شهید فوزیه شیردل همان پرستار فیلم «چ» حاتمیکیا است که در دوم اردیبهشت 1338 در یک خانواده مذهبی در کرمانشاه به دنیا آمد و در بیست و پنجم مرداد ماه 1358 در شهر پاوهای که شهید چمران را برای دفاع از خود میدید، در لباس سفید پرستاری به #شهادت رسید.
#شهیده_فوزیه_شیردل
#چادرهای_سرخ #دفاع_مقدس #شهدا #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
دوستان و همسنگرانش نقل میکنند:
به همان میزان که به انجام فرایض دینی مقید بود نسبت به #مستحبات هم تقید داشت. نیمههای شب از خواب بیدار میشد، با خدای خود خلوت می کرد و #نماز_شب را با سوز و گداز و گریه میخواند. #خواندن_قرآن از کارهای واجب روزمرهاش بود و دیگران را نیز به این کار سفارش مینمود....
#شهید_مهدی_باکری
#شهدا #دفاع_مقدس #عکس #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#سردارشهید_آقامهدی_باکری و سردارمیرحجت کبیری در حال تدارک سفره افطار....😍
نفر وسط برادر رضافتاحی ازسپاه هشترود در زمان دفاع مقدس
قبـــــول باشه #آقامهــــدی ما راهم دعا کنید.
.
.
#شهدا #آقامهدی #ماه_رمضان #روزه #افطار #سفره_ساده_شهدایی #به_یادشهدا #ماه_خدا #دعا
(سرسفره افطار به یاد #شهدا باشیم)
#شهدا #دفاع_مقدس #عکس #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🏳️ پندنامه . . .
بگذارید بند بندم از هم بگسلد،
هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر میکنم و خدای بزرگ خود را عاشقانه میپرستم.
آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم.
به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد.
🌷 قهرمان من؛ شهید دکتر مصطفی چمران 🌷
#شهدا #دفاع_مقدس #راز_و_نیاز #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهدا
مِستِر وایت
یکی از دوستان محمدحسن دندانپزشکی بود که اهل گویان نبود، اقامتش با مشکل مواجه شده بود و نمیتوانست کار بکند و حدود یک سال بیکار بود سه تا بچه هم داشت، محمدحسن خیلی کمکش میکرد. میگفت بچهدار است و درآمدی ندارد. بچههایش خیلی محمدحسن را دوست داشتند، همیشه دستپر میرفت خانهشان و لباس سفید بلندی میپوشید صدایش میزدند: «مستر وایت.»
دکتر خیلی به تنگ آمده بود، آمد کالج و گفت زندگیاش خیلی سخت شده. محمدحسن دعوتش کرد برای دعای کمیل. قبل از دعا برایش با دلی شکسته حدیث کساء خواند و خیلی دعایش کرد. سه روز بعد دعوتنامهای از یک بیمارستان در جزایر اطراف برایش آمد که همکار و هم اقامتش را تضمین کرده بود. خودش و همسرش آمدند و گفتند میخواهند شیعه شوند. وقتی میرفتند خانمش حجاب کامل داشت و رفت.
راوی: همسر شهید
منبع: سایت شهود، ستاد کنگره شهدا و ایثارگران روحانی استان قم
روحانی شهید محمدحسن ابراهیمی، مبلغ اسلام در کشور گویان
#شهدا #دفاع_مقدس #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهدا
روی حجاب حساس بود
اهمیت بسیاری به حجاب میداد. حتی نحوه تزئین ماشین عروسیمان بهگونهای بود که قسمت شیشه جلو سمت عروس را دستهگل چسبانده بود و به این شکل گلها مانع دیده شدن من در ماشین بودند. در مورد دخترمان، تربیت فاطمه را به من سپرده بود و میگفت: «از تربیت دخترمان شانه خالی نمیکنم، ولی مادر بهتر میتواند دختر را تربیت کند» و از همان دوسالگی به فاطمه یاد داده بود که با روسری و چادر بیرون برود.
این شهید در فیلمی که بعد از شهادتش منتشر شد گفته بود:
«اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتماً یقه بیحجابیها و آنها را که ترویج بیحجابی میکنند، در آن دنیا خواهم گرفت.»
راوی: همسر شهید
منبع: راسخون
شهید مدافع حریم اهلبیت علیهمالسلام، جواد محمدی
#شهدا #مدافعان_حرم #وصیت_نامه #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
گر صرفا #دلت چيزي را خواست آن را انجام نده و اگر به چيزي علاقمند بودي همان را در #راه_خدا ببخش.
#نفست در اختيار تو باشد #نه_تو در اختيار نفس، چون خواسته هاي نفساني يكي دو تا نيست، هر چه به نفس بله بگويي، باز هم چیزهای بیشتری می خواهد و آن گاه مي بيني همه زندگيت را به بازي فروخته اي....
.
.
راوی: #همسرشهید
#سردارجاویدلاثرجزیرهمجنون
#آقاحمید
#شهیدباکری
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس #عکس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
شاید تنها باری که سرم داد زد به خاطر #بیتالمال بود. کشاورزها کنار جاده اهواز – دزفول کاهو و گل کلم و سبزیجات میگذاشتند، میفروختند. #مهدی مدام رفت و آمد داشت. گفت اگر سبزی چیزی لازم دارم بنویسم از آنجا بخرد. #خودکارش گوشه اتاق بود برداشتم که بنویسم، یک داد زد: «اون خودکار رو بذار سرجاش». گفت: «از #خودکار_خودمون استفاده کن. اون مال #بیتالماله. نه #استفاده_شخصی...
ترسیدم. فکر کردم چی شده! من فقط میخواستم اسم چند تا سبزی را بنویسم؛ همین. گفتم: «تو دیگه خیلی سخت میگیری». تا آمدم از فلان و بهمان بگویم، گفت: «به کسی کار نداشته باش. ما باید ببینیم حضرت علی (ع) و امام چه طور زندگی میکنند».
* برگرفته از کتاب نیمه پنهان ماه 6 (مهدی باکری به روایت همسر شهید)*
#شهدا
#بیت_المال
#شهیدمهدی_باکری
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم