم را گرفت با هم رفتیم پای یک تویوتا، خودش نشست پشت فرمان، سوار که شدم راه افتاد.
رفتیم تو شهراهواز و از آن جا هم رفتیم به یک پادگان، دیرم می شد کی پدرم را ببینم، شروع کردیم به گشتن از این اتاق به آن اتاق و از این ساختمان به آن ساختمان، دست آخر تو یک زیر زمین پیدایش کردیم با چند نفر دیگر هم دور هم نشسته بودند، تا مرا دید،بلند شد آمد طرفم، چهره ی صمیمی اش،تمام وجودم را گویی یکدفعه آرام کرد با خنده گفت:«تو این جا چکارمی کنی پسرم؟»
پاورقی
۱ - ایشان سالها در جبهه ها بود و اکنون نیز در لباس مقدس سپاه مشغول خدمت می باشد
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
تربیت صحیح
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_هفت_
نتوانستم جواب بدهم زدم زیر گریه با ناله گفتم:« منو خیلی اذیت کردن بابا.»
خم شد و مرا بوسید:« گفت گریه نکن پسرم ،تو دیگه اومدی این جا، که مرد بشی.»
رو کرد به آقای خلخالی احوال او را هم پرسید و کلی ازش تشکر کرد بعد دست مرا گرفت برد پیش بقیه، ازم
پرسیدناهار خوردی؟»
گفتم: «نه.»
زود برام غذا آوردندبا اشتهای زیادی خوردم، تازه آن وقت رفتم تو فکر منطقه از بابام پرسیدم: «جبهه همین
جاست؟»
گفت: «نه»
«پس کجاست؟»
«إن شاء الله ساعت چهار،قراره که با یک کاروان بریم جبهه»
بعداً فهمیدم که تیپ امام جواد (سلام الله علیه) را منتقل کردند به یک روستای متروکه، نزدیک ساعت چهار بعد از ظهر با یک کاروان راه افتادیم و از اهواز رفتیم بیرون.
بین راه،کنار جاده و توی دشت،تا دلت بخواهد تانک های سوخته ودرب و داغان ریخته بود برای اولین بار بود
که آن طور چیزها را می دیدم خیره خیره نگاهشان می کردم توی ماشین کنار بابا نشسته بودم ازش پرسیدم:« چرا این تانکها این جوری شدن؟»
لبخند زد و گفت::«سؤال خوبی کردی پسرم،.»
به دور و بر اشاره کرد و ادامه داد:« این جاده و این بیابونها همه دست دشمن بود،یعنی عراقی ها خاک ما رو اشغال کرده بودند
ما هم باهاشون جنگیدیم و از خاک خودمون بیرونشون کردیم، این تانکها هم که می بینی همه اش مال دشمنه که گذاشته و فرار کرده.»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
🦋#قرارشبانه
#دعایفرج
✨بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم✨
الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ
و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ
و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ
و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى
و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
أولِيالأَمرِالَّذِينَفَرَضتَعَلَينَا طَاعَتَهُم
و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم
ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا
قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ
يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ
اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ
و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ
يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ
أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي
السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ
العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ
يا أَرحَمَ الرَّاحِمِين
بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
#أللَّہُمَعـجِّڸْلِوَلیِکألْفَـرَج
بحقحضرتزینبسلاماللهعلیها🤲💞
#امام_زمان
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
💠💌💠💌💠💌💠
در خانه هایی که نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد آن خانه ها نزد آسمانیان همچون ستاره ها درخشانند.(وافی، ج2، ص23)
رسول خدا(ص)فرمودند:
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲
نماز شب وسیله ای است برای خشنودی خدا و دوستی ملائکه. (بحارالانوار، ج87، ص 161)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام طاعات و عباداتون قبول درگاه حق تعالی...🤲
هر شب نماز شب را هدیه میکنیم به روح شهدای والامقام🌺
امشب ثواب نماز شب را به روح شهدای (هفتم )شهریور
تواب نماز شب را هدیه به روح مطهر شهید ابراهیم هادی🌹
ان شاءالله مورد شفاعتشان قرار بگیریم.🤲
التماس دعای فرج🤲
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt